عالم لاهوت: تفاوت میان نسخهها
جز
←لاهوت در اندیشه اسلامی
جز (←در عرفان و ادب) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==لاهوت در اندیشه اسلامی== | ==لاهوت در اندیشه اسلامی== | ||
باور به لاهوت بهعنوان سرچشمه و مبدأیی برای [[عالم ناسوت|ناسوت]] بخشی از اعتقادات اسلامی است<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۴.</ref> و حتی گفته شده است که جایگاه اولیه [[قرآن]] در لاهوت بوده<ref>امین، مخزن العرفان، بیتا، ج۱۱، ص۳۱۰.</ref> و در بردارنده اسرار آن است<ref>بلاغی، حجة التفاسیر، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰.</ref> که گاه برخی از آیات قرآنی نیز در کلام مفسران به عالم لاهوت اشاره دارد.<ref>سلطان علیشاه، ترجمه تفسیر بیان السعادة، ۱۳۷۲ش، ج۱۳، ص۱۴ و ج۱۳، ص۲۹۲.</ref> برخی معتقدند که [[پیامبر]] الهی در هنگام نزول وحی از جایگاهی لاهوتی برخوردار بوده<ref>سلطان علیشاه، ترجمه تفسیر بیان السعادة، ۱۳۷۲ش، ج۱۳، ص۴۳۹.</ref> و اساسا نفس الهی در گفتار [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت(ع)]] ریشهای لاهوتی دارد<ref>حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۶۰–۱۶۳، ج۱۰، ص۳۸۸؛ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۴۰۹؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۲</ref> و لذا در برخی از احادیث برای [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان(ع)]] منزلتی از عالم لاهوت ذکر شده است؛<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۸۵؛ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۱۴۳، ج۷، ص۳۱۲.</ref> چنانکه برخی مصداق بارز [[ولی خدا]] در [[قرآن]] را کسی میداند که بتواند با گذر از لباس بشری، به قدس لاهوت برسد.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص۷۲-۷۳.</ref> | باور به لاهوت بهعنوان سرچشمه و مبدأیی برای [[عالم ناسوت|ناسوت]] بخشی از اعتقادات اسلامی است<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۴.</ref> و حتی گفته شده است که جایگاه اولیه [[قرآن]] در لاهوت بوده<ref>امین، مخزن العرفان، بیتا، ج۱۱، ص۳۱۰.</ref> و در بردارنده اسرار آن است<ref>بلاغی، حجة التفاسیر، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰.</ref> که گاه برخی از آیات قرآنی نیز در کلام مفسران به عالم لاهوت اشاره دارد.<ref>سلطان علیشاه، ترجمه تفسیر بیان السعادة، ۱۳۷۲ش، ج۱۳، ص۱۴ و ج۱۳، ص۲۹۲.</ref> برخی معتقدند که [[پیامبر]] الهی در هنگام نزول وحی از جایگاهی لاهوتی برخوردار بوده<ref>سلطان علیشاه، ترجمه تفسیر بیان السعادة، ۱۳۷۲ش، ج۱۳، ص۴۳۹.</ref> و اساسا نفس الهی در گفتار [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت(ع)]] ریشهای لاهوتی دارد<ref>حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۶۰–۱۶۳، ج۱۰، ص۳۸۸؛ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۴۰۹؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۲</ref> و لذا در برخی از احادیث برای [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان(ع)]] منزلتی از عالم لاهوت ذکر شده است؛<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۸۵؛ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۱۴۳، ج۷، ص۳۱۲.</ref> چنانکه برخی مصداق بارز [[ولی خدا]] در [[قرآن]] را کسی میداند که بتواند با گذر از لباس بشری، به قدس لاهوت برسد.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص۷۲-۷۳.</ref>{{یادداشت| به اعتقاد حسینی طهرانی براساس آیه لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أحَد، تمام کثرات جهان هستی مظاهر و جلوههای ذات الهی هستند که به میزان ظرفیتشان قدرت و حیات و علم حقیقی که اختصاص به ذات اقدس حق دارد؛ درآنها ظهور کرده است.يعنی استقلال در وجود و حیات و علم و قدرت و سایر اسماء و صفات منحصر به ذات اقدس حقّ است، و در غير ذات حقّ، تَبَعی و عَرَضی است؛ در نتیجه در أرواح مجرّده، و نفوس قدسيّۀ فرشتگان بلندمرتبه، و نفوس ناطقۀ مطهرّۀ انبياء و أئمّۀ عليهم السّلام، و در حضرت مهدی قائم آل محمّد که سِعۀ وجودی آنها بيشتر است، صفات کمال الهی بيشتر ظهور و بروز نموده و اینان همچون آئينههایی بطور کامل حكايت از ذات و صفات اقدس حضرت حقّ می کنند. <ref>طهرانی، محمدحسین، امام شناسی، ج۵، ص۱۴۳. | ||
</ref> | |||
===در عرفان و ادب=== | ===در عرفان و ادب=== | ||
آثار [[عرفان|عرفانی]] از لاهوت به کرات یاد کرده و یکی از مقاصد سفرهای عرفانی یک سالک را رسیدن به لاهوت و سپس بازگشت از آن به سوی خلق و [[عالم ناسوت|ناسوت]] میدانند.<ref>حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۶۶؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۴۵، ص۱۰۱، ص۱۴۵؛ شهیدی، شرح مثنوی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۷۵؛ تهرانی، آیت نور، ۱۴۲۷ق، ص۲۴۳؛ تهرانی، لب اللباب در سیر و سلوک، ۱۴۱۹ق، ص۷۴؛ کاشفی، مواهب علیه، بیتا، ص۲۴۰؛ نریمانی، تفسیر عرفانی اشراق، بیتا، ص۵ و معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۲۷.</ref> این مسئله تا آنجا پیش رفته که برخی حتی این اصطلاح را جزء واردات اهل [[تصوف]] از اسرائلیات میدانند؛<ref>زبیدی، تاج العروس، بیتا، ج۱۹، ص۹۱.</ref> چنانکه این واژه در سرودههای شعرای فارسیزبان و بالاخص شاعرانی با گرایشهای صوفیانه زیاد به چشم میخورد.<ref>حلاج، دیوان منصور حلاج، ۱۳۰۵ق، صص ۶۶، ۸۹، ۱۰۰، ۱۰۳؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۵۷؛ رهنما، ترجمه قرآن، ۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۷، ۴۲، ۴۴، ۴۷؛ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۹۲ش، ص۳۵۲. </ref> | آثار [[عرفان|عرفانی]] از لاهوت به کرات یاد کرده و یکی از مقاصد سفرهای عرفانی یک سالک را رسیدن به لاهوت و سپس بازگشت از آن به سوی خلق و [[عالم ناسوت|ناسوت]] میدانند.<ref>حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۶۶؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۴۵، ص۱۰۱، ص۱۴۵؛ شهیدی، شرح مثنوی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۷۵؛ تهرانی، آیت نور، ۱۴۲۷ق، ص۲۴۳؛ تهرانی، لب اللباب در سیر و سلوک، ۱۴۱۹ق، ص۷۴؛ کاشفی، مواهب علیه، بیتا، ص۲۴۰؛ نریمانی، تفسیر عرفانی اشراق، بیتا، ص۵ و معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۲۷.</ref> این مسئله تا آنجا پیش رفته که برخی حتی این اصطلاح را جزء واردات اهل [[تصوف]] از اسرائلیات میدانند؛<ref>زبیدی، تاج العروس، بیتا، ج۱۹، ص۹۱.</ref> چنانکه این واژه در سرودههای شعرای فارسیزبان و بالاخص شاعرانی با گرایشهای صوفیانه زیاد به چشم میخورد.<ref>حلاج، دیوان منصور حلاج، ۱۳۰۵ق، صص ۶۶، ۸۹، ۱۰۰، ۱۰۳؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۵۷؛ رهنما، ترجمه قرآن، ۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۷، ۴۲، ۴۴، ۴۷؛ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۹۲ش، ص۳۵۲. </ref> |