۱۷٬۱۹۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←ورود به سیاست) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:محمد علی جناح.jpg|بندانگشتی|محمد علی جناح]] | [[پرونده:محمد علی جناح.jpg|بندانگشتی|محمد علی جناح]] | ||
'''محمدعلی جناح'''، معروف به قائد اعظم، رهبر جنبش استقلال و بنیانگذار پاکستان | '''محمدعلی جناح'''، معروف به قائد اعظم، رهبر جنبش استقلال و بنیانگذار پاکستان بود که برخی از نویسندگان او را از شخصیتهای سیاسی [[خوجه|خوجه اثناعشری]] دانستهاند. | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=آوریل|روز=۶|سال=۲۰۱۵|چند = 2}} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=آوریل|روز=۶|سال=۲۰۱۵|چند = 2}} | ||
== زندگینامه و خاندان == | == زندگینامه و خاندان == | ||
[[پرونده:مزار قائد.JPEG|بندانگشتی|مزار قائد یا آرامگاه محمد علی جناح]] | [[پرونده:مزار قائد.JPEG|بندانگشتی|مزار قائد یا آرامگاه محمد علی جناح]] | ||
درباره زمان و مکان دقیق تولد محمدعلی جناح اختلافنظر وجود دارد، اما نظر غالب این است که وی در ۸ ذیحجه ۱۲۹۳/ ۲۵ دسامبر ۱۸۷۶ در [[کراچی]] به دنیا آمده است.<ref> احمد، ص۳؛ برکو قریشی، ص۳۲؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ د. اردو، ج۱۹، ص۶۱</ref> او در ۲۰ شهریور ۱۳۲۷/ ۱۱ سپتامبر ۱۹۴۸ بر اثر بیماری ریوی درگذشت و در سوگش، چهل روز عزای عمومی اعلام شد.<ref> برک و قریشی، ص۲۳ـ۲۶؛ احمد، ص۱۰ـ ۱۱؛ گریوال، ص۲۲ـ۲۳؛ لودی، ص۱۵ـ۱۶</ref> مراسم تدفینش را | درباره زمان و مکان دقیق تولد محمدعلی جناح اختلافنظر وجود دارد، اما نظر غالب این است که وی در ۸ ذیحجه ۱۲۹۳/ ۲۵ دسامبر ۱۸۷۶ در [[کراچی]] به دنیا آمده است.<ref> احمد، ص۳؛ برکو قریشی، ص۳۲؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ د. اردو، ج۱۹، ص۶۱</ref> او در ۲۰ شهریور ۱۳۲۷/ ۱۱ سپتامبر ۱۹۴۸ بر اثر بیماری ریوی درگذشت و در سوگش، چهل روز عزای عمومی اعلام شد.<ref> برک و قریشی، ص۲۳ـ۲۶؛ احمد، ص۱۰ـ ۱۱؛ گریوال، ص۲۲ـ۲۳؛ لودی، ص۱۵ـ۱۶</ref> مراسم تدفینش را سید انیس الحسنین بر اساس سنت شیعیان اثناعشری انجام داد.<ref>عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص361</ref> جنازه او را در کراچی به خاک سپردند. بر قبر او آرامگاهی ساخته شد که به مزار قائد معروف است. | ||
پدر و مادر جناح، پیش از تولد نخستین فرزندشان، محمدعلی، از روستای پانلیدر کاتیاوار ایالت گجرات به بندر کراچی مهاجرت کردند. پدر جناح بازرگان و خوجه اسماعیلی بود. پدربزرگ او اهل پنجاب بود و با دختری از خوجههای اسماعیلی [[ازدواج]] کرده بود. فاطمه جناح، خواهر کوچک و همدم سالهای مبارزه محمدعلی، خاندان خود را ایرانی تبار دانسته است.<ref> برک و قریشی، ص۳۲؛ احمد، ص۳ـ۴</ref> | پدر و مادر جناح، پیش از تولد نخستین فرزندشان، محمدعلی، از روستای پانلیدر کاتیاوار ایالت گجرات به بندر کراچی مهاجرت کردند. پدر جناح بازرگان و خوجه اسماعیلی بود. پدربزرگ او اهل پنجاب بود و با دختری از خوجههای اسماعیلی [[ازدواج]] کرده بود. فاطمه جناح، خواهر کوچک و همدم سالهای مبارزه محمدعلی، خاندان خود را ایرانی تبار دانسته است.<ref> برک و قریشی، ص۳۲؛ احمد، ص۳ـ۴</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== ورود به سیاست == | == ورود به سیاست == | ||
جناح، هم زمان با بازگشت به هند، عضو کنگره ملی شد و بدین ترتیب به عرصه سیاست هند راه یافت. او در ۱۳۲۴/۱۹۰۶ نخستین بار به عنوان منشی مخصوص رئیس کنگره ملی هند (دادا بهای ناروجی) و در نشست سالانه کنگره در کلکته شرکت کرد<ref>احمد، ص۶؛ برک و قریشی، ص۵۲</ref> | جناح، هم زمان با بازگشت به هند، عضو کنگره ملی شد و بدین ترتیب به عرصه سیاست هند راه یافت. او در ۱۳۲۴/۱۹۰۶ نخستین بار به عنوان منشی مخصوص رئیس کنگره ملی هند (دادا بهای ناروجی) و در نشست سالانه کنگره در کلکته شرکت کرد<ref>احمد، ص۶؛ برک و قریشی، ص۵۲</ref> در <small>۱۳۲۷/۱۹۰۹</small> جناح به نمایندگی از طرف شورای مسلمانان بمبئی در شورای قانونگذاری [[هند]] انتخاب شد.<ref> منصوری، ص۱۱۸</ref> | ||
جناح در <small>جمادیالآخره ۱۳۳۱/ اکتبر ۱۹۱۳</small>، با حفظ عضویت و نفوذ خود در کنگره، به جامعه مسلمانان سراسر هند (مسلملیگ) پیوست و در رده بالای این حزب فعالیت کرد. و از آن پس، با ایفای نقش میانجی، به برقراری سازش میان هندوها و مسلمانان پرداخت. در <small>۱۳۳۲/ ۱۹۱۴</small> وی در رأس هیئت نمایندگی کنگره عازم انگلستان شد و پس از بازگشت، چند سالی برای ایجاد حسنتفاهم و همکاری بین حزب مسلملیگ و کنگره کوشش بسیار کرد و در مذاکراتی که بین مسلملیگ و کنگره در جریان بود و به پیمان لکهنو انجامید، نقش مؤثری ایفا کرد و با تلاش او برنامه اصلاح قانون اساسی، که شامل ضمانتهایی برای حقوق جامعه مسلمانان بود، پذیرفته شد.<ref> احمد، ص۶ـ۷؛ اظهر، ص۱۱۵؛ منصوری، ص۱۱۸؛ نیز رجوع کنید به جامعه مسلمانان سراسر هند </ref> این پیمان ازآنرو که رهبران هندو، مسلمانان را به عنوان موجودیتی سیاسی به رسمیت شناختند، برای مسلمانان شبهقاره نقطه عطفی بود<ref> گریوال، ص۱۹</ref> در نتیجه تلاشهای جناح برای اتحاد هندوها و مسلمانان، به او لقبِ سفیر وحدت هندو ـ مسلمانداده شد.<ref> احمد، ص۶ـ۷</ref> | جناح در <small>جمادیالآخره ۱۳۳۱/ اکتبر ۱۹۱۳</small>، با حفظ عضویت و نفوذ خود در کنگره، به جامعه مسلمانان سراسر هند (مسلملیگ) پیوست و در رده بالای این حزب فعالیت کرد. و از آن پس، با ایفای نقش میانجی، به برقراری سازش میان هندوها و مسلمانان پرداخت. در <small>۱۳۳۲/ ۱۹۱۴</small> وی در رأس هیئت نمایندگی کنگره عازم انگلستان شد و پس از بازگشت، چند سالی برای ایجاد حسنتفاهم و همکاری بین حزب مسلملیگ و کنگره کوشش بسیار کرد و در مذاکراتی که بین مسلملیگ و کنگره در جریان بود و به پیمان لکهنو انجامید، نقش مؤثری ایفا کرد و با تلاش او برنامه اصلاح قانون اساسی، که شامل ضمانتهایی برای حقوق جامعه مسلمانان بود، پذیرفته شد.<ref> احمد، ص۶ـ۷؛ اظهر، ص۱۱۵؛ منصوری، ص۱۱۸؛ نیز رجوع کنید به جامعه مسلمانان سراسر هند </ref> این پیمان ازآنرو که رهبران هندو، مسلمانان را به عنوان موجودیتی سیاسی به رسمیت شناختند، برای مسلمانان شبهقاره نقطه عطفی بود<ref> گریوال، ص۱۹</ref> در نتیجه تلاشهای جناح برای اتحاد هندوها و مسلمانان، به او لقبِ سفیر وحدت هندو ـ مسلمانداده شد.<ref> احمد، ص۶ـ۷</ref> | ||
جناح در <small>۱۳۳۷/ ۱۹۱۹</small> در اعتراض به تصویب لایحه رولات در شورای قانونگذاری، دایر بر محاکمه شورشیان بدون دادرسی، از این شورا استعفا کرد. در سالهای ۱۲۹۹ـ ۱۳۱۹ ش/ ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، شاخص سیاست هند، خشونت و تندروی میان هندوها و مسلمانان بود | جناح در <small>۱۳۳۷/ ۱۹۱۹</small> در اعتراض به تصویب لایحه رولات در شورای قانونگذاری، دایر بر محاکمه شورشیان بدون دادرسی، از این شورا استعفا کرد. در سالهای ۱۲۹۹ـ ۱۳۱۹ ش/ ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، شاخص سیاست هند، خشونت و تندروی میان هندوها و مسلمانان بود. در چنین فضایی، جناح میکوشید با پرهیز از آمیختگی مسائل سیاسی با مذهب، بین هندوها و مسلمانان تفاهم ایجاد کند. در ۱۲۹۹ ش/ ۱۹۲۰ جناح با انتقاد از تصویب قطعنامه گاندی، به نام «عدم همکاری» با دولت، جلسه عمومی کنگره را، که رهبری آن به دست هندوهای تندرو افتاده بود، ترک کرد و از حزب کنگره کناره گرفت. او با تأکید بر شیوه مبارزه سیاسی و راه قانون اساسی برای کسب استقلال، سیاست عدم همکاری را بیثمر میدانست. با وجود این، به کوشش خود در قالب مسلملیگ، برای ایجاد تفاهم از طریق ارائه پیشنهادها و مذاکره با رهبران هندو در کنگره، در فاصله سالهای ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۸ ش/ ۱۹۲۴ـ۱۹۲۹ ادامه داد، اما نتیجهای به دست نیامد. از جمله مهمترین این پیشنهادها، چهارده اصل معروف جناح درباره جایگاه مسلمانان در قانون اساسی آینده هند بود، شامل تدوین قانون فدرال، خودمختاری همسان تمام ایالات، شرکت کافی و مؤثر نمایندگان اقلیتها در قانونگذاری، مسلمان بودنِ حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس قانونگذاری مرکزی، تضمین آزادی کامل دینی، آزادی عقیده و انجام مراسم مذهبی و دیگر آزادیها برای تمام جوامع، گنجاندن قوانینی در قانون اساسی برای تضمین اعطای سهم کافی در بخشهای حکومتی و دولتی در کنار دیگر هندیان، تضمین حمایت کافی برای حفظ و ترویج فرهنگ و زبان و دین و حقوق شخصی و نهادهای خیریه مسلمانان در قانون اساسی و نیز مسلمان بودن حداقل یک سوم وزرا هیئت دولت<ref> رجوع کنید به کامران مقدّم، ص۲۰ـ ۲۸؛ برک و قریشی، ص۱۶۶ـ۱۶۷، ۲۰۳ـ۲۰۴؛ عایشه جلال، ص۱۰ـ۱۱</ref> جناح برای مجمع مرکزی قانونگذاری انتخاب شد و در دو دور «جلسه میزگرد»، که برای بررسی مسائل قانون اساسی در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ در لندن برگزار شد، شرکت کرد. موضع منفی هندوها در قبال حقوق و جایگاه مسلمانان، در این نشستها، امید جناح به تفاهم را از بین برد. در ۱۳۱۰ ش/۱۹۳۱ او بر آن شد چند سال در لندن اقامت کند. این تصمیم به معنای کنارهگیری وی از عرصه سیاست و بیاعتنایی به حقوق مسلمانان نبود بلکه میخواست در لندن، که مرکز تحولات سیاسی هند و مهمترین عرصه تعیین سرنوشت قانون اساسی شده بود، حضوری قوی و مؤثر داشته باشد.<ref> برک و قریشی، ص۱۹۸</ref> | ||
جناح از ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴ در لندن به وکالت اشتغال داشت. در این مدت، سفرهای کوتاهی نیز به هند کرد. در ۱۳۱۴ ش/۱۹۳۵ او به اصرار و تشویق اقبال لاهوری و لیاقت علیخان، | جناح از ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴ در لندن به وکالت اشتغال داشت. در این مدت، سفرهای کوتاهی نیز به هند کرد. در ۱۳۱۴ ش/۱۹۳۵ او به اصرار و تشویق اقبال لاهوری و لیاقت علیخان، به هند بازگشت و رهبری مسلملیگ را، که دچار ضعف و اختلافات درونی شده بود، بر عهده گرفت. با وجود تلاش برای بازسازی و ساماندهی مسلملیگ، این حزب نتوانست در انتخابات مجلس قانونگذاری در دی ۱۳۱۵/ دسامبر ۱۹۳۶ ـ ژانویه ۱۹۳۷، اکثریت کرسیهای مسلمانان را به دست آورد و عملاً کنگره قدرت را به دست گرفت و هیچیک از اعضای مسلملیگ را به هیئت دولت راه نداد.<ref> رجوع کنید به احمد، ص۹؛ عایشه جلال، ص۱۵ـ۴۰؛ کامران مقدّم، ص۲۹</ref> | ||
خشونت و درگیری بین هندوها و مسلمانان در سالهای ۱۳۱۶ـ ۱۳۱۸ ش/۱۹۳۷ـ۱۹۳۹ شدت یافت. همزمان تجربه ناخوشایند مسلمانان از حکومت هندوها در | خشونت و درگیری بین هندوها و مسلمانان در سالهای ۱۳۱۶ـ ۱۳۱۸ ش/۱۹۳۷ـ۱۹۳۹ شدت یافت. همزمان تجربه ناخوشایند مسلمانان از حکومت هندوها در ایالتهایی که کنگره ملی هند قدرت را در دست داشت، جناح را به پذیرش «نظریه دو ملت» اقبال لاهوری مجاب کرد و به این نتیجه رساند که اگر مسلمانان بخواهند بر پایه دین و فرهنگ خود آزادانه زندگی کنند، ناگزیرند کشوری مستقل داشته باشند<ref> رجوع کنید به برک و قریشی، ص۵۸، ۲۲۲ـ ۲۳۵</ref> اقبال در ۳۱ خرداد ۱۳۱۶/ ۲۱ ژوئن ۱۹۳۷ در نامهای، جناح را تنها مصداق رهبری مسلمانان شبهقاره خواند. سرانجام نظریه دو ملت در قالب «قطعنامه پاکستان» در ۳ فروردین ۱۳۱۹/ ۲۳ مارس ۱۹۴۰ در نشست مسلملیگ به تصویب رسید. از آن پس درخواست قطعنامه برای تشکیل کشور مستقل پاکستان هدف اصلی و علنی وی شد و او همه تلاش خود را صرف تحقق آن کرد<ref>اقبال لاهوری، همان مقدمه، ص چهلوشش؛ برک و قریشی، ص۱۸۵؛ احمد، ص۱۰؛ نیز رجوع کنید به جامعه مسلمانان سراسر هند</ref> | ||
جناح، به برنامه خود برای بازسازی تشکیلات و تقویت و گسترش پایگاه مردمی حزب مسلملیگ در میان مسلمانان شبه قاره ادامه داد و با استفاده از فضای سیاسی ناشی از جنگ جهانی دوم و کنارهگیری کنگره از حکومت، سرانجام حزب را به جایگاهی رساند که در انتخابات دی ۱۳۲۴/ دسامبر ۱۹۴۵ ـ ژانویه ۱۹۴۶ تقریباً همه کرسیهای مسلمانان را به دست آورد.<ref> رجوع کنید به گریوال، ص۱۸ـ۱۹؛ عایشه جلال، ص۳۵ـ۱۷۳؛ جامعه مسلمانان سراسر هند</ref> در این جایگاه، او فعالانه در مذاکرات استقلال شرکت کرد. سرانجام در <small>۲۲ـ۲۳ مرداد ۱۳۲۶/ ۱۴ـ۱۵ اوت ۱۹۴۷</small>، تأسیس دولت [[پاکستان]] اعلام شد و جناح فرمانداری کل و ریاست مجمع مؤسسان پاکستان را برعهده گرفت. زمانِ کوتاه ریاست و اقتدار وی در دولت پاکستان <sup>(۲۳ مرداد ۱۳۲۶ ـ ۲۰ شهریور ۱۳۲۷/ ۱۵ اوت ۱۹۴۷ ـ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۸)</sup> صرف نظارت بر استقرار نهادهای حکومتی کشور شد.<ref> برک و قریشی، ص۲۳ـ۲۶؛ احمد، ص۱۰ـ ۱۱؛ گریوال، ص۲۲ـ۲۳؛ لودی، ص۱۵ـ۱۶</ref> | جناح، به برنامه خود برای بازسازی تشکیلات و تقویت و گسترش پایگاه مردمی حزب مسلملیگ در میان مسلمانان شبه قاره ادامه داد و با استفاده از فضای سیاسی ناشی از جنگ جهانی دوم و کنارهگیری کنگره از حکومت، سرانجام حزب را به جایگاهی رساند که در انتخابات دی ۱۳۲۴/ دسامبر ۱۹۴۵ ـ ژانویه ۱۹۴۶ تقریباً همه کرسیهای مسلمانان را به دست آورد.<ref> رجوع کنید به گریوال، ص۱۸ـ۱۹؛ عایشه جلال، ص۳۵ـ۱۷۳؛ جامعه مسلمانان سراسر هند</ref> در این جایگاه، او فعالانه در مذاکرات استقلال شرکت کرد. سرانجام در <small>۲۲ـ۲۳ مرداد ۱۳۲۶/ ۱۴ـ۱۵ اوت ۱۹۴۷</small>، تأسیس دولت [[پاکستان]] اعلام شد و جناح فرمانداری کل و ریاست مجمع مؤسسان پاکستان را برعهده گرفت. زمانِ کوتاه ریاست و اقتدار وی در دولت پاکستان <sup>(۲۳ مرداد ۱۳۲۶ ـ ۲۰ شهریور ۱۳۲۷/ ۱۵ اوت ۱۹۴۷ ـ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۸)</sup> صرف نظارت بر استقرار نهادهای حکومتی کشور شد.<ref> برک و قریشی، ص۲۳ـ۲۶؛ احمد، ص۱۰ـ ۱۱؛ گریوال، ص۲۲ـ۲۳؛ لودی، ص۱۵ـ۱۶</ref> | ||
== جناح و جماعت خوجه اثناعشری== | == جناح و جماعت خوجه اثناعشری== | ||
وی پس از آنکه به مذهب تشیع اثناعشری پیوست<ref> روغنی، شیعیان خوجه در آینه تاریخ، ص141</ref> به عضویت جماعت بمبئی درآمد و به سمت یکی از اعضای کمیته مشورتی آن جماعت برگزیده شد. | وی پس از آنکه به مذهب تشیع اثناعشری پیوست<ref> روغنی، شیعیان خوجه در آینه تاریخ، ص141</ref> به عضویت جماعت بمبئی درآمد و به سمت یکی از اعضای کمیته مشورتی آن جماعت برگزیده شد.<ref>عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص359</ref> | ||
او در 1918 با راتان بای دختر سردینشادپتی، بازرگان پارسی مقیم بمبئی | او در 1918 با راتان بای دختر سردینشادپتی، بازرگان پارسی مقیم بمبئی ازدواج کرد. به پیشنهاد او راتان بای [[اسلام]] را پذیرفت. بنا بر سند دست نویس ازدواج که به فارسی نوشته شده است، عقد آن دو را [[ابوالقاسم نجفی|شیخ ابوالقاسم نجفی]]، رهبر وقت شیعیان خوجه بمبئی خوانده است. | ||
راتان بای 11 سال بعد درگذشت و با توصیه محمد علی جناح در قبرستان آرام باغ شیعیان دخوجه اثناعشری دفن شد.<ref>عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص359</ref> | راتان بای 11 سال بعد درگذشت و با توصیه محمد علی جناح در قبرستان آرام باغ شیعیان دخوجه اثناعشری دفن شد.<ref>عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص359</ref> | ||
== اظهارنظرهای گوناگون | == اظهارنظرهای گوناگون== | ||
درباره شخصیت جناح، اظهارات درست و نادرست و آمیخته با پیشداوریها و تعصبات سیاسی و مذهبی و ملیگرایانه میشود. اکبر احمد، با بررسی انتقادی مجموعه آثار موجود درباره شرححال و شخصیت جناح، گزارشی مفصّل از آرا و نظریات متعارض بهدست داده است. نگاه غالب پژوهشگران و نویسندگان پاکستانی معطوف به شخصیت جناح است. آنان تصویری از یک اسطوره خللناپذیر و قهرمان ملی ارائه میدهند، اما روشنفکران و نویسندگان هندی به گونهای دیگر درباره او اظهار نظر میکنند. غالب آنها متأثر از گفتمان چپ و مارکسیسم، جناح را رهبر بورژوازی و ابزار سیاست استعماری انگلیسی میدانند که به پشتیبانی استعمار، هندوستان یکپارچه را دو پاره کرد<ref> رجوع کنید به احمد، ص۱۹ـ۳۲</ref> | |||
افزون بر این، درباره جهانبینی جناح و نسبت آن با اسلام، مباحث متعارضی وجود دارد. عدهای با استناد به شواهدی از سالهای نخست زندگی او، بهویژه در غرب، جناح را سکولار و غربگرا معرفی کرده و برخی با تکیه بر سخنرانیها و رفتار وی در سالهای پایانی زندگیاش، او را مسلمانی معتقد به شریعت و فراتر از آن، مدافع آمیختگی دین با سیاست و حتی اصولگرا خواندهاند. دستهای از متشرعان نیز، با تکیه بر پارهای مستنداتِ نه چندان قوی از زندگی او در غرب، به سبب سستی در عمل به شریعت اسلام و داشتن اندیشه سیاسی التقاطی (آمیختن اسلام با دموکراسی و تأکید بر حقوق اقلیتهای غیرمسلمان)، به راه افراط رفته و او را کافر قلمداد کردهاند<ref> رجوع کنید به احمد، ص۱۹۳ـ۲۰۲</ref> | افزون بر این، درباره جهانبینی جناح و نسبت آن با اسلام، مباحث متعارضی وجود دارد. عدهای با استناد به شواهدی از سالهای نخست زندگی او، بهویژه در غرب، جناح را سکولار و غربگرا معرفی کرده و برخی با تکیه بر سخنرانیها و رفتار وی در سالهای پایانی زندگیاش، او را مسلمانی معتقد به شریعت و فراتر از آن، مدافع آمیختگی دین با سیاست و حتی اصولگرا خواندهاند. دستهای از متشرعان نیز، با تکیه بر پارهای مستنداتِ نه چندان قوی از زندگی او در غرب، به سبب سستی در عمل به شریعت اسلام و داشتن اندیشه سیاسی التقاطی (آمیختن اسلام با دموکراسی و تأکید بر حقوق اقلیتهای غیرمسلمان)، به راه افراط رفته و او را کافر قلمداد کردهاند.<ref> رجوع کنید به احمد، ص۱۹۳ـ۲۰۲</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش