۵٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=== آیه ۷ === | === آیه ۷ === | ||
{{قرآن جدید|زمر|۷}} {{قرآن جدید|زمر|۷|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
{{ | |||
| | |||
این آیه [[عدل (کلام)|عدل]] الهی را میرساند که احدی حاضر نیست بار [[گناه]] دیگری را بر دوش گیرد، هرچند بسیار به او علاقه داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref>و بیانگر آن است که اصل مسئوليت هر كس در برابر اعمال خويش، از اصول منطقى و مسلم در همه اديان آسمانى است البته در صورتى كه انسان به نحوى در ايجاد مقدمات، يا اصل یک عمل، دخالت داشته باشد گاه، ممكن است شریک جرم ديگرى باشد مانند كسانى كه [[بدعت]] شومى مىگذارند، و يا سنت زشت و غلطى، كه هر كس به آن عمل كند، [[گناه]] آن را بر «مُسبِّب اصلى» نیز مىنويسند. <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۹، صص۴۰۷-۴۰۸.</ref> این آیه در ادبیات فارسی هم بازتابهایی داشته است، ابیات زیر از [[حافظ]] شیرازی نمونهای از آن است:<ref>خرمشاهی، حافظ نامه، ۱۳۹۳ش، ج۱، غزل۵۱، ص۳۹۵.</ref> | این آیه [[عدل (کلام)|عدل]] الهی را میرساند که احدی حاضر نیست بار [[گناه]] دیگری را بر دوش گیرد، هرچند بسیار به او علاقه داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref>و بیانگر آن است که اصل مسئوليت هر كس در برابر اعمال خويش، از اصول منطقى و مسلم در همه اديان آسمانى است البته در صورتى كه انسان به نحوى در ايجاد مقدمات، يا اصل یک عمل، دخالت داشته باشد گاه، ممكن است شریک جرم ديگرى باشد مانند كسانى كه [[بدعت]] شومى مىگذارند، و يا سنت زشت و غلطى، كه هر كس به آن عمل كند، [[گناه]] آن را بر «مُسبِّب اصلى» نیز مىنويسند. <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۹، صص۴۰۷-۴۰۸.</ref> این آیه در ادبیات فارسی هم بازتابهایی داشته است، ابیات زیر از [[حافظ]] شیرازی نمونهای از آن است:<ref>خرمشاهی، حافظ نامه، ۱۳۹۳ش، ج۱، غزل۵۱، ص۳۹۵.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر جدید | ||
|عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت\\که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت\\ | |||
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش\\هرکسی آن دِرود عاقبت کار که کشت}} | |||
=== آیه ۶ === | === آیه ۶ === | ||
{{قرآن جدید|زمر|۶}} {{قرآن جدید|زمر|۶|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
{{ | |||
| | ====منظور از تاریکیهای سهگانه==== | ||
در تفسیر [[المیزان]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۲۳۱.</ref> و [[تفسیر نمونه]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۸۴.</ref> آمدهاست، با توجه به اشاره صریح قرآن ( فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ ) منظور از ظلمات ثلاث، تاریکی شکم، رحم و مشیمه(کیسه آب مخصوصی که جنین در آن قرار گرفته) است. اما برخی از [[تفسیر|مفسرین]] منظور از تاریکی سهگانه را مشیمه (کیسه آب مخصوص) دانستهاند که جنین در آن قرار دارد و آن کیسه سه پرده ضخیم دارد که بر روی جنین کشیده شدهاست. از این آیه به عنوان یکی از معجزات علمی قرآن یاد میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref>[[قرائتی]] در [[تفسیر نور (کتاب)|تفسیر نور]] تاریکیهای سه گانه را گوشت و پوست و خون و هشت زوج {{یاد| ازواج: جمع زوج به معنى جفت. در زبان عرب به هر يك از نر و ماده زوج گفته میشود. | در تفسیر [[المیزان]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۲۳۱.</ref> و [[تفسیر نمونه]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۸۴.</ref> آمدهاست، با توجه به اشاره صریح قرآن ( فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ ) منظور از ظلمات ثلاث، تاریکی شکم، رحم و مشیمه(کیسه آب مخصوصی که جنین در آن قرار گرفته) است. اما برخی از [[تفسیر|مفسرین]] منظور از تاریکی سهگانه را مشیمه (کیسه آب مخصوص) دانستهاند که جنین در آن قرار دارد و آن کیسه سه پرده ضخیم دارد که بر روی جنین کشیده شدهاست. از این آیه به عنوان یکی از معجزات علمی قرآن یاد میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref>[[قرائتی]] در [[تفسیر نور (کتاب)|تفسیر نور]] تاریکیهای سه گانه را گوشت و پوست و خون و هشت زوج {{یاد| ازواج: جمع زوج به معنى جفت. در زبان عرب به هر يك از نر و ماده زوج گفته میشود. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۳: | ||
=== آیه ۱۸ === | === آیه ۱۸ === | ||
{{قرآن جدید|زمر|۱۸}} {{قرآن جدید|زمر|۱۸|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
{{ | |||
خردمندانی (أُولُو الْأَلْبَاب) که در این آیه به آنان مژده داده شده در واقع همان بندگانی هستند که در آیه قبل، از [[طاغوت]] و [[عبادت|پرستش]] او دوری گزیدهاند و به [[خدا]] بازگشتهاند. | خردمندانی (أُولُو الْأَلْبَاب) که در این آیه به آنان مژده داده شده در واقع همان بندگانی هستند که در آیه قبل، از [[طاغوت]] و [[عبادت|پرستش]] او دوری گزیدهاند و به [[خدا]] بازگشتهاند. | ||
(وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ) <ref>آلوسی، تفسیر روح المعانی، ج۱۲، ص۲۴۲.</ref> | (وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ) <ref>آلوسی، تفسیر روح المعانی، ج۱۲، ص۲۴۲.</ref> | ||
خط ۷۰: | خط ۶۰: | ||
=== آیه ۳۰ === | === آیه ۳۰ === | ||
{{قرآن جدید|زمر|۳۰}} {{قرآن جدید|زمر|۳۰|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
{{ | |||
| | |||
اگرچه خطاب آیه به [[پیامبر اکرم(ص)]] است؛ عمومیت قانون [[مرگ]] را نسبت به همه انسانها روشن ساخته و مسئله مرگ را از مسائلی میداند که همه انسانها در آن یکسانند و هیچگونه استثنا و تفاوتی در آن وجود ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۴۶</ref> | اگرچه خطاب آیه به [[پیامبر اکرم(ص)]] است؛ عمومیت قانون [[مرگ]] را نسبت به همه انسانها روشن ساخته و مسئله مرگ را از مسائلی میداند که همه انسانها در آن یکسانند و هیچگونه استثنا و تفاوتی در آن وجود ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۴۶</ref> | ||
=== آیه ۳۲ === | === آیه ۳۲ === | ||
{{قرآن جدید|زمر|۳۲}} {{قرآن جدید|زمر|۳۲|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
خطاب آیه به پیامبر و دیگر [[پیامبران]] خطابی حقیقی است زیرا پیامبران مانند همه مردم مأمور به آوردن ایمان هستند و صرف اینکه انبیاء معصوم به عصمت الهى هستند و با داشتن آن دیگر ممکن نیست معصیت از ایشان سربزند، باعث نمىشود که تکلیف از ایشان ساقط باشد چون در این صورت دیگر معصیت در حقشان تصور نمىشد و عصمت آنان بی معنی بود پس [[عصمت پیامبران]] منافات با داشتن اختیار ندارد، و در حقیقت [[عصمت]] از شؤون مقام علم است و اختیار از شؤون مقام عمل است به این معنا که هم صدور فعل از جوارح و اعضا صحیح باشد و هم ترک فعل (معصوم به کسى گفته مى شود که بتواند گناه کند، ولى نکند.)<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۹۰- ۲۹۱ . موسوی همدانی، ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۴۴۰.</ref> | خطاب آیه به پیامبر و دیگر [[پیامبران]] خطابی حقیقی است زیرا پیامبران مانند همه مردم مأمور به آوردن ایمان هستند و صرف اینکه انبیاء معصوم به عصمت الهى هستند و با داشتن آن دیگر ممکن نیست معصیت از ایشان سربزند، باعث نمىشود که تکلیف از ایشان ساقط باشد چون در این صورت دیگر معصیت در حقشان تصور نمىشد و عصمت آنان بی معنی بود پس [[عصمت پیامبران]] منافات با داشتن اختیار ندارد، و در حقیقت [[عصمت]] از شؤون مقام علم است و اختیار از شؤون مقام عمل است به این معنا که هم صدور فعل از جوارح و اعضا صحیح باشد و هم ترک فعل (معصوم به کسى گفته مى شود که بتواند گناه کند، ولى نکند.)<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۹۰- ۲۹۱ . موسوی همدانی، ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۴۴۰.</ref> | ||
=== آیه ۴۲ === | === آیه ۴۲ === | ||
{{قرآن جدید|زمر|۴۲}} {{قرآن جدید|زمر|۴۲|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
توفی به معنای دریافت کامل یک چیز است. <ref>الشيخ الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۰۳.</ref>ودر مورد مرگ به معنای گرفتن جان به طور کامل است. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۸، ص۱۷۷. | توفی به معنای دریافت کامل یک چیز است. <ref>الشيخ الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۰۳.</ref>ودر مورد مرگ به معنای گرفتن جان به طور کامل است. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۸، ص۱۷۷. | ||
خط ۹۹: | خط ۷۸: | ||
=== آیه لا تقنطوا (۵۳)=== | === آیه لا تقنطوا (۵۳)=== | ||
[[پرونده:آیه لاتقنطوا من رحمة الله (زمر آیه ۵۳).jpg|220px|بندانگشتی|آیه ۵۳ زمر به [[خط ثلث]] حاکم غَنّام]] | [[پرونده:آیه لاتقنطوا من رحمة الله (زمر آیه ۵۳).jpg|220px|بندانگشتی|آیه ۵۳ زمر به [[خط ثلث]] حاکم غَنّام]] | ||
{{قرآن جدید|زمر|۵۳}} {{قرآن جدید|زمر|۵۳|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
{{ | |||
این آیه لحنی آکنده از لطف، محبت و مهربانی خداوند را دربر دارد که آغوش رحمتش را به روی همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده است. در روایتی از [[امام علی]](ع) آمده در تمام [[قرآن]] آیهای وسیعتر از این آیه نیست، چون شمول آن هر گونه [[گناه|گناهی]] را در برمیگیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۵۲۱.</ref> | این آیه لحنی آکنده از لطف، محبت و مهربانی خداوند را دربر دارد که آغوش رحمتش را به روی همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده است. در روایتی از [[امام علی]](ع) آمده در تمام [[قرآن]] آیهای وسیعتر از این آیه نیست، چون شمول آن هر گونه [[گناه|گناهی]] را در برمیگیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۵۲۱.</ref> | ||
مفاهیم این آیه در شعر فارسی هم به کار گرفته شده، ابیات زیر از [[شاهنامه]] [[فردوسی]] نمونهای از آن است:<ref>فردوسی، شاهنامه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۷.</ref> | مفاهیم این آیه در شعر فارسی هم به کار گرفته شده، ابیات زیر از [[شاهنامه]] [[فردوسی]] نمونهای از آن است:<ref>فردوسی، شاهنامه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۷.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر جدید | ||
|چو نومید گردد ز یزدان کسی\\از و نیک بختی نیاید بسی | |||
ز یزدان نباشد کسی ناامید\\وگر تیره بینند روز سپید | |||
بریده نباید امید از خدا\\که تا جاودان، او بُوَد پادشاه | |||
}} | |||
[[باباطاهر]] در دوبیتی مشهورش به این آیه اشاره کرده است | [[باباطاهر]] در دوبیتی مشهورش به این آیه اشاره کرده است | ||
{{شعر | {{شعر جدید | ||
|مو از «قالوا بلی» تشویش دیرم\\گنه از برگ و باران بیش دیرم | |||
گنه از برگ و باران بیش دیرم | اگر« '''لاتقنطوا''' »دستم نگیرد\\مو از «یاویلنا» اندیش دیرم <ref>باباطاهر، دوبیتی ها، شماره ۱۱۸</ref>}} | ||
مو از «یاویلنا» اندیش دیرم | |||
==فضیلت و خواص== | ==فضیلت و خواص== |