پرش به محتوا

طه حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۸۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۷
.
imported>M.r.seifi
(.)
imported>M.r.seifi
(.)
خط ۴۵: خط ۴۵:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''طه حسین'''(۱۸۸۹-۱۹۷۳م) نویسنده و متفکر [[مصر]]ی. در رشته‌های ادبیات عرب و تاریخ دارای مدرک دکتری بود. او در کتاب «فی الشعر الجاهلی» [[قرآن]] را متأثر از [[اسرائیلیات|داستان‌های یهودی]] دانسته است.  
'''طه حسین'''(۱۸۸۹-۱۹۷۳م) نویسنده و متفکر [[مصر|مصری]]. از آثار وی می‌توان به «فی الشعر الجاهلی»، «[[الفتنة الکبری]]»، «الأیام» و «الشیخان» اشاره کرد. او در کتاب «فی الشعر الجاهلی» [[قرآن]] را متأثر از [[اسرائیلیات|داستان‌های یهودی]] دانسته است.  


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
خط ۹۲: خط ۹۲:




===دیدگاه‌های قرآنی===
===دیدگاه‌ها درباره قرآن===
طه حسین در کتاب «فی الشعر الجاهلی» مدعی شده است که برخی مطالب [[قرآن]] از [[اسرائیلیات|داستان‌های یهودی]] تأثیر پذیرفته است.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۴۰.</ref> این نظریه‌ها موجب شد که مجلس مصر دستور جمع آوری این کتاب را صادر و او را از دانشگاه مصر اخراج کند.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۷۸.</ref> برخی بر این باورند که این جنجال‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشته است.<ref>طه حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، مقدمه، صفحه دوازده.</ref>
طه حسین در کتاب «فی الشعر الجاهلی» مدعی شده است که برخی مطالب [[قرآن]] از [[اسرائیلیات|داستان‌های یهودی]] تأثیر پذیرفته است.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۴۰.</ref> این نظریه‌ها موجب شد که مجلس مصر دستور جمع آوری این کتاب را صادر و او را از دانشگاه مصر اخراج کند.<ref>الجندی،  طه حسین حیاته و فکره، ۱۹۷۷م، ص۱۷۸.</ref> برخی بر این باورند که این جنجال‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشته است.<ref>طه حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، مقدمه، صفحه دوازده.</ref>


در عین حال طه حسین به قائل به اعجاز قرآن بود.<ref>رجوع کنید به: حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۲.</ref> به اعتقاد وی مهمترین دلیل اعجاز قرآن نظم و روش خاص آن در بیان مفاهیم است، روشی که عرب در روزگار پیامبر و پس از آن نتوانست آن را تقلید کند.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۴.</ref>
طه حسین به اعجاز قرآن اعتقاد داشت.<ref>رجوع کنید به: حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۲.</ref> به نظر وی مهمترین دلیل اعجاز قرآن نظم و روش خاص آن در بیان مفاهیم است، روشی که عرب در روزگار پیامبر و پس از آن نتوانست آن را تقلید کند.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۱۲۴.</ref>


===نظرات سیاسی===
===دیدگاه‌ها درباره خلفای راشدین===
*'''نظام سیاسی اسلام''': نظام سیاسی صدر اسلام، نه مانند نظام پادشاهی قیصر بود و نه مانند نظام دموکراسی یونانی، بلکه نظامی اسلامی عربی بود که هیچ سابقه‌ای نداشت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۳۱.</ref>
به نظر او گذشتگان اهل سنت، [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را در حد تقدیس بزرگ جلوه داده‌اند و بدون فکر و تأمل در مدح و ثنا آن دو سخن گفته‌اند.<ref> حسین، الشیخان، ۱۹۶۹م، ص۶.</ref> وی [[شورای شش نفره]] را عامل اختلاف بین مسلمانان می‌دانست. زیرا افرادی که توسط [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] برای این شورا معرفی شدند، همگی آنها به خاطر حفظ اسلام و مسلمین تمایل داشتند که خود را به عنوان خلیفه معرفی نمایند.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۴۸.</ref>
*'''اشتباه گذشتگان در تقدیش شیخین''': گذشتگان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] ابوبکر و عمر را در حد تقدیس بزرگ جلوه داده‌اند و بدون فکر و تامل در مدح و ثنا آن دو سخن گفته‌اند.<ref> حسین، الشیخان، ۱۹۶۹م، ص۶.</ref>
 
*'''نقد شورای شش نفره''': در [[شورای شش نفره|نظام شورایی]] که عمر معرفی کرد، از بین افرادی که برای این شورا معرفی شدند همگی آنها برای حفظ اسلام و مسلمین تمایل داشتند که خود را به عنوان خلیفه معرفی کنند. از این رو این نظام باعث اختلاف بین مسلمین می شد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۴۸.</ref>
طه حسین، خلیفه سوم را ناتوان در امور خلافت می‌دانست. به نظر وی [[عثمان بن عفان|عثمان]] به راحتی در برابر طمع ورزان [[قریش]] و به خصوص [[بنی‌امیه]] از پا در آمد و تسلیم آنها شد، تا جاییکه آنها تمام امور خلافت را به دست گرفته بودند و حتی عزل و نصب ها توسط آنها رخ می‌داد.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۵.</ref> به نظر طه حسین در ماجرای کشته شدن عثمان، علی(ع) از مدافعان عثمان بود؛ اما [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] را متمایل به شورشیان می‌دانست.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۷.</ref>
*'''ضعف عثمان در اداره امور خلافت''': [[عثمان بن عفان|عثمان]] در هفتاد سالگی به خلافت رسید از این رو به راحتی در برابر طمع ورزان [[قریش]] و به خصوص [[بنی‌امیه]] از پا درآمد و تسلیم شد. تا جاییکه آنها تمام امور خلافت را به دست گرفته بودند و حتی عزل و نصب ها توسط آنها رخ می‌داد و عثمان نیز بی چون و چرا می‌پذیرفت.<ref>حسین، آئینه اسلام، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۵.</ref>
 
===دیدگاه‌ها درباره شیعه===
*'''تاریخ شکل گیری شیعه''': آن طور که متکلمان و فقهاء معتقدند که [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] در زمان خلافتش شیعیانی داشته درست نیست. بلکه تعدادی یار و انصار داشت که در جنگها به وی یاری می‌رساندند. تا زمان قتل علی(ع) حزب و گروه جداگانه‌ای به نام شیعه وجود نداشت اما پس از [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح حسن بن علی(ع)]] با [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] این حزب شکل گرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۱۷۵.</ref>
*'''تاریخ شکل گیری شیعه''': آن طور که متکلمان و فقهاء معتقدند که [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] در زمان خلافتش شیعیانی داشته درست نیست. بلکه تعدادی یار و انصار داشت که در جنگها به وی یاری می‌رساندند. تا زمان قتل علی(ع) حزب و گروه جداگانه‌ای به نام شیعه وجود نداشت اما پس از [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح حسن بن علی(ع)]] با [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] این حزب شکل گرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۱۷۵.</ref>
*'''دفاع علی(ع) از عثمان''': در شورش علیه عثمان، علی(ع) تا می‌توانست مردم را از این شورش بازمی‌داشت و شورشیان را از [[مدینه|شهر مدینه]] دور می‌کرد. حتی وقتی شورشیان شهر را تصرف کردند، در صدد دفاع از عثمان برآمد و سعی کرد که به عثمان آب برساند. اما [[زبیر بن عوام|زبیر]] هرچند با شورشیان نبود اما قلبا به شورشیان متمایل بود در حالی که [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] آشکارا از شورشیان حمایت می‌کرد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۷.</ref>
===درباره شیعه===
*'''پذیرش خلافت توسط علی(ع)''': وقتی که شورشیان پیشنهاد [[خلافت]] را به علی(ع) دادند نپذیرفت اما پس از آنکه [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] با او بیعت کردند خلافت را قبول کرد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۹.</ref>
*'''پذیرش خلافت توسط علی(ع)''': وقتی که شورشیان پیشنهاد [[خلافت]] را به علی(ع) دادند نپذیرفت اما پس از آنکه [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] با او بیعت کردند خلافت را قبول کرد.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۹.</ref>
*'''مصلحت اندیشی علی(ع)''': پس از وفات پیامبر اسلام(ص)، علی(ع) و عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] معتقد بودند که خلافت حق [[بنی‌هاشم]] است. به همین جهت عباس خواست که با علی(ع) بیعت کند اما علی(ع) از ترس بروز فتنه این بیعت را نپذیرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۱۷.</ref>
*'''مصلحت اندیشی علی(ع)''': پس از وفات پیامبر اسلام(ص)، علی(ع) و عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] معتقد بودند که خلافت حق [[بنی‌هاشم]] است. به همین جهت عباس خواست که با علی(ع) بیعت کند اما علی(ع) از ترس بروز فتنه این بیعت را نپذیرفت.<ref>حسین، الفتنه الکبری، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۱۷.</ref>
کاربر ناشناس