اسلامهراسی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{کتابشناسی ناقص}} | {{کتابشناسی ناقص}} | ||
[[پرونده: | [[پرونده:اسلامهراسی.jpg|بندانگشتی|کاریکاتوری درباره تلاش برای به تصویر کشیدن چهرهای منفی از اسلام]] | ||
'''اسلامْهَراسی''' {{به انگلیسی|Islamophobia}} اصطلاحی سیاسی مربوط به دوران معاصر به | '''اسلامْهَراسی''' {{به انگلیسی|Islamophobia}} اصطلاحی سیاسی مربوط به دوران معاصر به معنایایجاد نوعی تصور ذهنی منفی نسبت به [[اسلام]] و مسلمانان در ذهن مردم جهان. | ||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
اسلامهراسی مفهومی است که به ترس، پیشداوری و تبعیض غیر عقلانی در قبال اسلام و مسلمانان اشاره دارد. مضمون اسلامهراسی آن است که [[جهان اسلام|دنیای اسلام]] به طور اعم و [[مسلمانان]] مقیم كشورهای غربی به طور خاص منشأ تهدید و خطر برای مردم، فرهنگ و تمدن غربی تلقی شوند. به طور كلی اسلامهراسی براین مطلب دلالت دارد كه اسلام هیچ اشتراكی با دیگر مذاهب و فرهنگها ندارد؛ یك دین خشونت بار، متحجر و نابردبار است و تمدن اسلامی نسبت به تمدن غربی در درجه پایین تری قرار دارد و بیش ازاین که دین باشد یکایدئولوژی سیاسی است. براین اساس، مسلمانان همواره تهدید كنندۀ ارزشهای ملی و فرهنگ غربی معرفی میشوند.<ref>سید امامی وحسینی فائق، دانش سیاسی، پاییز و زمستان 1390، سال هفتم- شماره 14</ref> | |||
مؤسسه «رانیمد تراست» انگلستان | مؤسسه «رانیمد تراست» انگلستان هشت برداشت اصلی ازاین اصطلاح را به شرح زیر شناسایی و معرفی كرده است<ref>www.runnymedetrust.org/uploads/publications/pdfs/islamophobia.pdf- accessed in: 2010/11/27</ref>: | ||
#اسلامهراسی دلالت بر شکلگیری یک بلوک قدرت اسلامی دارد که ویژگی بارز | #اسلامهراسی دلالت بر شکلگیری یک بلوک قدرت اسلامی دارد که ویژگی بارز آنایستایی (عدم تحول) و تغییرگریز است. | ||
#اسلامهراسی دلالت بر ماهیت مستقل و منحصربهفرد [[تمدن اسلامی]] دلالت دارد؛ تمدنی که خود را از دیگران متمایز كرده است و حاضر به پذیرش تأثیری از آنها نیست. | #اسلامهراسی دلالت بر ماهیت مستقل و منحصربهفرد [[تمدن اسلامی]] دلالت دارد؛ تمدنی که خود را از دیگران متمایز كرده است و حاضر به پذیرش تأثیری از آنها نیست. | ||
#اسلامهراسی دلالت به تصویری خاص نزد تمدن غربی از تمدن اسلامی دارد که مطابق آن مسلمانان را «بیگانه» (و خطرناک) برای غرب ارزیابی میكند. | #اسلامهراسی دلالت به تصویری خاص نزد تمدن غربی از تمدن اسلامی دارد که مطابق آن مسلمانان را «بیگانه» (و خطرناک) برای غرب ارزیابی میكند. | ||
#اسلامهراسی بیانگر وجود پارهای از | #اسلامهراسی بیانگر وجود پارهای از ویژگیهای منفی همچون خشونتورزی، ستیزهگری و تروریسم در حوزه اسلامی است. | ||
#در | #در اسلامهراسی تمدن اسلامی به عنوان تمدنی فرودست در مقابل تمدن غرب، تمدن اسلامی به عنوان تمدنی بربری، غیر عقلانی، ابتدایی و جنسیت گرا در نظر گرفته میشود. | ||
#اسلامهراسی دلالت بر طرح دیدگاههای انتقادی رادیکال مسلمانان نسبت به تمدن جدید غربی دارد. | #اسلامهراسی دلالت بر طرح دیدگاههای انتقادی رادیکال مسلمانان نسبت به تمدن جدید غربی دارد. | ||
#اسلامهراسی توجیهگر سیاستهای تبعیضآمیز غرب ضدمسلمانان است. | #اسلامهراسی توجیهگر سیاستهای تبعیضآمیز غرب ضدمسلمانان است. | ||
#خصومت بر ضد اسلام امری عادی در نظر گرفته | #خصومت بر ضد اسلام امری عادی در نظر گرفته میشود. <ref>مرشدی زاد و دیگران، اسلامهراسی در اروپا؛ ریشهها و عوامل،دانش سیاسی، پاییز و زمستان 1386 ، شماره 6 از 113 تا 140</ref> | ||
از | از اسلامهراسی تعاریف دیگری نیز ارائه شده است. به عنوان نمونه اسلامهراسی به عنوان گرایشی که تلاش دارد قومیت (یعنی اعراب) را با دین (اسلام) و سیاست (تروریسم، اصول گرایی) مرتبط سازدتعریف شده است. <ref>طارق کولنوویچ ،مسلمانان اروپا: چالشی برای اسلامهراسی، مجموعه مقالات همایش اسلامهراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.1389 </ref> | ||
== | ==مخالفتها با کاربرد مفهوم اسلامهراسی== | ||
مخالفان کاربرد اصطلاح | مخالفان کاربرد اصطلاح اسلامهراسی معتقدنداین اصطلاح اغلب مورد سوء استفاده قرار میگیرد و نقد مشروع از [[اسلام]] را تخریب میکند. مخالفان، اصطلاح اسلامهراسی را توهم و اسطوره مینامند. به عنوان نمونه [[سلمان رشدی]] به همراه نویسندگانی دیگر در مارس ۲۰۰۶م بیانیهای را با عنوان «همراه با هم در مواجهه با تمامیت خواهی جدید» امضا کردند و در آن مفهوم اسلامهراسی را مفهومی تأسف انگیز نامیدند که نقد اسلام به عنوان یک دین و بدنام کردن معتقدان به آن را در هم میآمیزد.این گروه ترس از اسلام را امری توجیه پذیر و در بسیاری موارد اجتناب ناپذیر میدانند. | ||
==مفاهیم | ==مفاهیم مرتبط== | ||
اسلامهراسی غالبا در ارتباط با مفاهیم زیر به کار برده می شود: | اسلامهراسی غالبا در ارتباط با مفاهیم زیر به کار برده می شود: | ||
*اسلام سیاسی: اصطلاح «اسلام سیاسی» {{به انگلیسی|political Islam}} متناسب با گفتمان «سکولار» شکل گرفته است. | *اسلام سیاسی: اصطلاح «اسلام سیاسی» {{به انگلیسی|political Islam}} متناسب با گفتمان «سکولار» شکل گرفته است.این مفروض که دین از سیاست جداست، منجر میشود تا برخی «اسلام» را یک مقوله «دینی» ذاتاً «غیرسیاسی» بدانند و جریانهای اسلامیای در حوزه سیاست فعال هستند را امری «خارج از عرف دین» ارزیابی كنند و با اطلاق «اسلام سیاسی» آن را به نوعی از جریان اصلی اسلام متمایز سازند. عمده نویسندگان غربی ازاین منظر «اسلام سیاسی» را مینگرند و آن را تهدیدی برای گفتمان لیبرال ـ دموکراسی ارزیابی میكنند.<ref>افتخاری، اصغر، دو چهره اسلامهراسی؛ سلبی وایجادی در تبلیغات غرب، رسانه ، پاییز 1388، شماره 79</ref> | ||
*اسلامگرایی:واژه «اسلامگرا» {{به انگلیسی|Islamist}} برای آن دسته از افراد یا جریانهای اسلامی به کار گرفته | *اسلامگرایی: واژه «اسلامگرا» {{به انگلیسی|Islamist}} برای آن دسته از افراد یا جریانهای اسلامی به کار گرفته میشود که براین اعتقادند که باید «هویت اسلامی» را در مرکز و کانون تحلیل قرار داد و بر اساس آن، تمامی مؤلفههای حیات (فردیـ جمعی) را فهم و عملیاتی كرد. <ref>السید، رضوان. اسلام سیاسی معاصر در کشاکش هویت و تجدد. مجید مرادی، مرکز بازشناسی اسلام وایران، 1383.</ref> | ||
*بنیادگرایی:معنای واژه «بنیادگرایی» {{به انگلیسی|fundamentalism}} متأثر از | *بنیادگرایی:معنای واژه «بنیادگرایی» {{به انگلیسی|fundamentalism}} متأثر از رقابتهایایدئولوژیک پروتستانهای انجیلی و کاتولیکها در دهه ۲۰ میلادی است که طرحایده رجوع به اصول اولیه دین [[مسیحیت]]، آن هم بیتوجه به مقتضیات زمانی و مکانی هستیم که نوعی تصلب را تداعی میكرد. متعاقب آن «بنیادگرایی اسلامی» طراحی شد که هر گونه حرکت اسلامی را که با مظاهر جهان مدرن مخالف باشد و بازگشت به میراث اولیه راـ آن هم بدون هیچگونه تغییر و تحولی در آنـ تجویز میكند، شامل میشود. بنیادگرایی بااین معنا، تصویری منفی از اسلام عرضه میدارد که بیشتر با «جمود» و «تصلب» همراه میشود.<ref>دکمجیان، هرایر. اسلام در انقلاب؛ جنبشهای اسلامی در جهان غرب، حمید احمدی.کیهان، 1377.ص 19</ref> | ||
*اصولگرایی:«اصولگرایی» دلالت بر ضرورت مراجعه به اصول اولیه دین (نص و سیره) دارد و | *اصولگرایی:«اصولگرایی» دلالت بر ضرورت مراجعه به اصول اولیه دین (نص و سیره) دارد و براین نکته تأکید دارد که نمیتوان بدون توجه بهاین مبانی، مسائل را تحلیل و احکام آنها را بهدست آورد.این تلقی از اصول گرایی ضرورتی با «تصلب» ندارد و میتواند کاملاً «بهروز» و «کارآمد» باشد. لذا اصولگرایی منطبق با «بنیادگرایی» نیست و میتوان بنیادگرایی را نوعی اصولگرایی (البته به شکل ناقص و غیرکارآمد) ارزیابی كرد.<ref>افتخاری، اصغر، دو چهره اسلامهراسی؛ سلبی وایجادی در تبلیغات غرب، رسانه ، پاییز 1388، شماره 79</ref> | ||
==ابعاد و شیوه ها== | ==ابعاد و شیوه ها== | ||
اسلامهراسی غالبا در شیوههای زیر بروز مییابد: | |||
#توهین به مسلمانان | #توهین به مسلمانان | ||
#توهین به مقدسات اسلامی | #توهین به مقدسات اسلامی | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==زمینه تاریخی== | ==زمینه تاریخی== | ||
از | از اسلامهراسی به عنوان واژهای جدید برای ترسهای قدیمی یاد شده است. <ref>Abduljalil Sajid, 8 and 9 June 2005, "Islamophobia: A New Word for an Old Fear", OSCE Conference On Anti-Semitism And On Other Forms Of Intolerance, Cordoba.</ref>برخی از پژوهشگران براین باورند ترس و تنفر غرب از [[اسلام]] جدید نیست و به قرن هشتم میلادی باز میگردد.این گروه به تجربههای تاریخی اسپانیا ([[اندلس]]) [[جنگهای صلیبی]] و اعصار پس از آن اشاره میکنند.<ref>توپراک، محمد، چرا آنها از اسلام متنفرند یا میترسند؟ مجموعه مقالات همایش اسلامهراسی پس از 11 سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.1389</ref> | ||
دراین تحلیلها توسعه و گسترش اسلام و تشکیل جوامع و حکومتهای اسلامی نظیر تسخیر و حکومت ۸۰۰ ساله[[مسلمانان]] بر اندلس، نزدیک به دو قرن جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان و نیز تسخیر بیزانس که مرکز دینی مسیحیت شرقی محسوب میشددر قرنهای۱۶ تا ۲۰ میلادی مورد توجه قرار میگیرد.<ref>Jack Gandy,2004, Islam in Europe (Oxford: Blackwell) p.10-43</ref> | |||
== | ==اسلامهراسی در دوران معاصر== | ||
== | ==علتها و دلایل== | ||
===مهاجرت و افزایش جمعیت مسلمانان=== | ===مهاجرت و افزایش جمعیت مسلمانان=== | ||
در پی جنگ جهانی دوم | در پی جنگ جهانی دوم گروههای متعددی از مسلمانان در جستجوی شغل و پناهگاهی برای در امان ماندن از ظلمهای سیاسی و فرصتهای زندگی بیشتر در مقایسه با وطنهای خود به اروپا آمدند.در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی روند مهاجرتها تشدید یافت. طولانی شدن زماناین مهاجرتها منجر به شكل گیری جوامع و اقلیتهای مسلمان در كشورهای غربی و ظهور نسلهای دوم و سوم ازاین مهاجران گردید. به دنبالاین تحولات، به سرعت مشخص شد كهاین مهاجران، دیگر افرادی نیستند كه برای كار از كشورهای محل تولد خود به اروپا سفر كرده اند؛ بلكه آنها برای همیشه در اروپا زندگی میکردند و نسل هایی را یكی پس از دیگری به دنیا میآوردند كه هرگز مهاجرت نكرده بودند. بدین ترتیب، اسلام به عنوان یكی از مذهبهای اصلی اروپا و تقریباً دومین مذهب بزرگ در برخی ازاین كشورها، مطرح شد.<ref> نقیب زاده، احمد ، پاییز و زمستان ۱۳۸۵ ، نیاز به دشمن،این بار اسلام، فصلنامه مطالعات . میان فرهنگی،ص 401</ref> | ||
مهاجرت مسلمانان به کشورهای اروپایی و تشکیل جوامعی متمایز | مهاجرت مسلمانان به کشورهای اروپایی و تشکیل جوامعی متمایز دراین کشورها در کنار عواملی همچون گرایش غیر مسلمانان به اسلام و رشد جمعیت بیشتر مسلمانان به نسبت سایر سکنهاین جوامع،باعث توسعه جوامع مسلمانان در جوامع غربی شده است. بر اساس پارهای گزارشها در سال ۲۰۱۰ میلادی حدود ۱۵ میلیون مسلمان در اروپا سکونت داشته اند که براساس برخی برآوردهااین رقم در سال ۲۰۴۰ میلادی به ۵۰ میلیون نفر خواهدرسید. به عنوان نمونه در یک گزارش میزان زاد و ولد مهاجران مسلمان فرانسه سه برابر فرانسوی تباران ذکر شده است.<ref> منصوری، جواد، 1385، «اقلیتهای مسلمان و بحران هویت در غرب» در مجموعه مقالههای مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی (تهران، مجمع جهانی تقریب المذاهب، ص 392- 379 و 389)</ref> | ||
همچنین برخی از پژوهشگران | همچنین برخی از پژوهشگران براین باورند که مسلمانان مهاجری که بعد از پایان جنگ جهانی دوم به اروپا مهاجرت کرند به دلیل تعلق به طبقات پایین جامعه، سطح پایین تحصیلات، خاستگاه سنتی و عواملی ازاین دست توانایی کمتری برای انطباق با فرهنگ اروپایی را داشتند واین تصلب فرهنگی در میان نسل نخست مهاجران باعث به وجود آمدن نوعی پیش داوری منفی و تنفر آمیز در میان اروپاییان در خصوص تمامی مسلمانان شد.<ref>مرشدی زاد و دیگران، اسلامهراسی در اروپا؛ ریشهها و عوامل،دانش سیاسی، پاییز و زمستان 1386 ، شماره 6 از 113 تا 140</ref> | ||
===ایدئولوژی اسلام سیاسی=== | ===ایدئولوژی اسلام سیاسی=== | ||
یکی از | یکی از علتهای شکل گیری و تشدید اسلامهراسی در دوران معاصر را ظهورایدئولوژی اسلام سیاسی دانسته اند. اگرچه جنبههای سیاسی اسلام در طول تاریخ مورد توجه قرار داشته است اما در دوران معاصر گرایشهای مختلف اسلامی بر ابعاد سیاسی اسلام تأکید مضاعفی داشته اند. تلاشهای تبلیغاتیاین جریانها در کشورهای مختلف به ویژه از دهه 1970 میلادی تأثیر فراوانی بر اسلامهراسی داشته است. دراین میان جریانهای سلفی با حمایت دولت هایی همچون دولت عربستان تبلیغات دامنه داری برای گسترش دیدگاههای خود به عمل آورده اند. امکانات مالی هنگفت و تبلیغات گستردهاین جریان باعث شده است که مردم کشورهای غیر مسلمان بر اساس قرائتی کهاین جریانها از اسلام رائه میکنند تصور خود را از اسلام شکل دهند. | ||
همچنین جنبه ی دیگر | همچنین جنبه ی دیگر تأثیرایدئولوژی اسلام سیاسی بر شکل گیری اسلامهراسی را میتوان در شکل گیری سازمانها و گروههای سیاسی بنیادگرا همچون «جماعت المسلمین» و گروه «التکفیر و الهجره» و «الجهاد» و «القاعده» رصد و ارزیابی کرد.<ref>مرشدی زاد و دیگران، اسلامهراسی در اروپا؛ ریشهها و عوامل،دانش سیاسی، پاییز و زمستان 1386 ، شماره 6 از 113 تا 140</ref> | ||
===اسلام به مثابه دیگری=== | ===اسلام به مثابه دیگری=== | ||
بخش قابل توجهی از | بخش قابل توجهی از تحلیلها درباره پدیده اسلامهراسی بر استراتژی اسلام به مثابه «دیگری» تأکید میکنند. دراین تحلیلها نقش ساموئل هانتینگتون و نظریه برخورد تمدنهای او مورد توجه ویژهای قرار میگیرد. هانتینگتون دراین نظریه در پی آن بود تا از نظر مفهومی برخورد میان غرب و اسلام و مسلمانان را با ادعای برخورد اجتناب ناپذیر تمدنی میان اسلام و غرب، پیش بینی و تحلیل کند. <ref>Samuel Huntington, “The Clash of Civilizations?,” Foreign Affairs 72(3), pp. 22-49</ref> هانتینگتون دراین باره مینویسد مادامی كه اسلام همچنان اسلام بماند و غرب نیز غرب بماند، نزاع بنیادین میاناین دو تمدن و روش زندگی، روابط آنها را در آینده نیز تعریف خواهد كرد؛ درست همان گونه كه در ۱۴ قرن گذشته صورت پذیرفته است.<ref>کریمی، غلامرضا، روند تحولات اسلامهراسی پس از 11 سپتامبر، مجموعه مقالات همایش اسلامهراسی پس از 11 سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، 1389</ref> تحلیل هایی ازاین دست براین نکته تأکید میکنند که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروریختن نظم دو قطبی در قالب جنگ سرد،غرب نیاز خود به دشمن و «دیگری» را با جایگزینی اسلام به جای کمونیسم جبران کرد.<ref>کریمی، غلامرضا، روند تحولات اسلامهراسی پس از 11 سپتامبر، مجموعه مقالات همایش اسلامهراسی پس از 11 سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، 1389</ref> | ||
مفهوم «دیگری» | مفهوم «دیگری» دراین تحلیلها و سیاستها از یک سو بسیاری از سیاستهای قدرتهای غربی که به خودی خود قابل پذیرش نیستند را توجیه میکند و از سوی دیگر به هویت غربی معنا میدهد. توجیه بودجههای متورم، زیر نظر گرفتن شهروندان و نقض حریم خصوصی و حقوق شهروندی آنان، تقض حقوق بشر، حملات نظامی و اشغال کشورهای دیگر نمونه هایی از کارکردهایاین سیاست محسوب میشوند.<ref>آرتور اف. بوهلر،اسلامهراسی: جلوهای از روی تاریک غرب،مجموعه مقالات همایش اسلامهراسی پس از 11 سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، 1389 </ref> | ||
در زمینه کارکرد هویت بخشانه ادوراد سعید، شرق شناس مسلمان | در زمینه کارکرد هویت بخشانه ادوراد سعید، شرق شناس مسلمان براین باور است که نگاه غرب به اسلام(كه منشأ دیدگاههای اسلام ستیزانه بوده است) نشأت گرفته از مسائل هویتی و احساس خطر از مسلمانان بوده است. به عقیده او نگاه جوامع غربی به اسلام و مسلمانان از دریچه نگاهی غیر واقعی بوده و آنها در صدد کشف شرق نبوده اند<ref>سعید، ادوارد، ١٣٧٧ ، شرق شناسی، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377</ref> بلكه شرقی را اختراع كرده اند تا آن را مبنای تقویت هویت غربی قرار دهند و ازاین رو مسلمانان به دیگری جهان غرب تبدیل شوند كه نقش تعیین كنندهای در تثبیت هویت غربیایفا میكند.<ref>سعید، بابی، ۱۳۷۹ ، هراس بنیادین، ترجمه غلامرضا جمشیدی (تهران: دانشگاه تهران).</ref> | ||
[[آیت الله | [[آیت الله خامنهای]] رهبر [[جمهوری اسلامیایران]] نیز در [[نامهای برای تو]] خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، این مؤلفه را از عوامل اسلامهراسی قلمداد کرده است. | ||
=== | ===اروپامحوری و نژادپرستی=== | ||
===انقلاب | ===انقلاب اسلامیایران=== | ||
=== | ===فعالیتهای خشونت آمیز گروههای اسلامی=== | ||
=== | ===انگیزههای فرافکنانه=== | ||
== | ==اسلامهراسی در رسانه ها== | ||
==نتایج و پیامدها== | ==نتایج و پیامدها== | ||
== | ==واکنشها و مخالفت ها== | ||
=== نامه رهبر جمهوری | === نامه رهبر جمهوری اسلامیایران=== | ||
در سال | در سال ۱۳۹۳ش و بعد از وقوع یک واقعه تروریستی در فرانسه توسط گروههایی از مسلمانان، آیت الله [[سید علی خامنهای]] رهبر [[ایران]]، پیامی خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی صادر کرد و در آن از جوانان خواست که برای شناخت اسلام، به جای تکیه بر رسانهها به متن اصلی اسلام یعنی [[قرآن]] و زندگی [[پیامبر اسلام(ص)]] مراجعه کنند.<ref>[http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28731/index.html#fa نامهای برای تو]</ref> | ||
این پیام با هشتگی به نام [[نامهای برای تو]] به صورت گسترده و به چند زبان در شبکههای اجتماعی در فضای اینترنتی منتشر شد. <ref>[http://www.entekhab.ir/fa/news/187944 بازتاب پیام در رسانهها]</ref> | این پیام با هشتگی به نام [[نامهای برای تو]] به صورت گسترده و به چند زبان در شبکههای اجتماعی در فضای اینترنتی منتشر شد. <ref>[http://www.entekhab.ir/fa/news/187944 بازتاب پیام در رسانهها]</ref> <ref>[http://edition.cnn.com/2015/01/22/middleeast/iran-ayatollah-letter/ در CNN]</ref> <ref>[http://www.bbc.com/news/world-middle-east-30931363 در BBC]</ref> | ||
==راهکارها== | ==راهکارها== | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} |