Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۴۰۳]]|کاربر=P.motahari }} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۴۰۳]]|کاربر=P.motahari }} | ||
{{سوگواری محرم}} | {{سوگواری محرم}} | ||
'''نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره، ''' فراخوانی برای پیوستن به | '''نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره، ''' فراخوانی برای پیوستن به امام، پیش از [[واقعه کربلا]] بود. امام در این نامه، [[خلافت]] را حق [[اهلبیت(ع)]] عنوان کرده و سکوت این خاندان در برابر [[غصب خلافت]] را بهمنظور حفظ وحدت مسلمین دانسته است. امام با اشاره به ازمیانرفتن [[سنت|سنت پیامبر اسلام(ص)]] و احیای [[بدعت|بدعتها]]، از بزرگان [[بصره]] خواست تا به او بپیوندند. این نامه توسط [[سلیمان بن رزین]] ارسال شد. | ||
عموم اشراف بصره به نامه [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] پاسخ | عموم اشراف بصره به نامه [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] پاسخ ندادند و اشخاصی چون [[احنف بن قیس|اَحنف بن قیس]]، دعوت امام را رد کردند؛ حتی [[منذر بن جارود|مُنذِر بن جارود]] با اطلاعدادن به [[عبیدالله بن زیاد]] حاکم وقت بصره، زمینه دستگیری و شهادت قاصد امام را فراهم کرد. | ||
در مقابل، [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]] همراه دو تن از پسرانش، برای یاریرساندن به امام حسین(ع)، از بصره گریخت و پس از ملحقشدن به امام، در [[کربلا]] به شهادت رسید. [[یزید بن مسعود نهشلی|یزید بن مسعود نَهشَلی]] نیز پس از جمعکردن قبیلهاش، به امام حسین(ع) نامه نوشت و قول مساعدت داد؛ اما زمانیکه عازم حرکت بود، از شهادت امام مطلع گردید. | |||
==متن نامه== | ==متن نامه== | ||
[[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در زمان اقامت در [[مکه]] ([[سال ۶۰ هجری قمری|سال ۶۰ق]]) نامهای به اهل [[بصره]] نوشت<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴.</ref> و آنان را به یاری خود فراخواند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> گفته شده است هرچند اهل بصره به امام حسین(ع) نامهای ننوشته و او را دعوت نکرده بودند، اما امام به آنها نامه نوشت و آنها را برای احیای [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت نبوی]] فراخواند.<ref>قرشی، حیاه الامام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳.</ref> در این نامه، امام خلافت را حق [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت]] دانسته<ref>قرشی، حیاة الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref> و از تلاش امویان<ref>قرشی، حیاة الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref> برای ازبینبردن سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و احیای [[بدعت|بدعت]]ها<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> سخن گفته است | [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در زمان اقامت در [[مکه]] ([[سال ۶۰ هجری قمری|سال ۶۰ق]]) نامهای به اهل [[بصره]] نوشت<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴.</ref> و آنان را به یاری خود فراخواند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> گفته شده است هرچند اهل بصره به امام حسین(ع) نامهای ننوشته و او را دعوت نکرده بودند، اما امام به آنها نامه نوشت و آنها را برای احیای [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت نبوی]] فراخواند.<ref>قرشی، حیاه الامام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳.</ref> در این نامه، امام خلافت را حق [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت]] دانسته<ref>قرشی، حیاة الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref> و از تلاش امویان<ref>قرشی، حیاة الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref> برای ازبینبردن سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و احیای [[بدعت|بدعت]]ها<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> سخن گفته است | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==واکنشها== | ==واکنشها== | ||
گزارشهای مختلفی از عکسالعملهای سران بصره پس از دریافت نامه گزارش شده است. عموماً به امام حسین(ع) پاسخ مثبت نداده و حتی گاه حاکم بصره را در جریان گذاشتند؛ اما در مقابل عدهای نیز دعوت امام را لبیک گفته و حتی به امام ملحق شدند. | |||
===افشای نامه و دستگیری قاصد=== | ===افشای نامه و دستگیری قاصد=== | ||
به گزارش منابع، عموم اشراف | به گزارش منابع، عموم اشراف بصره، بعد از دریافت نامه [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، آن را مخفی کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷.</ref> اما منذر بن جارود که دخترش همسر [[عبیدالله بن زیاد]] بود، <ref>مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> این نامه را نزد عبیدالله برد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> عبیدالله در آن زمان از جانب [[یزید بن معاویه|یزید]]، استاندار [[بصره]] بود و یزید با توجه به اوضاع کوفه، فرمانداری این شهر را نیز به او واگذار کرده بود.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۷.</ref> بهگفته [[باقر شریف قرشی]] (درگذشت ۱۴۳۳ق) تاریخپژوه، منذر به خاطر نشاندادن فرمانبرداری خود، نامه امام حسین(ع) را تسلیم عبیدالله کرد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> | ||
در منابع دیگر آمده که وی ترسید این نامه توطئهای از جانب عبیدالله<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸.</ref> و برای سنجیدن میزان وفاداری او باشد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۴</ref> ابنزیاد با مشاهده نامه عصبانی و خواستار دستگیری پیک نامه شد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> قاصد امام که در بین شیعیان مخفی شده بود، <ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> توسط منذر<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲.</ref> یا دیگران<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref> دستگیر و نزد عبیدالله برده شد. عبیدالله بن زیاد گردن پیک را زد و جنازه او را به دار آویخت.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> وی بلافاصله در مسجد بزرگ شهر به منبر رفت<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۲</ref> و مردم را از مخالفت خود برحذر داشت و ضمن اعلام آمادگی برای سفر به کوفه، برادرش عثمان را جایگزین خود کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> | |||
===پاسخ منفی=== | ===پاسخ منفی=== | ||
احنف بن قیس از مخاطبان امام حسین(ع) در این نامه، در جواب امام به آیه ۶۰ [[سوره روم]] (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذينَ لا يُوقِنُونَ) استناد کرده و در پاسخی کوتاه نوشت: «پس صبر كن كه وعده خدا حق است، و زنهار تا كسانى كه يقين ندارند، تو را به سبكسرى | احنف بن قیس از مخاطبان امام حسین(ع) در این نامه، در جواب امام به آیه ۶۰ [[سوره روم]] (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذينَ لا يُوقِنُونَ) استناد کرده و در پاسخی کوتاه نوشت: «پس صبر كن كه وعده خدا حق است، و زنهار تا كسانى كه يقين ندارند، تو را به سبكسرى واندارند»<ref>مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲؛ قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> این بهمعنای سرباززدن از یاری امام حسین(ع) و بیمدادن به وی بابت اعتماد به مردم برای شروع قیام تلقی شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۵۷.</ref> | ||
===تلاش برای همراهی امام=== | ===تلاش برای همراهی امام=== | ||
گفته شده برخی از بزرگان بصره همچون [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]] | گفته شده برخی از بزرگان بصره همچون [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]]، بهرغمآنکه عبیدالله بن زیاد دستور داده بود تا راههای عزیمت از بصره به کوفه بسته شود تا کسی موفق به یاری امام نگردد، به همراه دو فرزند خود [[عبدالله بن یزید عبدی|عبدالله]] و [[عبیدالله بن یزید عبدی|عبیدالله]] از بصره گریختند و در مکه به امام ملحق شدند و در [[کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۳-۳۵۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۴.</ref> | ||
[[یزید بن مسعود|یزید بن مسعود | [[یزید بن مسعود|یزید بن مسعود نَهشَلی]] از دیگر بزرگان بصره نیز با دریافت نامه امام حسین(ع)، قبایل [[بنیتمیم]]، بنیحنظله و بنیسعد را جمع کرد و ضمن اطلاعدادن به آنها بابت دعوت امام حسین(ع) و اینکه خود آماده رفتن به یاری امام است، از آنان خواست تا دراینباره نظر دهند. آنها نیز به غیر از بنیسعد که برای جواب، درخواست مهلتی برای مشورت کرد، بلافاصله آمادگی خود را اعلام کردند. یزید بن مسعود نیز به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آمادگی خود و قبیلهاش برای یاری امام خبر داد. امام حسین(ع) با مشاهده این نامه در حق یزید بن مسعود دعا کرد.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸-۴۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲-۱۴۴.</ref> البته برخی گفتهاند که این نامه در [[روز عاشورا|روز دهم محرم]] و بعد شهادت یاران و اهلبیت امام حسین(ع) به دست او رسید.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۷.</ref> یزید بن مسعود هنگامی که مهیای حرکت شد، از [[شهادت]] امام مطلع گردید و از این بابت به شدت اظهار تأسف و بیتابی نمود.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۴۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۴.</ref> | ||
==اهداف امام== | ==اهداف امام== | ||
برخی از نویسندگان بر این باورند که هرچند هیچیک از مخاطبان یادشده در نامه [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، جواب مناسبی به امام ندادند<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و گرایشهای سیاسی آنان در تضاد با [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت]] بود، <ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳.</ref> | برخی از نویسندگان بر این باورند که هرچند هیچیک از مخاطبان یادشده در نامه [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، جواب مناسبی به امام ندادند<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و گرایشهای سیاسی آنان در تضاد با [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت]] بود، <ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳.</ref> امام اهدافی از نگارش نامه به آنها داشته که به شرح زیر است: | ||
*تلاش برای | *تلاش برای حرکتدادن تودهها و عوام از طریق بزرگان و خواص؛ | ||
*[[اتمام حجت]] با اهل بصره و | *[[اتمام حجت]] با اهل بصره و ازبینبردن بهانه عدم آگاهی از [[قیام امام حسین(ع)]]؛ | ||
*جلوگیری از پیوستن بزرگانی که در یاری امام مردد بودند، به صف دشمنان امام حسین(ع)؛ | *جلوگیری از پیوستن بزرگانی که در یاری امام مردد بودند، به صف دشمنان امام حسین(ع)؛ | ||
*اطلاعرسانی در مورد شروع قیام به علاقهمندان اهلبیت در | *اطلاعرسانی در مورد شروع قیام به علاقهمندان اهلبیت در بصره، مانند یزید بن مسعود نهشلی و دیگران.<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |