پرش به محتوا

آیه اطعام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۹۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۴۳: خط ۴۳:
:::«از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل شده است که [[امام حسن مجتبی|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] دچار بیماری شدند. [[رسول خدا(ص)]] همراه با جمعی از یاران به عیادت آن دو آمدند و به [[امام علی|علی]] گفتند: ای ابوالحسن خوب است برای تندرستی فرزندانت نذری کنی. علی و [[حضرت فاطمه|فاطمه]] و [[فضه]] نذر کردند که اگر آن دو شفا یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. هر دو شفا یافتند. علی سه من جو [[قرض]] کرد و بنابر نقل دیگر سه من جو را در ازای اینکه فاطمه(س) مقداری پشم را تبدیل به نخ کند، گرفت.<ref>فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۳؛ ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۹۹.</ref> فاطمه یک سوم آن را آسیاب کرد و نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: ای اهل بیت محمد، مسکینی از مساکین مسلمان هستم، به من خوراکی دهید که خداوند به شما از مائده‌های بهشتی دهد. او را بر خود مقدم داشتند و نان‌ها را به او بخشیدند و با آب افطار کردند. فردای آن روز نیز روزه گرفتند. چون شب شد و غذا به میان آوردند، یتیمی بر در آمد. این بار هم غذای خود را به او بخشیدند. روز سوم هم به همان ترتیب روزه داشتند و هنگام افطار، اسیری پیدا شد، و باز نان جوین خود را به او بخشیدند. چون صبح شد علی(ع)، دست حسن و حسین را گرفت و به نزد پیامبر (ص) رفتند. چون آنان را دید که از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: از دیدن حال شما حال ناگواری پیدا می‌کنم. برخاست و همراه آنان به منزل‌شان رفت و فاطمه را دید که در محراب عبادت است و شکمش به پشتش چسبیده و چشم‌هایش گود رفته است. از دیدن او اندوهگین شد. آنگاه [[جبرئیل]] نازل شد و گفت خداوند تو را به چنین اهل بیتی تهنیت می‌گوید و این سوره را قرائت کرد.»<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۶۷۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۷۴۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۳۴۳.</ref>
:::«از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل شده است که [[امام حسن مجتبی|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] دچار بیماری شدند. [[رسول خدا(ص)]] همراه با جمعی از یاران به عیادت آن دو آمدند و به [[امام علی|علی]] گفتند: ای ابوالحسن خوب است برای تندرستی فرزندانت نذری کنی. علی و [[حضرت فاطمه|فاطمه]] و [[فضه]] نذر کردند که اگر آن دو شفا یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. هر دو شفا یافتند. علی سه من جو [[قرض]] کرد و بنابر نقل دیگر سه من جو را در ازای اینکه فاطمه(س) مقداری پشم را تبدیل به نخ کند، گرفت.<ref>فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۳؛ ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۹۹.</ref> فاطمه یک سوم آن را آسیاب کرد و نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: ای اهل بیت محمد، مسکینی از مساکین مسلمان هستم، به من خوراکی دهید که خداوند به شما از مائده‌های بهشتی دهد. او را بر خود مقدم داشتند و نان‌ها را به او بخشیدند و با آب افطار کردند. فردای آن روز نیز روزه گرفتند. چون شب شد و غذا به میان آوردند، یتیمی بر در آمد. این بار هم غذای خود را به او بخشیدند. روز سوم هم به همان ترتیب روزه داشتند و هنگام افطار، اسیری پیدا شد، و باز نان جوین خود را به او بخشیدند. چون صبح شد علی(ع)، دست حسن و حسین را گرفت و به نزد پیامبر (ص) رفتند. چون آنان را دید که از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: از دیدن حال شما حال ناگواری پیدا می‌کنم. برخاست و همراه آنان به منزل‌شان رفت و فاطمه را دید که در محراب عبادت است و شکمش به پشتش چسبیده و چشم‌هایش گود رفته است. از دیدن او اندوهگین شد. آنگاه [[جبرئیل]] نازل شد و گفت خداوند تو را به چنین اهل بیتی تهنیت می‌گوید و این سوره را قرائت کرد.»<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۶۷۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۷۴۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۳۴۳.</ref>


برخی از مفسران این داستان را مربوط به یک روز می‌دانند نه سه روز؛ و گفته‌اند که آیه در شأن حضرت علی نازل شده است. حضرت برای یک یهودی کاری انجام داد و در برابر آن مقداری جو دریافت کرد. جو را به خانه آورد. یک سوم آن را آسیاب و با آن طعامی آماده کردند، هنگامی که طعام آماده شد، مسکینی وارد شد، حضرت طعام را به او دادند. سپس ثلث دوم آن را آسیاب کردند و با آن طعامی آماده کردند و هنگامی که طعام آماده شد یتیمی وارد شد و در مرتبه سوم هنگامی که غذا آماده شد اسیری از مشرکین آمد و غذا را به او دادند.<ref>بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>
برخی از مفسران این داستان را مربوط به یک روز می‌دانند نه سه روز؛ و گفته‌اند که آیه در شأن حضرت علی نازل شده است. حضرت برای یک یهودی کاری انجام داد و در برابر آن مقداری جو دریافت کرد. جو را به خانه آورد. یک سوم آن را آسیاب و با آن طعامی آماده کردند، هنگامی که طعام آماده شد، مسکینی وارد شد، حضرت طعام را به او دادند. سپس ثلث دوم آن را آسیاب کردند و با آن طعامی آماده کردند و هنگامی که طعام آماده شد یتیمی وارد شد و در مرتبه سوم هنگامی که غذا آماده شد اسیری از مشرکین آمد و غذا را به او دادند.<ref>بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>[[علامه طباطبایی]] درباره معنای آیه( وبازگشت ضمیر «حبه»در جمله وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا  سه احتمال را آورده است و نخستین احتمال را از ظاهر آیه استفاده کرده و دو احتمال دیگر را رد کرده است ۱- بازگشت ضمیر «حبه» به طعام یعنی غذایشان را با شدت نیازی که به آن داشتند و دوستش داشتند به مسکین و یتیم و اسیر دادند.۲- بازگشت ضمیر«حبه» به خدا یعنی غذایشان را به جهت محبت به خدا  نه به طمع ثواب و پاداش به نیازمند دادند.این احتمال نادرست است چون آیه ۹( إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَه لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا) خود به این جهت تصریح دارد  و نیازی به برداشت از این آیه نیست. ۳- بازگشت ضمیر «حبّه» به اطعام یعنی غذایشان را به جهت دوست داشتنِ اطعام به نیازمند دادند این احتمال را نیز علامه مانند احتمال دوم ضعیف دانسته چون دوست داشتن  اطعام بدون هیچ قید و قرینه و توضیحی فضیلتی محسوب نمی شود و اگر منظور از دوست داشتن اطعام ، خوراندن بدون تکلف  وسختی و با میل و رغبت به نیازمند است این بر خلاف ظاهر است چون در شرایطی اطعام کردند که خود به شدت به طعامشان نیازمند بودند . <ref>طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۱۲۶.
</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
۱۸٬۱۰۸

ویرایش