پرش به محتوا

صفات خبری: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ اکتبر ۲۰۱۵
imported>Lohrasbi
imported>Lohrasbi
خط ۴۸: خط ۴۸:


امامیه از منظر هستی‌شناختی، صفات خبری را در معنای ظاهری نفی می‌کنند، زیرا لازمۀ اثبات آن، اثبات جسمیت است. اما از نظر معناشناختی، همۀ آیات را می‌پذیرند و با ارجاع [[متشابهات]] به [[محکمات]] و با توجه به اصول معرفتی [[قرآن کریم]] و نیز تکیه بر عقل، این صفات را تأویل می‌کنند. مثلاً از [[امام صادق(ع)]] دربارۀ استوای خداوند بر عرش سؤال شد. ایشان فرمود: «ما وجود عرش را تصدیق می‌کنیم... ولی آن را موجودی جسمانی و محدود نمی‌دانیم... زیرا در این صورت، عرش، حامل خداوند و خداوند به آن نیازمند خواهد بود؛ در حالی که خداوند بی‌نیاز مطلق است و عرش نیازمند خداست. از سویی، عرش خداوند همۀ آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته است، چنان که فرمود {{متن قرآن| وَسِعَ کرْ‌سِیهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ|سوره=بقره|آیه=۲۵۵}}. عرش یا کرسی به معنای مذکور یا کنایه از علم و قدرت و تدبیر فراگیر خداوند است، یا مرتبه‌ای از وجود ماسوی الله است که حاکم بر جهان است و خداوند به وسیلۀ آن جهان را تدبیر می‌کند.<ref>صدوق، بی‌تا، ص۲۴۸، ۳۱۵، ۳۱۷؛ کلینی ۱۴۰۱، ج۱، ص۱۲۹ -۱۳۱</ref>
امامیه از منظر هستی‌شناختی، صفات خبری را در معنای ظاهری نفی می‌کنند، زیرا لازمۀ اثبات آن، اثبات جسمیت است. اما از نظر معناشناختی، همۀ آیات را می‌پذیرند و با ارجاع [[متشابهات]] به [[محکمات]] و با توجه به اصول معرفتی [[قرآن کریم]] و نیز تکیه بر عقل، این صفات را تأویل می‌کنند. مثلاً از [[امام صادق(ع)]] دربارۀ استوای خداوند بر عرش سؤال شد. ایشان فرمود: «ما وجود عرش را تصدیق می‌کنیم... ولی آن را موجودی جسمانی و محدود نمی‌دانیم... زیرا در این صورت، عرش، حامل خداوند و خداوند به آن نیازمند خواهد بود؛ در حالی که خداوند بی‌نیاز مطلق است و عرش نیازمند خداست. از سویی، عرش خداوند همۀ آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته است، چنان که فرمود {{متن قرآن| وَسِعَ کرْ‌سِیهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ|سوره=بقره|آیه=۲۵۵}}. عرش یا کرسی به معنای مذکور یا کنایه از علم و قدرت و تدبیر فراگیر خداوند است، یا مرتبه‌ای از وجود ماسوی الله است که حاکم بر جهان است و خداوند به وسیلۀ آن جهان را تدبیر می‌کند.<ref>صدوق، بی‌تا، ص۲۴۸، ۳۱۵، ۳۱۷؛ کلینی ۱۴۰۱، ج۱، ص۱۲۹ -۱۳۱</ref>
تأویل آیات خبری باید با توجه به قرائن باشد. قرینه سبب می‌شود که مفردات در خدمت کل جمله معنا شوند و نه منفصل از آن. از این روی گاه آن را اخذ به ظاهر تصدیقی جمله نامیده‌اند.<ref>سبحانی ۱۴۱۷، ص۳۲۷</ref> تفاوت این مبنا با مبنای ظاهرگرایان پیشین (مانند [[اهل حدیث]]) در آن است که آنها ظهور مفردات را معتبر می‌دانستند، اما در اینجا آنچه معتبر است ظهور جمله است.<ref>سبحانی ۱۴۱۷، ص۳۲۸</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
کاربر ناشناس