پرش به محتوا

روضه مجلس یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
در روضه مجلس یزید، به مصائبی که در این مجلس اتفاق افتاده اشاره می‌شود. [[روضه‌خوانی (آیین)|روضه‌خوان]]، اهانت یزید به سر [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] با چوب خیزران و اعتراض برخی حاضرین را یادآوری می‌کند.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۸.</ref> گاهی داستان [[هنده همسر یزید]] در این مجلس خوانده می‌شود.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص ۲۱۳.</ref> شرح [[خطبه امام سجاد در شام|خطبه امام سجاد(ع)]] و گریز آن به [[روضه شهادت امام حسین]] هم بخشی از محتوای این روضه است.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵.</ref>
در روضه مجلس یزید، به مصائبی که در این مجلس اتفاق افتاده اشاره می‌شود. [[روضه‌خوانی (آیین)|روضه‌خوان]]، اهانت یزید به سر [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] با چوب خیزران و اعتراض برخی حاضرین را یادآوری می‌کند.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۸.</ref> گاهی داستان [[هنده همسر یزید]] در این مجلس خوانده می‌شود.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص ۲۱۳.</ref> شرح [[خطبه امام سجاد در شام|خطبه امام سجاد(ع)]] و گریز آن به [[روضه شهادت امام حسین]] هم بخشی از محتوای این روضه است.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵.</ref>
==نمونه اشعار==
==نمونه اشعار==
[[عبدالجواد جودی خراسانی]] شاعر [[قرن چهاردم قمری|قرن چهاردم  قمری]]:
{{شعر جدید
{{شعر}}
|شاعر = [[عبدالجواد جودی خراسانی]]
{{ب|چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید|
|عنوان = شاعر [[قرن چهاردم قمری|قرن چهاردم  قمری]]
تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید}}
|چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید\\تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید
{{ب|این سر که نیست از زدنش بر تو واهمه|
این سر که نیست از زدنش بر تو واهمه\\بودی مدام زینت آغوش فاطمه
بودی مدام زینت آغوش فاطمه}}
باشد هنوز لعل لب او چو کَهربا\\از بس کشید تشنگی این سر به کربلا
{{ب|باشد هنوز لعل لب او چو کَهربا|
تنها همین نه از تو به این سر عتاب شد\\از هر سری به این سر بی‌کس عذاب شد
از بس کشید تشنگی این سر به کربلا}}
از ضرب سنگ کینۀ این قوم پور کین\\این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین
{{ب|تنها همین نه از تو به این سر عتاب شد|
این سر که آفتاب از او کرده کسب نور\\خولی نهاده است به خاکستر تنور
از هر سری به این سر بی‌کس عذاب شد}}
این سر که داده بوسه بر او سید اَنام\\آویختند بر درِ دروازه‌های شام
{{ب|از ضرب سنگ کینۀ این قوم پور کین|
این سر که دیده این همه جور مُعاندین\\او را رواست چوب زدن در کدام دین؟!
این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین}}
بنما ز کردگار، تو آزُرمی‌ای یزید!\\از روی جدّ او بنما شرمی‌ای یزید!
{{ب|این سر که آفتاب از او کرده کسب نور|
زینب چو دید کِشت امیدش ثمر نکرد\\آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد
خولی نهاده است به خاکستر تنور}}
آخر به طعنه گفت بزن خوب می‌زنی\\ظالم به بوسه گاه نبی چوب می‌زنی<ref>جودی، دیوان جودی، ناصر خسرو، ص۱۳۶.</ref>}}
{{ب|این سر که داده بوسه بر او سید اَنام|
آویختند بر درِ دروازه‌های شام}}
{{ب|این سر که دیده این همه جور مُعاندین|
او را رواست چوب زدن در کدام دین؟!}}
{{ب|بنما ز کردگار، تو آزُرمی‌ای یزید!|
از روی جدّ او بنما شرمی‌ای یزید!}}
{{ب|زینب چو دید کِشت امیدش ثمر نکرد|
آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد}}
{{ب|آخر به طعنه گفت بزن خوب می‌زنی|
ظالم به بوسه گاه نبی چوب می‌زنی<ref>جودی، دیوان جودی، ناصر خسرو، ص۱۳۶.</ref>}}
{{پایان شعر}}


محمدحسین آغولی متخلص به [[ترکی شیرازی]]، شاعر قرن چهاردهم قمری:
{{شعر جدید
{{شعر}}
|شاعر = محمدحسین آغولی متخلص به [[ترکی شیرازی]]
{{ب|بردند پس ز کرب و بلا سوی شامشان|
| عنوان = شاعر قرن چهاردهم قمری
در شام شد خرابه مکان و مقامشان}}
|بردند پس ز کرب و بلا سوی شامشان\\در شام شد خرابه مکان و مقامشان
{{ب|کردند بر کنیزیشان خواهش ای دریغ|
کردند بر کنیزیشان خواهش ای دریغ\\آنان که جبرئیل امین بد غلامشان
آنان که جبرئیل امین بد غلامشان}}
آنانکه پاس حرمتش داشت جبرئیل\\از مرد و زن نکرد کسی احترامشان
{{ب|آنانکه پاس حرمتش داشت جبرئیل|
آنانکه بود عزتشان نزد کردگار\\گردون فکند قرعهٔ ذلت به نامشان
از مرد و زن نکرد کسی احترامشان}}
آنانکه آفتاب فلک سایشان ندید\\بردند پا برهنه به بزم عوامشان
{{ب|آنانکه بود عزتشان نزد کردگار|
در مجلس یزید، شنیدند ناسزا\\آنانکه کردگار رساندی سلامشان
گردون فکند قرعهٔ ذلت به نامشان}}
کس آب و نان نداد بر آن داغدیدگان\\خون دل آب و لخت جگر شد طعامشان
{{ب|آنانکه آفتاب فلک سایشان ندید|
ناحق شدند در کف مروانیان اسیر\\آنان که می نبود به جز حق، کلامشان<ref>ترکی شیرازی، «[https://ganjoor.net/torki/divan/f4/sh2 دوازده بند ولایی و عاشورایی]»، وبسیات گنجور.</ref>}}
بردند پا برهنه به بزم عوامشان}}
{{ب|در مجلس یزید، شنیدند ناسزا|
آنانکه کردگار رساندی سلامشان}}
{{ب|کس آب و نان نداد بر آن داغدیدگان|
خون دل آب و لخت جگر شد طعامشان}}
{{ب|ناحق شدند در کف مروانیان اسیر|
آنان که می نبود به جز حق، کلامشان<ref>ترکی شیرازی، «[https://ganjoor.net/torki/divan/f4/sh2 دوازده بند ولایی و عاشورایی]»، وبسیات گنجور.</ref>}}
{{پایان شعر}}


مجموعه [[کاروان شعر عاشورا]]:
{{شعر جدید
 
| عنوان = مجموعه [[کاروان شعر عاشورا]]
{{شعر}}
| خوفم ز بى پناهى طفلان خُرد نيست‌\\بر رحمت عميم و عظيم توام رجاست
{{ب| خوفم ز بى پناهى طفلان خُرد نيست‌|
از بهر كاروان اسيران اهل بيت‌\\بر درگه حفاظ توام دست التجاست
بر رحمت عميم و عظيم توام رجاست}}
در مجلس يزيد، ز دلهاى داغدار\\تيغ زبان زينب كبرى‌ گره‌گشاست
{{ب|از بهر كاروان اسيران اهل بيت‌|
خوش روضه‌اى‌ست قبر حسين از رياض خلد\\خرّم دلى كه از دم اين روضه باصفاست<ref>مجاهدی، كاروان شعر عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۶۷۲.</ref>}}
بر درگه حفاظ توام دست التجاست}}
{{ب|در مجلس يزيد، ز دلهاى داغدار|
تيغ زبان زينب كبرى‌ گره‌گشاست}}
{{ب|خوش روضه‌اى‌ست قبر حسين از رياض خلد|
خرّم دلى كه از دم اين روضه باصفاست<ref>مجاهدی، كاروان شعر عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۶۷۲.</ref>}}
{{پایان شعر}}


== پانویس ==
== پانویس ==