پرش به محتوا

حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Emadmohseny
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''حدیث طیر مشوی''' روایتی در فضیلت [[حضرت علی(ع)]]. بنا بر محتوای این حدیث، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرنده‎ای بریان را دارند در این حال از خدا می خواهند با بهترین خلق هم غذا شوند. پس از رفت و آمدهایی نهایت حضرت علی(ع) با پیامبر(ع) هم غذا می شوند. این روایت در منابع شیعی و [[اهل سنت]] آمده است. راویان این جریان تا آنجاست که 90 نفر روای فقط از طریق انس بن مالک این روایت را نقل کرده اند.
'''حدیث طَیر مَشوی''' روایتی در فضیلت [[حضرت علی(ع)]]. بنا بر محتوای این حدیث، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرنده‎ای بریان را دارند در این حال از خدا می‌خواهند با بهترین خلق هم غذا شوند. پس از رفت و آمدهایی نهایت حضرت علی(ع) با پیامبر(ع) هم غذا می‌شوند. این روایت در منابع شیعی و [[اهل سنت]] آمده است. راویان این جریان، تا آنجاست که ۹۰ نفر روای فقط از طریق [[انس بن مالک]]، این روایت را نقل کرده‌اند.


==شرح داستان==
==شرح داستان==
طیر یعنی پرنده و مشوی یعنی بریان و پخته. داستان از این قرار است که روزى مرغ بريانى را خدمت [[رسول خدا(ص)]] آوردند، حضرت دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدايا محبوب‌ترين مخلوق از نظر خودت بياور تا با من از اين غذا نوش جان نمايد»
طیر یعنی پرنده و مشوی یعنی بریان و پخته. داستان از این قرار است که روزی مرغ بریانی را خدمت [[رسول خدا(ص)]] آوردند، حضرت دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا محبوب‌ترین مخلوق از نظر خودت بیاور تا با من از این غذا نوش جان نماید»


[[عایشه بنت ابوبکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر بن خطاب|حفصه]] كه شاهد ماجرا بودند به پدرشان [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] خبر دادند، آن دو به نوبت خودشان را رساندند تا با پيامبر هم‌سفره باشند تا مصداق حدیث گردند اما پیامبر(ص)آن‌ها را راه نداد.
[[عایشه بنت ابوبکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر بن خطاب|حفصه]] که شاهد ماجرا بودند به پدرشان [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] خبر دادند، آن دو به نوبت خودشان را رساندند تا با پیامبر هم‌سفره باشند تا مصداق حدیث گردند اما پیامبر(ص)آن‌ها را راه نداد.


[[انس بن مالک]] مى‌گويد كه من دوست داشتم اين شخص [[سعد بن عباده]] از قبيله خودم باشد؛ اما ديدم كه على بن أبى‌طالب(ع) آمد و من تا سه بار اجازه ورود ندادم تا اين كه پیامبر(ص)دستور داد، اجازه ورود بدهم و حضرت علی(ع) وارد شده و با رسول خدا(ص) هم غذا شد.
[[انس بن مالک]] می‌گوید که من دوست داشتم این شخص [[سعد بن عباده]] از قبیله خودم باشد؛ اما دیدم که علی بن أبی‌طالب(ع) آمد و من تا سه بار اجازه ورود ندادم تا این که پیامبر(ص)دستور داد، اجازه ورود بدهم و حضرت علی(ع) وارد شده و با رسول خدا(ص) هم غذا شد.


==شعر سید حمیری==
==شعر سید حمیری==
[[عبدالله بن جعفر حمیری|سيد حميرى]] در باره اين روايت اين شعر را سروده است:
[[عبدالله بن جعفر حمیری|سید حمیری]] درباره این روایت این شعر را سروده است:
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = سید حمیری:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|و نبئت ان أبانا كان عن انس |يروي حديثا عجيبا معجبا عجبا}}{{ب|في طائر جاء مشويا به بشر|يوما وكان رسول الله محتجبا}}{{ب|أدناه منه فلما ان رآه دعا|اربا قريبا لأهل الخير منتجبا}}{{ب|ادخل إلي أحب الخلق كلهم |طرا إليك فأعطاه الذي طلبا}}{{ب|من ذا وكان وراء الباب مرتقبا|من ذا وكان وراء الباب مرتقبا}}{{ب|من ذا فقال علي قال إن له|شأنا له اهتم منه اليوم فاحتجبا<ref>مناقب آل ابي طالب،ابن شهر آشوب، ج2 ، ص116</ref>}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع =| تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس زمینه=#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = سید حمیری:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|و نبئت ان أبانا کان عن انس|یروی حدیثا عجیبا معجبا عجبا}}{{ب|فی طائر جاء مشویا به بشر|یوما وکان رسول الله محتجبا}}{{ب|أدناه منه فلما ان رآه دعا|اربا قریبا لأهل الخیر منتجبا}}{{ب|ادخل إلی أحب الخلق کلهم|طرا إلیک فأعطاه الذی طلبا}}{{ب|من ذا وکان وراء الباب مرتقبا|من ذا وکان وراء الباب مرتقبا}}{{ب|من ذا فقال علی قال إن له|شأنا له اهتم منه الیوم فاحتجبا<ref>مناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۱۶</ref>}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی| منبع =| تراز = وسط| عرض = ۴۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


ترجمه: به من خبر رسيده كه پدرمان از انس حديث شگفت و بهت آورى را روايت نموده است.
ترجمه: به من خبر رسیده که پدرمان از انس حدیث شگفت و بهت آوری را روایت نموده است.


درباره مرغ بريانى كه روزى يك نفر آورد و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در خانه از نظر مردم دور بود.
درباره مرغ بریانی که روزی یک نفر آورد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خانه از نظر مردم دور بود.


آن مرغ را نزد حضرتش برد و هنگامى كه چشم آن حضرت به آن افتاد پروردگار را كه به همه كس نزديك و برگزيننده خوبان است خواند و گفت:.
آن مرغ را نزد حضرتش برد و هنگامی که چشم آن حضرت به آن افتاد پروردگار را که به همه کس نزدیک و برگزیننده خوبان است خواند و گفت:.


محبوبترين آفريدگان را در نظر خودت بر من وارد ساز. خدا هم آنچه خواست به او عطا فرمود.
محبوبترین آفریدگان را در نظر خودت بر من وارد ساز. خدا هم آنچه خواست به او عطا فرمود.


مردى شرافتمند در پشت در ايستاد و در زد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از خادم پرسيد: كيست؟ و خود در پشت در منتظر بود.
مردی شرافتمند در پشت در ایستاد و در زد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خادم پرسید: کیست؟ و خود در پشت در منتظر بود.


كيست؟ گفت: على است. فرمود: او مردى والامقام است و من امروز در انديشه او بودم و از همين رو در خانه نشستم و از ديد خلق پنهان شدم.
کیست؟ گفت: علی است. فرمود: او مردی والامقام است و من امروز در اندیشه او بودم و از همین رو در خانه نشستم و از دید خلق پنهان شدم.


==متن حدیث==
==متن حدیث==
{{جعبه نقل قول | عنوان = حدیث طیر مشوی| نقل‌قول = :{{سخ}}{{حدیث|{{سخ}}« أن النبی ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم ـ کان عنده طائر فقال: اللهم ائتنی بأحب خلقک الیک یأکل معی من هذا الطیر. فجاء ابوبکر فرده ثم جاء عمر فرده ثم جاء علی فأذن له» <ref>نسائی، ج1، ص29ح10؛ مسند ابی یعلی، ج7، 105</ref> }}|تاریخ بایگانی ||رنگ پس‌زمینه= #ecfcf4|پس‌زمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small> | تراز = راست| عرض = 47%| اندازه خط = 15px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = حدیث طیر مشوی| نقل‌قول = :{{سخ}}{{حدیث|{{سخ}}«أن النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم کان عنده طائر فقال: اللهم ائتنی بأحب خلقک الیک یأکل معی من هذا الطیر. فجاء ابوبکر فرده ثم جاء عمر فرده ثم جاء علی فأذن له»<ref>نسائی، ج۱، ص۲۹ح۱۰؛ مسند ابی یعلی، ج۷، ۱۰۵</ref> }}|تاریخ بایگانی||رنگ پس‌زمینه= #ecfcf4|پس‌زمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small>| تراز = راست| عرض = ۴۷%| اندازه خط = ۱۵px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


{{جعبه نقل قول | عنوان = ترجمه| نقل‌قول = :{{سخ}} {{سخ}} «برای پیغمبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا. محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد؛ ولی پیامبر او را نپذیرفت. بعد عمر آمد، او را هم نپذیرفت؛ ولی وقتی علی آمد، اجازه فرمود داخل شود.|تاریخ بایگانی ||رنگ پس‌زمینه= #ecfcf4|پس‌زمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small> | تراز = چپ| عرض = 47%| اندازه خط = 15px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = ترجمه| نقل‌قول = :{{سخ}} {{سخ}} «برای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا. محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد؛ ولی پیامبر او را نپذیرفت. بعد عمر آمد، او را هم نپذیرفت؛ ولی وقتی علی آمد، اجازه فرمود داخل شود.|تاریخ بایگانی||رنگ پس‌زمینه= #ecfcf4|پس‌زمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small>| تراز = چپ| عرض = ۴۷%| اندازه خط = ۱۵px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


==دلالت بر اولویت==
==دلالت بر اولویت==
* [[شیخ مفید]] در دلالت اين روايت بر ولايت حضرت علی(ع) مى‌نويسد:
* [[شیخ مفید]] در دلالت این روایت بر ولایت حضرت علی(ع) می‌نویسد:
::یکی از روایات این سخن رسول خدا(ص) است که شیعه و سنی بر آن اتفاق دارند که فرمود: «خدایا محبوب‌ترین خلقت را پیش من بیاور تا من از این مرغ میل نماید»؛ پس امیرمؤمنان علیه‌السلام آمد و به همراه آن حضرت از آن مرغ نوش جان کرد.


يكي از روايات اين سخن رسول خدا(ص) است كه شيعه و سني بر آن اتفاق دارند كه فرمود: «خدايا محبوب‌ترين خلقت را پيش من بياور تا من از اين مرغ ميل نمايد»؛ پس اميرمؤمنان عليه السلام آمد و به همراه آن حضرت از آن مرغ نوش جان كرد.
و به درستی ثابت شده که محبوب‌ترین مخلوق نزد خداوند، برترین آن‌ها است؛ چرا که محبت خداوند از حق سرچشمه می‌گیرد، نه از هوای نفس و خواهش طبع. وقتی آن حضرت برترین مخلوق خداوند باشد، ثابت می‌شود که او امام است؛ به دلیل فاسد بودن [[تقدیم مفضول بر فاضل]] در [[نبوت]] و [[خلافت عامه]] خداوند بر مردم.<ref>شیخ مفید، ص۳۳</ref>
*[[سیدمرتضی]] در [[الفصول المختاره]] می‌نویسد:
::از سخنان شیخ (مفید) که خداوند عزت او را مستدام بدارد، در مجلس شریف ابوالحسن [[احمد بن القاسم علوی]] محمدی است که از او سؤال شد: چه دلیلی وجود دارد که امیرمؤمنان علی بن أبی طالب از همه اصحاب برتر است؟ پس گفت: دلیل بر این مطلب این گفته رسول خدا(ص) است که فرمود: «خداوندا محبوب‌ترین مخلوقاتت را بیاور تا با من از این مرغ تناول کند» پس امیرمؤمنان علیه‌السلام آمد. به درستی ثابت شده است که محبوبترین خلق در نزد خدا، ثوابش نزد او از همه بیشتر است و کسی که ثوابش از همه بیشتر باشد، بدون شک از همه مخلوقات عملش بیشتر و برتر و عبادتش زیادتر است. و این دلیل است بر فضیلت امیر المؤمنین علیه‌السلام بر تمام مردم به جز پیامبر اکرم(ص).<ref>سید مرتضی، ص۹۶</ref>


و به درستي ثابت شده كه محبوب‌ترين مخلوق نزد خداوند، برترين آن‌ها است؛ چرا كه محبت خداوند از حق سرچشمه مي‌گيرد، نه از هواي نفس و خواهش طبع. وقتي آن حضرت برترين مخلوق خداوند باشد، ثابت مي‌شود كه او امام است؛ به دليل فاسد بودن [[تقديم مفضول بر فاضل]] در [[نبوت]] و [[خلافت عامه]] خداوند بر مردم. <ref>شيخ مفيد، ص33</ref>
* [[مجلسی دوم|مجلسی]] بعد از نقل حدیث طیر می‌گوید:
*[[ سیدمرتضی]] در [[الفصول المختاره]] مى‌نويسد:
::اما دلالت آن بر افضلیت آن حضرت از آن جهت است که دوستی خدای متعال چیزی جز پاداش بسیار و توفیق و هدایتی که نتیجه طاعات بسیار و متصف شدن به صفات حسنه باشد نیست؛ چنان که در جای خود مبرهن است که خداوند از انفعالات وتغیرات منزه است و اتصاف او به حالاتی چون دوستی و دشمنی و امثال آن به اعتبار نتایج حاصله از این حالات است نه خود حالات.


از سخنان شيخ (مفيد) كه خداوند عزت او را مستدام بدارد، در مجلس شريف ابوالحسن [[احمد بن القاسم علوی]] محمدی است كه از او سؤال شد: چه دليلي وجود دارد كه اميرمؤمنان علي بن أبي طالب از همه اصحاب برتر است؟ پس گفت: دليل بر اين مطلب اين گفته رسول خدا(ص) است كه فرمود: «خداوندا محبوب‌ترين مخلوقاتت را بياور تا با من از اين مرغ تناول كند» پس اميرمؤمنان عليه السلام آمد. به درستي ثابت شده است كه محبوب‏ترين خلق در نزد خدا، ثوابش نزد او از همه بيشتر است و كسى كه ثوابش از همه بيشتر باشد، بدون شك از همه مخلوقات عملش بيشتر و برتر و عبادتش زيادتر است. و اين دليل است بر فضيلت امير المؤمنين عليه السلام بر تمام مردم به جز پيامبر اكرم(ص). <ref>سید مرتضی، ص96</ref>
پس روشن شد که دوستی خداوند نتیجه پیروی از رسول خدا(ص)است، و در نتیجه ثابت شد که آن حضرت افضل از همه آفریدگان است. اما رسول خدا(ص)به اجماع امت از این قانون مستثنی است زیرا خود حضرت گوینده این جمله است پس نمی‌تواند خود او را هم شامل شود. پس ظاهر آن است که مراد حضرتش محبوبترین سایر آفریدگان در نزد خدا می‌باشد.


* [[مجلسی دوم|مجلسی]] بعد از نقل حدیث طیر می گوید:
اما این که علی(ع) شایسته‌ترین فرد به جانشینی رسول خدا(ص) است، از آن روست که کسی که از همه [[صحابه]]؛ بلکه از سایر [[پیامبر|انبیاء]] و اوصیا أافضل است عقل روا نمی‌دارد که دیگری بر او مقدم شود.<ref>بحار، ج۳۸، ص۳۵۹</ref>


اما دلالت آن بر افضليت آن حضرت از آن جهت است كه دوستى خداى متعال چيزى جز پاداش بسيار و توفيق و هدايتى كه نتيجه طاعات بسيار و متصف شدن به صفات حسنه باشد نيست؛ چنان كه در جاى خود مبرهن است كه خداوند از انفعالات وتغيرات منزه است و اتصاف او به حالاتى چون دوستى و دشمنى و امثال آن به اعتبار نتايج حاصله از اين حالات است نه خود حالات.
* [[حافظ گنجی]] شافعی، درباره حدیث طیر می‌گوید:
::در این حدیث دلالت واضحی است بر آن که علی علیه‌السلام محبوبترین آفریدگان در نظر خداست، و بهترین دلیل بر این مطلب مستجاب شدن دعای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او است، خداوند فرموده: ادعونی استجب لکم. (مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم) که هم امر به دعا فرموده و هم وعده اجابت داده است. و معلوم است که خداوند خلف وعده نمی‌کند و با رسولانش تخلف از وعده نمی‌نماید و دعای رسول خود را درباره محبوبترین آفریدگان در نظر خود رد نمی‌کند. و از بهترین وسیله‌ها برای تقرب به خدای متعال دوستی او و دوستی کسی است که به خاطر خدا دوستش می‌دارد، چنان که یکی از اهل علم در این معنی برایم سرود:


پس روشن شد كه دوستى خداوند نتيجه پيروى از رسول خدا(ص)است، و در نتيجه ثابت شد كه آن حضرت افضل از همه آفريدگان است. اما رسول خدا(ص)به اجماع امت از اين قانون مستثنى است زيرا خود حضرت گوينده اين جمله است پس نمى تواند خود او را هم شامل شود. پس ظاهر آن است كه مراد حضرتش محبوبترين ساير آفريدگان در نزد خدا مى باشد.
به آن [[پنج تن]] گران قدر از قریش و ششمین آنان که جبرئیل است، پروردگارا ! به دوستی آنان از من بگذر و به حسن ظنی که به کار نیکوی تو دارم.<ref>انگجی، ص۱۵۱</ref>
 
اما اين كه على(ع) شايسته ترين فرد به جانشينى رسول خدا(ص) است، از آن روست كه كسى كه از همه [[صحابه]]؛ بلكه از ساير [[پیامبر|انبياء]] و اوصيا أافضل است عقل روا نمى‌دارد كه ديگرى بر او مقدم شود. <ref>بحار، ج38، ص359</ref>
 
* [[حافظ گنجی]] شافعى، در باره حديث طير مى‌گويد:
 
در اين حديث دلالت واضحى است بر آن كه على عليه السلام محبوبترين آفريدگان در نظر خداست، و بهترين دليل بر اين مطلب مستجاب شدن دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در حق او است، خداوند فرموده: ادعونى استجب لكم. (مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم) كه هم امر به دعا فرموده و هم وعده اجابت داده است. و معلوم است كه خداوند خلف وعده نمى كند و با رسولانش تخلف از وعده نمى نمايد و دعاى رسول خود را درباره محبوبترين آفريدگان در نظر خود رد نمى كند. و از بهترين وسيله ها براى تقرب به خداى متعال دوستى او و دوستى كسى است كه به خاطر خدا دوستش مى دارد، چنان كه يكى از اهل علم در اين معنى برايم سرود:
 
به آن [[پنج تن]] گران قدر از قريش و ششمين آنان كه جبرئيل است، پروردگارا ! به دوستى آنان از من بگذر و به حسن ظنى كه به كار نيكوى تو دارم. <ref>انگجی، ص151</ref>


==در منابع اهل سنت ==
==در منابع اهل سنت ==
حدیث طیر را نه‌ تنها علمای [[شیعه اثنا عشری|شیعه]] [[حدیث متواتر|متواتر]] و [[حدیث قطعی الصدور|قطعی الصدور]] می‌دانند، گروهی از حافظان و محدثین بزرگ [[اهل‌سنت]] نیز صحت و اعتبار آن را تأیید نموده‌اند.<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref> و به چند طریق از صحابه با مضامین نزدیک به هم آن را نقل کرده اند از جمله:
حدیث طیر را نه‌ تنها علمای [[شیعه اثنا عشری|شیعه]] [[حدیث متواتر|متواتر]] و [[حدیث قطعی الصدور|قطعی الصدور]] می‌دانند، گروهی از حافظان و محدثین بزرگ [[اهل‌سنت]] نیز صحت و اعتبار آن را تأیید نموده‌اند.<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref> و به چند طریق از صحابه با مضامین نزدیک به هم آن را نقل کرده‌اند از جمله:
* [[سفینه خادم حضرت محمد(ص)]]<ref>طبراني، المعجم الكبير، ج7، ص82، ح6437،</ref>
* [[سفینه خادم حضرت محمد(ص)]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۸۲، ح۶۴۳۷،</ref>
* سدی کبیر از انس بن مالک:<ref> مسند أبي يعلي، ج7، ص105؛ النسائي، ج1، ص29، ح10</ref>
* سدی کبیر از انس بن مالک:<ref> مسند أبی یعلی، ج۷، ص۱۰۵؛ النسائی، ج۱، ص۲۹، ح۱۰</ref>
* یحیی بن کثیر از انس بن مالک: <ref>طبراني، ، المعجم الأوسط، ج2، ص207</ref>
* یحیی بن کثیر از انس بن مالک:<ref>طبرانی،، المعجم الأوسط، ج۲، ص۲۰۷</ref>
* عثمان بن طویل از انس بن مالک:<ref>بخاری، التاريخ الکیبر، ج6، ص258</ref>
* عثمان بن طویل از انس بن مالک:<ref>بخاری، التاریخ الکیبر، ج۶، ص۲۵۸</ref>
* عبدالله بن انس بن مالک از پدرش: <ref>البداية والنهاية، ج7، ص351ابن حجر عسقلانی ج16، ص108</ref>
* عبدالله بن انس بن مالک از پدرش:<ref>البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۱ابن حجر عسقلانی ج۱۶، ص۱۰۸</ref>
* [[علی بن عبدالله بن عباس]] از پدرش: <ref>ذهبي ، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج3ص232</ref>
* [[علی بن عبدالله بن عباس]] از پدرش:<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳ص۲۳۲</ref>


به گفته ابن کثیر فقط نفر 90 راوی این حدیث را از انس بن مالک نقل کرده اند<ref>ابن كثير،البداية والنهاية، ج7، ص353</ref> وی وقتی نمی تواند سند این روایت را مخدوش کند می گوید:«در يك كلام، در قلب من در صحت اين روايت اشكال است؛ اگر چه طرق بسياری دارد. خدا بهتر مي‌داند.<ref>ابن كثير،البداية والنهاية، ج7، ص354</ref> [[علامه امینی|امینی]] در پاسخ به سخن ابن کثیر قلب وی را مهر زده از سوی خدا می داند وگرنه با وجود این همه ادله انکار آن توسط قلب، بی معناست.<ref>الغدير ، ج3، ص219</ref>
به گفته ابن کثیر فقط نفر ۹۰ راوی این حدیث را از انس بن مالک نقل کرده‌اند<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۳</ref> وی وقتی نمی‌تواند سند این روایت را مخدوش کند می‌گوید:«در یک کلام، در قلب من در صحت این روایت اشکال است؛ اگر چه طرق بسیاری دارد. خدا بهتر می‌داند.<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۴</ref> [[علامه امینی|امینی]] در پاسخ به سخن ابن کثیر قلب وی را مهر زده از سوی خدا می‌داند وگرنه با وجود این همه ادله انکار آن توسط قلب، بی‌معناست.<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۱۹</ref>


به علاوه بعضی مشاهیر شیعه و سنی کتاب‌هایی در شرح الفاظ و اسناد این حدیث تألیف کرده‌اند. نام بعضی از ایشان چنین است:
به علاوه بعضی مشاهیر شیعه و سنی کتاب‌هایی در شرح الفاظ و اسناد این حدیث تألیف کرده‌اند. نام بعضی از ایشان چنین است:
*ابوجعفر جریر طبری مورخ و محدث مشهور (م ۳۱۰ ق) به روایت عبقات؛ <ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص ۲۱۸.</ref>
*ابوجعفر جریر طبری مورخ و محدث مشهور (م ۳۱۰ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref>
* حافظ ابوالعباس عقده کوفی (م ۳۳۲ ق) به روایت عبقات؛ <ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص ۲۱۸.</ref>
* حافظ ابوالعباس عقده کوفی (م ۳۳۲ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref>
* [[حاکم نیشابوری]] شافعی (م ۴۰۳/۴۰۵ ق) مفسر و محدث و مورخ معروف به روایت المستدرک علی الصحیحین، <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۰.</ref> تاریخ بغداد،<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۵، ص ۴۷۳.</ref>و طبقات الشافعیة، <ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۶۴.</ref> تألیف سبکی؛
* [[حاکم نیشابوری]] شافعی (م ۴۰۳/۴۰۵ ق) مفسر و محدث و مورخ معروف به روایت المستدرک علی الصحیحین،<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص۱۳۰.</ref> تاریخ بغداد،<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۵، ص۴۷۳.</ref>و طبقات الشافعیة،<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۳، ص۶۴.</ref> تألیف سبکی؛
* حافظ ابوطاهر حمدان از شاگردان حاکم نیشابوری، به روایت مقدمه فتح الملک العلی؛ <ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref>
* حافظ ابوطاهر حمدان از شاگردان حاکم نیشابوری، به روایت مقدمه فتح الملک العلی؛<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref>
* ذهبی به روایت مقدمه «فتح الملک العلی»؛ <ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref>
* ذهبی به روایت مقدمه «فتح الملک العلی»؛<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref>
* ابوبکر مردویه اصفهانی (م ۴۱۰ ق) محدث و مفسر و مورخ مشهور، به روایت عبقات؛ <ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص ۵.</ref>
* ابوبکر مردویه اصفهانی (م ۴۱۰ ق) محدث و مفسر و مورخ مشهور، به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۵.</ref>
* حافظ ابونعیم اصفهانی (م ۴۳۰ ق) جد علامه مجلسی و مورخ و محدث مشهور به روایت عبقات؛ <ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص ۵.</ref>
* حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] (م ۴۳۰ ق) جد علامه مجلسی و مورخ و محدث مشهور به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۵.</ref>
* و از همه جامع‌تر و مهم‌تر کتاب چهارم از منهج دوم از اثر بزرگ تشیع عبقات الانوار تألیف علامه میرحامد حسین لکهنویی کنتوری نیشابوری است (م ۱۳۰۶ ق) که اختصاصاً درباره این حدیث شریف تألیف شده و اسناد صحت و تواتر آن را از طرق اهل‌سنت با ذکر نام روات و نقد هر حدیث به تفصیل ذکر کرده است.
* و از همه جامع‌تر و مهم‌تر کتاب چهارم از منهج دوم از اثر بزرگ تشیع عبقات الانوار تألیف علامه میرحامد حسین لکهنویی کنتوری نیشابوری است (م ۱۳۰۶ ق) که اختصاصاً درباره این حدیث شریف تألیف شده و اسناد صحت و تواتر آن را از طرق اهل‌سنت با ذکر نام روات و نقد هر حدیث به تفصیل ذکر کرده است.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
==منابع==
==منابع==
* ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علي (852ق)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، تحقيق د. سعد بن ناصر، دار العاصمة، دار الغيث، الطبعةالأولى، السعودية، 1419ق.
* ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی (۸۵۲ق)، المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، تحقیق د. سعد بن ناصر،‌دار العاصمة،‌دار الغیث، الطبعةالأولی، السعودیة، ۱۴۱۹ق.
* ابن كثير،  إسماعيل بن عمر(774قالبداية والنهاية،ناشر مكتبة المعارف، بيروت.
* ابن کثیر، إسماعیل بن عمر(۷۷۴قالبدایة والنهایة،ناشر مکتبة المعارف، بیروت.
* انگنجي الشافعي،محمد بن يوسف(658قكفاية الطالب في مناقب علي بن أبي طالب، تصحيح  محمد هادي اميني، دار احياء تراث اهل البيت(ع)، طهران، الطبعة الثالثة، 1404ق.
* انگنجی الشافعی،محمد بن یوسف(۶۵۸قکفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب، تصحیح محمد هادی امینی،‌دار احیاء تراث اهل البیت(ع)، طهران، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۴ق.
* بخاري،محمد بن إسماعيل(256قالتاريخ الكبير،تحقيق السيد هاشم الندوي، ناشر دار الفكر.
* بخاری،محمد بن إسماعیل(۲۵۶قالتاریخ الکبیر،تحقیق السید هاشم الندوی، ناشر‌دار الفکر.
* تمیمی موصلی، أبو يعلی أحمد بن علی بن المثنی (م307)، مسند أبی يعلی، تحقيق حسين سليم أسد، دار المأمون للتراث دمشق، الطبعة الأولى، 1404ق.
* تمیمی موصلی، أبو یعلی أحمد بن علی بن المثنی (م۳۰۷)، مسند أبی یعلی، تحقیق حسین سلیم أسد،‌دار المأمون للتراث دمشق، الطبعة الأولی، ۱۴۰۴ق.
* ذهبی، شمس الدين محمد بن أحمد(748قميزان الاعتدال، تحقيق شيخ علي محمد معوض و شيخ عادل أحمد عبدالموجود، دار الكتب العلمية،بيروت، الطبعة الأولى، 1995م.
* ذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد(۷۴۸قمیزان الاعتدال، تحقیق شیخ علی محمد معوض و شیخ عادل أحمد عبدالموجود،‌دار الکتب العلمیة،بیروت، الطبعة الأولی، ۱۹۹۵م.
* سید مرتضي علم الهدي، علي بن الحسين(436ق)، الفصول المختارة، تحقيق السيد علي مير شريفي، دار المفيد، بيروت، الطبعةالثانية، 1414ق.
* سید مرتضی علم الهدی، علی بن الحسین(۴۳۶ق)، الفصول المختارة، تحقیق السید علی میر شریفی،‌دار المفید، بیروت، الطبعةالثانیة، ۱۴۱۴ق.
* شيخ مفيد، محمد بن محمد(413ق)، الإفصاح في إمامة أمير المؤمنين عليه السلام، مركز مؤسسة البعثة للطباعة والنشر، قم، الطبعة الأولى، 1412ق.
* شیخ مفید، محمد بن محمد(۴۱۳ق)، الإفصاح فی إمامة أمیر المؤمنین علیه‌السلام، مرکز مؤسسة البعثة للطباعة والنشر، قم، الطبعة الأولی، ۱۴۱۲ق.
* طبرانی، سليمان بن أحمد(360ق)، المعجم الكبير، تحقيق حمدي بن عبدالمجيد السلفي، مكتبة الزهراء، الموصل، الطبعة الثانية، 1404ق.
* طبرانی، سلیمان بن أحمد(۳۶۰ق)، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی بن عبدالمجید السلفی، مکتبة الزهراء، الموصل، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۴ق.
* طبراني،سليمان بن أحمد(360ق)، المعجم الأوسط،تحقيق طارق بن عوض الله ،‏عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني، ناشر دار الحرمين، القاهرة،1415ق.
* طبرانی،سلیمان بن أحمد(۳۶۰ق)، المعجم الأوسط،تحقیق طارق بن عوض الله،عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی، ناشر‌دار الحرمین، القاهرة،۱۴۱۵ق.
* مجلسی، محمد باقر (1111ق)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تحقيق محمد الباقر البهبودي، مؤسسة الوفاء، بيروت، لبنان، الطبعة الثانية ، 1403ق.
* مجلسی، محمد باقر (۱۱۱۱ق)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تحقیق محمد الباقر البهبودی، مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۳ق.
* نسائی، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علی (م303)، خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، تحقيق أحمد ميرين البلوشی، مكتبة المعلا، الكويت الطبعة الأولى، 1406ق.
* نسائی، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعیب بن علی (م۳۰۳)، خصائص امیرمؤمنان علی بن أبی طالب، تحقیق أحمد میرین البلوشی، مکتبة المعلا، الکویت الطبعة الأولی، ۱۴۰۶ق.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۹۵

ویرایش