پرش به محتوا

صفاریان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۸
اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۴: خط ۴:
==برآمدن صفاریان==
==برآمدن صفاریان==
[[پرونده:آرامگاه یعقوب لیث.png|250px|بندانگشتی|چپ|آرامگاه یعقوب لیث صفاری در شهر دزفول خوزستان]]
[[پرونده:آرامگاه یعقوب لیث.png|250px|بندانگشتی|چپ|آرامگاه یعقوب لیث صفاری در شهر دزفول خوزستان]]
بنیانگذار حکومت صفاریان،‌ یعقوب لیث صفاری بود که همراه با برادران خود به یکی از دسته‌های عیاران در سیستان پیوسته بودند. در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه‌های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می‌پرداختند.<ref>فرای، تاریخ ایران کمبریج، ج۴، ص‌۹۶</ref> یعقوب لیث در ابتدا از سربازان صاحب بن نصر بود اما کم‌کم به واسطه شایستگی نظامی ارتقا یافت و بعد از مدتی خود رهبری گروهی از عیاران را بر عهده گرفت و با شکست دسته‌هایی از خوارج و همراه کردن آنان بر خود بر اوضاع سیستان مسلط شد و بر هرات و کابل نیز غلبه کرد.<ref>تاریخ گزیده، ص۳۷۱</ref> او با تصرف مناطق شرق افغانستان هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.
بنیانگذار حکومت صفاریان،‌ یعقوب لیث صفاری بود که همراه با برادران خود به یکی از دسته‌های عیاران در سیستان پیوسته بودند. در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه‌های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می‌پرداختند.<ref>فرای، تاریخ ایران کمبریج، ج۴، ص‌۹۶.</ref> یعقوب لیث در ابتدا از سربازان صاحب بن نصر بود اما کم‌کم به واسطه شایستگی نظامی ارتقا یافت و بعد از مدتی خود رهبری گروهی از عیاران را بر عهده گرفت و با شکست دسته‌هایی از خوارج و همراه کردن آنان بر خود بر اوضاع سیستان مسلط شد و بر هرات و کابل نیز غلبه کرد.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۷۱.</ref> او با تصرف مناطق شرق افغانستان هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.


یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می‌شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت [[طاهریان]] پایان داد<ref>اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج۱، ص‌۱۲۴</ref> و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در [[طبرستان]] بر [[داعی کبیر|حسن بن زید علوی]] پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.
یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می‌شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت [[طاهریان]] پایان داد<ref>اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج۱، ص‌۱۲۴</ref> و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در [[طبرستان]] بر [[داعی کبیر|حسن بن زید علوی]] پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.
خط ۱۱: خط ۱۱:


==صفاریان بعد از یعقوب==
==صفاریان بعد از یعقوب==
برادر یعقوب، عمرو بن لیث (۲۶۵-۲۸۷ق) بعد از درگذشت برادر جانشین وی شد و در ابتدای امارت خود با ارسال نامه‌ای به معتمد عباسی، فرمانبرداری خود از خلیفه را اعلام کرد و خلیفه نیز به طور رسمی امارت بر خراسان و فارس و کرمان و سایر نقاط شرق و مرکز ایران را به او واگذار کرد.<ref>تاریخ سیستان، ص۲۳۴</ref> با این حال ارتباط خلافت عباسی با او در اواخر دوران حکومت به دشمنی گرایید. عمرو در حمله به تصرفات اسماعیل [[سامانیان|سامانی]] شکست خورد و به اسارت درآمد و به بغداد فرستاده شد و در زندان خلیفه درگذشت.<ref> ملک شاه حسین، احیاء الملوک، ص۶۱-۶۳</ref>
برادر یعقوب، عمرو بن لیث (۲۶۵-۲۸۷ق) بعد از درگذشت برادر جانشین وی شد و در ابتدای امارت خود با ارسال نامه‌ای به معتمد عباسی، فرمانبرداری خود از خلیفه را اعلام کرد و خلیفه نیز به طور رسمی امارت بر خراسان و فارس و کرمان و سایر نقاط شرق و مرکز ایران را به او واگذار کرد.<ref>تاریخ سیستان، ص۲۳۴</ref> با این حال ارتباط خلافت عباسی با او در اواخر دوران حکومت به دشمنی گرایید. عمرو در حمله به تصرفات اسماعیل [[سامانیان|سامانی]] شکست خورد و به اسارت درآمد و به بغداد فرستاده شد و در زندان خلیفه درگذشت.<ref> ملک شاه حسین، احیاء الملوک، ص۶۱-۶۳.</ref>


