پرش به محتوا

مالک بن نسیر کندی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
| نسب/قبیله    =
| نسب/قبیله    =
| خویشاوندان سرشناس  =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ و مکان درگذشت=  [[سال ۶۶ قمری|سال ۶۶ق]]  
| تاریخ و مکان درگذشت=  [[سال ۶۶ قمری|سال ۶۶ق]]
| نحوه درگذشت= یاران [[مختار]] دست و پاهایش را قطع کردند.
| نحوه درگذشت= یاران [[مختار]] دست و پاهایش را قطع کردند.
| مدفن =
| مدفن =
خط ۲۱: خط ۲۱:


== نسب==
== نسب==
مالک بن نسیر از بنی بَدّا متعلق به [[قبیله کنده]] بود.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸.</ref> در برخی منابع از وی با نام مالک بن نسیر،<ref> ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن‌مسکویه، تجارب‌الامم، ج۲، ص۷۹.</ref> مالک بن نسیر کندی،<ref> بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۳.</ref> مالک بن بشر،<ref> دینوری، اخبارالطوال، ص۲۵۸.</ref> مالک بن بشیر،<ref>البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ص۷۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۵،۳۷۴.</ref> مالک بن یسر<ref>طبرسی، اعلام‌الوری، ص۲۴۸؛ مناقب، ج4، ص57؛ لهوف، ص121.</ref> و مالک بن نسیر بَدِّی<ref> طبری، تاریخ، ج5، ص۴۰۸، ج۶، ص۵۸؛ تجارب‌الامم، ج۲، ص178؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۴۰۸.</ref> یاد شده است.
مالک بن نسیر از بنی بَدّا متعلق به [[قبیله کنده]] بود.<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸.</ref> در برخی منابع از وی با نام مالک بن نسیر،<ref> ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن‌مسکویه، تجارب‌الامم، ج۲، ص۷۹.</ref> مالک بن نسیر کندی،<ref> بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۳.</ref> مالک بن بشر،<ref> دینوری، اخبارالطوال، ص۲۵۸.</ref> مالک بن بشیر،<ref>البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ص۷۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۵،۳۷۴.</ref> مالک بن یسر<ref>طبرسی، اعلام‌الوری، ص۲۴۸؛ مناقب، ج۴، ص۵۷؛ لهوف، ص۱۲۱.</ref> و مالک بن نسیر بَدِّی<ref> طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۰۸، ج۶، ص۵۸؛ تجارب‌الامم، ج۲، ص۱۷۸؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۴۰۸.</ref> یاد شده است.


== روز عاشورا ==
== روز عاشورا ==
در واقعه کربلا در [[لشکر عمر بن سعد]] بود. در [[روز عاشورا]] با شمشیر بر سر [[امام حسین(ع)]] زد. هرچند امام کلاه برنس بر سر داشت، ولی شمشیر، بُرنُس را برید و به سر امام رسید و برنس پر از خون شد، امام برنس را برداشت و قلنسوه بر سرگذاشت.<ref> ابن‌مسکویه، تجارب‌الامم، ج۲، ص۷۹.</ref> حضرت به او فرمود:
در واقعه کربلا در [[لشکر عمر بن سعد]] بود. در [[روز عاشورا]] با شمشیر بر سر [[امام حسین(ع)]] زد. هرچند امام کلاه برنس بر سر داشت، ولی شمشیر، بُرنُس را برید و به سر امام رسید و برنس پر از خون شد، امام برنس را برداشت و قلنسوه بر سرگذاشت.<ref> ابن‌مسکویه، تجارب‌الامم، ج۲، ص۷۹.</ref> حضرت به او فرمود:
::«با این دست، نه نانی بخوری و نه آبی بیاشامی، و خدا با ستمکاران محشورت کند.»<ref>لا اكلت بها و لا شربت، و حشرك اللّه مع الظالمين‏؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۳؛ طبری، ج۵، ص۴۴۸، ج۶، ص۵۸؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ص۷۳.</ref> ابن اعثم گفته است او روز عاشورا زره حضرت را ربود.<ref> ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۹؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ص۲۴۸.</ref>
::«با این دست، نه نانی بخوری و نه آبی بیاشامی، و خدا با ستمکاران محشورت کند.»<ref>لا اكلت بها و لا شربت، و حشرك اللّه مع الظالمین‌؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۳؛ طبری، ج۵، ص۴۴۸، ج۶، ص۵۸؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶؛ ابن نما، مثیرالاحزان، ص۷۳.</ref> ابن اعثم گفته است او روز عاشورا زره حضرت را ربود.<ref> ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۹؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ص۲۴۸.</ref>


== پس از عاشورا==
== پس از عاشورا==
او برنس امام را به خانه‌اش آورد، زنش‌ ام‌عبدالله <small>(دختر حر و خواهر حسین بن حر بدی)</small> به وی گفت:
او برنس امام را به خانه‌اش آورد، زنش‌ ام‌عبدالله <small>(دختر حر و خواهر حسین بن حر بدی)</small> به وی گفت:
:: آیا کلاه [[امام حسین|پسر پیامبر خدا]] را به خانه من آورده‌ای؟ آن را از من دور کن.»
:: آیا کلاه [[امام حسین|پسر پیامبر خدا]] را به خانه من آورده‌ای؟ آن را از من دور کن.»
او پس از واقعه کربلا دچار فقر و ناداری شد و دستانش فلج گردید<ref> بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸، ج۶، ص۵۸؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵.</ref> و به گفتۀ ابن اعثم کوفی کم‌عقل شد.<ref> ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۵؛ ابن‌شهر آشوب، مناقب، ج4، ص57.</ref>
او پس از واقعه کربلا دچار فقر و ناداری شد و دستانش فلج گردید<ref> بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۳؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۴۸، ج۶، ص۵۸؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۵.</ref> و به گفتۀ ابن اعثم کوفی کم‌عقل شد.<ref> ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۵؛ ابن‌شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۵۷.</ref>


== سرانجام ==
== سرانجام ==
[[مختار]]، [[مالک بن عمرو نهدی]] را به سراغ او فرستاد.<ref> بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۴۰۸.</ref> یاران مختار در [[سال ۶۶ قمری|سال ۶۶ق]] او و [[عبیدالله بن اسد جهنی]] را در [[قادسیه]] دستگیر کردند.<ref>ابن‌خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ج۳، ص۳۳.</ref> به دستور مختار دست و پاهای او را قطع و سپس رهایش کردند تا جان داد.<ref> طبری، تاریخ، ج۶، ص۵۸.</ref> در برخی منابع آمده است که مختار وی را در بازار کشت.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۷۴.</ref>
[[مختار]]، [[مالک بن عمرو نهدی]] را به سراغ او فرستاد.<ref> بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۴۰۸.</ref> یاران مختار در [[سال ۶۶ قمری|سال ۶۶ق]] او و [[عبیدالله بن اسد جهنی]] را در [[قادسیه]] دستگیر کردند.<ref>ابن‌خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ج۳، ص۳۳.</ref> به دستور مختار دست و پاهای او را قطع و سپس رهایش کردند تا جان داد.<ref> طبری، تاریخ، ج۶، ص۵۸.</ref> در برخی منابع آمده است که مختار وی را در بازار کشت.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۷۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۹: خط ۵۰:
* ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق: خلیل شحادة، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق: خلیل شحادة، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* طبرسی، فضل بن حسن، إعلام‌الوری، دارالکتب الإسلامیة، تهران.
* طبرسی، فضل بن حسن، إعلام‌الوری، دارالکتب الإسلامیة، تهران.
* مجلسی، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق.
* مجلسی، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{عاملان واقعه کربلا}}
{{عاملان واقعه کربلا}}
کاربر ناشناس