پرش به محتوا

ولایت باطنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ مارس ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ولایت باطنی''' یا '''معنوی''' نوعی از [[ولایت]]، مخصوص [[خدا|خداوند]]، [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و اولیای خاص خداوند، و در مقابل ولایت ظاهری و سیاسی قرار دارد. به عقیده برخی ولایت باطنی همان هدایت باطنی است. شخصی که ولایت باطنی دارد، معصوم از [[گناه]]، گمراهی و نمونه‌ای از یک انسان کامل بوده و به مرحله [[یقین]] رسیده است. طبق اعتقاد [[شیعه]] کسی که ولایت باطنی دارد شایسته ولایت ظاهری نیز است. برخی معتقدند که [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] ولایت باطنی [[چهارده معصوم|معصومین]] را قبول کرده و با ولایت ظاهری و سیاسی ایشان مخالفت دارند. همچنین به باور برخی منظور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت رسول(ص)]] در روز [[عید غدیر]] از «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ولایت ظاهری بوده نه باطنی. برخی متکلمین و [[مجتهد|فقها]] با این عقیده مخالفت کرده‌اند. از ولایت باطنی به ولایت کلیه ظلیه نیز تعبیر شده است.
'''ولایت باطنی''' یا '''ولایت معنوی''' نوعی از [[ولایت]]، مخصوص [[خدا|خداوند]]، [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و اولیای خاص خداوند، و در مقابل ولایت ظاهری و سیاسی قرار دارد. به عقیده برخی ولایت باطنی همان هدایت باطنی است. شخصی که ولایت باطنی دارد، معصوم از [[گناه]]، گمراهی و نمونه‌ای از یک انسان کامل بوده و به مرحله [[یقین]] رسیده است. طبق اعتقاد [[شیعه]] کسی که ولایت باطنی دارد شایسته ولایت ظاهری نیز است. برخی معتقدند که [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] ولایت باطنی [[چهارده معصوم|معصومین]] را قبول کرده و با ولایت ظاهری و سیاسی ایشان مخالفت دارند. همچنین به باور برخی منظور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت رسول(ص)]] در روز [[عید غدیر]] از «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ولایت ظاهری بوده نه باطنی. برخی متکلمین و [[مجتهد|فقها]] با این عقیده مخالفت کرده‌اند. از ولایت باطنی به ولایت کلیه ظلیه نیز تعبیر شده است.
== مفهوم شناسی ==
== مفهوم شناسی ==
به عقیده برخی ولایت باطنی به معنای همان هدایت باطنی، شعبه‌ای از [[ولایت تکوینی]]<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۷.</ref> است که خداوند به برگزیدگان خود از جمله [[پیامبران]] و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و اولیای خاص، عطاء می‌کند.<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۶.</ref> برخی نیز ولایت باطنی را به معنای رسیدن به قله کمالات انسانی، قرب و فناء عبد در حق دانسته‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۶؛ آملی، نص النصوص فی شرح الفصوص الحکم، ۱۳۶۷ش، ص۱۶۷.</ref> ولایت باطنی در مقابل و ریشه ولایت ظاهری (حکومت) است.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۹۰.</ref>
به عقیده برخی ولایت باطنی به معنای همان هدایت باطنی، شعبه‌ای از [[ولایت تکوینی]]<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۷.</ref> است که خداوند به برگزیدگان خود از جمله [[پیامبران]] و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و اولیای خاص، عطاء می‌کند.<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۶.</ref> برخی نیز ولایت باطنی را به معنای رسیدن به قله کمالات انسانی، قرب و فناء عبد در حق دانسته‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۶؛ آملی، نص النصوص فی شرح الفصوص الحکم، ۱۳۶۷ش، ص۱۶۷.</ref> ولایت باطنی در مقابل و ریشه ولایت ظاهری (حکومت) است.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۹۰.</ref>
خط ۵: خط ۵:
شخصی که ولایت باطنی دارد، معصوم از [[گناه]]، گمراهی و نمونه‌ای از انسان کامل بوده و باید به مرحله [[یقین]] رسیده باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ص۲۷۱-۲۷۴.</ref> وی سعی می‌کند بر قلوب انسان‌ها، با توجه به درجات مختلفی که دارند، تاثر گذارد و آنان را در رسیدن به مقام معنوی یاری کند.<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۶.</ref> برای ولایت باطنی درجاتی وجود دارد و شدت، ضعف، کمال و نقص آن بستگی به قرب و نزدیکی انسان به خداوند دارد.<ref>منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۳۹.</ref> به باور برخی با توجه به عدم حضور [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]]، مردم از هدایت و ولایت باطنی او استفاده می‌کنند.<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۷.</ref>  
شخصی که ولایت باطنی دارد، معصوم از [[گناه]]، گمراهی و نمونه‌ای از انسان کامل بوده و باید به مرحله [[یقین]] رسیده باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ص۲۷۱-۲۷۴.</ref> وی سعی می‌کند بر قلوب انسان‌ها، با توجه به درجات مختلفی که دارند، تاثر گذارد و آنان را در رسیدن به مقام معنوی یاری کند.<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۶.</ref> برای ولایت باطنی درجاتی وجود دارد و شدت، ضعف، کمال و نقص آن بستگی به قرب و نزدیکی انسان به خداوند دارد.<ref>منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۳۹.</ref> به باور برخی با توجه به عدم حضور [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]]، مردم از هدایت و ولایت باطنی او استفاده می‌کنند.<ref>رضوانی، امامت و غیبت، ۱۳۷۶ش، ص۲۷.</ref>  


