پرش به محتوا

جعل حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۹
جز
تمیزکاری
جز (مستندسازی)
جز (تمیزکاری)
خط ۲: خط ۲:
{{درباره ۲|مفهوم جعل حدیث|مطالعه حدیث جعلی مدخل |حدیث موضوع| }}
{{درباره ۲|مفهوم جعل حدیث|مطالعه حدیث جعلی مدخل |حدیث موضوع| }}


'''جعل حدیث'''، ساختن احادیثی و نسبت دادن آنها به [[پیامبر اکرم(ص)]] یا امامان معصوم.
'''جَعْل حدیث'''، ساختن احادیثی و نسبت دادن آنها به [[پیامبر اکرم(ص)]] یا [[امامان معصوم]].


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
خط ۱۴: خط ۱۴:
* جعل حدیث کامل؛‌ جاعلان حدیثی را به طور کامل جعل کرده و آن را به پیامبر یا امامان نسبت می‌دادند. گفته شده جعل حدیث کامل، بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، طبی، فضایل، و ادعیه بوده است.{{مدرک}} به گفته محمدتقی شوشتری دعای ابن عیاش از این جمله است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۶۳.</ref>
* جعل حدیث کامل؛‌ جاعلان حدیثی را به طور کامل جعل کرده و آن را به پیامبر یا امامان نسبت می‌دادند. گفته شده جعل حدیث کامل، بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، طبی، فضایل، و ادعیه بوده است.{{مدرک}} به گفته محمدتقی شوشتری دعای ابن عیاش از این جمله است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۶۳.</ref>
* افزودن الفاظی به حدیث: افزودن عبارتی در ابتدا، انتها و یا اثنای حدیث. به گفته محمدتقی شوشتری در حدیث «لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> عبارت «وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي»  در دوره [[منصور دوانیقی]] به آن افزوده شد چرا که اسم فرزند منصور محمد و اسم خودش عبدالله بوده است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref>
* افزودن الفاظی به حدیث: افزودن عبارتی در ابتدا، انتها و یا اثنای حدیث. به گفته محمدتقی شوشتری در حدیث «لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> عبارت «وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي»  در دوره [[منصور دوانیقی]] به آن افزوده شد چرا که اسم فرزند منصور محمد و اسم خودش عبدالله بوده است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref>
* تغییر لفظ: به گفته محمدتقی شوشتری روایت«إِذا رَأیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنْبَرِی فاقبَلِوه، فانّه امینٌ مأمونٌ؛ هرگاه مشاهده کردید [[معاویه]] بر منبرم سخن می‌گوید، او را پذیرا شوید زیرا وی درست‌کار و درخور اطمینان و معتمد است.» را که که خطیب بغدادی از پیامبر نقل کرده اصلش در کتاب [[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفّین]] چنین است«إذا رَأَیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنبَرِی فاقْتُلُوه؛ چون دیدید معاویه بر منبرم سخن می‌گوید، او را بکشید.»<ref>منقری، وقعة صفین، ص۲۱۶.</ref> در روایت مذکور «فاقْتُلوه؛ او را بکشید» را به «فاقْبَلُوه؛» او را تصدیق کنید» تغییر داده شده و عبارت «فإنّه امین مأمون» را شاهد این تغییر قرار داده‌اند.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>
* تغییر لفظ: خطیب بغدادی از پیامبر نقل کرده که «إِذا رَأیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنْبَرِی فاقبَلِوه، فانّه امینٌ مأمونٌ؛ هرگاه مشاهده کردید [[معاویه]] بر منبرم سخن می‌گوید، او را پذیرا شوید زیرا وی درست‌کار و درخور اطمینان و معتمد است.» به گفته محمدتقی شوشتری اصل روایت مذکور چنین بوده است که«إذا رَأَیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنبَرِی فاقْتُلُوه؛ چون دیدید معاویه بر منبرم سخن می‌گوید، او را بکشید.»<ref>نگاه کنید به:‌ منقری، وقعة صفین، ص۲۱۶.</ref> در این روایت «فاقْتُلوه؛ او را بکشید» به «فاقْبَلُوه؛» او را تصدیق کنید» تغییر داده شده و عبارت «فإنّه امین مأمون» را شاهد این تغییر قرار داده‌اند.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>


همچنین سرقت احادیث (نقل روایتی را که به نام راوی دیگری است به نام خود یا فرد دیگری)، دسّ(دست‌کاری) در کتب محدثان و نشر نسخه‌های دروغین از شیوه‌های جعل حدیث دانسته شده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ص۱۶۷-۱۷۲.</ref>
همچنین سرقت احادیث (نقل روایتی را که به نام راوی دیگری است به نام خود یا فرد دیگری)، دسّ(دست‌کاری) در کتب محدثان و نشر نسخه‌های دروغین از شیوه‌های جعل حدیث دانسته شده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۷-۱۷۲.</ref>


==تاریخچه==
==تاریخچه==
خط ۲۵: خط ۲۵:
== علل و انگیزه‌ها==
== علل و انگیزه‌ها==
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزه‌های آن عبارتند از:
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزه‌های آن عبارتند از:
* کمرنگ  کردن [[فضایل امام علی(ع)]]؛ چنان‌که [[ابن ابی‌الحدید معتزلی|ابن‌ابی‌الحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> او در نامه‌ای از کارگزارانش خواست از مردم دعوت کنند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سه‌گانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref>
* کمرنگ  کردن [[فضایل امام علی(ع)]] و فضلیت‌تراشی برای خلفای سه‌گانه؛ چنان‌که [[ابن ابی‌الحدید معتزلی|ابن‌ابی‌الحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> او در نامه‌ای از کارگزارانش خواست از مردم بخواهند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سه‌گانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref>
* مشروعیت‌بخشی به سلطنت معاویه؛ از این رو هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان و قلمداد نمودن علی به عنوان مسبب قتل او.<ref> مدیرشانه‌چی، علم الحدیث، ص۱۱۶.</ref>
* مشروعیت‌بخشی به سلطنت معاویه؛ معاویه هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان حدیث جعل کنند.<ref> مدیرشانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۶.</ref>
*فضلیت‌تراشی برای فرقه خود و مذمت دیگر فرق؛ در این دوره احزاب و فرقه‌هایی ظهور کرد و هر حزب یا فرقه‌ای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد می‌کردند و اگر احادیثی نبود حدیث جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> مثلا غالیان برای تثبیت عقاید خود حدیث جعل می‌کردند.
*فضلیت‌تراشی برای فرقه خود و مذمت دیگر فرق؛ هر حزب یا فرقه‌ای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد می‌کردند و اگر مستندی یافت نمی‌شد حدیث جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> مثلا غالیان برای تثبیت عقاید خود حدیث جعل می‌کردند.
 
تقرب به سلاطین،


همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقه‌گرایی از علل جعل حدیث دانسته شده‌اند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref>
همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقه‌گرایی از علل جعل حدیث دانسته شده‌اند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref>
== پیامدها==
== پیامدها==
* سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح:  جعل حدیث سبب شد تا تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. چرا که انتخاب احادیث صحیح از میان هزارن حدیث جعلی فرصت زیادی می خواست. به عنوان نمونه ۷۰۰۰ حدیث صحیح بخاری از میان ۶۰۰ هزار انتخاب شده است.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>واز مسلم بن حجاج نقل شده که ۷۲۷۵ حدیث کتابش<ref> مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۶۷.</ref> را از میان ۳۰۰ هزار انتخاب کرده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۰۲.</ref>  
* سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح:  جعل حدیث سبب شد تا تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. چنانکه ۷۰۰۰ حدیث صحیح بخاری از میان ۶۰۰ هزار حدیث<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>و ۷۲۷۵ حدیث صحیح مسلم<ref> مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۶۷.</ref>از میان ۳۰۰ هزار انتخاب شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۰۲.</ref>  
* تدوین کتاب‌های رجالی: جعل حدیث سبب شد کتاب‌هایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود.
* تدوین کتاب‌های رجالی: جعل حدیث سبب شد کتاب‌هایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود.
* نفی برخی از احادیث صحیح
* نفی برخی از احادیث صحیح
خط ۳۹: خط ۴۱:
برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند:
برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند:
*  از عبدالکریم بن ابوالعوجاء نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>
*  از عبدالکریم بن ابوالعوجاء نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>
* [[ابوهریره]]
* کعب الاحبار
== کتابشناسی==
== کتابشناسی==
در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین‌بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابی‌های رجالی خود بهره گرفتند و [[احمد بن حنبل]] در قرن دوم و سوم رویکرد تندی در این زمینه داشت.<ref>ابن حنبل، العلل، ج۲، ص۴۲.</ref> اصحاب حدیث در خراسان همین رویکرد تند را در برابر فرقه کرامیه داشتند و برخی از رجال این مذهب از سوی نقادان اصحاب حدیث به عنوان واضع حدیث شناخته شدند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰۶.</ref> استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابی‌های رجالی شیعه به اوایل سدۀ چهارم قمری باز می‌گردد و نمونه‌های آن در اظهارنظرهای افرادی چون [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]] دیده می‌شود<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀ‌حلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> در قرن پنجم، کاربرد نسبت وضع حدیث، به‌طور گسترده نزد ابن‌غضائری دیده می‌شود که به سختگیری در نقل شهرت دارد و تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوین‌یافته‌ای به خود گرفت برخی از آنها عبارتند از:
در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین‌بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابی‌های رجالی خود بهره گرفتند و [[احمد بن حنبل]] در قرن دوم و سوم رویکرد تندی در این زمینه داشت.<ref>ابن حنبل، العلل، ج۲، ص۴۲.</ref> اصحاب حدیث در خراسان همین رویکرد تند را در برابر فرقه کرامیه داشتند و برخی از رجال این مذهب از سوی نقادان اصحاب حدیث به عنوان واضع حدیث شناخته شدند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰۶.</ref> استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابی‌های رجالی شیعه به اوایل سدۀ چهارم قمری باز می‌گردد و نمونه‌های آن در اظهارنظرهای افرادی چون [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]] دیده می‌شود<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀ‌حلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> در قرن پنجم، کاربرد نسبت وضع حدیث، به‌طور گسترده نزد ابن‌غضائری دیده می‌شود که به سختگیری در نقل شهرت دارد و تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوین‌یافته‌ای به خود گرفت برخی از آنها عبارتند از:
# [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]]، تألیف شیخ محمدتقی شوشتری (متوفای ۱۳۷۴ش) در موضوع جعل و تحریف حدیث. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریف شده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص دارد.
# [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]]، تألیف شیخ محمدتقی شوشتری (متوفای ۱۳۷۴ش) در موضوع جعل و تحریف حدیث. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریف شده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص دارد.
خط ۴۸: خط ۵۲:
# شیخ المضیره، ابوهریره، از محمود ابوریه که در بخشی از کتاب به موضوع جعل پرداخته است.  
# شیخ المضیره، ابوهریره، از محمود ابوریه که در بخشی از کتاب به موضوع جعل پرداخته است.  
# الموضوعات از [[ابن جوزی]] (متوفّای ۵۹۷ق) که مطالب آن از کتاب الأباطیل جوزکانی اخذ شده است.
# الموضوعات از [[ابن جوزی]] (متوفّای ۵۹۷ق) که مطالب آن از کتاب الأباطیل جوزکانی اخذ شده است.
== مطالعه بیشتر==
* درسنامه وضع حدیث، ناصر رفیعی محمدی
== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
* [[اسرائیلیات]]
* [[اسرائیلیات]]
خط ۶۶: خط ۷۲:
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمدزهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمدزهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
* صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق.
* صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق.
* شوشتری، محمدتقی، الاخبار الدخیله، تعلیق: علی اکبر غفاری، ۱۴۱۵
* شوشتری، محمدتقی، الاخبار الدخیله، تعلیق علی‌اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۱۵ق.
{{علوم حدیث}}
{{علوم حدیث}}
[[en:Hadith Forgery]]
[[en:Hadith Forgery]]