پرش به محتوا

المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''المیزان فی تفسیر القرآن''' که بیشتر به '''تفسیر المیزان''' شهرت دارد، از جامع‌ترین و مفصل‌ترین [[فهرست تفسیرهای شیعه|تفاسیر شیعی]] [[قرآن]] به زبان عربی است که در قرن چهاردهم قمری به قلم [[سید محمد حسین طباطبائی]] (درگذشته: [[سال ۱۳۶۰ هجری شمسی|۱۳۶۰ش]]) نگاشته شده است.
'''المیزان فی تفسیر القرآن''' مشهور به '''تفسیر المیزان''' از جامع‌ترین و مفصل‌ترین [[فهرست تفسیرهای شیعه|تفاسیر شیعی]] [[قرآن]] به زبان عربی است که در قرن چهاردهم قمری به قلم [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمد حسین طباطبائی]] (درگذشته: [[سال ۱۳۶۰ هجری شمسی|۱۳۶۰ش]]) نگاشته شده است.


المیزان از [[تفسیر ترتیبی|تفسیرهای ترتیبی]] است و روش تفسیری آن، [[تفسیر قرآن به قرآن]]، یعنی تفسیر آیات به کمک دیگر آیات است. انصاف علمی و دقت و عمق این تفسیر باعث شده است که این تفسیر مورد توجه عالمان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] قرار گیرد و به یکی از معتبرترین منابع فهم و تحقیق [[قرآن]] تبدیل شود. در ظرف مدت کوتاهی، ده‌ها کتاب و صدها مقاله و پایان‌نامه در مورد آن نوشته شده است.
المیزان از [[تفسیر ترتیبی|تفسیرهای ترتیبی]] است و روش تفسیری آن، [[تفسیر قرآن به قرآن]]، یعنی تفسیر آیات به کمک دیگر آیات است. گفته شده انصاف علمی و دقت و عمق این تفسیر باعث شده است که این تفسیر مورد توجه عالمان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] قرار گیرد و به یکی از معتبرترین منابع فهم و تحقیق [[قرآن]] تبدیل شود. ده‌ها کتاب و صدها مقاله و پایان‌نامه درباره این تفسیر نوشته شده است.


از امتیازات مهم این تفسیر بررسی عمیق موضوعات مهمی همچون [[اعجاز قرآن]]، [[شفاعت]] ، [[اخلاق]]، قصص انبیا، [[روح]] و [[نفس]]، [[استجابت دعا]]، [[توحید]]، [[توبه]]، [[رزق]]، [[برکت]]، [[جهاد]]، و [[احباط]] است که به مناسبت آیه مربوط، مورد بررسی دقیق قرار گرفته است.
از امتیازات مهم این تفسیر بررسی عمیق موضوعات مهمی همچون [[اعجاز قرآن]]، [[شفاعت]]، [[اخلاق]]، قصص انبیا، [[روح]] و [[نفس]]، [[استجابت دعا]]، [[توحید]]، [[توبه]]، [[رزق]]، [[برکت]]، [[جهاد]] و [[احباط]] است که به مناسبت آیه مربوط، مورد بررسی دقیق قرار گرفته است.


این تفسیر به زبان‌های فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی، اندونزیایی و اسپانیایی ترجمه و منتشر شده است.
این تفسیر به زبان‌های فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی، اندونزیایی و اسپانیایی ترجمه و منتشر شده است. المیزان از سوی [[سید محمدباقر موسوی همدانی]] با عنوان «ترجمه تفسیر المیزان» به فارسی ترجمه و توسط [[دفتر انتشارات اسلامی]] (وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم|جامعه مدرسین]]) به چاپ رسیده است.
== مؤلف ==
 
