پرش به محتوا

منع حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۹
جز
اصلاح پانویس
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (اصلاح پانویس)
خط ۹: خط ۹:


===منع نقل===
===منع نقل===
پس از اعلام ممنوعیت کتابت حدیث، عده‌ای احادیث نبوی را برای مردم نقل می‌کردند، از این رو خلیفه دوم، خروج بدون اجازه اصحاب از مدینه<ref>مرتضی عاملی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم،‌ ج ۱، ص۷۷.</ref> و نقل حدیث را ممنوع اعلام کرد.<ref> ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref> و افرادی از صحابه همچون [[ابودرداء]] و [[ابن مسعود]] را به جرم نقل احادیث پیامبر، زندانی نمود.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲.</ref> هرچند برخی محققان احتمال داده‌اند که جلوگیری از کتابت حدیث، پس از منع از نقل احادیث صورت گرفته است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ص۳۱-۳۲.</ref>
پس از اعلام ممنوعیت کتابت حدیث، عده‌ای احادیث نبوی را برای مردم نقل می‌کردند، از این رو خلیفه دوم، خروج بدون اجازه اصحاب از مدینه<ref>مرتضی عاملی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم،‌ ج ۱، ص۷۷.</ref> و نقل حدیث را ممنوع اعلام کرد.<ref> ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref> و افرادی از صحابه همچون [[ابودرداء]] و [[ابن مسعود]] را به جرم نقل احادیث پیامبر، زندانی نمود.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲.</ref> هرچند برخی محققان احتمال داده‌اند که جلوگیری از کتابت حدیث، پس از منع از نقل احادیث صورت گرفته است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۱-۳۲.</ref>


===لغو ممنوعیت===
===لغو ممنوعیت===
خط ۱۷: خط ۱۷:
منع نگارش حدیث با انگیزه‌هایی انجام شده است. به گفته شهرستانی در کتاب منع تدوین الحدیث، اکثریت نویسندگان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۷.</ref> از جمله شواهد آنها این است که نسائی از نویسندگان [[صحاح سته]]، از [[ابن عباس]] نقل کرده که آنها به جهت بغضی که از امام علی داشتند، [[سنت |سنت پیامبر]] را ترک کردند.<ref>نسائی، سنن نسائی،‌ ۱۴۰۶ق،‌ ج۵، ص۲۵۳.</ref> همچنین احاطه نداشتن خلفا به احکام شریعت و تلاش در جهت تثبیت حاکمیت شرعی آنان در کنار حاکمیت سیاسیشان از دیگر انگیزه‌های منع حدیث ذکر شده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۴، ۸۵-۱۲۶.</ref>  
منع نگارش حدیث با انگیزه‌هایی انجام شده است. به گفته شهرستانی در کتاب منع تدوین الحدیث، اکثریت نویسندگان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۷.</ref> از جمله شواهد آنها این است که نسائی از نویسندگان [[صحاح سته]]، از [[ابن عباس]] نقل کرده که آنها به جهت بغضی که از امام علی داشتند، [[سنت |سنت پیامبر]] را ترک کردند.<ref>نسائی، سنن نسائی،‌ ۱۴۰۶ق،‌ ج۵، ص۲۵۳.</ref> همچنین احاطه نداشتن خلفا به احکام شریعت و تلاش در جهت تثبیت حاکمیت شرعی آنان در کنار حاکمیت سیاسیشان از دیگر انگیزه‌های منع حدیث ذکر شده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۴، ۸۵-۱۲۶.</ref>  


با این حال، عالمان اهل سنت، بیم از اختلاط حدیث با قرآن،<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۹۱-۲۹۲، ح۲۹۴۷۴.</ref>پیشگیری از اختلاف مسلمانان،<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> نگرانی از کم‌توجهی به حفظ حدیث و اعتماد صرف بر نوشته‌ها،<ref> ابوزهره، الحدیث و المحدثون، ۱۳۷۸ق، ص۱۳.</ref> ترس از سرگرم شدن مردم به غیر قرآن،<ref>غزالی، احیاء العلوم، ج۱۰، ص۷۹ به نقل از دیاری بیگدلی.</ref> جلوگیری از نشر احادیث غیرمعتبر، نگرانی از به وجود آمدن کتابی در کنار [[قرآن|کتاب خدا]] و عدم آشنایی راویان حدیث با کتابت را از علل و انگیزه‌های منع حدیث دانسته‌اند.<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۴۰-۴۸.</ref>
با این حال، عالمان اهل سنت، بیم از اختلاط حدیث با قرآن،<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۹۱-۲۹۲، ح۲۹۴۷۴.</ref>پیشگیری از اختلاف مسلمانان،<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> نگرانی از کم‌توجهی به حفظ حدیث و اعتماد صرف بر نوشته‌ها،<ref> ابوزهره، الحدیث و المحدثون، ۱۳۷۸ق، ص۱۳.</ref> ترس از سرگرم شدن مردم به غیر قرآن،<ref>غزالی، احیاء العلوم، ج۱۰، ص۷۹ به نقل از دیاری بیگدلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۴۴.</ref> جلوگیری از نشر احادیث غیرمعتبر، نگرانی از به وجود آمدن کتابی در کنار [[قرآن|کتاب خدا]] و عدم آشنایی راویان حدیث با کتابت را از علل و انگیزه‌های منع حدیث دانسته‌اند.<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۴۰-۴۸.</ref>


== بدعت یا سنت؟==
== بدعت یا سنت؟==
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «هر کس جز قرآن را از من نوشته است، محوش کند.» <ref> مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء العربی، ج۴، ص۲۲۹۸، ح۳۰۰۴.</ref> استناد کرده‌اند، هرچند برخی از اهل سنت همچون بخاری در سند روایت مذکور تردید شده است.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، بی‌تا، ص۲۹۰.</ref> گفته شده تعدادی  از صحابه و تابعین از جمله [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] می‌دانستند و افرادی همچون[[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[انس بن مالک]]، [[عطاء بن یسار]] و [[سعید بن جبیر]] آن را جایز می‌دانستند.<ref> مامقانی، مقباس‌الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴، به نقل از دیاری بیگدلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، </ref>  
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «هر کس جز قرآن را از من نوشته است، محوش کند.» <ref> مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء العربی، ج۴، ص۲۲۹۸، ح۳۰۰۴.</ref> استناد کرده‌اند، هرچند برخی از اهل سنت همچون بخاری در سند روایت مذکور تردید شده است.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، بی‌تا، ص۲۹۰.</ref> گفته شده تعدادی  از صحابه و تابعین از جمله [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] می‌دانستند و افرادی همچون[[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[انس بن مالک]]، [[عطاء بن یسار]] و [[سعید بن جبیر]] آن را جایز می‌دانستند.<ref> مامقانی، مقباس‌الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴، به نقل از دیاری بیگدلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۳۸.</ref>  


مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد می‌کنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش می‌کردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعه‌‌های حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمع‌آوری می‌کردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن‌ رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آن‌ها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref>
مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد می‌کنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش می‌کردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعه‌‌های حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمع‌آوری می‌کردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن‌ رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آن‌ها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref>