آیه ولایت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =علامه طباطبایی:|«اگر اینهمه روایت درباره شأن نزول این آیه، نادیده گرفته شود، باید به طور کلی از [[تفسیر قرآن]] چشم پوشید؛ چراکه وقتی به اینهمه روایت اطمینان نکنیم، چگونه میتوانیم به یک یا دو روایتی که در تفسیر دیگر آیات قرآن نقل شده، اطمینان نماییم؟»| منبع=طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} جلال الدین سیوطی پس از نقل چندین سند از روایاتی که ثابت میکند این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده، از قاعده رجالی «یقوی بعضها بعضا» استفاده میکند و میگوید که "این شواهد همدیگر را تقویت میکند» و میپذیرد که این آیه در باره علی بن أبی طالب نازل شده است.<ref>سیوطی، لباب النقول، دار إحیاء العلوم، ج۱، ص۹۳.</ref> | {{جعبه نقل قول| عنوان =علامه طباطبایی:|«اگر اینهمه روایت درباره شأن نزول این آیه، نادیده گرفته شود، باید به طور کلی از [[تفسیر قرآن]] چشم پوشید؛ چراکه وقتی به اینهمه روایت اطمینان نکنیم، چگونه میتوانیم به یک یا دو روایتی که در تفسیر دیگر آیات قرآن نقل شده، اطمینان نماییم؟»| منبع=طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} جلال الدین سیوطی پس از نقل چندین سند از روایاتی که ثابت میکند این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده، از قاعده رجالی «یقوی بعضها بعضا» استفاده میکند و میگوید که "این شواهد همدیگر را تقویت میکند» و میپذیرد که این آیه در باره علی بن أبی طالب نازل شده است.<ref>سیوطی، لباب النقول، دار إحیاء العلوم، ج۱، ص۹۳.</ref> | ||
روایت شأن نزولِ آیه ولایت را از امام علی بن أبیطالب(ع)<ref>حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحديث، ۱۳۹۷ق، ج۱، ص۱۰۲</ref> و نیز از [[صحابه|صحابهای]] چون [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]]،<ref> بلاذري، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۵۰؛ فخر رازی، التفسير الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳.</ref> [[عمار یاسر|عمار]]،<ref> طبرانی، المعجم الاوسط، دار الحرمین، ج۶، ص۲۱۸.</ref>[[ابوذر غفاری|ابوذر]]،<ref>فخر رازی، التفسير الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳.</ref> عبدالله بن سلام،<ref>طبری، الرياض النضرة في مناقب العشرة، دار الكتب العلمية، ج۳، ص۲۰۸.</ref>جابر بن عبدالله | روایت شأن نزولِ آیه ولایت را از امام علی بن أبیطالب(ع)<ref>حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحديث، ۱۳۹۷ق، ج۱، ص۱۰۲</ref> و نیز از [[صحابه|صحابهای]] چون [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]]،<ref> بلاذري، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۵۰؛ فخر رازی، التفسير الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳.</ref> [[عمار یاسر|عمار]]،<ref> طبرانی، المعجم الاوسط، دار الحرمین، ج۶، ص۲۱۸.</ref>[[ابوذر غفاری|ابوذر]]،<ref>فخر رازی، التفسير الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳.</ref> عبدالله بن سلام،<ref>طبری، الرياض النضرة في مناقب العشرة، دار الكتب العلمية، ج۳، ص۲۰۸.</ref>[[جابر بن عبدالله انصاری]]، <ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۴۳.</ref> [[مقداد بن أسود]]، <ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۱۰.</ref> اَنَس بن مالک،<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۵.</ref> ابورافع مدنی<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، بیتا، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱، ح۹۵۵۹.</ref> و گروهی از تابعین از جمله: عتبه بن حکیم،<ref>طبری، جامع البيان في تأويل القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۴۲۶؛ ابن أبیحاتم، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۱۶۲.</ref> مجاهد بن جبر،<ref>طبری، جامع البيان في تأويل القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۴۲۶.</ref> سلمه بن کهیل،<ref>ابن أبیحاتم، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۱۶۲.</ref> محمد حنفیه، <ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۸.</ref> عطاء بن سائب، <ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۸.</ref> عبدالعزیز بن جریج، <ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۸.</ref> نقل کردهاند. به گفته شهاب الدین آلوسی از مفسران اهلسنت، از دیدگاه معظم محدثان سنی این آیه در شأن حضرت علی(ع) را نازل شده است.<ref>آلوسی، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۵۲.</ref> با این حال [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]]،<ref>ابنتیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۹-۷.</ref> [[ابنکثیر]]<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، دار الکتب العلمیة، ج۳، ص۱۲۵-۱۲۷.</ref> و [[فخر رازی]]<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳-۳۸۵.</ref> حدیث مربوط به این آیه را ضعیف شمردهاند. همچنین در برخی تفاسیر اهلسنت، درباره اینکه آیه در شأن چهکسی نازل شده است، چهار نظر مطرح شده است: امام علی(ع)، [[عبادة بن صامت|عبادة بن صامِت]]، [[ابوبکر بن ابیقحافه]] و تمام [[مسلمان|مسلمانان]].<ref>ابنجوزی، زاد المسیر، دارالکتاب العربی، ج۱، ص۵۶۱.</ref> | ||
[[ابن شعبه حرانی|ابنشُعبه حَرّانی]] در کتاب [[تحف العقول (کتاب)|تُحَفُالعقول]] احادیث شأن نزولِ آیهٔ ولایت را [[حدیث صحیح|احادیث صحیح]] و جزو روایاتی دانسته که علما بر آنها [[اجماع]] دارند.<ref>ابنشعبه حرانی، تحفالعقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۵۹.</ref> از نظر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، روایات شأن نزولِ این آیه موافق [[قرآن]] است.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۰.</ref> به گفته وی، بزرگان تفسیر و حدیث این احادیث را نقل کرده و با آنها مخالفت نکردهاند و برخی همچون [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] که مخالفت کردهاند، دشمنی را به نهایت رساندهاند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۵.</ref> | [[ابن شعبه حرانی|ابنشُعبه حَرّانی]] در کتاب [[تحف العقول (کتاب)|تُحَفُالعقول]] احادیث شأن نزولِ آیهٔ ولایت را [[حدیث صحیح|احادیث صحیح]] و جزو روایاتی دانسته که علما بر آنها [[اجماع]] دارند.<ref>ابنشعبه حرانی، تحفالعقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۵۹.</ref> از نظر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، روایات شأن نزولِ این آیه موافق [[قرآن]] است.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۰.</ref> به گفته وی، بزرگان تفسیر و حدیث این احادیث را نقل کرده و با آنها مخالفت نکردهاند و برخی همچون [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] که مخالفت کردهاند، دشمنی را به نهایت رساندهاند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۵.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== استدلال امامان شیعه برای اثبات امامت== | == استدلال امامان شیعه برای اثبات امامت== | ||
امامان شیعه همواره به این روایت برای اثبات امامت و واجب بودن اطاعت از اوصیای الهی استدلال کردهاند. از جمله: امام علی(ع)، <ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين وتمام النعمة، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۴- ۲۷۷.</ref> امام حسن مجتبی(ع)،<ref>ابن بطريق، خصائص الوحي المبين، ۱۴۱۷ق، ص۷۲-۸۳.</ref> امام سجاد(ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۲۷.</ref> امام باقر(ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۹.</ref> امام صادق(ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۳-۵۱۴.</ref> امام رضا(ع)،<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۷-۲۱۵</ref> امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)<ref>مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۲۷۲.</ref> | امامان شیعه همواره به این روایت برای اثبات امامت و واجب بودن اطاعت از اوصیای الهی استدلال کردهاند. از جمله: [[امام علی علیهالسلام|امام علی]](ع)، <ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين وتمام النعمة، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۴- ۲۷۷.</ref> [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن مجتبی]](ع)،<ref>ابن بطريق، خصائص الوحي المبين، ۱۴۱۷ق، ص۷۲-۸۳.</ref> [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]](ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۲۷.</ref> [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر]](ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۹.</ref> [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق]](ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۳-۵۱۴.</ref> [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا]](ع)،<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۷-۲۱۵</ref> [[امام هادی علیهالسلام|امام هادی]](ع) و [[امام حسن عسکری علیهالسلام|امام حسن عسکری]](ع)<ref>مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۲۷۲.</ref> | ||
=== تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی=== | === تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی=== | ||
بسیاری از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نزول این آیه را در شأن [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] میدانند؛ اما از نظر آنان، واژه «ولیّ» به معنای «دوست» و «یاور» است، نه «سرپرست».<ref>ایجی، المواقف، عالم الکتاب، ج۱، ۴۰۵.</ref> اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را بهمعنای «سرپرست» و «صاحبْاختیار» میدانند.<ref> نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۷۲؛ شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۸.</ref> به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، دوستیْ مخصوص كسانى نیست كه در [[رکوع|ركوع]]، زکات میدهند؛ بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه، تنها حضرت علی است. پس «ولیّ» در آیه بهمعنای ولایت و سرپرستی است؛ بهخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[خدا]] قرار گرفته است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۲۳.</ref> | بسیاری از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نزول این آیه را در شأن [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] میدانند؛ اما از نظر آنان، واژه «ولیّ» به معنای «دوست» و «یاور» است، نه «سرپرست».<ref>ایجی، المواقف، عالم الکتاب، ج۱، ۴۰۵.</ref> اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را بهمعنای «سرپرست» و «صاحبْاختیار» میدانند.<ref> نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۷۲؛ شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۸.</ref> به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، دوستیْ مخصوص كسانى نیست كه در [[رکوع|ركوع]]، زکات میدهند؛ بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه، تنها حضرت علی است. پس «ولیّ» در آیه بهمعنای ولایت و سرپرستی است؛ بهخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[خدا]] قرار گرفته است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۲۳.</ref> |