پرش به محتوا

هارون بن موسی تلعکبری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ابومحمد هارون بن موسی بن احمد تَلَّعُکْبَری'''، از [[محدث|محدّثان]] نامدار [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. او در [[بغداد]] از مشایخ زیادی [[حدیث]] روایت کرد و شاگردان زیادی داشت. عالمان رجال جلالت قدر و بلندی مرتبت وی را ستوده‌اند. [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] از شاگردان هارون بن موسی بودند.
'''ابومحمد هارون بن موسی بن احمد تَلَّعُکْبَری'''، از [[محدث|محدّثان]] نامدار [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. او در [[بغداد]] از مشایخ زیادی [[حدیث]] روایت کرد و شاگردان زیادی داشت. عالمان رجال جلالت قدر و بلندی مرتبت وی را ستوده‌اند. [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] از شاگردان هارون بن موسی بودند.
==قبیله، نسب و ولادت==
==قبیله، نسب و ولادت==
وی از قبیله [[بنی شیبان]] و به مکانی به نام تَلّ، در شهرک عُکْبَرا، در ده فرسخی شمال [[بغداد]]، منسوب است.<ref>سمعانی ، ج ۱، ص ۴۷۴، ج ۴، ص ۲۲۱؛ یاقوت حموی ، ج ۱، ص ۸۶۸، ج ۳، ص ۷۰۵</ref> نام وی را گاه بدون تشدید «ل » و معمولاً با تشدید ضبط کرده اند.<ref>ر.ک:شهید ثانی ، ج ۲، ص ۱۰۶۸</ref> نام اجداد وی ، پیش از احمد، دو گونه ثبت شده است.<ref>ر.ک:نجاشی ، ص ۴۳۹</ref> تاریخ ولادت وی معلوم نیست، ولی با توجه به اینکه از [[احمد بن ادریس اشعری]] (متوفی ۳۰۶)، محدّث معروف قمی، [[حدیث]] شنیده ظاهراً در اواخر قرن سوم به دنیا آمده است.
وی از قبیله [[بنی شیبان]] و به مکانی به نام تَلّ، در شهرک عُکْبَرا، در ده فرسخی شمال [[بغداد]]، منسوب است.<ref>سمعانی، ج ۱، ص ۴۷۴، ج ۴، ص ۲۲۱؛ یاقوت حموی، ج ۱، ص ۸۶۸، ج ۳، ص ۷۰۵</ref> نام وی را گاه بدون تشدید «ل» و معمولاً با تشدید ضبط کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به:شهید ثانی، ج ۲، ص ۱۰۶۸</ref> نام اجداد وی، پیش از احمد، دو گونه ثبت شده است.<ref>رجوع کنید به:نجاشی، ص ۴۳۹</ref> تاریخ ولادت وی معلوم نیست، ولی با توجه به اینکه از [[احمد بن ادریس اشعری]] (متوفی ۳۰۶)، محدّث معروف قمی، [[حدیث]] شنیده ظاهراً در اواخر قرن سوم به دنیا آمده است.


در مورد زمان دقیق ولادت وی هیچ تاریخ دقیقی ثبت و ضبط نشده است و هرچه در این مسأله نقل شده، همگی حدس و گمان می‌باشد.
در مورد زمان دقیق ولادت وی هیچ تاریخ دقیقی ثبت و ضبط نشده است و هرچه در این مسأله نقل شده، همگی حدس و گمان می‌باشد.
[[کمال الدین بن حیدر موسوی عاملی]] در «[[مشیخة تلعکبری]]»، اساتید هارون بن موسی را از [[رجال کبیر (کتاب)|رجال کبیر]] استرآبادی استخراج نموده است.<ref>حسینی، تراجم الرجال، ج۱، ص۴۴۹.</ref> <ref>آغا بزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۰، ص ۱۴۲.</ref> در این اثر وقتی از مشایخی نام می‌برد که هارون بن موسی از آنها به صورت شفاهی روایت کرده ولی اجازه روایت نداشته است، به [[احمد بن ادریس اشعری قمی]] اشاره کرده و به نقل از هارون می‌گوید: «احادیث کمی از وی در خانه [[ابن همام اسکافی]] شنیدم و از او اجازه ندارم»<ref>طوسی، رجال طوسی، ص۴۱۱.</ref> [[ابن ادریس قمی]] در سال ۳۰۶ هجری قمری وفات یافته است و از این جا پیداست که هارون بن موسی در زمان حیات اشعری قابلیت [[سماع حدیث]] را داشته و احتمالاً قریب به ۱۵ سال داشته است. بنابراین سال ولادت او را می‌توان حدود ۲۹۱ هجری قمری دانست.<ref>آغا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۳۲۹ و ۳۲۸.</ref>
[[کمال الدین بن حیدر موسوی عاملی]] در «[[مشیخة تلعکبری]]»، اساتید هارون بن موسی را از [[رجال کبیر (کتاب)|رجال کبیر]] استرآبادی استخراج نموده است.<ref>حسینی، تراجم الرجال، ج۱، ص۴۴۹.</ref><ref>آغا بزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۰، ص ۱۴۲.</ref> در این اثر وقتی از مشایخی نام می‌برد که هارون بن موسی از آنها به صورت شفاهی روایت کرده ولی اجازه روایت نداشته است، به [[احمد بن ادریس اشعری قمی]] اشاره کرده و به نقل از هارون می‌گوید: «احادیث کمی از وی در خانه [[ابن همام اسکافی]] شنیدم و از او اجازه ندارم»<ref>طوسی، رجال طوسی، ص۴۱۱.</ref> [[ابن ادریس قمی]] در سال ۳۰۶ هجری قمری وفات یافته است و از این جا پیداست که هارون بن موسی در زمان حیات اشعری قابلیت [[سماع حدیث]] را داشته و احتمالاً قریب به ۱۵ سال داشته است. بنابراین سال ولادت او را می‌توان حدود ۲۹۱ هجری قمری دانست.<ref>آغا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۳۲۹ و ۳۲۸.</ref>


==مشایخ==
==مشایخ==
