|
|
خط ۷۴: |
خط ۷۴: |
|
| |
|
| ===فصل پنجم: امام حسن(ع)=== | | ===فصل پنجم: امام حسن(ع)=== |
| #صلح [[امام حسن(ع)]] در کل روند [[انقلاب اسلامی]] [[صدر اسلام|صدر اول]]، حادثهای بینظیر بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۵.</ref>
| | این فصل به زندگی سیاسی امام حسن مجتبی با محوریت صلح او با معاویه اختصاص دارد. در این فصل آمده است که هر کدام از ائمه به جای [[امام حسن(ع)]] بودند، همین تصمیم (صلح با معاویه) را میگرفتند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۷.</ref> چراکه غلبه دستگاه تبلیغات [[معاویه]] در حدی بود که اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، خطر از بین رفتن کل [[اسلام]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۲.</ref> صلح در حقیقت مکری بود در مقابل مکر [[معاویه]]، برای بقای [[شیعه]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۲.</ref> |
| #جریان مخالف [[حکومت اسلامی]] در دوران [[امام حسن(ع)]] به اوج قدرت خود رسید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۷.</ref>
| | |
| #هر کدام از ائمه به جای [[امام حسن(ع)]] بودند، همین تصمیم را میگرفتند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۷.</ref>
| |
| #پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۷.</ref>
| |
| #اگر [[امام حسن(ع)]] صلح نمیکرد، کشتهشدن او [[شهادت]] به حساب نمیآمد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۷.</ref>
| |
| #نوع تربیت دستگاههای [[بنی امیه|اموی]] و [[بنی عباس|عباسی]]، صورتی اسلامی اما محتوایی جاهلی و شیطانی داشت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۹.</ref>
| |
| #داستان تملقگویی از [[معاویه]]، مصداقی از تربیت غلط دستگاه [[بنی امیه|اموی]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۰.</ref>
| |
| #غلبه دستگاه تبلیغات [[معاویه]] در حدی بود که اگر [[امام حسن(ع)]] صلح نمیکرد، خطر از بین رفتن کل [[اسلام]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۲.</ref>
| |
| #صلح [[امام حسن(ع)]] در حقیقت مکری بود در مقابل مکر [[معاویه]]، برای بقای [[شیعه]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۲.</ref>
| |
| #روایتی از [[امام صادق]] که موید تلاش [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] برای بازپسگیری حکومت در آیندهای کوتاهمدت است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۴.</ref>
| |
| #جریان حق نمیتواند در تبلیغ از هر روشی استفاده کند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۵.</ref>
| |
| #علت شکست ظاهری [[امام حسن(ع)]]، آمیخته شدن ایمان افراد به انگیزههای مادی بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۷.</ref>
| |
| #مردمانی که در آن دستگاهها پرورش پیدا میکردند، عادت داده میشدند که هیچ چیزی را برخلاف میل و هوای خلیفه بر زبان نیاورند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۰.</ref>
| |
| #پس از اینکه [[امام حسن(ع)]] صلح کرد، نادانان و ناآگاهان با زبانهای مختلف حضرت را نکوهش کردند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۲۳.</ref>
| |
| #در جنگهای اسلامی با [[ایران]]، [[امام حسن(ع)]] حضور داشته.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۴.</ref>
| |
| ===فصل ششم: امام حسین(ع)=== | | ===فصل ششم: امام حسین(ع)=== |
| #دو خطر عمده، [[اسلام]] را تهدید میکند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطر اضمحلال داخلی است. [[اسلام]]، جهاد را راه علاج این دو آفت قرار داده است. نمونه اعلای جهاد با این هر دو آفت، حرکت [[امام حسین(ع)]] است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۴۱.</ref> | | #دو خطر عمده، [[اسلام]] را تهدید میکند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطر اضمحلال داخلی است. [[اسلام]]، جهاد را راه علاج این دو آفت قرار داده است. نمونه اعلای جهاد با این هر دو آفت، حرکت [[امام حسین(ع)]] است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۰ش، ص۱۴۱.</ref> |