۱۷٬۱۹۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←مدتزمان استبراء) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
{{مقاله توصیفی فقهی}} | {{مقاله توصیفی فقهی}} | ||
'''حیوان نجاستخوار''' یا '''جَلّال''' [[حلالگوشت|حیوان حلالگوشتی]] که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده است. خوردن گوشت، شیر و تخم حیوان نجاستخوار [[حرام]] و [[مدفوع]] و [[ادرار]] آن [[نجس]] است. چنین حیوانی با خوراندن غذای [[طهارت|پاک]]، حلالگوشت شده و فضولات آن پاک میگردد. در [[حدیث|روایات]] مدتزمان مشخصی برای | '''حیوان نجاستخوار''' یا '''جَلّال''' [[حلالگوشت|حیوان حلالگوشتی]] که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده است. خوردن گوشت، شیر و تخم حیوان نجاستخوار [[حرام]] و [[مدفوع]] و [[ادرار]] آن [[نجس]] است. چنین حیوانی با خوراندن غذای [[طهارت|پاک]]، حلالگوشت شده و فضولات آن پاک میگردد. در [[حدیث|روایات]] مدتزمان مشخصی برای [[استبراء]] (پاکشدن) برخی از حیوانات نجاستخوار ذکر شده است. | ||
== | == مفهومشناسی== | ||
حیوان حلالگوشتی که به خوردن مدفوع انسان (عَذَره) عادت کرده است، نجاستخوار و یا جَلّاله نامیده میشود.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳؛ عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref> از نظر بیشتر فقیهان، غیر از [[ابوالصلاح حلبی]]، این صفت تنها با خوردن مدفوع انسان حاصل میگردد و خوردن دیگر [[نجاسات]] حصول این صفت را در پی ندارد.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴۹؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۶، ص۲۷۱.</ref> فقهای گذشته (تا ۴۶۰ق) مدتزمان لازم برای تحقق این ویژگی در حیوان را ذکر نکردهاند،<ref>حسینعلی، بررسی احکام حیوان جلّال، ۱۳۹۶ش، ص۱۲.</ref> اما ملاکهای مختلفی در کلام متأخران برای این منظور بیان گردیده است؛ خوردن یک شبانهروز مدفوع انسان،<ref>فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۶.</ref> رویش گوشت جدید و محکم شدن استخوان به سبب خوردن نجاست،<ref>عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰؛ عاملی، مدارک الأحکام، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۰.</ref> ظاهر شدن فساد و بوی بد در بدن و پوست حیوان<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۵.</ref> و نجاستخوار شدن حیوان از نظر عرف،<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۵۰؛ سبزواری، کفایة الأحکام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۶۰۳؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۸۳.</ref> از معیارهایی است که برای اطلاق نجاستخوار بر حیوان ذکر گردیده است. | حیوان حلالگوشتی که به خوردن مدفوع انسان (عَذَره) عادت کرده است، نجاستخوار و یا جَلّاله نامیده میشود.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳؛ عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref> از نظر بیشتر فقیهان، غیر از [[ابوالصلاح حلبی]]، این صفت تنها با خوردن مدفوع انسان حاصل میگردد و خوردن دیگر [[نجاسات]] حصول این صفت را در پی ندارد.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴۹؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۶، ص۲۷۱.</ref> فقهای گذشته (تا ۴۶۰ق) مدتزمان لازم برای تحقق این ویژگی در حیوان را ذکر نکردهاند،<ref>حسینعلی، بررسی احکام حیوان جلّال، ۱۳۹۶ش، ص۱۲.</ref> اما ملاکهای مختلفی در کلام متأخران برای این منظور بیان گردیده است؛ خوردن یک شبانهروز مدفوع انسان،<ref>فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۶.</ref> رویش گوشت جدید و محکم شدن استخوان به سبب خوردن نجاست،<ref>عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰؛ عاملی، مدارک الأحکام، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۰.</ref> ظاهر شدن فساد و بوی بد در بدن و پوست حیوان<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۵.</ref> و نجاستخوار شدن حیوان از نظر عرف،<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۵۰؛ سبزواری، کفایة الأحکام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۶۰۳؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۸۳.</ref> از معیارهایی است که برای اطلاق نجاستخوار بر حیوان ذکر گردیده است. | ||
ویرایش