Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۷۲
ویرایش
جز (←منابع) |
(ویرایش شناسه و شکلی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اخلاق-عمودی}} | {{اخلاق-عمودی}} | ||
'''ذِکْر قلبی''' یا ذکر خَفیّ | '''ذِکْر قلبی''' یا '''ذکر خَفیّ''' توجه به [[خدا]] با قلب و او را در نهان و آشکار حاضر دانستن است. ذکر قلبی مانند [[ذکر لفظی]] ریشه [[قرآن|قرآنی]] و [[حدیث|حدیثی]] دارد و زمانی در وجود انسان ریشه میدواند که انسان به حالاتی از جمله خضوع و خشوع و تقدیس خداوند متصف شود. | ||
[[تهذیب نفس]]، پرورش [[اخلاق|فضائل اخلاق]]، ایجاد روحیه اخلاص، همسویی زبان و دل و جلوگیری از ارتکاب [[حرام|محرمات]] از جمله آثاری است که برای ذکر قلبی | |||
[[تهذیب نفس]]، پرورش [[اخلاق|فضائل اخلاق]]، ایجاد روحیه اخلاص، همسویی زبان و دل و جلوگیری از ارتکاب [[حرام|محرمات]] از جمله آثاری است که برای ذکر قلبی بیان شده است. غفلت، آرزوهای محال و تکاثر را از موانع ذکر قلبی دانستهاند. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
مراد از ذکر قلبی یا ذکر خفی این | مراد از ذکر قلبی یا ذکر خفی را این دانستهاند که ذکر بر زبان جاری نشود و فقط با قلب به یاد [[خدا]] باشد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref> و او را در نهان و آشکار، حاضر و ناظر بداند و از انجام اعمالی که مورد رضایت خدا نیست، پرهیز نماید.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۶۸؛ معارف قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> ذکر قلبی را بالاترین مرتبه [[ذکر]] دانستهاند که توجه به خدا ابتدا از آن میجوشد و بعد بر زبان جاری میشود؛ مثلا هنگام مطالعه و دقت در جهان آفرینش و مشاهده نظم کائنات به یاد عظمت خداوند بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۲.</ref> | ||
==جایگاه== | |||
ذکر قلبی همانند [[ذکر لفظی]] ریشه [[قرآن|قرآنی]] و [[حدیث|حدیثی]] دارد. [[آیه|آیاتی]] از قرآن از جمله آیه ۲۰۵ [[سوره اعراف]] «وَ اذْكُر رَّبَّكَ فىِ نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ »، آیه ۵۵ سوره اعراف «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَة» و آیه ۶۳ [[سوره انعام]] «قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَة» را ناظر بر تقسیم ذکر به ذکر قلبی و ذکر زبانی گرفتهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۶۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۹.</ref> | ذکر قلبی همانند [[ذکر لفظی]] ریشه [[قرآن|قرآنی]] و [[حدیث|حدیثی]] دارد. [[آیه|آیاتی]] از قرآن از جمله آیه ۲۰۵ [[سوره اعراف]] «وَ اذْكُر رَّبَّكَ فىِ نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ »، آیه ۵۵ سوره اعراف «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَة» و آیه ۶۳ [[سوره انعام]] «قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَة» را ناظر بر تقسیم ذکر به ذکر قلبی و ذکر زبانی گرفتهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۶۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۹.</ref> | ||
در روایتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] خطاب به [[اباذر]] آمده است که خدا را با ذکر خامل یاد کن و زمانی که از چیستی ذکر خامل سؤال شد فرمودند: همان ذکر خفی است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۴۲.</ref> | در روایتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] خطاب به [[اباذر]] آمده است که خدا را با ذکر خامل یاد کن و زمانی که از چیستی ذکر خامل سؤال شد فرمودند: همان ذکر خفی است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۳۴۲.</ref> | ||
ذکر قلبی با اتصاف انسان به حالاتی از جمله | ذکر قلبی با اتصاف انسان به حالاتی از جمله خضوع و خشوع، تقدیس خداوند، [[سجده]] و کمال خشوع در انسان ایجاد میشود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۸۴.</ref> ذکر قلبی در میان [[صوفیه]] به ذکر خفی معروف شده است و بر خلاف [[ذکر جلی]] که در میان جمع و در درون حلقههای ذکر صورت میگیرد، این نوع ذکر به تنهایی و در خلوت انجام میشود.<ref>مبلغی آبادانی، تاریخ صوفی و صوفیگری، ۱۳۷۶ش، ج ۲، ص۸۲.</ref> | ||
ذکر قلبی در میان [[صوفیه]] به ذکر خفی معروف شده است و بر خلاف [[ذکر جلی]] که در میان جمع و در درون حلقههای ذکر صورت میگیرد، این نوع ذکر به تنهایی و در خلوت انجام میشود.<ref>مبلغی آبادانی، تاریخ صوفی و صوفیگری، ۱۳۷۶ش، ج ۲، ص۸۲.</ref> | |||
== آثار == | == آثار == | ||
خط ۴۹: | خط ۵۱: | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| شناسه = <!--ناقص، کامل--> | | شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد |