پرش به محتوا

طه حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۷
.
imported>M.r.seifi
(.)
imported>M.r.seifi
(.)
خط ۹۰: خط ۹۰:


==دیدگاه‌ها==
==دیدگاه‌ها==
 
طه حسین نظراتی درباره [[قرآن]]، [[خلفای راشدین]] و [[شیعه]] داده است.


===دیدگاه‌ها درباره قرآن===
===دیدگاه‌ها درباره قرآن===
طه حسین در کتاب «فی الشعر الجاهلی» مدعی شده است که برخی مطالب [[قرآن]] از [[اسرائیلیات|داستان‌های یهودی]] تأثیر پذیرفته است.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۴۰.</ref> این نظریه‌ها موجب شد که مجلس مصر دستور جمع آوری این کتاب را صادر و او را از دانشگاه مصر اخراج کند.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۷۸.</ref> برخی بر این باورند که این جنجال‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشته است.<ref>طه حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، مقدمه، صفحه دوازده.</ref>
وی در کتاب «فی الشعر الجاهلی» مدعی شده است که برخی مطالب [[قرآن]] از [[اسرائیلیات|داستان‌های یهودی]] تأثیر پذیرفته است.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۴۰.</ref> این نظریه‌ها موجب شد که مجلس مصر دستور جمع آوری این کتاب را صادر و او را از دانشگاه مصر اخراج کند.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۷۸.</ref> برخی بر این باورند که این جنجال‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشته است.<ref>طه حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، مقدمه، صفحه دوازده.</ref>


طه حسین به اعجاز قرآن اعتقاد داشت.<ref>رجوع کنید به: حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۲.</ref> به نظر وی مهمترین دلیل اعجاز قرآن نظم و روش خاص آن در بیان مفاهیم است، روشی که عرب در روزگار پیامبر و پس از آن نتوانست آن را تقلید کند.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۴.</ref>
طه حسین به اعجاز قرآن اعتقاد داشت.<ref>رجوع کنید به: حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۲.</ref> به نظر وی مهمترین دلیل اعجاز قرآن نظم و روش خاص آن در بیان مفاهیم است، روشی که عرب در روزگار پیامبر و پس از آن نتوانست آن را تقلید کند.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۴.</ref>


===دیدگاه‌ها درباره خلفای راشدین===
===دیدگاه‌ها درباره خلفای راشدین===
به نظر او گذشتگان اهل سنت، [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را در حد تقدیس بزرگ جلوه داده‌اند و بدون فکر و تأمل در مدح و ثنا آن دو سخن گفته‌اند.<ref> حسین، الشیخان، ۱۹۶۹م، ص۶.</ref> وی [[شورای شش نفره]] را عامل اختلاف بین مسلمانان می‌دانست. زیرا افرادی که توسط [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] برای این شورا معرفی شدند، همگی آنها به خاطر حفظ اسلام و مسلمین تمایل داشتند که خود را به عنوان خلیفه معرفی نمایند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۴۸.</ref>
به نظر او گذشتگان اهل سنت، [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را در حد تقدیس بزرگ جلوه داده‌اند و بدون فکر و تأمل در مدح و ثنا آن دو سخن گفته‌اند.<ref> حسین، الشیخان، ۱۹۶۹م، ص۶.</ref> وی [[شورای شش نفره]] را عامل اختلاف بین مسلمانان می‌دانست.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۴۸.</ref> زیرا افرادی که توسط [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] برای این شورا معرفی شدند، همگی آنها به خاطر حفظ اسلام و مسلمین تمایل داشتند که خود را به عنوان خلیفه معرفی نمایند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۴۸.</ref>


طه حسین، خلیفه سوم را ناتوان در امور خلافت می‌دانست. به نظر وی [[عثمان بن عفان|عثمان]] به راحتی در برابر طمع ورزان [[قریش]] و به خصوص [[بنی‌امیه]] از پا در آمد و تسلیم آنها شد، تا جاییکه آنها تمام امور خلافت را به دست گرفته بودند و حتی عزل و نصب ها توسط آنها رخ می‌داد.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۵.</ref> به نظر طه حسین در ماجرای کشته شدن عثمان، علی(ع) از مدافعان عثمان بود؛ اما [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] را متمایل به شورشیان می‌دانست.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۷.</ref>
طه حسین، خلیفه سوم را ناتوان در امور خلافت می‌دانست. به نظر وی [[عثمان بن عفان|عثمان]] به راحتی در برابر طمع ورزان [[قریش]] و به خصوص [[بنی‌امیه]] از پا در آمد و تسلیم آنها شد، تا جاییکه آنها تمام امور خلافت را به دست گرفته بودند و حتی عزل و نصب ها توسط آنها رخ می‌داد.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۵.</ref> به نظر او در ماجرای کشته شدن عثمان، [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] از مدافعان عثمان بود؛ اما [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] را متمایل به شورشیان می‌دانست.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۷.</ref>


===دیدگاه‌ها درباره شیعه===
===دیدگاه‌ها درباره شیعه===
*'''تاریخ شکل گیری شیعه''': آن طور که متکلمان و فقهاء معتقدند که [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] در زمان خلافتش شیعیانی داشته درست نیست. بلکه تعدادی یار و انصار داشت که در جنگها به وی یاری می‌رساندند. تا زمان قتل علی(ع) حزب و گروه جداگانه‌ای به نام شیعه وجود نداشت اما پس از [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح حسن بن علی(ع)]] با [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] این حزب شکل گرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۱۷۵.</ref>
وی معتقد بود که مشهور متکلمان و فقها درباره تاریخ شکل‌گیری [[شیعه]] به عنوان یک حزب به اشتباه رفته‌اند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۱۷۵.</ref> به نظر او کسانی که در جنگ‌ها به [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] یاری رساندند شیعیان علی(ع) نبودند؛ بلکه قصدشان تنها کمک رسانی به او بود.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۱۷۵.</ref> به اعتقاد طه حسین تاریخ شکل‌گیری شیعه به عنوان یک حزب، پس از ماجرای [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح حسن بن علی(ع)]] با [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] بوده است.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۱۷۵.</ref>  
*'''پذیرش خلافت توسط علی(ع)''': وقتی که شورشیان پیشنهاد [[خلافت]] را به علی(ع) دادند نپذیرفت اما پس از آنکه [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] با او بیعت کردند خلافت را قبول کرد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۹.</ref>
 
*'''مصلحت اندیشی علی(ع)''': پس از وفات پیامبر اسلام(ص)، علی(ع) و عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] معتقد بودند که خلافت حق [[بنی‌هاشم]] است. به همین جهت عباس خواست که با علی(ع) بیعت کند اما علی(ع) از ترس بروز فتنه این بیعت را نپذیرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۱۷.</ref>
او علی(ع) را فردی سیاستمدار می‌دانست که هیچ‌گاه از سیاست برای رسیدن به مقاصد دنیایی استفاده نکرد.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۱۹.</ref> به نظر او با اینکه علی(ع) [[خلافت]] را حق [[بنی هاشم]] می‌‌دانست، اما از ترس بروز فتنه پیشنهاد عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] برای بیعت را نپذیرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۱۷.</ref>
*'''ترجیح دین بر دنیا نزد علی(ع)''': علی با سیاست به خوبی آشنا بود و می‌توانست با اعمال سیاست مردم را دور خود جمع کند، اما او دین را برگزید و دنیا را رها کرد.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۱۹.</ref>
 
*'''بدعت معاویه''': یکی از بزرگترین بدعت‌های [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در اسلام موروثی کردن خلافت بود که تا قبل از او خلفا چیزی را زشت تر از موروثی نمودن خلافت نمی‌دانستند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۲۵.</ref> پس از معاویه اموال مسلمانان ملک خلفا گردید، و آن را در راهی که خود می‌خواستند و نه در مصارفی که خدا می‌خواست، به مصرف می‌رساندند.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۱۹.</ref>
عده‌ای [[یزید بن معاویه]] را در کشتن [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی(ع)]] به حق می‌دانستند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۴.</ref> دلیل این افراد حفظ حق حاکمیت و وحدت ملی است.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۴.</ref> اما طه حسین سخن این افراد را نادرست می‌داند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۴.</ref> زیرا [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی(ع)]] هنگام مواجه با سپاه کوفه، به [[عمر بن سعد|عمر سعد]] سه پیشنهاد داد: «۱- یا به او راه دهند که به [[حجاز]] رود. ۲- یا او را به [[شام]] نزد [[یزید بن معاویه|یزید]] بفرستند تا قضیه را میان خود حل کنند. ۳- یا به او راه دهند تا به یکی از مرزهای مسلمین رود و در آنجا بماند». عمر سعد این پیشنهادها را به صورت مکتوب برای [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] فرستاد، اما ابن‌زیاد این پیشنهادها را رد کرد و تسلیم بلاشرط حسین(ع) را خواست.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۰.</ref>اگر یکی از سه پیشنهاد حسین(ع) عملی می‌شد خون اهل‌بیت پیامبر(ص) پایمال نمی‌شد و [[واقعه کربلا]] اتفاق نمی‌افتاد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۴.</ref>
*'''ابن زیاد عامل اصلی حادثه کربلا''': [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی(ع)]] هنگام مواجه با سپاه کوفه، به [[عمر بن سعد|عمر سعد]] سه پیشنهاد داد: «۱- یا به او راه دهند که به [[حجاز]] رود. ۲- یا او را به [[شام]] نزد [[یزید بن معاویه|یزید]] بفرستند تا قضیه را میان خود حل کنند. ۳- یا به او راه دهند تا به یکی از مرزهای مسلمین رود و در آنجا بماند». عمر سعد این پیشنهادها را به صورت مکتوب برای [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] فرستاد، اما ابن‌زیاد این پیشنهادها را رد کرد و تسلیم بلاشرط حسین(ع) را خواست.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۰.</ref> بنابراین ادعای کسانی که معتقدند یزید برای حفظ حق حاکمیت خود و وحدت ملی حسین(ع) را از سر راه برداشت، نادرست است. زیرا اگر یکی از سه پیشنهاد حسین(ع) عملی می‌شد خون اهل‌بیت پیامبر(ص) پایمال نمی‌شد و [[واقعه کربلا]] اتفاق نمی‌افتاد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۲۴۴.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس