Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
او از زبیر بن عوام، [[عمر بن خطاب]]، [[سعد بن ابیوقاص|سعد]] و [[ابو سعید خدری|ابوسعید خدری]] روایت نقل کرده است.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۷.</ref> | او از زبیر بن عوام، [[عمر بن خطاب]]، [[سعد بن ابیوقاص|سعد]] و [[ابو سعید خدری|ابوسعید خدری]] روایت نقل کرده است.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۷.</ref> | ||
او در یکی از سفرها در کنار قبر امام حسین(ع) ایستاد و گفت: یا اباعبدالله به خدا سوگند | او در یکی از سفرها در کنار قبر [[امام حسین علیه السلام|امام حسین(ع)]] ایستاد و گفت: یا اباعبدالله به خدا سوگند اگرچه دشمنانت جانت را گرفتند ولی نتوانستند دین تو را از تو جدا کنند.<ref>جمعی از علماء، الأصول الستة عشر، ۱۳۶۳ش، ص۱۲۳.</ref> | ||
مصعب دو همسر مشهور داشت: سکینه دختر امام حسین و دیگری عایشه دختر طلحه.<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۴۰.</ref> | مصعب دو همسر مشهور داشت: [[سکینه دختر امام حسین (ع)|سکینه دختر امام حسین]] و دیگری عایشه دختر [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]].<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۴۰.</ref> | ||
=== ازدواج با سکینه دختر امام حسین(ع) === | === ازدواج با سکینه دختر امام حسین(ع) === | ||
براساس منابع تاریخی مصعب علاقه بسیاری به ازدواج با سکینه دختر امام حسین(ع) | براساس منابع تاریخی مصعب علاقه بسیاری به ازدواج با سکینه دختر امام حسین(ع) داشت و حتی [[ازدواج]] با سکینه دختر امام حسین را در کنار حکومت بر عراق از [[خداوند]] درخواست میکرد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹۵.</ref> | ||
در نهایت حضرت سکینه با مهریه بسیار زیاد | در نهایت حضرت سکینه با [[مهریه]] بسیار زیاد با مصعب ازدواج کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانى، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶.</ref> این مهریه هنگفت سبب اعتراض افراد به [[عبدالله بن زبیر|عبدالله بت زبیر]] شد و او نیز مصعب را برای مدتی از حکومت خلع کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانى، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۱.</ref> مصعب از حضرت سکینه دختری به نام فاطمه داشت که در همان دوران کودکی مرد.<ref>ابن حبیب، المحبر، ج۱، ص۴۳۸.</ref> | ||
== حکومت بر بصره == | == حکومت بر بصره == | ||
در سال ۶۷ مصعب بر | در [[سال ۶۷ هجری قمری|سال ۶۷ هجری]]<ref>ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۶۳.</ref> مصعب توسط برادرش عبدالله بن زبیر حاکم بر [[بصره]] شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۴۰.</ref> مصعب در ابتدای ورود به بصره، مردم را چنین مخاطب قرار داد: ای اهل بصره، شما حاکمان خود را به القابی ملقب میکردید اما من خودم را قصاب لقب میدهم.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۲۶۷.</ref> | ||
در دوران حکومت مصعب بر بصره، برخی از اشراف [[کوفه]] از جمله شبث بن ربیعی، محمد بن اشعث<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۲۶۷.</ref> نزد مصعب آمده و او را به جنگ با [[مختار]] تشویق کردند. | |||
== جنگ با مختار و فتح کوفه == | == جنگ با مختار و فتح کوفه == | ||
در نهایت مصعب به جنگ با مختار رفت | در نهایت مصعب به جنگ با مختار رفت و او را شکست داد. مختار به همراه باقیمانده سپاهش، به داخل دارالاماره کوفه رفت. پس از چهل روز محاصره، مختار به همراه تعداد اندکی از نیروهایش به بیرون دارالاماره آمد و پس از جنگ مختصری کشته شد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref> بیشتر افراد مختار که حدود پنج هزار نفر (یا شش هزار<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۳۰۸.</ref> و یا هفت هزار نفر<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۸.</ref>) بودند از مصعب امان خواستند و او نیز بدانها امان داد. اما پس از تسلیم شدن، تمام آنها به دستور مصعب کشته شدند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۸.</ref> | ||
عبدالله بن عمر در مورد این کشتار، مصعب را | [[عبدالله بن عمر]] در مورد این کشتار، مصعب را ملامت کرده و به او گفت: اگر این تعداد گوسفند آلزبیر را در یک صبح میکشتی [[اسراف]] کرده بودی، چه رسد به این تعداد انسان که امید [[توبه]] در آنها وجود داشت.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۸.</ref> | ||
مصعب عبدالرحمن و عبدالرب فرزندان [[حجر بن عدی]] را نیز کشت.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۲۸۰.</ref> | |||
مصعب پس از غلبه بر مختار، حاکم بر بصره و کوفه گردید.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۸.</ref> | |||
== جنگ با عبدالملک == | == جنگ با عبدالملک == | ||
در سال ۷۲ هجری جنگی میان عبدالملک بن مروان و مصعب در منطقهای به نام «مسکن» درگرفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۶.</ref> در این جنگ مصعب شکست خورده و کشته شد | در [[سال ۷۲ هجری قمری|سال ۷۲ هجری]] جنگی میان [[عبدالملک بن مروان]] و مصعب در منطقهای به نام «مسکن» درگرفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۶.</ref> در این جنگ مصعب شکست خورده و کشته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۴۰.</ref> براساس برخی منابع مصعب در زمان مرگ ۳۶ سال داشت.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۳۳۳.</ref> فرزند مصعب با نام عیسی نیز به همراه او در این جنگ کشته شد.<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۱۰۹.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دار صادر، | * ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. | ||
* ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق | * ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* ابن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، بی تا. | * ابن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، بی تا. | ||
* ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق. | * ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۹: | ||
* زرکلی، خیر الدین، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م. | * زرکلی، خیر الدین، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م. | ||
* سبط بن جوزی، مرآة الزمان فی تواریخ الأعیان، دمشق، دار الرسالة العالمیة، ۱۴۳۴ق. | * سبط بن جوزی، مرآة الزمان فی تواریخ الأعیان، دمشق، دار الرسالة العالمیة، ۱۴۳۴ق. | ||
* عده ای از علماء، الأصول الستة عشر، | * عده ای از علماء، الأصول الستة عشر، قم، دارالشبستری للمطبوعات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. | ||
[[رده:تابعین]] | [[رده:تابعین]] | ||
[[رده:حاکمان کوفه]] | [[رده:حاکمان کوفه]] | ||
[[رده:آل زبیر]] | [[رده:آل زبیر]] |