پرش به محتوا

تقرب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تقرب را به معنای نزدیک شدن یا نزدیکی جستن به چیزی یا کسی<ref>دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه تقرب.</ref> به صورت مادی یا معنوی<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۲۲۶، ذیل واژه قرب.</ref> و به معنای خویشاوندی و شان و مرتبت داشتن نزد کسی دانسته‌اند؛<ref>معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تقرب.</ref> بنابراین تقرب در موارد گوناگونى مانند نزديكى از حيث زمان، مكان، نسبت، منزلت، صفات و... به كار مى‌رود.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه قرب؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>
تقرب را به معنای نزدیک شدن یا نزدیکی جستن به چیزی یا کسی<ref>دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه تقرب.</ref> به صورت مادی یا معنوی<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۲۲۶، ذیل واژه قرب.</ref> و به معنای خویشاوندی و شان و مرتبت داشتن نزد کسی دانسته‌اند؛<ref>معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تقرب.</ref> بنابراین تقرب در موارد گوناگونی مانند نزدیکی از حیث زمان، مکان، نسبت، منزلت، صفات و... به کار می‌رود.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه قرب؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۴۰۲ق، ج۹، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>


== اهمیت و جایگاه ==
== اهمیت و جایگاه ==
تقرب در [[قرآن]] با واژه‌های گوناگونی از جمله «قرب»،<ref>سوره مائده، آیه ۲۷؛ سوره مريم، آیه ۵۲؛ سوره سبأ، آیه ۳۷؛ سوره توبه، آیه ۹۹؛ سوره واقعه، آیه ۱۱.</ref> «طلب وجه الله»،<ref>سوره رعد، آیه ۲۲؛ سوره بقره، آیه ۷۲؛ سوره روم، آیه ۳۸- ۳۹؛ سوره انسان، آیه ۹؛ سوره ليل، آیه ۲۰؛ سوره انعام، آیه ۵۲؛ سوره كهف، آیه ۲۸.</ref> «عندیت»،<ref>سوره قمر، آیه ۵۵؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵-۱۶؛ سوره انعام، آیه ۱۲۷.</ref> «لقاء الله»،<ref>سوره عنكبوت، آیه ۵؛ سوره كهف، آیه ۱۱۰.</ref> [[توسل|طلب وسیله]]،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵؛ سوره اسراء، آیه ۵۷.</ref> [[مقام محمود]]<ref>سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref> و [[توبه|توبه به سوی خدا]]<ref>سوره هود، آیه ۳.</ref> مورد اشاره و تاکید [[خداوند]] قرار گرفته و در [[دعا|دعاها]] و [[روایات]] نیز تقرب جایگاه ویژه‌ای دارد.<ref>صحیفه سجادیه، ۱۳۷۶ش، ص۴۶، ۲۰۲، ۲۱۸، ۲۲۲، ۲۲۶؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۰؛ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸، ۴۸.</ref>
تقرب در [[قرآن]] با واژه‌های گوناگونی از جمله «قرب»،<ref>سوره مائده، آیه ۲۷؛ سوره مریم، آیه ۵۲؛ سوره سبأ، آیه ۳۷؛ سوره توبه، آیه ۹۹؛ سوره واقعه، آیه ۱۱.</ref> «طلب وجه الله»،<ref>سوره رعد، آیه ۲۲؛ سوره بقره، آیه ۷۲؛ سوره روم، آیه ۳۸- ۳۹؛ سوره انسان، آیه ۹؛ سوره لیل، آیه ۲۰؛ سوره انعام، آیه ۵۲؛ سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> «عندیت»،<ref>سوره قمر، آیه ۵۵؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵-۱۶؛ سوره انعام، آیه ۱۲۷.</ref> «لقاء الله»،<ref>سوره عنکبوت، آیه ۵؛ سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> [[توسل|طلب وسیله]]،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵؛ سوره اسراء، آیه ۵۷.</ref> [[مقام محمود]]<ref>سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref> و [[توبه|توبه به سوی خدا]]<ref>سوره هود، آیه ۳.</ref> مورد اشاره و تاکید [[خداوند]] قرار گرفته و در [[دعا|دعاها]] و [[روایات]] نیز تقرب جایگاه ویژه‌ای دارد.<ref>صحیفه سجادیه، ۱۳۷۶ش، ص۴۶، ۲۰۲، ۲۱۸، ۲۲۲، ۲۲۶؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۰؛ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸، ۴۸.</ref>
<br />
<br />
تقرب و قرب در علوم گوناگونی از جمله [[عرفان]]، [[اخلاق]] و حتی [[علم فقه]] دارای کاربرد است. [[عارفان]] تقرب را انقطاع از غیر خدا و نزديكى به خدا با [[مكاشفه]] و مشاهده می‌دانند.<ref> تهانوى، موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ۱۹۹۶م، ج۲، ص۱۳۱۳.</ref> در علم اخلاق قرب به خدا را مطلوب نهايى انسان و ملاك ارزشمند بودن کار اخلاقى را تأثير آن در نزديك كردن صاحبش به خدا دانسته‌اند<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۲.</ref> و در علم فقه [[قصد قربت]] را شرط صحت [[عبادت]] معرفی‌ کرده‌اند.<ref>بحرانی، الحدائق الناظره، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref>
تقرب و قرب در علوم گوناگونی از جمله [[عرفان]]، [[اخلاق]] و حتی [[علم فقه]] دارای کاربرد است. [[عارفان]] تقرب را انقطاع از غیر خدا و نزدیکی به خدا با [[مکاشفه]] و مشاهده می‌دانند.<ref> تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ۱۹۹۶م، ج۲، ص۱۳۱۳.</ref> در علم اخلاق قرب به خدا را مطلوب نهایی انسان و ملاک ارزشمند بودن کار اخلاقی را تأثیر آن در نزدیک کردن صاحبش به خدا دانسته‌اند<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۲.</ref> و در علم فقه [[قصد قربت]] را شرط صحت [[عبادت]] معرفی‌ کرده‌اند.<ref>بحرانی، الحدائق الناظره، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref>


== تقرب به خدا ==
== تقرب به خدا ==
در فرهنگ اسلامى تقرّب به معناى طلب نزديك شدن به [[خداوند]] با انجام دادن اعمال و تکالیفی است که خدا بر عهده بندگان قرار داده است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه قرب؛ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه قرب.</ref> تقرب به خداوند را تقرب معنوی دانسته‌اند که با دوری از [[اخلاق|رذائل اخلاقی]]، عدم [[تکبر]] و اِنانیت، تسلیم در برابر خداوند و [[عبودیت]] حاصل می‌شود.<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه قرب.</ref> [[شهید مطهری]] تقرب به خداوند را همان خشنودی خداوند از بنده در اثر عبادت، اطاعت، سلوک و [[اخلاص]] بنده می‌داند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
در فرهنگ اسلامی تقرّب به معنای طلب نزدیک شدن به [[خداوند]] با انجام دادن اعمال و تکالیفی است که خدا بر عهده بندگان قرار داده است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه قرب؛ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه قرب.</ref> تقرب به خداوند را تقرب معنوی دانسته‌اند که با دوری از [[اخلاق|رذائل اخلاقی]]، عدم [[تکبر]] و اِنانیت، تسلیم در برابر خداوند و [[عبودیت]] حاصل می‌شود.<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه قرب.</ref> [[شهید مطهری]] تقرب به خداوند را همان خشنودی خداوند از بنده در اثر عبادت، اطاعت، سلوک و [[اخلاص]] بنده می‌داند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
=== چگونگی تقرب به خدا ===
=== چگونگی تقرب به خدا ===
درباره چگونگی تقرب به خداوند چند نظر ارائه شده است:
درباره چگونگی تقرب به خداوند چند نظر ارائه شده است:
* '''رویکرد فلسفی:''' طبق این رویکرد نزدیکی بندگان به خداوند حقیقی است و آن را قرب ذاتی، معنوی و روحانی<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه قرب؛ راغب، مفردات ذیل واژه قرب.</ref> خوانده‌اند که به خاطر اجتناب از دنیا و شرور و نقصان‌های آن برای بنده حاصل می‌شود<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ‍۱۳۶۱ش، ج۷، ص۲۴-۲۵.</ref> و نتایج آن را واقع شدن بنده در معرض شمول رحمت الهی و اتصاف به صفات الهی مانند حکمت و علم و حلم می‌دانند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۲۱.</ref>  
* '''رویکرد فلسفی:''' طبق این رویکرد نزدیکی بندگان به خداوند حقیقی است و آن را قرب ذاتی، معنوی و روحانی<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه قرب؛ راغب، مفردات ذیل واژه قرب.</ref> خوانده‌اند که به خاطر اجتناب از دنیا و شرور و نقصان‌های آن برای بنده حاصل می‌شود<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۲۴-۲۵.</ref> و نتایج آن را واقع شدن بنده در معرض شمول رحمت الهی و اتصاف به صفات الهی مانند حکمت و علم و حلم می‌دانند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۲۱.</ref>  
* '''رویکرد عرفانی اخلاقی:''' بر اساس این دیدگاه تقرب به خدا با تخلق به اخلاق الهی و فنای در خداوند حاصل خواهد شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref> در این رویکرد تنها خداوند دارای اصالت و وجود است و موجودات تنها مظهر وجود او هستند بنابراین در این دیدگاه قرب ذاتی قابل تصور نیست.<ref>جمالی۷ «تقرب»، ص۳۹۹.</ref>
* '''رویکرد عرفانی اخلاقی:''' بر اساس این دیدگاه تقرب به خدا با تخلق به اخلاق الهی و فنای در خداوند حاصل خواهد شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref> در این رویکرد تنها خداوند دارای اصالت و وجود است و موجودات تنها مظهر وجود او هستند بنابراین در این دیدگاه قرب ذاتی قابل تصور نیست.<ref>جمالی۷ «تقرب»، ص۳۹۹.</ref>
* '''رویکرد کلامی:''' برخی با نگاه کلامی تقرب به خداوند را نزدیک شدن مجازی که همان نزدیک شدن به [[بهشت]]، نعمت‌های خداوند و نزدیک شدن به [[ثواب]] و کرامت الهی است، دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۳؛ فخر رازی،‌ التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۱۱۱.</ref>
* '''رویکرد کلامی:''' برخی با نگاه کلامی تقرب به خداوند را نزدیک شدن مجازی که همان نزدیک شدن به [[بهشت]]، نعمت‌های خداوند و نزدیک شدن به [[ثواب]] و کرامت الهی است، دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۳؛ فخر رازی،‌ التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۱۱۱.</ref>
=== انواع تقرب به خدا ===
=== انواع تقرب به خدا ===
تقرب به خداوند را به دو گونه تقسیم کرده‌اند: تقرب عام و تقرب خاص
تقرب به خداوند را به دو گونه تقسیم کرده‌اند: تقرب عام و تقرب خاص
* '''تقرب عام:''' هر موجودی و از جمله انسان پيوسته به سوى خدا نزديك شده، سرانجام به اسماى لطف يا قهر او می‌رسد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۸.</ref>
* '''تقرب عام:''' هر موجودی و از جمله انسان پیوسته به سوی خدا نزدیک شده، سرانجام به اسمای لطف یا قهر او می‌رسد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۸.</ref>
* '''تقرب خاص:''' تنها انسان‌هاى [[مؤمن]] به اندازه درجه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] خود به خدا نزديك می‌شوند و در نهايت، تنها برخى به لقاى الهى می‌رسند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۹۵.</ref>
* '''تقرب خاص:''' تنها انسان‌های [[مؤمن]] به‌اندازه درجه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] خود به خدا نزدیک می‌شوند و در نهایت، تنها برخی به لقای الهی می‌رسند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۹۵.</ref>
=== عوامل تقرب به خدا ===
=== عوامل تقرب به خدا ===
تقرب به خداوند را مشروط به انجام اعمال و تکالیفی و متخلق شدن به صفات نیکو از جمله [[ورع]]، ایمان و عمل صالح، [[انفاق]]، [[زکات]]، دوستی و همدردی با همدیگر، [[صله رحم]] و نیکی به دیگران<ref>صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸، ۴۸.</ref> دانسته‌اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:  
تقرب به خداوند را مشروط به انجام اعمال و تکالیفی و متخلق شدن به صفات نیکو از جمله [[ورع]]، ایمان و عمل صالح، [[انفاق]]، [[زکات]]، دوستی و همدردی با همدیگر، [[صله رحم]] و نیکی به دیگران<ref>صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸، ۴۸.</ref> دانسته‌اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:  
خط ۳۱: خط ۳۱:


=== آثار تقرب به خدا ===
=== آثار تقرب به خدا ===
دست‌یابی به [[فلاح]] و رستگاری،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> رسیدن به مقام اهل یقین،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۳۵.</ref> دوری از [[تکبر]] نسبت به [[عبادت]] خدا<ref>رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۱۱، ص۳۲۵.</ref>، رحمت الهی، زیاد شدن اموال،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۹.</ref> آسایش و راحتی هنگام [[مرگ]]<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۷۹.</ref> و [[بهشت]] <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۱۹، ص۱۲۱.</ref>از جمله آثار تقرب به خداوند دانسته شده است.
دست‌یابی به [[فلاح]] و رستگاری،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> رسیدن به مقام اهل یقین،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۲۳۵.</ref> دوری از [[تکبر]] نسبت به [[عبادت]] خدا<ref>رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۱۱، ص۳۲۵.</ref>، رحمت الهی، زیاد شدن اموال،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۹.</ref> آسایش و راحتی هنگام [[مرگ]]<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۷۹.</ref> و [[بهشت]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۲۱.</ref>از جمله آثار تقرب به خداوند دانسته شده است.


== مقربان ==
== مقربان ==
کسانی که به قرب الهی رسیده‌اند یا در مسیر تقرب به خداوند هستند، «مُقَرَّب» نامیده می‌شوند؛<ref>این منظور، لسان العرب، ذیل واژه قرب.</ref> البته چون در حقیقت خداوند بنده خویش را به خود نزدیک می‌سازد یکی از [[اسما الهی]] «مُقَرِّب» است.<ref>کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۳۵۸؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۳۸.</ref>
کسانی که به قرب الهی رسیده‌اند یا در مسیر تقرب به خداوند هستند، «مُقَرَّب» نامیده می‌شوند؛<ref>این منظور، لسان العرب، ذیل واژه قرب.</ref> البته چون در حقیقت خداوند بنده خویش را به خود نزدیک می‌سازد یکی از [[اسما الهی]] «مُقَرِّب» است.<ref>کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۳۵۸؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۳۸.</ref>
<br />
<br />
در آیات قرآن واژه مقرب هم برای [[فرشتگان]]<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۲.</ref> و هم برای انسان‌ها<ref>سوره واقعه، آیه ۱۱ ، ۸۸.</ref> به کار برده شده است. از [[جبرئیل]]، [[میکائیل]]، [[اسرافیل]] و [[عزرائیل]] به عنوان فرشتگان مقرب نام برده شده اشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶۴؛ رجالی، فرشتگان، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۱.</ref>
در آیات قرآن واژه مقرب هم برای [[فرشتگان]]<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۲.</ref> و هم برای انسان‌ها<ref>سوره واقعه، آیه ۱۱، ۸۸.</ref> به کار برده شده است. از [[جبرئیل]]، [[میکائیل]]، [[اسرافیل]] و [[عزرائیل]] به عنوان فرشتگان مقرب نام برده شده اشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶۴؛ رجالی، فرشتگان، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۱.</ref>
در میان انسان‌ها نیز کسانی که درجات بالایی از [[تقوا]] و [[ایمان]] را دارا هستند، مقرب شناخته می‌شوند. در آیات قرآن به مقرب بودن [[پیامبران]]<ref>سوره صافات، آیه ۸۴؛‌ آل عمران،‌ آیه۴۵؛ سوره مریم، آیه۵۲؛ سوره ص، آیه ۲۵.</ref> اشاره شده است<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> و در این میان کسی را مقرب‌تر از [[پیامبر اسلام(ص)]] به دلیل آیات ۸ و ۹ [[سوره نجم]] معرفی نکرده است.
در میان انسان‌ها نیز کسانی که درجات بالایی از [[تقوا]] و [[ایمان]] را دارا هستند، مقرب شناخته می‌شوند. در آیات قرآن به مقرب بودن [[پیامبران]]<ref>سوره صافات، آیه ۸۴؛‌ آل عمران،‌ آیه۴۵؛ سوره مریم، آیه۵۲؛ سوره ص، آیه ۲۵.</ref> اشاره شده است<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> و در این میان کسی را مقرب‌تر از [[پیامبر اسلام(ص)]] به دلیل آیات ۸ و ۹ [[سوره نجم]] معرفی نکرده است.


خط ۴۳: خط ۴۳:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة‌، مصحح محمد تقى ايروانى- سيد عبد الرزاق مقرم‌، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۵ق.
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة‌، مصحح محمد تقی ایروانی- سید عبد الرزاق مقرم‌، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۵ق.
* تهانوى، محمدعلى، موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، بيروت، مكتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
* تهانوی، محمدعلی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
* دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - سوریه،‌ دار العلم- الدار الشامیة‌، ۱۴۱۲ق.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - سوریه،دار العلم- الدار الشامیة‌، ۱۴۱۲ق.
* رجالی، علیرضا، فرشتگان (تحقیق قرآنی روایی و عقلی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ش.
* رجالی، علیرضا، فرشتگان (تحقیق قرآنی روایی و عقلی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ش.
* صحیفه سجادیه، قم، نشر الهادی، ۱۳۷۶ش.
* صحیفه سجادیه، قم، نشر الهادی، ۱۳۷۶ش.
* صدوق، محمد بن علی، الخصال، مصحح على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
* صدوق، محمد بن علی، الخصال، مصحح علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج‏، مصحح محمد باقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، مصحح محمد باقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
* طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن‏، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
* طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
* طوسى، محمد بن حسن‏، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیا التراث العربی، بی تا.
* طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، بی‌تا.
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
* کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، قم، دار الرضی، ۱۴۰۵ق.
* کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، قم،‌ دار الرضی، ۱۴۰۵ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* مصباح یزدی، محمدتقی، فلسفه اخلاق، تهران، انتشارات روزنامه اطلاعات، ۱۳۸۱ش.
* مصباح یزدی، محمدتقی، فلسفه اخلاق، تهران، انتشارات روزنامه اطلاعات، ۱۳۸۱ش.
* مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر‌، ۱۴۰۲ق.
* مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر‌، ۱۴۰۲ق.
خط ۶۴: خط ۶۴:
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۷ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۷ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب العلمیه، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب العلمیه، ۱۳۷۱ش.
* ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، تفسير القرآن الكريم، مصحح محمد خواجوى، قم، بیدار، ۱۳۶۱ش.
* ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، مصحح محمد خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۱ش.
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
[http://maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/8/36.htm#_ftnref8 تقرب در دائره المعارف قرآن کریم]
[http://maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/8/36.htm#_ftnref8 تقرب در دائره المعارف قرآن کریم]
{{خداشناسی}}
{{خداشناسی}}


[[رده:ارتباط با خدا]]
[[رده:ارتباط با خدا]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۵۳

ویرایش