به ولایت باطنی، ولایت کلیه ظلیه، ولایت عرفانی و ولایت معنوی نیز گفته می‌شود.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۹۰؛ صفایی حائری، از وحدت تا جدایی، ۱۳۸۳ش، ص۴۳-۴۷؛ منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۴۵.</ref> به عقیده برخی این جمله [[زیارت جامعه کبیره]] «بکم یفک الذل من رقابنا: ذلت از گردن ما بوسیله شما برداشته می‌شود»،<ref>[http://www.erfan.ir/mafatih253/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 زیارت جامعه کبیره]</ref> اشاره به ولایت باطنی و ظاهری دارد.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۷.</ref>
به ولایت باطنی، ولایت کلیه ظلیه، ولایت عرفانی و ولایت معنوی نیز گفته می‌شود.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۹۰؛ صفایی حائری، از وحدت تا جدایی، ۱۳۸۳ش، ص۴۳-۴۷؛ منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۴۵.</ref> به عقیده [[آیت الله گرامی]]، این جمله [[زیارت جامعه کبیره]] «بکم یفک الذل من رقابنا: ذلت از گردن ما بوسیله شما برداشته می‌شود»،<ref>[http://www.erfan.ir/mafatih253/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 زیارت جامعه کبیره]</ref> اشاره به ولایت باطنی و ظاهری دارد.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۷.</ref>
 
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[ولایت]] و [[امامت]] را بر دو گونه دانسته است:
# رهبری بر ظاهر اعمال افراد و هدایت آنان.
# رهبری بر دل‌ها و باطن اعمال که اشاره به ولایت باطنی دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ص۲۷۱-۲۷۴.</ref>


== ویژگی‌ها ==
== ویژگی‌ها ==
خط ۱۷: خط ۲۱:


== نظر دیگران ==
== نظر دیگران ==
به عقیده [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[ولایت]] و [[امامت]] بر دو گونه است:
به باور برخی با توجه به اینکه ولایت باطنی یک مقام الهی است و شخصی نمی‌تواند آن را به انسان بدهد؛ منظورِ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت رسول(ص)]] در روز [[عید غدیر]] از «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ولایت ظاهری بوده نه باطنی.<ref>منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۳۲.</ref> اما به عقیده [[شیخ مفید]]، وظیفه پیامبر معرفی و ابلاغ بوده و منظور از این جمله را، هم ولایت باطنی و هم ولایت ظاهری دانسته است.<ref>شیخ مفید، الافصاخ فی الامامة، ۱۳۱۴ق، ص۳۳.</ref>
# رهبری بر ظاهر اعمال افراد و هدایت آنان.
به برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نسبت داده شده است که معتقدند، [[اهل البیت علیهم السلام|اهل بیت رسول الله]] دارای ولایت باطنی بودند؛ ولی برای خلافت سیاسی مسلمانان، رأی مردم تعیین کننده است.<ref>منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۴۵.</ref> اما شیعیان معتقدند کسی که ولایت باطنی دارد شایسته ولایت ظاهری و خلافت سیاسی نیز است.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۹۵؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۶.</ref>
# رهبری بر دل‌ها و باطن اعمال که اشاره به ولایت باطنی دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ص۲۷۱-۲۷۴.</ref>
به باور برخی با توجه به اینکه ولایت باطنی یک مقام الهی است و شخصی نمی‌تواند آن را به انسان بدهد؛ منظور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت رسول(ص)]] در روز [[عید غدیر]] از «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ولایت ظاهری نه باطنی.<ref>منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۳۲.</ref> اما به عقیده [[شیخ مفید]]، وظیفه پیامبر معرفی و ابلاغ بوده و منظور از این جمله را، هم ولایت باطنی و هم ولایت ظاهری دانسته است.<ref>شیخ مفید، الافصاخ فی الامامة، ۱۳۱۴ق، ص۳۳.</ref>
به برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نسبت داده شده است که معتقدند، [[اهل البیت علیهم السلام|اهل بیت رسول الله]] دارای ولایت باطنی بودند؛ ولی برای خلافت سیاسی مسلمانان معتقدند که باید آرای مردم آن را تعیین کند.<ref>منصوری لاریجانی، عقیق ولایت، ۱۳۹۰ش، ص۴۵.</ref> اما شیعیان معتقدند کسی که ولایت باطنی دارد شایسته ولایت ظاهری و خلافت سیاسی نیز است.<ref>گرامی، مذهب تشیع آینده تاریخ بشریت، ۱۳۸۸ش، ص۹۵؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۶.</ref>


به عقیده [[عبدالکریم سروش]] معصومین ولایت ظاهری و سیاسی دارند. او توضیح دادن [[چهارده معصوم|معصومین]] درباره موضوعات مختلف را به معنای پاسخگویی دانسته و معتقد است، شخصی که ولایت باطنی و عرفانی دارد خودش حجت، مراد، پیر و مرشد است و نیاز به پاسخگو بودن ندارد. [[صفایی حایری]] با انتقاد از سروش معتقد است: ولایت باطنی که مقصود [[شیعیان]] است نوعی ولایت دینی، باطنی، سیاسی و همراه با بینه، دلیل و [[قرآن]] است که نیاز به توضیح و روشنگری برای مردم دارد. روشنگری و هدایت از وظایف معصومین بوده است. به عقیده صفایی حایری سروش، ولایت باطنی که از عقاید ناب شیعه است را با ولایت عرفانی و تصوف مولوی اشتباه گرفته است. به عقیده وی این نوع نگاه به ولایت باطنی، برگرفته از اعتقادات اهل سنت از جمله [[محی الدین عربی]] است.<ref>صفایی حائری، از وحدت تا جدایی، ۱۳۸۳ش، ص۴۳-۴۷.</ref>
برخی نیز بر این باورند، توضیح دادن [[چهارده معصوم|معصومین]] درباره موضوعات مختلف دین، به معنای پاسخگویی آنان است و معتقدند؛ شخصی که ولایت باطنی و عرفانی دارد خودش حجت، مراد، پیر و مرشد است و نیاز به پاسخگو بودن ندارد.{{ یادداشت| این عقیده به عبدالکریم سروش نسبت داده شده است. وی با توجه به این مبنا نقد معصوم را جایز می‌داند.}} ولی برخی پژوهشگران شیعی  با انتقاد از این عقیده، ولایت باطنی را نوعی ولایت دینی، باطنی، سیاسی و همراه با بینه، دلیل و [[قرآن]] دانسته‌اند که نیاز به توضیح و روشنگری برای مردم دارد. روشنگری و هدایت از وظایف معصومین بوده است. به عقیده آنان ولایت باطنی که از عقاید ناب [[شیعه]] است را با ولایت عرفانی و تصوف مولوی اشتباه گرفته شده و این نوع نگاه به ولایت باطنی، برگرفته از اعتقادات اهل سنت از جمله [[محی الدین عربی]] است.<ref>صفایی حائری، از وحدت تا جدایی، ۱۳۸۳ش، ص۴۳-۴۷.</ref>


== جستار‌های وابسته ==
== جستار‌های وابسته ==
کاربر ناشناس