بعد از درگذشت عمرو تعداد دیگری از خاندان صفاری در نواحی شرقی و جنوبی ایران حکومت کردند. در این دوران با قدرت یابی [[سامانیان]]، قدرت صفاریان به افول نهاد و مدتی را تحت نظارت سامانیان حکومت کردند، با این حال حکومت محلی خاندان صفاری در سیستان تا سال ۳۹۳ق که محمود غزنوی، سیستان را به تصرف خود در آورد، ادامه یافت.<ref>نک: باسورث، سلسله‏‌هاى اسلامى جديد راهنماى گاهشمارى و تبارشناسى‏، ص۳۳۴-۳۳۵</ref>
بعد از درگذشت عمرو تعداد دیگری از خاندان صفاری در نواحی شرقی و جنوبی ایران حکومت کردند. در این دوران با قدرت یابی [[سامانیان]]، قدرت صفاریان به افول نهاد و مدتی را تحت نظارت سامانیان حکومت کردند، با این حال حکومت محلی خاندان صفاری در سیستان تا سال ۳۹۳ق که محمود غزنوی، سیستان را به تصرف خود در آورد، ادامه یافت.<ref>نک: باسورث، سلسله‏‌هاى اسلامى، ۱۳۸۱ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref>


==صفاریان و تشیع==
==صفاریان و تشیع==
در برخی منابع تاریخی، صفاریان و از جمله یعقوب لیث صفاری را متهم به [[تشیع]] کرده‌اند. از جمله خواجه نظام الملک توسی در سیاست‌نامه، یعقوب لیث صفاری را تحت تاثیر فردی به نام ابو بلال دانسته که یعقوب را به مذهب [[اسماعیلیه]] دعوت کرده بود. انتساب یعقوب لیث به تشیع در منابع متاخر نیز مطرح شده است. به نظر برخی پژوهشگران اختلاف یعقوب لیث با خلیفه عباسی و حمله به مقر خلافت در رواج چنین اتهامی بی تاثیر نبوده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۲۸۲</ref>
در برخی منابع تاریخی، صفاریان و از جمله یعقوب لیث صفاری را [[شیعه]] دانسته‌اند. از جمله خواجه نظام الملک توسی در سیاست‌نامه، یعقوب لیث صفاری را تحت تاثیر فردی به نام ابو بلال دانسته که یعقوب را به مذهب [[اسماعیلیه]] دعوت کرده بود. انتساب یعقوب لیث به تشیع در منابع متاخر نیز مطرح شده است. به نظر برخی پژوهشگران اختلاف یعقوب لیث با خلیفه عباسی و حمله به مقر خلافت در رواج چنین اتهامی بی تاثیر نبوده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۲.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۲۵: خط ۲۵:
* ملک شاه حسین، احیاء‌الملوک، تحقیق منوچهر ستوده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
* ملک شاه حسین، احیاء‌الملوک، تحقیق منوچهر ستوده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
* باسورث، ادموند کلیفورد، سلسله‌‏هاى اسلامى جديد راهنماى گاهشمارى و تبارشناسى، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، مركز باستان شناسى اسلام و ايران‏،‌ ۱۳۸۱ش.‏
* باسورث، ادموند کلیفورد، سلسله‌‏هاى اسلامى جديد راهنماى گاهشمارى و تبارشناسى، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، مركز باستان شناسى اسلام و ايران‏،‌ ۱۳۸۱ش.‏
* جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، علمی.
* جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، علم، ۱۳۹۰ش.
* مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی،‌ تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴ش.
* مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی،‌ تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴ش.


[[رده:حکومت‌های ایران]]
[[رده:حکومت‌های ایران]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
کاربر ناشناس