معجزات پیامبر(ص): تفاوت میان نسخهها
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
همچنین در برخی منابع اهل سنت نقل شده است که روزی [[صحابه]] قصد داشتند تا نماز عصرشان را با پیامبر(ص) نماز بخوانند، ولی آبی برای [[وضو]] نیافتند. در این هنگام، رسول اکرم(ص) دست خویش را در ظرفی قرار داد، سپس آب از انگشتان او جاری شد و از آن آب، تمام کسانی که در آنجا بودند وضو گرفتند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۵۷.</ref> | همچنین در برخی منابع اهل سنت نقل شده است که روزی [[صحابه]] قصد داشتند تا نماز عصرشان را با پیامبر(ص) نماز بخوانند، ولی آبی برای [[وضو]] نیافتند. در این هنگام، رسول اکرم(ص) دست خویش را در ظرفی قرار داد، سپس آب از انگشتان او جاری شد و از آن آب، تمام کسانی که در آنجا بودند وضو گرفتند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۵۷.</ref> | ||
عالمان مسلمان با توجه به روایات و نقلهای تاریخی، امور دیگری از قبیل غیبگویی، [[مباهله]]، [[معراج]]، [[استجابت دعا]]، شفای بیماران و زندهکردن مردگان را از دیگر معجزهها و کارهای خارق العاده پیامبر(ص) به حساب آوردهاند. | |||
==ارهاصهای پیامبر(ص)== | ==ارهاصهای پیامبر(ص)== | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== |
نسخهٔ ۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۹
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳ توسط کاربر:H.ahmadi برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
معجزات پیامبر(ص) کارهای خارقالعاده پیامبر اسلام(ص) برای اثبات نبوّت خویش به اذن خدا است. بالغ بر هزار معجزه برای پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند که بر دو قسم معنوی و حسی تقسیم میشود.
قرآن مهمترین معجزه پیامبر اسلام است که برخلاف معجزات سایر پیامبران، تا ابد باقی است. ردّ الشمس و شقّ القمر از معجزات حسی حضرت محمد(ص) بود. در برخی از منابع اخلاق و سیره نبوی در زمره معجزات معنوی پیامبر نام برده شده است.
معجزه
در تعریف معجزه گفتهاند کاری خارقالعاده، همراه با ادعای نبوت و تحدی است که دیگران از انجام آن عاجزند.[۱] هدف از این کار خارقالعاده که با عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد، اثبات نبوت است.[۲] عبدالرزاق لاهیجی، متکلم و فیلسوف شیعه، راه معرفت به صدقِ دعوت نبی را در ظهور و ارائه معجزه، منحصر میداند.[۳] برخی دیگر از عالمان، معجزه را تنها یکی از راههای معرفت به صدق مدعیات پیامبران، به شمار آوردهاند.[۴]
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی به کار رفته[۵] که هیچیک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست و این اصطلاح را غالباً متکلمان بهکار بردهاند.[۶] در قرآن برای اشاره بهمعنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بَیِّنه: دلیل روشن»،[۷] «آیه: نشانه روشن»،[۸] «برهان: دلیل واضح»،[۹] «سلطان: دلیل قاطع»[۱۰]، «بصیرت»[۱۱] و «عَجَب: شگفتانگیز»،[۱۲] استفاده شده است.[۱۳]
قرآن کریم معجزه جاودان پیامبر(ص)
مسلمانان قرآن را معجزه جاودان پیامبر اسلام(ص) میدانند.[۱۴] معجزهبودن قرآن به این معناست که آوردن مثل آن و یا حتی یک سوره مثل آن، خارج از توان بشر است؛ چرا که این کتاب کلام خداوندی است که در ذات و صفات و افعالش بیمانند است و کلام او نیز شبیه کلام مخلوقین نیست.[۱۵] شیخ طوسی، در تفسیرش التّبیان، قرآن را از بزرگترین و مشهورترین معجزات پیامبر دانسته است.[۱۶]
همچنین گفتهاند معجزه بودن قرآن به معنای آن است که این کتاب از نظر اموری همچون انسجام در مضمون و اسلوب، قانونگذاری، خبر از غیب، حقایق ثابت و خللناپذیر و بیان اسرار آفرینش، دارای ویژگیهایی فوق بشری است و بشر از آوردن مانند آن ناتوان است.[۱۷] همچنین قرآن برای اثبات اعجاز بیانیاش، در آیات متعددی تحدّی کرده و از منکران خواسته است که اگر قرآن را کلام خدا نمیدانند، مانند آن بیاورند و از آنجا که هیچ کس نتوانسته است مانند آن بیاورد، حقانیت کلام الاهی به اثبات میرسد.[۱۸]
آیا قرآن تنها معجزه پیامبر(ص) است؟
بهنقل از مرتضی مطهری، برخی بر این باورند که قرآن، تنها معجزه پیامبر اسلام(ص) است؛[۱۹] اما بیشتر عالمان بر این نظرند که پیامبر(ص) غیر از قرآن، معجزات دیگری نیز داشته است.[۲۰] آنان معجزات پیامبر(ص) را به دو دسته، معجزه قولی و معجزه فعلی تقسیم کرده و قرآن را معجزه قولی پیامبر(ص) معرفی نمودهاند.[۲۱] عبدالله جوادی آملی معتقد است که پیامبر(ص) با معجزههای فعلیاش، عوام مردم را اقناع میکرد، اما خواص اصحاب وی به همان قرآن که معجزه قولی یا عقلی او بود بسنده میکردند و از او معجزه فعلی طلب نمیکردند.[۲۲]
