Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←دیدگاههای حذفی) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
مدلول اولیه روایات طینت را نشاندهنده سرنوشتی از پیش تعین شده برای انسانها دانستهاند که با ظاهر [[آیات]] و روایاتی که عاقبت هر کسی را ساخته دست خود و در نتیجه اعمالش میداند، ناسازگار است؛<ref>محمودی و حسینی، «دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون احادیث طینت در تبیین شعادت و شقاوت انسان»، ص۷۸.</ref> به صورتی که ظاهر این روایات را بیش از هر چیز منافی با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] دانستهاند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> این ناسازگاری ظاهری سبب شده تا این مسأله را از سختترین مباحث [[درایه الحدیث|حدیثشناسی]] محسوب کنند.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۰.</ref> حدیثپژوهان و اندیشمندان شیعه دیدگاههای متعددی در خصوص رد یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزههای دینی اتخاذ کردهاند. [[علامه مجلسی]] در [[مراة العقول]]<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۵.</ref> پنج نظر و [[علامه شبر]] در [[مصابیح الانوار]]<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵-۳۹.</ref> نه قول در این باره نقل کردهاند. این دیدگاهها را میتوان در سه دسته کلی دیدگاههای حذفی، دیدگاه سکوت و دیدگاههای تأویلی تقسیمبندی کرد. | مدلول اولیه روایات طینت را نشاندهنده سرنوشتی از پیش تعین شده برای انسانها دانستهاند که با ظاهر [[آیات]] و روایاتی که عاقبت هر کسی را ساخته دست خود و در نتیجه اعمالش میداند، ناسازگار است؛<ref>محمودی و حسینی، «دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون احادیث طینت در تبیین شعادت و شقاوت انسان»، ص۷۸.</ref> به صورتی که ظاهر این روایات را بیش از هر چیز منافی با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] دانستهاند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> این ناسازگاری ظاهری سبب شده تا این مسأله را از سختترین مباحث [[درایه الحدیث|حدیثشناسی]] محسوب کنند.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۰.</ref> حدیثپژوهان و اندیشمندان شیعه دیدگاههای متعددی در خصوص رد یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزههای دینی اتخاذ کردهاند. [[علامه مجلسی]] در [[مراة العقول]]<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۵.</ref> پنج نظر و [[علامه شبر]] در [[مصابیح الانوار]]<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵-۳۹.</ref> نه قول در این باره نقل کردهاند. این دیدگاهها را میتوان در سه دسته کلی دیدگاههای حذفی، دیدگاه سکوت و دیدگاههای تأویلی تقسیمبندی کرد. | ||
=== دیدگاههای حذفی === | === دیدگاههای حذفی === | ||
* برخی از جمله [[علامه شعرانی]] در تعلیقه خود بر [[شرح اصول کافی مازندرانی]] | * برخی از جمله [[علامه شعرانی]] در تعلیقه خود بر [[شرح اصول کافی مازندرانی]] بر این اعتقاد است که احادیث طینت با [[اصول مذهب|اصول مذهب امامیه]] همچون [[عدل]] و [[قاعده لطف]] و نیز روایاتی که در باب [[فطرت]] صادر شده مخالف هستند، ازاینرو، باید کنار گذاشته شوند و در خور استناد نیستند.<ref> مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۹ق، ج۸، ص۴-۵.</ref> | ||
* عدهای نیز این روایات را [[جعل حدیث|ساخته و پرداخته]] [[غالیان]] برای نشان دادن تفاوت آفرینش ائمه(ع) با سایر انسانها میدانند؛ بنابراین به خاطر ضعف سند باید کنار گذاشته شود.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref> | * عدهای نیز این روایات را [[جعل حدیث|ساخته و پرداخته]] [[غالیان]] برای نشان دادن تفاوت آفرینش ائمه(ع) با سایر انسانها میدانند؛ بنابراین به خاطر ضعف سند باید کنار گذاشته شود.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref> | ||
* [[تقیه|تقیهای]] بودن روایات طینت نیز باور برخی از پژوهشگران است. طبق این دیدگاه چون ظاهر روایات دلالت بر [[جبر]] | * [[تقیه|تقیهای]] بودن روایات طینت نیز باور برخی از پژوهشگران است. طبق این دیدگاه چون ظاهر روایات دلالت بر [[جبر]] دارد، احتمال دادهاند که [[امامان شیعه(ع)]] این روایات را برای حفظ جان [[شیعیان]] در فضای اختناق حکومت صادر کردهاند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶.</ref> | ||
===دیدگاه سکوت=== | ===دیدگاه سکوت=== | ||
[[علامه مجلسی]] احادیث طینت را ازجمله اخبار متشابه و سخت میداند، به همین دلیل به نظر او نباید بیش از حد در بحث و بررسی این گونه اخبار وارد شد و عقل ما از احاطه به حقیقت این اخبار عاجز است؛ پس مفاد این اخبار را تعبداً میپذیرد و تحلیل و [[تفسیر]] آن را به خود ائمه(ع) واگذار میکند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref> | [[علامه مجلسی]] احادیث طینت را ازجمله اخبار متشابه و سخت میداند، به همین دلیل به نظر او نباید بیش از حد در بحث و بررسی این گونه اخبار وارد شد و عقل ما از احاطه به حقیقت این اخبار عاجز است؛ پس مفاد این اخبار را تعبداً میپذیرد و تحلیل و [[تفسیر]] آن را به خود ائمه(ع) واگذار میکند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref> |