==مؤلف==
{{تفسیر}}
{{تفسیر}}
{{اصلی|سید محمد حسین طباطبائی}}
{{اصلی|سید محمد حسین طباطبائی}}
خط ۴۳: خط ۴۴:
وی در [[۲۴ آبان]] سال [[سال ۱۳۶۰ هجری شمسی|۱۳۶۰ش]] مطابق [[۱۸ محرم]]۱۴۰۲ق چشم از جهان فروبست و در [[حرم حضرت معصومه(س)]] در [[قم]] به خاک سپرده شد.<ref> حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.</ref> غیر از ''تفسیر المیزان''، از دیگر آثار وی می‌توان به ''[[اصول فلسفه و روش رئالیسم]]''، ''[[بدایة الحکمة]]''، ''[[نهایة الحکمة]]'' و ''[[شیعه در اسلام (کتاب)|شیعه در اسلام]]'' اشاره کرد.<ref>حسن‌زاده آملی، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، ص۱۸و۱۹.</ref>
وی در [[۲۴ آبان]] سال [[سال ۱۳۶۰ هجری شمسی|۱۳۶۰ش]] مطابق [[۱۸ محرم]]۱۴۰۲ق چشم از جهان فروبست و در [[حرم حضرت معصومه(س)]] در [[قم]] به خاک سپرده شد.<ref> حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.</ref> غیر از ''تفسیر المیزان''، از دیگر آثار وی می‌توان به ''[[اصول فلسفه و روش رئالیسم]]''، ''[[بدایة الحکمة]]''، ''[[نهایة الحکمة]]'' و ''[[شیعه در اسلام (کتاب)|شیعه در اسلام]]'' اشاره کرد.<ref>حسن‌زاده آملی، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، ص۱۸و۱۹.</ref>


== معرفی تفسیر ==
==معرفی تفسیر==
المیزان فی تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، [[تفسیر ترتیبی]] و به روش [[تفسیر قرآن  به قرآن]] و به زبان [[عربی]] است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است.
المیزان فی تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، [[تفسیر ترتیبی]] و به روش [[تفسیر قرآن  به قرآن]] و به زبان [[عربی]] است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است.
   
   
خط ۵۲: خط ۵۳:
مؤلف همچنین معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.</ref>
مؤلف همچنین معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.</ref>


== تاریخ شروع و پایان تفسیر المیزان ==
==تاریخ شروع و پایان تفسیر المیزان==
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] تالیف و نگارش [[تفسیر قرآن]] را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز کرد و در [[۲۳ رمضان]] ۱۳۹۱ق. برابر با [[۲ آبان]] سال [[سال ۱۳۵۰ هجری شمسی|۱۳۵۰ش]] به پایان برد. {{یاد| تمّ الکتاب والحمد لله واتفق الفراغ من تألیفه فی لیلة القدر المبارکة الثالثة والعشرین من لیالی شهر رمضان من شهور سنة اثنتین وتسعین وثلاثمائة بعد الألف من الهجرة والحمد لله علی الدوام، والصلاة علی سیدنا محمد وآله والسلام. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۹۸</ref>}} نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات‌ [[دار الکتب الاسلامیة]] در [[تهران]] (۱۳۷۵ق) و نیز [[مؤسسة الاعلمی]] - [[بیروت]] (۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق) و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسه‌دار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]) بارها منتشر شده است.<ref>https://www.ibna.ir/fa/shortint/261809/ مصاحبه سید محمدعلی ایازی.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] تالیف و نگارش [[تفسیر قرآن]] را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز کرد و در [[۲۳ رمضان]] ۱۳۹۱ق. برابر با [[۲ آبان]] سال [[سال ۱۳۵۰ هجری شمسی|۱۳۵۰ش]] به پایان برد. {{یاد| تمّ الکتاب والحمد لله واتفق الفراغ من تألیفه فی لیلة القدر المبارکة الثالثة والعشرین من لیالی شهر رمضان من شهور سنة اثنتین وتسعین وثلاثمائة بعد الألف من الهجرة والحمد لله علی الدوام، والصلاة علی سیدنا محمد وآله والسلام. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۹۸</ref>}} نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات‌ [[دار الکتب الاسلامیة]] در [[تهران]] (۱۳۷۵ق) و نیز [[مؤسسة الاعلمی]] - [[بیروت]] (۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق) و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسه‌دار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]) بارها منتشر شده است.<ref>https://www.ibna.ir/fa/shortint/261809/ مصاحبه سید محمدعلی ایازی.</ref>


خط ۶۲: خط ۶۳:
==ویژگی‌های تفسیر==
==ویژگی‌های تفسیر==
{{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}}
{{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}}
*'''تفسیر قرآن به قرآن:''' سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی گرچه این روش قبلا نیز وجود داشته است امّا موارد استفاده از آن اندک بوده است. حال اینکه بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۸.</ref> دیدگاه علامه این است که هر چند برای فهم قرآن استفاده از مباحث علمی و فلسفی و مانند آن کار نادرستی نیست ولی بر این باور است که برای فهم حقایق قرآن دو روش وجود دارد یکی اینکه ما در مسئله‌ای که قرآن متعرض آن است، بحثی علمی، یا فلسفی را آغاز کنیم، تا حق مطلب برایمان روشن و ثابت شود، آن وقت بگوئیم: آیه هم همین را می‌گوید، این روش هر چند که مورد پسند بحث‌های علمی و نظری است، ولی قرآن آن را نمی‌پسندد (روح این روش در واقع همان تحمیل کردن چیزی بر قرآن از خارج قرآن است.) روش دوم اینکه برای فهم آن مسئله، و تشخیص مقصود هر آیه، از نظائر آن آیه کمک گرفته و منظور آیه را بدست آوریم، (آنگاه اگر بگوئیم علم هم همین را می‌گوید عیبی ندارد)، و این روشی است که می‌توان آن‌ را تفسیر خواند و خود قرآن آن را می‌پسندد؛ چون قرآن خود را تبیان کل شئ و روشنگر هر چیزی می‌داند، چگونه ممکن است که روشنگر خودش نباشد.<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸.</ref>  
*'''تفسیر قرآن به قرآن:''' سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی گرچه این روش قبلا نیز وجود داشته است امّا موارد استفاده از آن اندک بوده است. حال اینکه بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۸.</ref> دیدگاه علامه این است که هر چند برای فهم قرآن استفاده از مباحث علمی و فلسفی و مانند آن کار نادرستی نیست ولی بر این باور است که برای فهم حقایق قرآن دو روش وجود دارد یکی اینکه ما در مسئله‌ای که قرآن متعرض آن است، بحثی علمی، یا فلسفی را آغاز کنیم، تا حق مطلب برایمان روشن و ثابت شود، آن وقت بگوئیم: آیه هم همین را می‌گوید، این روش هر چند که مورد پسند بحث‌های علمی و نظری است، ولی قرآن آن را نمی‌پسندد (روح این روش در واقع همان تحمیل کردن چیزی بر قرآن از خارج قرآن است.) روش دوم اینکه برای فهم آن مسئله، و تشخیص مقصود هر آیه، از نظائر آن آیه کمک گرفته و منظور آیه را بدست آوریم، (آنگاه اگر بگوئیم علم هم همین را می‌گوید عیبی ندارد)، و این روشی است که می‌توان آن‌ را تفسیر خواند و خود قرآن آن را می‌پسندد؛ چون قرآن خود را تبیان کل شئ و روشنگر هر چیزی می‌داند، چگونه ممکن است که روشنگر خودش نباشد.<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸.</ref>


*'''ترجیح یکی از اقوال در مورد آیه:''' یکی از امتیازات المیزان بر تفاسیر پیش از خود این دانسته شده که معمولا تفاسیر قبلی اگر آیه‌ای احتمال چند معنا را داشت مفسر احتمالات را نقل می‌کرد بدون اینکه ترجیحی بین آنها بدهد اما امتیاز ''المیزان'' این است که یکی از آن چند معنا را با کمک آیات دیگر یا قرائن موجود در خود آیه ترجیح داده و مقصود را روشن می‌نماید.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰.</ref>
*'''ترجیح یکی از اقوال در مورد آیه:''' یکی از امتیازات المیزان بر تفاسیر پیش از خود این دانسته شده که معمولا تفاسیر قبلی اگر آیه‌ای احتمال چند معنا را داشت مفسر احتمالات را نقل می‌کرد بدون اینکه ترجیحی بین آنها بدهد اما امتیاز ''المیزان'' این است که یکی از آن چند معنا را با کمک آیات دیگر یا قرائن موجود در خود آیه ترجیح داده و مقصود را روشن می‌نماید.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰.</ref>
خط ۷۰: خط ۷۱:
*'''پرداختن به غرض سوره ها:''' به نظر علامه طباطبائی هر سوره برای بیان معنای خاصی چینش یافته است و غرض واحدی دارد که بدون بیان آن سوره تمام نمی‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۶.</ref> به همین خاطر او در ابتدای هر یک از سوره‌ها به بیان غرض و هدف آن سوره می‌پردازد.
*'''پرداختن به غرض سوره ها:''' به نظر علامه طباطبائی هر سوره برای بیان معنای خاصی چینش یافته است و غرض واحدی دارد که بدون بیان آن سوره تمام نمی‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۶.</ref> به همین خاطر او در ابتدای هر یک از سوره‌ها به بیان غرض و هدف آن سوره می‌پردازد.


* '''پرداختن به مباحث اجتماعی و علمی روز:''' برخی توجه علامه طباطبائی در تفسیر خود به شبهات و اشکالات مطرح شده در دوران اخیر و تلاش برای انطباق دین با تحولات زمان را از امتیازات این تفسیر دانسته‌اند<ref>ایازی، «اندیشه‌های اجتماعی در تفسیر المیزان»، ص۷۸ - ۸۱.</ref>
*'''پرداختن به مباحث اجتماعی و علمی روز:''' برخی توجه علامه طباطبائی در تفسیر خود به شبهات و اشکالات مطرح شده در دوران اخیر و تلاش برای انطباق دین با تحولات زمان را از امتیازات این تفسیر دانسته‌اند<ref>ایازی، «اندیشه‌های اجتماعی در تفسیر المیزان»، ص۷۸ - ۸۱.</ref>


*'''مقدم داشتن قرآن بر روایات:''' علامه طباطبائی در تفسیر خود با پیش فرض مقدم بودن قرآن بر روایات، هرگاه سیاق آیات را مخالف مضمون روایت‌ها تشخیص داده، از پذیرش آن روایات اجتناب نموده است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸و۱۹۹.</ref>
*'''مقدم داشتن قرآن بر روایات:''' علامه طباطبائی در تفسیر خود با پیش فرض مقدم بودن قرآن بر روایات، هرگاه سیاق آیات را مخالف مضمون روایت‌ها تشخیص داده، از پذیرش آن روایات اجتناب نموده است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸و۱۹۹.</ref>
خط ۷۶: خط ۷۷:
==نگاهی به محتوا==
==نگاهی به محتوا==
محور‌های کلی مباحث در تفسیر المیزان براساس تصریح علامه طباطبایی عبارتند از:
محور‌های کلی مباحث در تفسیر المیزان براساس تصریح علامه طباطبایی عبارتند از:
#معارف مربوط به [[اسما و صفات|اسماء الهی]].  
#معارف مربوط به [[اسما و صفات|اسماء الهی]].
#معارف مربوط به افعال الهی.  
#معارف مربوط به افعال الهی.
#معارف مربوط به واسطه‌ها میان خداوند و بندگان مانند: [[لوح محفوظ|لوح]]، قلم و [[عرش]].
#معارف مربوط به واسطه‌ها میان خداوند و بندگان مانند: [[لوح محفوظ|لوح]]، قلم و [[عرش]].
#معارف مربوط به انسان قبل از دنیا.  
#معارف مربوط به انسان قبل از دنیا.
#معارف مربوط به انسان در دنیا.
#معارف مربوط به انسان در دنیا.
#معارف مربوط به انسان بعد از دنیا.  
#معارف مربوط به انسان بعد از دنیا.
#معارف مربوط به [[اخلاق]] انسانی.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۳-۱۴.</ref>
#معارف مربوط به [[اخلاق]] انسانی.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۳-۱۴.</ref>
*شروع المیزان با مقدمه‌ای است درباره معنای تفسیر و طبقات مفسران و شروعش از عصر نزول قرآن و زمان صحابه و تداومش درعصر تابعین و ورود [[محدث|محدثان]]، [[متکلم|متکلمان]]، فلاسفه، متصوفه و دانشمندان مسلمان علوم طبیعی و تجربی به عرصه تفسیر قرآن  و یادآوری این نکته که تفسیر قرآن به قرآن روش [[اهل‌بیت(ع)|اهلبیت]] به عنوان معلمان قرآن و هدایت کنندگان به آن است. <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۱،صص۴-۱۴.</ref>
*شروع المیزان با مقدمه‌ای است درباره معنای تفسیر و طبقات مفسران و شروعش از عصر نزول قرآن و زمان صحابه و تداومش درعصر تابعین و ورود [[محدث|محدثان]]، [[متکلم|متکلمان]]، فلاسفه، متصوفه و دانشمندان مسلمان علوم طبیعی و تجربی به عرصه تفسیر قرآن  و یادآوری این نکته که تفسیر قرآن به قرآن روش [[اهل‌بیت(ع)|اهلبیت]] به عنوان معلمان قرآن و هدایت کنندگان به آن است. <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۱،صص۴-۱۴.</ref>
خط ۸۷: خط ۸۸:
*آخرین مطلب المیزان به مناسبت  کلمه [[خناس]] در سوره ناس روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] به نقل از [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی صدوق]] است که چون [[آیه ۱۳۵ سوره آل عمران]] : وَالَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ. نازل شد ابلیس در مکّه بالای کوه  ثور رفت و به فریاد بلند جنیان تحت امر خودش را فراخواند و چون به گردش آمدند گفتند: «ای سیّد ما! برای چه ما را فراخواندی؟ گفت: «این آیه نازل شده چه کسی در برابر آن قیام می‌کند»؟ یکی گفت: «من به چنین وسیله»؟ گفت: «تو اهلش نیستی». دیگری چنان و چنین گفت، گفت: «تو هم اهلش نیستی». وسواس خنّاس گفت: «من اهل آنم». گفت: «به چه وسیله»؟ گفت: «به آن‌ها وعده دهم و آرزومندشان کنم تا گناه کنند و چون در [[گناه]] افتادند طلب آمرزش و [[استغفار]] را از یادشان ببرم». گفت: «تو اهل آنی و او را تا [[قیامت]] بر این وظیفه گمارد.» <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۲۰، ص۳۹۸.</ref>
*آخرین مطلب المیزان به مناسبت  کلمه [[خناس]] در سوره ناس روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] به نقل از [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی صدوق]] است که چون [[آیه ۱۳۵ سوره آل عمران]] : وَالَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ. نازل شد ابلیس در مکّه بالای کوه  ثور رفت و به فریاد بلند جنیان تحت امر خودش را فراخواند و چون به گردش آمدند گفتند: «ای سیّد ما! برای چه ما را فراخواندی؟ گفت: «این آیه نازل شده چه کسی در برابر آن قیام می‌کند»؟ یکی گفت: «من به چنین وسیله»؟ گفت: «تو اهلش نیستی». دیگری چنان و چنین گفت، گفت: «تو هم اهلش نیستی». وسواس خنّاس گفت: «من اهل آنم». گفت: «به چه وسیله»؟ گفت: «به آن‌ها وعده دهم و آرزومندشان کنم تا گناه کنند و چون در [[گناه]] افتادند طلب آمرزش و [[استغفار]] را از یادشان ببرم». گفت: «تو اهل آنی و او را تا [[قیامت]] بر این وظیفه گمارد.» <ref>طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۲۰، ص۳۹۸.</ref>


== منابع المیزان ==
==منابع المیزان==
طباطبایی در تفسیرش به مصادر بسیاری در زمینه [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[حدیث]] و تاریخ و جز آن توجه داشته است که صرفا از کتب و آثار شیعه نبوده و از امهات متون اهل سنت نیز برخوردار بوده است و این امر نمایانگر یکی از جوانب‏ روشمندی و نگرش اعتدالی اوست که می‌‏کوشد در هر بحثی ژرفکاوی کند و از آرای صاحبنظران غافل‏ نباشد. همچنین آشکار می‏‌گردد که در برابر منقولات‏ روحیه تسلیم محض ندارد بلکه بعضی را می‏‌پذیرد و بعضی‏ را رد می‏‌کند و با آنها ارزیابانه و نقادانه برخورد می‏‌نماید.<ref>الاوسی، «درباره المیزان»، ص۱۰. </ref>
طباطبایی در تفسیرش به مصادر بسیاری در زمینه [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[حدیث]] و تاریخ و جز آن توجه داشته است که صرفا از کتب و آثار شیعه نبوده و از امهات متون اهل سنت نیز برخوردار بوده است و این امر نمایانگر یکی از جوانب‏ روشمندی و نگرش اعتدالی اوست که می‌‏کوشد در هر بحثی ژرفکاوی کند و از آرای صاحبنظران غافل‏ نباشد. همچنین آشکار می‏‌گردد که در برابر منقولات‏ روحیه تسلیم محض ندارد بلکه بعضی را می‏‌پذیرد و بعضی‏ را رد می‏‌کند و با آنها ارزیابانه و نقادانه برخورد می‏‌نماید.<ref>الاوسی، «درباره المیزان»، ص۱۰. </ref>


خط ۹۵: خط ۹۶:
ناشران مختلفی تفسیر‌ المیزان را چاپ کرده‌اند، از جمله:
ناشران مختلفی تفسیر‌ المیزان را چاپ کرده‌اند، از جمله:
*تهران، [[دار الکتب الاسلامیة]]: این چاپ در سال‌ ۱۳۷۵ق آغاز و در ۲۰ مجلد‌ منتشر‌ شد.
*تهران، [[دار الکتب الاسلامیة]]: این چاپ در سال‌ ۱۳۷۵ق آغاز و در ۲۰ مجلد‌ منتشر‌ شد.
*بیروت، [[مؤسسة الاعلمی للمطبوعات]]: این انتشارات دوبار المیزان را به چاپ رسانده است. چاپ اول در ۲۰ جلد و چاپ دوم آن با کمی پاورقی و اضافه دو جلد فهارس.  
*بیروت، [[مؤسسة الاعلمی للمطبوعات]]: این انتشارات دوبار المیزان را به چاپ رسانده است. چاپ اول در ۲۰ جلد و چاپ دوم آن با کمی پاورقی و اضافه دو جلد فهارس.
*قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان: افست از چاپ اول بیروت
*قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان: افست از چاپ اول بیروت
*قم، دفتر‌ نشر‌ اسلامی وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]: افست از چاپ اول بیروت<ref>هاشم‌زاده، «کتاب‌شناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.</ref>
*قم، دفتر‌ نشر‌ اسلامی وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]: افست از چاپ اول بیروت<ref>هاشم‌زاده، «کتاب‌شناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.</ref>


== ترجمه‌ها ==
==ترجمه‌ها==
این تفسیر تاکنون به زبان‌های گوناگونی از جمله فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی، اسپانیولی و اندونزیایی ترجمه شده است.<ref>هاشم‌زاده، «کتاب‌شناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.</ref>
این تفسیر تاکنون به زبان‌های گوناگونی از جمله فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی، اسپانیولی و اندونزیایی ترجمه شده است.<ref>هاشم‌زاده، «کتاب‌شناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.</ref>


خط ۱۱۵: خط ۱۱۶:


==نظرات در مورد المیزان==
==نظرات در مورد المیزان==
* [[شهید مطهری]]: من می‌توانم ادعا کنم که این تفسیر از جنبه‌های خاصی، بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنّی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲۵، ص۴۲۹</ref>
*[[شهید مطهری]]: من می‌توانم ادعا کنم که این تفسیر از جنبه‌های خاصی، بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنّی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲۵، ص۴۲۹</ref>


* [[حسن‌زاده آملی]]:این تفسیر شهر حکمت و مدینه فاضله‌ای است که در آن از بهترین و بلندترین مباحث انسانی و شعب دینی از عقلی و نقلی بحث شده است.
*[[حسن‌زاده آملی]]:این تفسیر شهر حکمت و مدینه فاضله‌ای است که در آن از بهترین و بلندترین مباحث انسانی و شعب دینی از عقلی و نقلی بحث شده است.


* [[جوادی آملی]]: همانطوری که [[قرآن]] مخزن همه علوم است تفسیر استاد علامه نیز مخزن آراء و افکار و علومی است که این حکیم الهی از آن بهره‌مند شده و به دیگران رسانیده است.
*[[جوادی آملی]]: همانطوری که [[قرآن]] مخزن همه علوم است تفسیر استاد علامه نیز مخزن آراء و افکار و علومی است که این حکیم الهی از آن بهره‌مند شده و به دیگران رسانیده است.


* [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]]: در این اثر بین معانی ظاهری و باطنی و عقل و نقل جمع شده و هر یک خط خود را ایفا می‌کنند. این تفسیر به قدری جالب است که می‌توان آن را به عنوان سند عقاید [[شیعه]] به دنیا معرفی کرد. تفسیر مزبور در نشان دادن نکات دقیق و حسّاس و نیز در جامعیت منحصر به فرد است.
*[[سید محمدحسین حسینی تهرانی]]: در این اثر بین معانی ظاهری و باطنی و عقل و نقل جمع شده و هر یک خط خود را ایفا می‌کنند. این تفسیر به قدری جالب است که می‌توان آن را به عنوان سند عقاید [[شیعه]] به دنیا معرفی کرد. تفسیر مزبور در نشان دادن نکات دقیق و حسّاس و نیز در جامعیت منحصر به فرد است.


* [[جعفر سبحانی]]: علامه را باید از بنیان گذاران سبکی خاص در تفسیر دانست که نمونه‌های آن صرفاً در اخبار خاندان رسالت است و آن رفع ابهام هر آیه توسط آیه‌ای دیگر است.
*[[جعفر سبحانی]]: علامه را باید از بنیان گذاران سبکی خاص در تفسیر دانست که نمونه‌های آن صرفاً در اخبار خاندان رسالت است و آن رفع ابهام هر آیه توسط آیه‌ای دیگر است.


* [[ناصر مکارم شیرازی]]: اثری است بر اساس روش عالی تفسیر قرآن به قرآن و حقاً متضمّن یک سلسله حقایق است که تا کنون بر ما مخفی بوده است.
*[[ناصر مکارم شیرازی]]: اثری است بر اساس روش عالی تفسیر قرآن به قرآن و حقاً متضمّن یک سلسله حقایق است که تا کنون بر ما مخفی بوده است.


* [[محمدهادی معرفت]]: این تفسیر گنجینه‌ای از اندیشه اسلامی است. نوآوری‌های قابل توجهی در آن مشاهده می‌شود... علامه در این اثر تحقیقات عمیق و عالی مطرح نموده که می‌تواند در اندیشه‌های علمی، [[فلسفی]] و اسلامی تحوّل به وجود آورد بنابراین بحث و پژوهش پیرامون آن از ضروریات [[حوزه‌های علمیه]] [[شیعه]] است.
*[[محمدهادی معرفت]]: این تفسیر گنجینه‌ای از اندیشه اسلامی است. نوآوری‌های قابل توجهی در آن مشاهده می‌شود... علامه در این اثر تحقیقات عمیق و عالی مطرح نموده که می‌تواند در اندیشه‌های علمی، [[فلسفی]] و اسلامی تحوّل به وجود آورد بنابراین بحث و پژوهش پیرامون آن از ضروریات [[حوزه‌های علمیه]] [[شیعه]] است.


* [[محمدی گیلانی]]: تفسیر المیزان فوق‌العاده است مؤلّفش برای توضیح و تفسیر [[قرآن]] کریم از قواعد عقلی استفاده نکرد بلکه بحث‌های فلسفی و روایی را بهانه‌ای قرار داد تا بدین وسیله حقانیت این علوم را از طریق قرآن و زبان [[اهل بیت(ع)]] به اثبات برساند.<ref>«جوانه‌های جاوید (بررسی‌هایی درباره سبک‌های تفسیری علامه طباطبائی و شناخت‌نامه المیزان)»، ص۲۰و۲۱.</ref>
*[[محمدی گیلانی]]: تفسیر المیزان فوق‌العاده است مؤلّفش برای توضیح و تفسیر [[قرآن]] کریم از قواعد عقلی استفاده نکرد بلکه بحث‌های فلسفی و روایی را بهانه‌ای قرار داد تا بدین وسیله حقانیت این علوم را از طریق قرآن و زبان [[اهل بیت(ع)]] به اثبات برساند.<ref>«جوانه‌های جاوید (بررسی‌هایی درباره سبک‌های تفسیری علامه طباطبائی و شناخت‌نامه المیزان)»، ص۲۰و۲۱.</ref>


==کتاب‌های مرتبط با المیزان==
==کتاب‌های مرتبط با المیزان==
خط ۱۴۸: خط ۱۴۹:
*خلاصه دیگری نیز توسط آقای الیاس کلانتری به نام ''مختصر المیزان فی تفسیر القرآن'' به زبان عربی در ۶ جلد تهیه و توسط انتشارات اسوه در سال ۱۴۲۱ق به چاپ رسیده است.<ref>هاشم‌زاده، «کتاب‌شناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۵.</ref>
*خلاصه دیگری نیز توسط آقای الیاس کلانتری به نام ''مختصر المیزان فی تفسیر القرآن'' به زبان عربی در ۶ جلد تهیه و توسط انتشارات اسوه در سال ۱۴۲۱ق به چاپ رسیده است.<ref>هاشم‌زاده، «کتاب‌شناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۵.</ref>


* تفسیر طهور (تفسیری پارسی و روان از قرآن کریم) موسسه فرهنگی جام طهور{{یاد| http://tahoor.com/fa/Home/Page/1}} برای آشنایی با معارف قرآن تفسیر ی فارسی، روان، مستند و متقن را بر اساس تفسیر المیزان تهیه کرده که ۶ جلد آن روانه بازار نشر شده است.<ref>تفسیر طهور، نشرجام طهور، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.</ref>
*تفسیر طهور (تفسیری پارسی و روان از قرآن کریم) موسسه فرهنگی جام طهور{{یاد| http://tahoor.com/fa/Home/Page/1}} برای آشنایی با معارف قرآن تفسیر ی فارسی، روان، مستند و متقن را بر اساس تفسیر المیزان تهیه کرده که ۶ جلد آن روانه بازار نشر شده است.<ref>تفسیر طهور، نشرجام طهور، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.</ref>


=== با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ ===
===با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ===
«با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ»، کتابی دو جلدی است که توسط مرادعلی شمس گردآوری شده است. او سؤالاتی مطرح کرده و پاسخ آنها را از تفسیر المیزان ذکر می‌کند. این سؤالات در زمینه‌های علوم قرآنی و حدیثی، مباحث علمی، فلسفی، اخلاقی، تاریخی و اجتماعی، اعتقادی و فقهی است. این اثر توسط انتشارات اسوه منتشر شده است.
«با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ»، کتابی دو جلدی است که توسط مرادعلی شمس گردآوری شده است. او سؤالاتی مطرح کرده و پاسخ آنها را از تفسیر المیزان ذکر می‌کند. این سؤالات در زمینه‌های علوم قرآنی و حدیثی، مباحث علمی، فلسفی، اخلاقی، تاریخی و اجتماعی، اعتقادی و فقهی است. این اثر توسط انتشارات اسوه منتشر شده است.


=== کتاب ''الطباطبایی و منهجه فی تفسیره المیزان''===
===کتاب ''الطباطبایی و منهجه فی تفسیره المیزان''===
این کتاب نوشتۀ علی رمضان أوسی به زبان عربی تألیف و توسط آقای حسین میرجلیلی به فارسی ترجمه شد و با نام '' روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان '' توسط چاپ بین الملل در یک جلد منتشر شده است. در این کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای روش علامه در تفسیر و ویژگیهای ''المیزان'' به صورت مفصل توضیح داده شده است.
این کتاب نوشتۀ علی رمضان أوسی به زبان عربی تألیف و توسط آقای حسین میرجلیلی به فارسی ترجمه شد و با نام '' روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان '' توسط چاپ بین الملل در یک جلد منتشر شده است. در این کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای روش علامه در تفسیر و ویژگیهای ''المیزان'' به صورت مفصل توضیح داده شده است.


خط ۱۵۹: خط ۱۶۰:
کتاب «منابع المیزان» گردآوری منابعی است که علامه طباطبایی از آنها برای تألیف المیزان استفاده کرده است.{{مدرک}}
کتاب «منابع المیزان» گردآوری منابعی است که علامه طباطبایی از آنها برای تألیف المیزان استفاده کرده است.{{مدرک}}


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
* استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
خط ۱۸۹: خط ۱۹۰:
{{پایان}}
{{پایان}}


== پیوند به بیرون ==
==پیوند به بیرون==
* متن تفسیر المیزان: [http://www.aviny.com/quran/almizan/fehrest.aspx سایت شهید آوینی]
*متن تفسیر المیزان: [http://www.aviny.com/quran/almizan/fehrest.aspx سایت شهید آوینی]
* [http://www.tebyan.net/download/تفسیر_کامل_المیزان_نسخه_۲.۳۵۶۴.html دریافت کتاب برای گوشی همراه با پسوند jar] منبع: [http://www.tebyan.net/ سایت تبیان]
*[http://www.tebyan.net/download/تفسیر_کامل_المیزان_نسخه_۲.۳۵۶۴.html دریافت کتاب برای گوشی همراه با پسوند jar] منبع: [http://www.tebyan.net/ سایت تبیان]


{{تفسیرهای شیعه}}
{{تفسیرهای شیعه}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۲۶

ویرایش