باقلانی، متکلم اشعری قرن چهارم و پنجم هجری، در کتاب «اعجاز القرآن»، معجزه قرآن را پایه و اساس نبوت پیامبر(ص) میداند و آن را جهانشمول و برای تمام زمانها معرفی میکند.[۲۳] او معجزات دیگر پیامبر(ص) را برای افراد خاص و مرتبط با شرایط و زمان خاصی ذکر کرده است.[۲۴]
ابنکثیر، مفسر و مورخ شافعی قرن هشتم هجری، در کتابی با عنوان «معجزات النبی»، معجزاتی که برای پیامبر(ص) نقل شده را به دو قسم معجزههای معنوی و معجزههای حسی تقسیم نموده است.[۲۵] او قرآن را معجزه معنوی پیامبر معرفی کرده است.[۲۶] ابنکثیر همچنین اخلاق نیکوی پیامبر(ص) را یکی دیگر از معجزههای معنوی پیامبر(ص) و دلیل بر اثبات نبوتش دانسته است.[۲۷]
معجزههای حسی
معجزههای حسی، کارهای خارقالعادهای بوده که خارقالعاده بودن آنها با حواس قابل درک بوده است.[۲۸] برخی از مشهورترین این معجزهها عبارتند از:
شق القمر
یکی از معجزههای پیامبر(ص) است که بنا به نقل، ماه در آسمان را به دو نیمه جدای از هم تبدیل کرد و سپس فرمان داد تا به حال نخستین بازگردد.[۲۹] گفته میشود این معجزه به درخواست مشرکان برای اثبات صدق ادعای نبوت بود.[۳۰] شیخ طوسی وقوع این معجزه را مورد اجماع عالمان مسلمان دانسته است.[۳۱] مفسران بر این باورند که آیات ۱ تا ۳ سوره قمر اشاره به این واقعه دارند.[۳۲]
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان، با استناد به برخی روایات گفته است که این رخداد در شب چهاردهم ذیالحجه، سال پنجم پیش از هجرت اتفاق افتاده است.[۳۳]
رد الشمس
رد الشمس یا برگرداندن خورشید را یکی از معجزههای پیامبر(ص) دانستهاند.[۳۴] بنا به آنچه در منابع روایی شیعه نقل شده است روزی پیامبر(ص)، آفتاب را که غروب کرده بود به اندازه وقت فضیلت نماز عصر، به اذن خداوند به عقب برگرداند تا امام علی(ع) نماز عصرش را در این زمان بخواند.[۳۵]
حرکت درخت به سوی پیامبر(ص)
بنا به آنچه که در خطبه قاصعه از امام علی(ع) ذکر شده است، روزی گروهی از بزرگان قریش نزد پیامبر آمدند و از او خواستند برای اثبات نبوت خویش، از درخت بخواهد که به سمت آنان بیاید. رسول خدا نیز به درخت امر کرد که به اذن خداوند به سمت آنان بیاید. ناگاه، ریشههای درخت از دل خاک بیرون آمد و درخت به سمت وی حرکت کرد. با وجود این معجزه آشکار، آن عده به پیامبر ایمان نیاوردند و او را جادوگر خطاب کردند.[۳۶]
تسبیح گفتن سنگریزهها در دستان پیامبر(ص)
اصل این رخداد که چند سنگریزه در دستان پیامبر(ص) تسبیح گفته و به نبوت وی شهادت دادهاند را یکی از معجزههای او به شمار آوردهاند؛[۳۷] ولی در بیان جزئیات این واقعه، نقلهای مختلفی ذکر کردهاند.[۳۸] بنا به نقلی گروهی از سران حضرموت بر پیامبر(ص) وارد شدند و گفتند: چگونه بدانیم تو فرستاده خدا هستی؟ پیامبر(ص) یک مشت سنگریزه از زمین برداشت و گفت: این سنگریزهها گواهی میدهند که من فرستاده خدا هستم، سپس سنگریزهها در دستان پیامبر(ص) تسبیح خدا گفتند و گواهی دادند که او فرستاده خدا است.[۳۹]
گواهیدادن سوسمار به نبوت پیامبر(ص)
در برخی منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند که روزی پیامبر(ص) در جمع اصحاب نشسته بود، عرب بادیه نشینی نزد آنان آمد و سوسماری را که در آستین خود مخفی کرده بود بیرون آورد و خطاب به پیامبر(ص) گفت: به تو ایمان نمیآورم مگر اینکه این سوسمار به تو ایمان آورد. سپس پیامبر(ص)، سوسمار را به اذن خدا به سخن گفتن در آورد و به پیامبری وی شهادت داد.[۴۰]
جاری شدن آب از بین انگشتان پیامبر(ص)
جاری شدن آب از انگشتان پیامبر(ص) را از دیگر معجزههای وی برشمردهاند.[۴۱] البته در منابع شیعه و اهل سنت رخدادهای مختلفی برای آن نقل کردهاند.[۴۲] در برخی منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است که پیامبر(ص) با اصحابش از سفری بر میگشتند که دچار کمبود آب شدند و تشنگی بر آنان عارض شد. اصحاب نزد پیامبر(ص) آمدند و آب طلب نمودند، سپس پیامبر(ص) دستش را در مشکی که اندکی آب در آن بود گذاشت و از انگشتانش آب جاری شد، بهطوری که همه از آن سیراب شدند.[۴۳]
همچنین در برخی منابع اهل سنت نقل شده است که روزی صحابه قصد داشتند تا نماز عصرشان را با پیامبر(ص) نماز بخوانند، ولی آبی برای وضو نیافتند. در این هنگام، رسول اکرم(ص) دست خویش را در ظرفی قرار داد، سپس آب از انگشتان او جاری شد و از آن آب، تمام کسانی که در آنجا بودند وضو گرفتند.[۴۴]
عالمان مسلمان با توجه به روایات و نقلهای تاریخی، امور دیگری از قبیل غیبگویی، مباهله، معراج، استجابت دعا، شفای بیماران و زندهکردن مردگان را از دیگر معجزهها و کارهای خارق العاده پیامبر(ص) به حساب آوردهاند.
ارهاصهای پیامبر(ص)
کتابشناسی
پانویس
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۶-۱۲۹.
- ↑ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۳-۹۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۹۱؛ خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۴.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «عجز».
- ↑ سبحانی، دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۶۷.
- ↑ سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.
- ↑ سوره غافر، آیه۷۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.
- ↑ سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۰۴.
- ↑ سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۹-۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۹؛ خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۴۳.
- ↑ ابنکثیر، معجزات النبی، المكتبة التوفيقية، ص۷-۸.
- ↑ طوسی، التبیان، دار الاحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳.
- ↑ خوئی، مرزهای اعجاز، ۱۳۸۵ش، ص۸۷ و ۹۵ و ۱۱۳ و ۱۱۷ و ۱۲۵.
- ↑ ابن کثیر، معجزات النبی، المكتبة التوفيقية، ص۷-۸.
- ↑ مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۵-۶۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۴۳؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۲۷.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.
- ↑ باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۸.
- ↑ باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۸.
- ↑ ابنکثیر، معجزات النبی، مکتبة التوفیقیة، ص۷.
- ↑ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۷.
- ↑ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۱۷.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۳.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ج۹، ص۴۴۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۲۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۱۰.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، ج۹، ص۴۴۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۰۹-۳۱۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۳۳۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۶۴.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۳۰.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۲؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)، ص۳۰۱-۳۰۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابنکثیر، معجزات القرآن، المکتبة التوفیقیة، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۲۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷؛ ابنکثیر، معجزات القرآن، المکتبة التوفیقیة، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۲۴.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۸؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۱۶۹.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۴-۸۶؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۵۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۵.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۵۷.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند.
- ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، معجزات النبی، تحقیق ابراهیم امین محمد، قاهرة، المکتبه التوفیقیه، بیتا.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- دیلمی، حسن، ارشادالقلوب، قم، انتشارات رضی، ۱۴۱۲؛
- راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، مشهد، مؤسسه البحوث الاسلامیه، ۱۴۰۹ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، قم، الموتمر العالمی، ۱۴۱۳ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: لجنة من العلماء و المحققین الاحصایین، بیروت، چاپ اوّل، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (تفسیر کبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، تحقیق: سید محمدباقر موحد ابطحی، قم، مؤسسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمة الأطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مسعودی، ابوالحسن، اثبات الوصیه للامام علیبن ابیطالب، قم، انصاریان، ۱۴۲۳ق.
- نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی.