Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵
ویرایش
جز (←منبع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
طوایفى از قریش كه در این پیمان حضور داشتند، عبارت بودند از [[بنىهاشم]] و [[بنىمطّلب]]، فرزندان [[عبدمَناف]]، بنىزُهرة بنكِلاب، بنىتَیم بنمُرَّه، و بنىاسد بنعبدالعُزّى بنقُصَىّ.<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج 1، ص141؛ ابنحبیب، كتابالمُحَبَّر، ص 167؛ همو، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 53؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج 2، ص 23؛ یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 18</ref> از بنىحارث بنفِهر نیز یادكردهاند،<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 189؛ یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 18</ref> اما درباره حضور آنان در حلفالفضول اتفاق نظر وجود ندارد.<ref>ابنحبیب، كتابالمُحَبَّر، ص 167</ref> به هر روى، فضل و سبقت در حلفالفضول از آنِ بنىهاشم بود.<ref>ابنسعد، طبقات، ج 1، ص 129</ref> بنىعبدشمس و بنىنَوْفَل، از تیرههاى بنىعبدمناف، از این پیمان خارج شدند؛<ref>رجوع کنید به ابنهشام، السيرة النبويه، ج 1، ص 143؛ ابنعساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج 52، ص 186</ref> زیرا این پیمان بر ضد [[بنیامیه]] و همپیمان آنان، عاص بنوائل، شكل گرفت.<ref>عاملى، الصحیح من سیرة النبى، ج 1، ص 99</ref> برخى مورخان، قبایل شركتكننده در حلفالفضول را همان قبایلى دانستهاند كه قبل از آن در [[حلفالمطیبین]]<ref>رجوع کنید به ادامه مقاله</ref> شركت كرده بودند.<ref>رجوع کنید به یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 17ـ 18؛ مسعودى، تنبیه، ص210ـ211؛ ابنحِبّان، صحیح ابنحبّان، ج10، ص 217</ref> | طوایفى از قریش كه در این پیمان حضور داشتند، عبارت بودند از [[بنىهاشم]] و [[بنىمطّلب]]، فرزندان [[عبدمَناف]]، بنىزُهرة بنكِلاب، بنىتَیم بنمُرَّه، و بنىاسد بنعبدالعُزّى بنقُصَىّ.<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، ج 1، ص141؛ ابنحبیب، كتابالمُحَبَّر، ص 167؛ همو، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 53؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج 2، ص 23؛ یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 18</ref> از بنىحارث بنفِهر نیز یادكردهاند،<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 189؛ یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 18</ref> اما درباره حضور آنان در حلفالفضول اتفاق نظر وجود ندارد.<ref>ابنحبیب، كتابالمُحَبَّر، ص 167</ref> به هر روى، فضل و سبقت در حلفالفضول از آنِ بنىهاشم بود.<ref>ابنسعد، طبقات، ج 1، ص 129</ref> بنىعبدشمس و بنىنَوْفَل، از تیرههاى بنىعبدمناف، از این پیمان خارج شدند؛<ref>رجوع کنید به ابنهشام، السيرة النبويه، ج 1، ص 143؛ ابنعساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج 52، ص 186</ref> زیرا این پیمان بر ضد [[بنیامیه]] و همپیمان آنان، عاص بنوائل، شكل گرفت.<ref>عاملى، الصحیح من سیرة النبى، ج 1، ص 99</ref> برخى مورخان، قبایل شركتكننده در حلفالفضول را همان قبایلى دانستهاند كه قبل از آن در [[حلفالمطیبین]]<ref>رجوع کنید به ادامه مقاله</ref> شركت كرده بودند.<ref>رجوع کنید به یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 17ـ 18؛ مسعودى، تنبیه، ص210ـ211؛ ابنحِبّان، صحیح ابنحبّان، ج10، ص 217</ref> | ||
== | == علت نامگذاری == | ||
در وجه نامگذاری حلفالفضول گفتهاند چون حلفالفضول پس از [[حلفالمطیبین]] و [[حلفالاحلاف]] منعقد شد و غیر از این دو پیمان و افزون بر آنها بود، آن را چنین خواندند.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 53ـ54، 279؛ یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 18</ref> نیز گفته شده است این پیمان را به دلیل فضل و برترى آن بر دیگر پیمانهایى كه تا آن روز میان عرب سابقه داشت، و نیز به دلیل شرافت و فضیلت كسانى كه آن را منعقد كردند، حلفالفضول نامیدند.<ref>ابنابىالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج 14، ص 130 و ج 15، ص 203</ref> این نامگذارى را به زبیر بنعبدالمطلب، كه از تیره بنىهاشم بود، نسبت داده<ref>ابنابىالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج 15، ص 203</ref> و گفتهاند وى این پیمان را براى آنان نوشت و اشعارى در این باره گفت.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 187، 189؛ مسعودى، تنبیه، ص210</ref> برخى نیز گفتهاند كه عرب یا قریش بهطور خاص، آن را چنین نامیدند.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 54، 279؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج 2، ص 26</ref> | در وجه نامگذاری حلفالفضول گفتهاند چون حلفالفضول پس از [[حلفالمطیبین]] و [[حلفالاحلاف]] منعقد شد و غیر از این دو پیمان و افزون بر آنها بود، آن را چنین خواندند.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 53ـ54، 279؛ یعقوبى، تاريخ، ج 2، ص 18</ref> نیز گفته شده است این پیمان را به دلیل فضل و برترى آن بر دیگر پیمانهایى كه تا آن روز میان عرب سابقه داشت، و نیز به دلیل شرافت و فضیلت كسانى كه آن را منعقد كردند، حلفالفضول نامیدند.<ref>ابنابىالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج 14، ص 130 و ج 15، ص 203</ref> این نامگذارى را به زبیر بنعبدالمطلب، كه از تیره بنىهاشم بود، نسبت داده<ref>ابنابىالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج 15، ص 203</ref> و گفتهاند وى این پیمان را براى آنان نوشت و اشعارى در این باره گفت.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 187، 189؛ مسعودى، تنبیه، ص210</ref> برخى نیز گفتهاند كه عرب یا قریش بهطور خاص، آن را چنین نامیدند.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص 54، 279؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج 2، ص 26</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
حلفالفضول، به منزله رویدادى مهم، یكى از مبادى تاریخگذارى در روزگار جاهلیت محسوب مىشد<ref>مسعودى، تنبیه، ص 209</ref> و ستمدیدگان با توسل به آن حق خود را مىگرفتند.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص280ـ281</ref> این پیمان پس از اسلام نیز اهمیت خود را حفظ كرد. خلیفه دوم حضور در حلفالفضول را یكى از معیارهاى تقدم قبایل براى برخوردارى بیشتر از عطا و مقررى به شمار مىآورد<ref>رجوع کنید به شافعى، الاُمّ، ج 4، ص 166؛ ابنحنبل، كتابالعلل و معرفة الرجال، ج 3، ص 423؛ مطیعى، التكملة الثانیة، ج 19، ص 381</ref> حضور در حلفالفضول نوعى افتخار محسوب مىشد. در یكى از سفرهاى معاویه به مدینه، عبداللّه بنزبیر به او گفت كه با [[امام حسن (ع)]] در حلفالفضول همراه است و اگر امام از وى بر ضد معاویه یارى بخواهد، او را اجابت مىكند، اما معاویه ادعاى او را در انتساب به حلفالفضول به تمسخر گرفت و رد كرد.<ref>اخبار الدولة العباسیة، ص 58ـ 59</ref> پس از شهادت امام حسن نیز هنگامى كه [[امام حسین (ع)]] بنا بر وصیت برادرش، مىخواست پیكر آن حضرت را در كنار قبر [[رسول خدا]] دفن كند، چون با مخالفت امویان روبهرو شد، به حلفالفضول متوسل شد و برخى قبایل براى یارى وى آماده شدند، اما آن حضرت از تصمیم خود منصرف گردید.<ref>ابنعساكر، ترجمة الامامالحسن(ع)، ص 222</ref> همچنین هنگامى كه ولیدبن عُتبة بنابىسُفیان، امیر اموى مدینه (دوران حكومت: 57ـ60 و 61ـ62)، درباره مال یا زمینى از آنِ امام حسین بر وى ستم كرد، امام وى را تهدید كرد كه اگر حق او را ندهد، شمشیر برمىدارد و در [[مسجد النبي|مسجد رسول خدا]]، مردم را به حلفالفضول مىخواند. در پى آن، كسانى براى حمایت از امام حسین اعلام آمادگى كردند و ولید، ناگزیر، حق امام را داد.<ref>ابنهشام، سيرة النبويه، ج 1، ص 142؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج 2، ص 26؛ قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج10، ص 169</ref> به نوشته جوادعلى،<ref>المفصل فى تاریخ العرب، ج 4، ص 89</ref> شاید مقصود امام آن بوده است كه به پیمانى همچون حلفالفضول دعوت مىكند و لذا نمىتوان از این حكایت نتیجه گرفت كه حلفالفضول تا آن زمان برقرار بوده است. هشام بنمحمد بنسائب كلبى (متوفى 204) كتابى با عنوان حلفالفضول نوشته بوده است.<ref>ابنندیم، فهرست، ص 108؛ ابنخلّكان، وفيات الاعيان، ج 6، ص 82</ref> | حلفالفضول، به منزله رویدادى مهم، یكى از مبادى تاریخگذارى در روزگار جاهلیت محسوب مىشد<ref>مسعودى، تنبیه، ص 209</ref> و ستمدیدگان با توسل به آن حق خود را مىگرفتند.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، كتاب المُنَمَّق فى اخبار قریش، ص280ـ281</ref> این پیمان پس از اسلام نیز اهمیت خود را حفظ كرد. خلیفه دوم حضور در حلفالفضول را یكى از معیارهاى تقدم قبایل براى برخوردارى بیشتر از عطا و مقررى به شمار مىآورد<ref>رجوع کنید به شافعى، الاُمّ، ج 4، ص 166؛ ابنحنبل، كتابالعلل و معرفة الرجال، ج 3، ص 423؛ مطیعى، التكملة الثانیة، ج 19، ص 381</ref> حضور در حلفالفضول نوعى افتخار محسوب مىشد. در یكى از سفرهاى معاویه به مدینه، عبداللّه بنزبیر به او گفت كه با [[امام حسن (ع)]] در حلفالفضول همراه است و اگر امام از وى بر ضد معاویه یارى بخواهد، او را اجابت مىكند، اما معاویه ادعاى او را در انتساب به حلفالفضول به تمسخر گرفت و رد كرد.<ref>اخبار الدولة العباسیة، ص 58ـ 59</ref> پس از شهادت امام حسن نیز هنگامى كه [[امام حسین (ع)]] بنا بر وصیت برادرش، مىخواست پیكر آن حضرت را در كنار قبر [[رسول خدا]] دفن كند، چون با مخالفت امویان روبهرو شد، به حلفالفضول متوسل شد و برخى قبایل براى یارى وى آماده شدند، اما آن حضرت از تصمیم خود منصرف گردید.<ref>ابنعساكر، ترجمة الامامالحسن(ع)، ص 222</ref> همچنین هنگامى كه ولیدبن عُتبة بنابىسُفیان، امیر اموى مدینه (دوران حكومت: 57ـ60 و 61ـ62)، درباره مال یا زمینى از آنِ امام حسین بر وى ستم كرد، امام وى را تهدید كرد كه اگر حق او را ندهد، شمشیر برمىدارد و در [[مسجد النبي|مسجد رسول خدا]]، مردم را به حلفالفضول مىخواند. در پى آن، كسانى براى حمایت از امام حسین اعلام آمادگى كردند و ولید، ناگزیر، حق امام را داد.<ref>ابنهشام، سيرة النبويه، ج 1، ص 142؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج 2، ص 26؛ قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج10، ص 169</ref> به نوشته جوادعلى،<ref>المفصل فى تاریخ العرب، ج 4، ص 89</ref> شاید مقصود امام آن بوده است كه به پیمانى همچون حلفالفضول دعوت مىكند و لذا نمىتوان از این حكایت نتیجه گرفت كه حلفالفضول تا آن زمان برقرار بوده است. هشام بنمحمد بنسائب كلبى (متوفى 204) كتابى با عنوان حلفالفضول نوشته بوده است.<ref>ابنندیم، فهرست، ص 108؛ ابنخلّكان، وفيات الاعيان، ج 6، ص 82</ref> | ||
== پیوند به بیرون == | |||
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20120506085157-6028-510.pdf حلف الفضول] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
*ابنابىالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1385ـ1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت، [بىتا]. | *ابنابىالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1385ـ1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت، [بىتا]. |