confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۵۷
ویرایش
جز (اضافه کردن) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
=== رویارویی با ترکها === | === رویارویی با ترکها === | ||
متوکل که با یاری ترکها به قدرت رسیده بود، در ابتدا کارهایی را برای جلب رضایت آنها انجام داد و به آنان در انجام امور سیاسی قدرت داد؛ اما پس از مدتی این روش را کنار گذاشت و سعی کرد قدرت ترکها را محدود کند.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۷.</ref> متوکل عباسی سه فرزندش، محمد، ابوعبدالله و ابراهیم را ولیعهد کرد؛ محمد با لقب [[منتصر عباسی|مُنتَصَر]]، ولیعهد خلیفه عباسی شد، ابوعبدالله با لقب [[معتز عباسی|مُعتَز]]، ولیعهد منتصر و ابراهیم با لقب [[المؤید بالله|مُؤَیّد]]، ولیعهد مُعتز شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۸۷.</ref> حکومت [[آفریقا]] و مغرب به منتصر، [[خراسان بزرگ|خراسان]] و [[ری]] به معتزّ و [[شام]] و [[فلسطین]] به مؤید سپرده شد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۷۶.</ref> محمد سهیل طقّوش، نویسنده کتاب تاریخُ الدولةِ العباسیه این اقدام متوکل را در راستای تضعیف قدرت و نفوذ ترکانی دانسته است که در دوره خلافت معتصم و واثق عباسی، بخشهایی از سرزمینهای تحت [[بنیعباس|حکومت عباسیان]] را در دست داشتند.<ref>طقوش، تاریخ الدولة العباسیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۶۳.</ref> | متوکل که با یاری ترکها به قدرت رسیده بود، در ابتدا کارهایی را برای جلب رضایت آنها انجام داد و به آنان در انجام امور سیاسی قدرت داد؛ اما پس از مدتی این روش را کنار گذاشت و سعی کرد قدرت ترکها را محدود کند.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۷.</ref> متوکل عباسی سه فرزندش، محمد، ابوعبدالله و ابراهیم را ولیعهد کرد؛ محمد با لقب [[منتصر عباسی|مُنتَصَر]]، ولیعهد خلیفه عباسی شد، ابوعبدالله با لقب [[معتز عباسی|مُعتَز]]، ولیعهد منتصر و ابراهیم با لقب [[المؤید بالله|مُؤَیّد]]، ولیعهد مُعتز شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۸۷.</ref> حکومت [[آفریقا]] و [[مراکش|مغرب]] به منتصر، [[خراسان بزرگ|خراسان]] و [[ری]] به معتزّ و [[شام]] و [[فلسطین]] به مؤید سپرده شد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۷۶.</ref> محمد سهیل طقّوش، نویسنده کتاب تاریخُ الدولةِ العباسیه این اقدام متوکل را در راستای تضعیف قدرت و نفوذ ترکانی دانسته است که در دوره خلافت معتصم و واثق عباسی، بخشهایی از سرزمینهای تحت [[بنیعباس|حکومت عباسیان]] را در دست داشتند.<ref>طقوش، تاریخ الدولة العباسیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۶۳.</ref> | ||
طقوش معتقد است ترکها که از تصمیم متوکل برای کم کردن نفوذ آنها باخبر شده بودند، دسیسههای بسیاری انجام دادند، و به همین علت بود که متوکل برای دوری از توطئه آنها تصمیم به انتقال پایتخت گرفت.<ref>طقوش، تاریخ الدولة العباسیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۶۳.</ref> متوکل در [[سال ۲۴۴ هجری قمری|۲۴۴ق]] به [[دمشق]] رفت تا آنجا را پایتخت حکومت خود قرار دهد؛ اما آبوهوا و شرایط زندگی را در آنجا مناسب ندید. ازاینرو پس از دو ماه آنجا را ترک کرد و به [[سامرا]] بازگشت.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۱۰.</ref> بهگفته طقوش، بعد از بازگشت خلیفه به سامرا، دشمنی ترکها و خلیفه به مرحله غیرقابل بازگشت رسید و هریک در صدد حذف رقیب برآمدند.<ref>طقوش، تاریخ الدولة العباسیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۶۳.</ref> | طقوش معتقد است ترکها که از تصمیم متوکل برای کم کردن نفوذ آنها باخبر شده بودند، دسیسههای بسیاری انجام دادند، و به همین علت بود که متوکل برای دوری از توطئه آنها تصمیم به انتقال پایتخت گرفت.<ref>طقوش، تاریخ الدولة العباسیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۶۳.</ref> متوکل در [[سال ۲۴۴ هجری قمری|۲۴۴ق]] به [[دمشق]] رفت تا آنجا را پایتخت حکومت خود قرار دهد؛ اما آبوهوا و شرایط زندگی را در آنجا مناسب ندید. ازاینرو پس از دو ماه آنجا را ترک کرد و به [[سامرا]] بازگشت.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۱۰.</ref> بهگفته طقوش، بعد از بازگشت خلیفه به سامرا، دشمنی ترکها و خلیفه به مرحله غیرقابل بازگشت رسید و هریک در صدد حذف رقیب برآمدند.<ref>طقوش، تاریخ الدولة العباسیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۶۳.</ref> |