اعاده معدوم: تفاوت میان نسخهها
←متکلمان امامیه
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
متکلمان شیعه نیز به این موضوع پرداختهاند. در کتاب [[الیاقوت فی علم الکلام]] نوشته [[ابن نوبخت]]، قدیمیترین کتاب اعتقادی [[شیعه]]، فصلی به اعاده معدوم اختصاص داده شده است.<ref>الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۱</ref> | متکلمان شیعه نیز به این موضوع پرداختهاند. در کتاب [[الیاقوت فی علم الکلام]] نوشته [[ابن نوبخت]]، قدیمیترین کتاب اعتقادی [[شیعه]]، فصلی به اعاده معدوم اختصاص داده شده است.<ref>الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۱</ref> | ||
برخی از [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] به ویژه در بین متقدمان، اعاده معدوم را جایز میدانستهاند. از آن جمله میتوان از [[ سدیدالدین حمصی رازی |سدید الدین حمصی]] نام برد. در بین متأخران نیز، [[ محمدباقر مجلسی |علامه مجلسی]] ضمن قول به جواز انعدام موجودات عالم، اعاده را نیز جایز دانسته است. <ref> | برخی از [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] به ویژه در بین متقدمان، اعاده معدوم را جایز میدانستهاند. از آن جمله میتوان از [[ سدیدالدین حمصی رازی |سدید الدین حمصی]] نام برد. در بین متأخران نیز، [[ محمدباقر مجلسی |علامه مجلسی]] ضمن قول به جواز انعدام موجودات عالم، اعاده را نیز جایز دانسته است. <ref>مجلسی،بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ۳۳۱</ref> اما اکثر [[:رده:متکلمان|متکلمان]] [[امامیه]] همچون [[خواجه نصیرالدین طوسی| خواجه نصیر الدین طوسی]] و [[علامه حلی]] به طور صریح و امثال [[شیخ مفید]] ضمن بحث از عدم فنای عالم، اعاده معدوم را ممتنع شمردهاند.<ref>طوسی ـ قواعد العقائد، ۴۶۳؛ حلی ـ شرح یاقوت، ۱۹۲؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۴۵۰</ref> | ||
== دیدگاه فلاسفه == | == دیدگاه فلاسفه == |