بیشتر استادان اوایل عمر تلعکبری در [[بغداد]] بوده اند و ظاهراً تلعکبری در دهه های نخستین عمر در بغداد می زیسته است.<ref>ر.ک:طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۶؛ شبیری ، ۱۳۸۰ش ، ص ۲۵۲ـ۲۵۴</ref>
بیشتر استادان اوایل عمر تلعکبری در [[بغداد]] بوده‌اند و ظاهراً تلعکبری در دهه‌های نخستین عمر در بغداد می‌زیسته است.<ref>رجوع کنید به:طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۶؛ شبیری، ۱۳۸۰ش، ص ۲۵۲۲۵۴</ref>
# وی در خانه [[محمد بن ابی بکر همام اسکافی|محمد بن هَمّام]] (متوفی ۳۳۶) از [[احمد بن ادریس اشعری]] روایاتی شنیده بوده است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۱۱</ref> محمدبن همّام رئیس محدّثان [[شیعه]] در [[بغداد]] بود و احمدبن ادریس، احتمالاً در راه [[حج]]، که با مرگش در میانه راه به انجام نرسید، در بغداد مهمان وی شده بود.<ref>نجاشی ، ص ۹۲؛ ابن حجر عسقلانی ، ج ۱، ص ۲۰۲ به نقل از منتجب الدین رازی در تاریخ الری</ref>
# وی در خانه [[محمد بن ابی بکر همام اسکافی|محمد بن هَمّام]] (متوفی ۳۳۶) از [[احمد بن ادریس اشعری]] روایاتی شنیده بوده است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۱۱</ref> محمدبن همّام رئیس محدّثان [[شیعه]] در [[بغداد]] بود و احمدبن ادریس، احتمالاً در راه [[حج]]، که با مرگش در میانه راه به انجام نرسید، در بغداد مهمان وی شده بود.<ref>نجاشی، ص ۹۲؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۱، ص ۲۰۲ به نقل از منتجب الدین رازی در تاریخ الری</ref>
# در [[دلائل الامامة]]،<ref>دلائل الامامه،ص ۴۷۸</ref> روایتی از [[حضرت علی]](ع) در [[بصره]]، و ظاهراً در باره [[جنگ جمل]]، آمده که تلعکبری آن را از [[محمد بن جریر طبری]] روایت کرده است. مقایسه این سند با دو سند مشابه در [[تاریخ الامم و الملوک (کتاب)|تاریخ طبری]]<ref>طبری،ج ۴، ص ۵۳۳</ref> درباره وقایع جنگ جمل نشان می دهد که استاد تلعکبری، مؤلف تاریخ طبری است، نه محمدبن جریر طبری صاحب کتاب المسترشد فی الامامة.
# در [[دلائل الامامة]]،<ref>دلائل الامامه،ص ۴۷۸</ref> روایتی از [[حضرت علی]](ع) در [[بصره]]، و ظاهراً درباره [[جنگ جمل]]، آمده که تلعکبری آن را از [[محمد بن جریر طبری]] روایت کرده است. مقایسه این سند با دو سند مشابه در [[تاریخ الامم و الملوک (کتاب)|تاریخ طبری]]<ref>طبری،ج ۴، ص ۵۳۳</ref> درباره وقایع جنگ جمل نشان می‌دهد که استاد تلعکبری، مؤلف تاریخ طبری است، نه محمدبن جریر طبری صاحب کتاب المسترشد فی الامامة.
# از دیگر استادان اوائل عمر تلعکبری، [[محمد بن محمد بن سلیمان باغندی|ابوبکر محمد بن محمد بن سلیمان باغَنْدی]] (متوفی ۳۱۲) است.<ref>خطیب بغدادی، ج ۳، ص ۲۱۳؛ ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۲۸۷؛ ر.ک: خَزّاز رازی ، ص ۱۴۶</ref> وی نیز ساکن [[بغداد]] و پیرو مذهب [[اهل سنّت]] بود.<ref>خطیب بغدادی، ج ۳، ص ۲۱۳</ref>
# از دیگر استادان اوائل عمر تلعکبری، [[محمد بن محمد بن سلیمان باغندی|ابوبکر محمد بن محمد بن سلیمان باغَنْدی]] (متوفی ۳۱۲) است.<ref>خطیب بغدادی، ج ۳، ص ۲۱۳؛ ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۲۸۷؛ رجوع کنید به: خَزّاز رازی، ص ۱۴۶</ref> وی نیز ساکن [[بغداد]] و پیرو مذهب [[اهل سنّت]] بود.<ref>خطیب بغدادی، ج ۳، ص ۲۱۳</ref>
# استاد دیگر وی [[محمد بن جعفر اسدی]] (متوفی ۳۱۲) است که تلعکبری کتاب وی را روایت کرده است.<ref>طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۴۲۶؛ ر.ک: به طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۴۱</ref> اسدی هر چند ساکن [[ری]] بوده<ref>ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۴۲، ۴۸۸؛ نجاشی، ص ۳۷۳؛ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۱۵ـ۴۱۷</ref> ولی باتوجه به منصب وکالت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام عصر(عج)]]، احتمال حضورش در [[بغداد]] برای ملاقات با [[حسین بن روح نوبختی]] ، وکیل اصلی و نایب سوم امام عصر، بسیار است .
# استاد دیگر وی [[محمد بن جعفر اسدی]] (متوفی ۳۱۲) است که تلعکبری کتاب وی را روایت کرده است.<ref>طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۴۲۶؛ رجوع کنید به: به طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۴۱</ref> اسدی هر چند ساکن [[ری]] بوده<ref>ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۴۲، ۴۸۸؛ نجاشی، ص ۳۷۳؛ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۱۵۴۱۷</ref> ولی باتوجه به منصب وکالت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام عصر(عج)]]، احتمال حضورش در [[بغداد]] برای ملاقات با [[حسین بن روح نوبختی]]، وکیل اصلی و نایب سوم امام عصر، بسیار است.
# به نوشته [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی، ص ۴۴۲</ref> در ۳۱۳، [[محمد بن اشعث]] محدّث معروف و مؤلف کتاب [[الجعفریات|اشعثیات]] که در [[مصر]] می‌زیسته، به تلعکبری و پدر و برادر وی اجازه روایت داده و این اجازه را [[محمدبن داودبن سلیمان]] به تلعکبری رسانده است و تلعکبری از محمدبن داود روایات الاشعثیات را که به [[پیامبر اکرم]] می رسد، شنیده و نقل کرده، ولی دیگر روایات این کتاب را ـ که اندک می‌باشد ـ نقل نکرده است.<ref>رجال الطوسی ، ص ۴۴۴</ref>
# به نوشته [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی، ص ۴۴۲</ref> در ۳۱۳، [[محمد بن اشعث]] محدّث معروف و مؤلف کتاب [[الجعفریات|اشعثیات]] که در [[مصر]] می‌زیسته، به تلعکبری و پدر و برادر وی اجازه روایت داده و این اجازه را [[محمدبن داودبن سلیمان]] به تلعکبری رسانده است و تلعکبری از محمدبن داود روایات الاشعثیات را که به [[پیامبر اکرم]] می‌رسد، شنیده و نقل کرده، ولی دیگر روایات این کتاب را که‌اندک می‌باشد نقل نکرده است.<ref>رجال الطوسی، ص ۴۴۴</ref>
# به گزارش ابن نجّار،<ref>ابن نجّار،ج ۱۷، ص ۳۱</ref> ابومحمد هارون بن موسی عکبری (ظاهراً مصحّف تلعکبری)، از [[عبیدالله بن حسین بن علویه بزاز]]، در ۳۱۵ [[حدیث]] شنید.
# به گزارش ابن نجّار،<ref>ابن نجّار،ج ۱۷، ص ۳۱</ref> ابومحمد هارون بن موسی عکبری (ظاهراً مصحّف تلعکبری)، از [[عبیدالله بن حسین بن علویه بزاز]]، در ۳۱۵ [[حدیث]] شنید.
# [[محمد بن حسین بن حفص خثعمی|محمد بن حسین بن حفص خَثْعَمی]] (متوفی ۳۱۷)، دومین استاد تلعکبری است که به او اجازه روایت داد.<ref>ابن رازی، المسلسلات، ص ۲۴۳ـ۲۴۴؛ ابن شاذان، ص ۱۱۲؛ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۴۲؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۳۰۸</ref>
# [[محمد بن حسین بن حفص خثعمی|محمد بن حسین بن حفص خَثْعَمی]] (متوفی ۳۱۷)، دومین استاد تلعکبری است که به او اجازه روایت داد.<ref>ابن رازی، المسلسلات، ص ۲۴۳۲۴۴؛ ابن شاذان، ص ۱۱۲؛ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۴۲؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۳۰۸</ref>
# تلعکبری از [[ابوالقاسم بغوی|ابوالقاسم بَغوی]] (متوفی ۳۱۷) روایت کرده است.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۲۸۷</ref>
# تلعکبری از [[ابوالقاسم بغوی|ابوالقاسم بَغوی]] (متوفی ۳۱۷) روایت کرده است.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۲۸۷</ref>
# وی از [[احمد بن موسی بن العباس بن مجاهد]] در ۳۱۸ اخذ حدیث کرده است.<ref>خزاز رازی ، ص ۱۴۶</ref>
# وی از [[احمد بن موسی بن العباس بن مجاهد]] در ۳۱۸ اخذ حدیث کرده است.<ref>خزاز رازی، ص ۱۴۶</ref>
# به گزارش [[شیخ طوسی]] در رجال<ref>رجال،ص ۴۵۰</ref> در سال ۳۱۸ تلعکبری [[یحیی بن زکریا کتنجی|یحیی بن زکریا کَتَنْجی]] را، که بیش از ۱۲۰ سال داشته ، دیده و از وی [[حدیث]] شنیده بوده است.
# به گزارش [[شیخ طوسی]] در رجال<ref>رجال،ص ۴۵۰</ref> در سال ۳۱۸ تلعکبری [[یحیی بن زکریا کتنجی|یحیی بن زکریا کَتَنْجی]] را، که بیش از ۱۲۰ سال داشته، دیده و از وی [[حدیث]] شنیده بوده است.
# در ۳۲۲ از [[احمد بن محمد بن ابی الغریب]] (یا العریب) حدیث شنیده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۱۰؛ ر.ک: دلائل الامامه ، ص ۸۱</ref>
# در ۳۲۲ از [[احمد بن محمد بن ابی الغریب]] (یا العریب) حدیث شنیده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۱۰؛ رجوع کنید به: دلائل الامامه، ص ۸۱</ref>
# به گزارش رجال طوسی،<ref>رجال طوسی،ص ۴۳۲</ref> وی از [[صدوق اول|علی بن حسین بن بابویه قمی]]، در ۳۲۳ هنگامی که ابن بابویه وارد [[بغداد]] شد حدیث شنید و اجازه تمام روایاتش را دریافت داشت.<ref>ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ص ۱۸۲</ref>
# به گزارش رجال طوسی،<ref>رجال طوسی،ص ۴۳۲</ref> وی از [[صدوق اول|علی بن حسین بن بابویه قمی]]، در ۳۲۳ هنگامی که ابن بابویه وارد [[بغداد]] شد حدیث شنید و اجازه تمام روایاتش را دریافت داشت.<ref>ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ص ۱۸۲</ref>
# در ۳۲۳ و پس از آن، تلعکبری از [[حسن بن محمد بن احمد زیدی]] ـ ساکن رُمَیْلَة بغداد ـ حدیث شنید و از وی اجازه روایت گرفت.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص 422</ref>
# در ۳۲۳ و پس از آن، تلعکبری از [[حسن بن محمد بن احمد زیدی]] ساکن رُمَیلَة بغداد حدیث شنید و از وی اجازه روایت گرفت.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۲۲</ref>
===مهمترین مشایخ===
===مهمترین مشایخ===
# مهمترین استاد تلعکبری [[محمد بن ابی بکر همام اسکافی|محمدبن هَمّام بغدادی]] است که نخستین بار در ۳۲۳ از او [[حدیث]] شنید.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۳۹</ref> تلعکبری در دهلیز منزل محمدبن همّام، به پیشنهاد ابن همّام با خدمتکار [[امام حسن عسکری]] (ع) هم‌صحبت شد و ماجراهایی از زندگی آن حضرت را از وی شنید.<ref>دلائل الامامة، ص ۴۲۸ـ ۴۳۱؛ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۵؛ طوسی، رجال طوسی، ص ۴۴۴ـ ۴۴۵</ref> این ماجرا نشان دهنده نزدیکی تلعکبری به ابن همّام است. وی بیش از همه از این استادش روایت نقل کرد.
# مهمترین استاد تلعکبری [[محمد بن ابی بکر همام اسکافی|محمدبن هَمّام بغدادی]] است که نخستین بار در ۳۲۳ از او [[حدیث]] شنید.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۳۹</ref> تلعکبری در دهلیز منزل محمدبن همّام، به پیشنهاد ابن همّام با خدمتکار [[امام حسن عسکری]](ع) هم‌صحبت شد و ماجراهایی از زندگی آن حضرت را از وی شنید.<ref>دلائل الامامة، ص ۴۲۸ ۴۳۱؛ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۵؛ طوسی، رجال طوسی، ص ۴۴۴ ۴۴۵</ref> این ماجرا نشان دهنده نزدیکی تلعکبری به ابن همّام است. وی بیش از همه از این استادش روایت نقل کرد.
# دیگر استاد مهم تلعکبری، ابوالعباس احمدبن محمدبن سعید معروف به [[ابن عقده|ابن عُقْدَه]] (متوفی ۳۳۲) است که سه بار، از جمله در ۳۳۰، به [[بغداد]] آمد در همان سال تلعکبری از وی [[حدیث]] شنید.<ref>شبیری، نعمانی و مصادر غیبت، ص ۲۵۳؛ ر.ک: به خطیب بغدادی، ج ۵، ص ۱۹</ref>
# دیگر استاد مهم تلعکبری، ابوالعباس احمدبن محمدبن سعید معروف به [[ابن عقده|ابن عُقْدَه]] (متوفی ۳۳۲) است که سه بار، از جمله در ۳۳۰، به [[بغداد]] آمد در همان سال تلعکبری از وی [[حدیث]] شنید.<ref>شبیری، نعمانی و مصادر غیبت، ص ۲۵۳؛ رجوع کنید به: به خطیب بغدادی، ج ۵، ص ۱۹</ref>


===مشایخ دیگر===
===مشایخ دیگر===
تلعکبری از مشایخ بسیار دیگری هم روایت کرده است و شمار مشایخ وی تقریباً به ۱۳۰ تن می رسد، از جمله :
تلعکبری از مشایخ بسیار دیگری هم روایت کرده است و شمار مشایخ وی تقریباً به ۱۳۰ تن می‌رسد، از جمله :
# [[احمد بن محمد بن سلیمان باغندی|احمد بن محمد بن سلیمان باغَنْدی]] (متوفی ۳۲۶)،<ref>خزاز رازی ، ص ۱۴۶</ref>
# [[احمد بن محمد بن سلیمان باغندی|احمد بن محمد بن سلیمان باغَنْدی]] (متوفی ۳۲۶)،<ref>خزاز رازی، ص ۱۴۶</ref>
# [[سعید بن احمد بن موسی العراد|سعید بن احمد بن موسی العرّاد]] (متوفی ۳۲۶)،<ref>نجاشی ، ص ۱۸۰</ref>
# [[سعید بن احمد بن موسی العراد|سعید بن احمد بن موسی العرّاد]] (متوفی ۳۲۶)،<ref>نجاشی، ص ۱۸۰</ref>
# [[احمد بن محمد بن اسماعیل مقری]] (متوفی ۳۲۷)،<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۱۲</ref>
# [[احمد بن محمد بن اسماعیل مقری]] (متوفی ۳۲۷)،<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۱۲</ref>
# [[ابن ابی الیابس]] (متوفی ۳۴۱)،<ref>طوسی رجال طوسی، ص ۴۲۶</ref>
# [[ابن ابی الیابس]] (متوفی ۳۴۱)،<ref>طوسی رجال طوسی، ص ۴۲۶</ref>
# [[ابن حجام|ابن حُجام]] (جُحام)<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۴۳ـ۴۴۴</ref>
# [[ابن حجام|ابن حُجام]] (جُحام)<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۴۳۴۴۴</ref>
# [[ابوغالب زراری]] (متوفی ۳۶۸)<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۱۰</ref>
# [[ابوغالب زراری]] (متوفی ۳۶۸)<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۱۰</ref>
# یکی از مشایخ تلعکبری، [[احمد بن محمد بن جعفر صولی]] است<ref>دلائل الامامة، ص ۹۱، ۹۴</ref> که در ۳۵۲ یا ۳۵۳ وارد [[بغداد]] شده و برای مردم حدیث نقل کرده است.<ref>مفید، الامالی، ص ۱۶۴؛ نجاشی ، ص ۸۴؛ طوسی ، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۷۶</ref> علی القاعده تلعکبری هم در یکی از این سالها از وی حدیث آموخته است . یکی از مشایخ وی [[امام رضا علیه السلام]] را درک کرده و در ۳۴۰ که تلعکبری وی را دیده ، بیش از ۱۵۰ سال داشته است.<ref>ر.ک:طوسی، رجال طوسی، ص ۴۵۱، ش ۶۴۱۱</ref>
# یکی از مشایخ تلعکبری، [[احمد بن محمد بن جعفر صولی]] است<ref>دلائل الامامة، ص ۹۱، ۹۴</ref> که در ۳۵۲ یا ۳۵۳ وارد [[بغداد]] شده و برای مردم حدیث نقل کرده است.<ref>مفید، الامالی، ص ۱۶۴؛ نجاشی، ص ۸۴؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۷۶</ref> علی القاعده تلعکبری هم در یکی از این سالها از وی حدیث آموخته است. یکی از مشایخ وی [[امام رضا علیه‌السلام]] را درک کرده و در ۳۴۰ که تلعکبری وی را دیده، بیش از ۱۵۰ سال داشته است.<ref>رجوع کنید به:طوسی، رجال طوسی، ص ۴۵۱،ش ۶۴۱۱</ref>
# در میان مشایخ او نام یک زن نیز دیده می شود: فاطمه دختر [[هارون بن موسی بن الفرات]] که از طریق جد خود کتاب [[عبیدالله حلبی]] را روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۵۲</ref> تلعکبری از [[شیخ صدوق]] (متوفی ۳۸۱) ـ احتمالاً در سفر وی به بغداد ـ روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۳۹</ref>
# در میان مشایخ او نام یک زن نیز دیده می‌شود: فاطمه دختر [[هارون بن موسی بن الفرات]] که از طریق جد خود کتاب [[عبیدالله حلبی]] را روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۵۲</ref> تلعکبری از [[شیخ صدوق]] (متوفی ۳۸۱) احتمالاً در سفر وی به بغداد روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ص ۴۳۹</ref>
# در [[سامرا]] نیز از [[محمد بن احمد بن عبیدالله منصوری]] حدیث شنیده است.<ref>دلائل الامامة ، ص ۴۷۴</ref>
# در [[سامرا]] نیز از [[محمد بن احمد بن عبیدالله منصوری]] حدیث شنیده است.<ref>دلائل الامامة، ص ۴۷۴</ref>
# در میان مشایخ وی نام [[حسین بن حمدان خصیبی]]، از [[غالیان]] شیعی، نیز دیده می شود.<ref>خزاز رازی، ص ۲۳۶؛ طوسی، رجال طوسی، ص ۴۲۳؛ ر.ک: به نجاشی، ص ۶۷؛ ابن غضائری ، ص ۵۴</ref>
# در میان مشایخ وی نام [[حسین بن حمدان خصیبی]]، از [[غالیان]] شیعی، نیز دیده می‌شود.<ref>خزاز رازی، ص ۲۳۶؛ طوسی، رجال طوسی، ص ۴۲۳؛ رجوع کنید به: به نجاشی، ص ۶۷؛ ابن غضائری، ص ۵۴</ref>


===از راویان اصول کافی===
===از راویان اصول کافی===
تلعکبری یکی از راویان [[محمد بن یعقوب کلینی]] (متوفی ۳۲۸ یا ۳۲۹) و کتاب [[اصول کافی|کافی]] است.<ref>کلینی، ج ۶، ص ۲۰۲؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص 395؛ طوسی، الاستبصار، ج ۱، ص ۷۳، ج ۴، مشْیِخَه، ص ۳۰۸ـ۳۰۹؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱۰، مشیخه، ص ۱۳، ۲۳</ref> برخی محدّثان در سال ۳۲۷ ه.ق از کلینی در بغداد [[حدیث]] شنیده‌اند.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱۰، مشیخه ، ص ۲۹؛ طوسی، الاستبصار، ج ۴، مشیخه، ص ۳۱۰</ref> شاید تلعکبری هم در همین سال یا حدود آن از شیخ کلینی حدیث دریافت کرده باشد. گفتنی است که وی از سایر کتاب‌های کلینی (مثلاً [[رسائل الائمة]]) نیز روایت کرده است.
تلعکبری یکی از راویان [[محمد بن یعقوب کلینی]] (متوفی ۳۲۸ یا ۳۲۹) و کتاب [[اصول کافی|کافی]] است.<ref>کلینی، ج ۶، ص ۲۰۲؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۳۹۵؛ طوسی، الاستبصار، ج ۱، ص ۷۳، ج ۴، مشْیخَه، ص ۳۰۸۳۰۹؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱۰، مشیخه، ص ۱۳، ۲۳</ref> برخی محدّثان در سال ۳۲۷ ه‍.ق از کلینی در بغداد [[حدیث]] شنیده‌اند.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱۰، مشیخه، ص ۲۹؛ طوسی، الاستبصار، ج ۴، مشیخه، ص ۳۱۰</ref> شاید تلعکبری هم در همین سال یا حدود آن از شیخ کلینی حدیث دریافت کرده باشد. گفتنی است که وی از سایر کتاب‌های کلینی (مثلاً [[رسائل الائمة]]) نیز روایت کرده است.


==از دیدگاه عالمان رجال==
==از دیدگاه عالمان رجال==
تلعکبری در کتب رجال به جلالت قدر و بلندی مرتبت ستوده شده است:
تلعکبری در کتب رجال به جلالت قدر و بلندی مرتبت ستوده شده است:
* [[ابن طاووس]] از وی با عنوان «الشیخ الصدوق» یاد کرده است.<ref>ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل فی عمل الیوم و اللیلة، ص 52، 228، 236؛ ابن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجة، ص 18</ref>
* [[ابن طاووس]] از وی با عنوان «الشیخ الصدوق» یاد کرده است.<ref>ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل فی عمل الیوم و اللیلة، ص ۵۲، ۲۲۸، ۲۳۶؛ ابن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجة، ص ۱۸</ref>
* [[شیخ مفید]] در کتاب لمح البرهان (تألیف 363)، تلعکبری را در شمار «فقهای عصر و روات و فضلا» آورده است.<ref>به نقل ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ص 5</ref>
* [[شیخ مفید]] در کتاب لمح البرهان (تألیف ۳۶۳)، تلعکبری را در شمار «فقهای عصر و روات و فضلا» آورده است.<ref>به نقل ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ص ۵</ref>
* [[محمد بن جعفر ابن نجار|ابن نجّار]] وی را راوی مطالب نادرست معرفی کرده<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ص 241</ref> که این امر ناشی از اختلاف مذهبی وی با تلعکبری بوده است.
* [[محمد بن جعفر ابن نجار|ابن نجّار]] وی را راوی مطالب نادرست معرفی کرده<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ۷، ص ۲۴۱</ref> که این امر ناشی از اختلاف مذهبی وی با تلعکبری بوده است.
==تالیفات==
==تالیفات==
[[احمد بن علی نجاشی]]، تلعکبری را صاحب کتب دانسته ولی تنها نام یک کتاب وی را ذکر کرده است. آثار شناخته شده تلعکبری، که هیچیک از آنهابه طورمستقل باقی نمانده، عبارت انداز:
[[احمد بن علی نجاشی]]، تلعکبری را صاحب کتب دانسته ولی تنها نام یک کتاب وی را ذکر کرده است. آثار شناخته شده تلعکبری، که هیچیک از آنهابه طورمستقل باقی نمانده، عبارت انداز:
# «[[الجوامع فی علوم الدین]]»<ref>نجاشی ، ص 439</ref> که از محتوای آن اطلاع درستی نداریم.
# «[[الجوامع فی علوم الدین]]»<ref>نجاشی، ص ۴۳۹</ref> که از محتوای آن اطلاع درستی نداریم.
# «[[مشیخة|مشْیخَه]]» به نقل [[ابن حجر عسقلانی]] از ابن نجّار، تلعکبری در مشیخه خود از [[احمد بن عباس نجاشی]] روایت کرده،<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ص 289</ref> این متن با اندک تفاوتی و به شکل صحیح‌تر در [[رجال شیخ طوسی|رجال]] شیخ طوسی<ref>رجال شیخ طوسی،ص 412، ش 5964</ref> وارد شده است.
# «[[مشیخة|مشْیخَه]]» به نقل [[ابن حجر عسقلانی]] از ابن نجّار، تلعکبری در مشیخه خود از [[احمد بن عباس نجاشی]] روایت کرده،<ref>ابن حجر عسقلانی، ج ۱، ص ۲۸۹</ref> این متن با اندک تفاوتی و به شکل صحیح‌تر در [[رجال شیخ طوسی|رجال]] شیخ طوسی<ref>رجال شیخ طوسی،ص ۴۱۲،ش ۵۹۶۴</ref> وارد شده است.
# «کتابی در ادعیه و مستحبات» [[ابن طاووس]] در کتب دعای خود اسناد بسیاری را با نام تلعکبری آغاز کرده که متن احادیث به اعمال مستحبی و [[دعا]] تعلق دارد. به سبب کثرت اینگونه موارد و مشابهت مضمونی آنها، احتمالاً این احادیث از کتابی نوشته تلعکبری در باره دعا و مستحبات گرفته شده است.<ref>ر.ک:ابن طاووس ،الاقبال بالاعمال الحسنة، ص 11، 24، 47؛ ابن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 175؛ ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 192، 478ـ479، 501 ـ 502</ref>
# «کتابی در ادعیه و مستحبات» [[ابن طاووس]] در کتب دعای خود اسناد بسیاری را با نام تلعکبری آغاز کرده که متن احادیث به اعمال مستحبی و [[دعا]] تعلق دارد. به سبب کثرت اینگونه موارد و مشابهت مضمونی آنها، احتمالاً این احادیث از کتابی نوشته تلعکبری درباره دعا و مستحبات گرفته شده است.<ref>رجوع کنید به:ابن طاووس،الاقبال بالاعمال الحسنة، ص ۱۱، ۲۴، ۴۷؛ ابن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص ۱۷۵؛ ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص ۱۹۲، ۴۷۸۴۷۹، ۵۰۱ ۵۰۲</ref>
# در کنار نگارش کتاب، وی برخی از ادعیة مأثور را از ائمه هدی (ع) نقل کرده که بسیار مورد توجه شیعیان، خاصه اهل علم می‌باشد. یکی از این ادعیه نقل شده توسط هارون تلعکبری، «[[دعای ابوحمزه ثمالی]]» است که وی به سندش از [[حسن بن محبوب زراد]] از [[ابوحمزه ثمالی]] نقل کرده که حضرت [[زین العابدین]] (ع) در سحرهای ماه مبارک [[رمضان]] این دعا را مناجات می‌فرموده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه،‌ج8، ص186.</ref>
# در کنار نگارش کتاب، وی برخی از ادعیة مأثور را از ائمه هدی(ع) نقل کرده که بسیار مورد توجه شیعیان، خاصه اهل علم می‌باشد. یکی از این ادعیه نقل شده توسط هارون تلعکبری، «[[دعای ابوحمزه ثمالی]]» است که وی به سندش از [[حسن بن محبوب زراد]] از [[ابوحمزه ثمالی]] نقل کرده که حضرت [[زین العابدین]](ع) در سحرهای ماه مبارک [[رمضان]] این دعا را مناجات می‌فرموده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه،‌ج۸، ص۱۸۶.</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
به گفته نجاشی، مردم به خانه تلعکبری می آمدند و بر وی حدیث می خواندند.<ref>نجاشی، ص 439</ref> این تعبیر حاکی از بسیاریِ شاگردان وی است. اما ابن نجّار ادعا کرده است که راویان اندکی از تلعکبری روایت کرده اند.<ref>به نقل ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ص 287؛ ابن حجر عسقلانی، ج ص 241</ref> احتمالاً وی در این ادعا ناظر به راویان اهل تسنن است.
به گفته نجاشی، مردم به خانه تلعکبری می‌آمدند و بر وی حدیث می‌خواندند.<ref>نجاشی، ص ۴۳۹</ref> این تعبیر حاکی از بسیاری شاگردان وی است. اما ابن نجّار ادعا کرده است که راویان اندکی از تلعکبری روایت کرده‌اند.<ref>به نقل ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۲۸۷؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۷، ص ۲۴۱</ref> احتمالاً وی در این ادعا ناظر به راویان اهل تسنن است.
[[شیخ طوسی]]، با واسطه «جماعةٌ من اصحابنا»، از [[تلعکبری]] روایت کرده است. در باره مراد از این تعبیر توضیحاتی داده شده است.<ref>ر.ک:محقق حلّی، ص 191؛ نوری ، ج ص 75</ref> [[شیخ مفید|مفید]] از وی با تعبیر «شیخنا» نام برده و ابن طاووس به شاگردی مفید نزد تلعکبری تصریح کرده است.<ref>ابن طاووس،کشف المحجة لثمرة المهجة، ص 18</ref>
[[شیخ طوسی]]، با واسطه «جماعةٌ من اصحابنا»، از [[تلعکبری]] روایت کرده است. درباره مراد از این تعبیر توضیحاتی داده شده است.<ref>رجوع کنید به:محقق حلّی، ص ۱۹۱؛ نوری، ج ۱، ص ۷۵</ref> [[شیخ مفید|مفید]] از وی با تعبیر «شیخنا» نام برده و ابن طاووس به شاگردی مفید نزد تلعکبری تصریح کرده است.<ref>ابن طاووس،کشف المحجة لثمرة المهجة، ص ۱۸</ref>
# بیش از همه پسر تلعکبری، [[محمد بن هارون|ابوالحسین محمد بن هارون]]، از وی نقل کرده است.
# بیش از همه پسر تلعکبری، [[محمد بن هارون|ابوالحسین محمد بن هارون]]، از وی نقل کرده است.
# [[شیخ طوسی]]، [[سلامة بن ذکاء حرانی|سلامة بن ذکاء حَرّانی]] را صاحب التلعکبری خوانده<ref>رجال طوسی، ص 427</ref> که ظاهراً به معنای شاگرد ویژه است.
# [[شیخ طوسی]]، [[سلامة بن ذکاء حرانی|سلامة بن ذکاء حَرّانی]] را صاحب التلعکبری خوانده<ref>رجال طوسی، ص ۴۲۷</ref> که ظاهراً به معنای شاگرد ویژه است.


'''شاگردان دیگر'''
'''شاگردان دیگر'''


شاگردان دیگر تلعکبری عبارت اند از:
شاگردان دیگر تلعکبری عبارت‌اند از:
# [[سید مرتضی علم الهدی]]؛<ref>طوسی، رجال طوسی، ش 6209</ref>
# [[سید مرتضی علم الهدی]]؛<ref>طوسی، رجال طوسی،ش ۶۲۰۹</ref>
# [[سیدرضی]]؛<ref>شریف رضی، ص 57، 64، 72</ref>
# [[سیدرضی]]؛<ref>شریف رضی، ص ۵۷، ۶۴، ۷۲</ref>
# محمدبن محمدبن خالد مُذاری که در [[صفر]] 383 از تلعکبری حدیث اخذ کرده است؛<ref>عمادالدین طبری، ص 9</ref>
# محمدبن محمدبن خالد مُذاری که در [[صفر]] ۳۸۳ از تلعکبری حدیث اخذ کرده است؛<ref>عمادالدین طبری، ص ۹</ref>
# علی بن حسین بن محمدبن مَنْده که در [[صفر]] و [[ربیع الاول]] 381 از تلعکبری [[حدیث]] شنیده است؛<ref>خزاز رازی، ص 69، 294، ر.ک: به ص 33، 44</ref>
# علی بن حسین بن محمدبن مَنْده که در [[صفر]] و [[ربیع الاول]] ۳۸۱ از تلعکبری [[حدیث]] شنیده است؛<ref>خزاز رازی، ص ۶۹، ۲۹۴، رجوع کنید به: به ص ۳۳، ۴۴</ref>
# ابوالحسن علی بن محمد قزوینی؛<ref>ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی ( ع )، ص 188؛ ر.ک: به کولبرگ، ص 575 ـ 576</ref>
# ابوالحسن علی بن محمد قزوینی؛<ref>ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی(ع)، ص ۱۸۸؛ رجوع کنید به: به کولبرگ، ص ۵۷۵ ۵۷۶</ref>
# [[محمد بن احمد بن على قمی|محمد بن احمد بن شاذان]]، مؤلف مائةُ منقبةٍ؛<ref>ر.ک:ابن شاذان، ص 108ـ 109، 112</ref>
# [[محمد بن احمد بن علی قمی|محمد بن احمد بن شاذان]]، مؤلف مائةُ منقبةٍ؛<ref>رجوع کنید به:ابن شاذان، ص ۱۰۸ ۱۰۹، ۱۱۲</ref>
# [[حسن بن ابی طاهر جاوانی]] مؤلف نورالهدی؛<ref>ر.ک:ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی(ع)، ص 605</ref>
# [[حسن بن ابی طاهر جاوانی]] مؤلف نورالهدی؛<ref>رجوع کنید به:ابن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی(ع)، ص ۶۰۵</ref>
# ابوالقاسم علی، فرزند [[شیخ مفید]]؛<ref>حلوانی ، ص 147؛ ر.ک: شبیری، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ش، ص 119</ref>
# ابوالقاسم علی، فرزند [[شیخ مفید]]؛<ref>حلوانی، ص ۱۴۷؛ رجوع کنید به: شبیری، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ش، ص ۱۱۹</ref>
# [[محمد بن حسن بن حسین بن ایوب قمی]]،<ref>عاصم بن حمید، ص 21</ref>
# [[محمد بن حسن بن حسین بن ایوب قمی]]،<ref>عاصم بن حمید، ص ۲۱</ref>
# جعفر بن احمد بن علی قمی معروف به [[ابن رازی]]؛<ref>ابن رازی، جامع الاحادیث ، ص 98، 116؛ ابن رازی، مسلسلات ، ص 243، 246</ref>
# جعفر بن احمد بن علی قمی معروف به [[ابن رازی]]؛<ref>ابن رازی، جامع الاحادیث، ص ۹۸، ۱۱۶؛ ابن رازی، مسلسلات، ص ۲۴۳، ۲۴۶</ref>
# [[حسین بن عبدالله حرمی|ابوعبدالله حسین بن عبدالله حرمی]]؛<ref>دلائل الامامة، ص 58، 343</ref>
# [[حسین بن عبدالله حرمی|ابوعبدالله حسین بن عبدالله حرمی]]؛<ref>دلائل الامامة، ص ۵۸، ۳۴۳</ref>
# ابوعبدالله حسین بن عبیدالله بن علی معروف به [[ابن واسطی]]؛<ref>کراجکی ، ج ص 386</ref>
# ابوعبدالله حسین بن عبیدالله بن علی معروف به [[ابن واسطی]]؛<ref>کراجکی، ج ۱، ص ۳۸۶</ref>


==آراء خاص تلعکبری==
==آراء خاص تلعکبری==
به سبب موجود نبودن کتابهای تلعکبری، نمی توان آرای خاص وی را به دست آورد. فقط دو نظریه فقهی و حدیثی وی ذکر شده است.
به سبب موجود نبودن کتابهای تلعکبری، نمی‌توان آرای خاص وی را به دست آورد. فقط دو نظریه فقهی و حدیثی وی ذکر شده است.
* به گزارش [[شیخ مفید]]، وی از اصحاب عدد بود و [[ماه رمضان]] را همیشه سی روز می دانست.<ref>به نقل ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ص 5</ref> این دیدگاه فقهی در دوره های بعد متروک گردید، ولی در قرن چهارم و پنجم بسیاری بدان معتقد بودند و در باره آن بحث می کردند<ref>به نقل ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ص 5،مفید، جوابات اهل الموصل فی العدد و الرؤیة؛ نجاشی ، ص 124، 401؛ طوسی ، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص 290، ص 398؛ علم الهدی ، ج ص 17ـ63</ref>
* به گزارش [[شیخ مفید]]، وی از اصحاب عدد بود و [[ماه رمضان]] را همیشه سی روز می‌دانست.<ref>به نقل ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ص ۵</ref> این دیدگاه فقهی در دوره‌های بعد متروک گردید، ولی در قرن چهارم و پنجم بسیاری بدان معتقد بودند و درباره آن بحث می‌کردند<ref>به نقل ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ص ۵،مفید، جوابات اهل الموصل فی العدد و الرؤیة؛ نجاشی، ص ۱۲۴، ۴۰۱؛ طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، ص ۲۹۰، ص ۳۹۸؛ علم الهدی، ج ۲، ص ۱۷۶۳</ref>
* تلعکبری ، استعمال «اخبرنی» را هنگام نقل [[حدیث]] به روش اجازه، مجاز می دانسته و بر همین اساس از [[ابن ولید قمی|ابن ولید]] ـ که به تصریح [[شیخ طوسی]]<ref>رجال طوسی، ص 439، ش 6273؛ ر.ک:ابن طاووس ، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 144</ref> از او اجازه حدیث داشته و وی را دیدار نکرده ـ با عبارت «اخبرنی » نقل کرده است.<ref>محمد حضرمی، ذیل، ص 96؛ خزاز رازی ، ص 256؛ دلائل الامامة ، ص 242، 253ـ254؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس ، 1377 ش ، ص 408</ref>
* تلعکبری، استعمال «اخبرنی» را هنگام نقل [[حدیث]] به روش اجازه، مجاز می‌دانسته و بر همین اساس از [[ابن ولید قمی|ابن ولید]] که به تصریح [[شیخ طوسی]]<ref>رجال طوسی، ص ۴۳۹،ش ۶۲۷۳؛ رجوع کنید به:ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص ۱۴۴</ref> از او اجازه حدیث داشته و وی را دیدار نکرده با عبارت «اخبرنی» نقل کرده است.<ref>محمد حضرمی، ذیل، ص ۹۶؛ خزاز رازی، ص ۲۵۶؛ دلائل الامامة، ص ۲۴۲، ۲۵۳۲۵۴؛ نیز رجوع کنید به ابن طاووس، ۱۳۷۷ش، ص ۴۰۸</ref>


==خاندان==
==خاندان==
* به گزارش رجال [[شیخ طوسی]]،<ref>رجال،ص 442، ش 6313</ref> در 313 از ابن اشعث برای تلعکبری و پدر و برادر وی اجازه حدیث گرفته شده است. این گزارش نشان می‌دهد که پدر و برادر تلعکبری هم دست‌کم علاقه‌مند به دانش حدیث بوده‌اند.
* به گزارش رجال [[شیخ طوسی]]،<ref>رجال،ص ۴۴۲،ش ۶۳۱۳</ref> در ۳۱۳ از ابن اشعث برای تلعکبری و پدر و برادر وی اجازه حدیث گرفته شده است. این گزارش نشان می‌دهد که پدر و برادر تلعکبری هم دست‌کم علاقه‌مند به دانش حدیث بوده‌اند.
* نجاشی<ref>نجاشی،ص 439</ref> در شرح حال هارون بن موسی تلعکبری، اشاره می‌کند که با پسر تلعکبری (ابوجعفر) در خانه او حاضر می‌شده است در حالی که مردمان بر پدرش حدیث می‌خوانده‌اند.
* نجاشی<ref>نجاشی،ص ۴۳۹</ref> در شرح حال هارون بن موسی تلعکبری، اشاره می‌کند که با پسر تلعکبری (ابوجعفر) در خانه او حاضر می‌شده است در حالی که مردمان بر پدرش حدیث می‌خوانده‌اند.
* همچنین به نوشته شیخ طوسی در رجال<ref>رجال شیخ طوسی،ص 427</ref> تلعکبری در 370 از [[سهل دیباجی]] حدیث شنیده و او و پسرش از سهل اجازه روایت حدیث داشته‌اند. مراد از پسر تلعکبری ظاهراً همان فرزند مشهور وی محمدبن هارون است.
* همچنین به نوشته شیخ طوسی در رجال<ref>رجال شیخ طوسی،ص ۴۲۷</ref> تلعکبری در ۳۷۰ از [[سهل دیباجی]] حدیث شنیده و او و پسرش از سهل اجازه روایت حدیث داشته‌اند. مراد از پسر تلعکبری ظاهراً همان فرزند مشهور وی محمدبن هارون است.
* [[محمد بن هارون تلعکبری|ابوالحسین محمد بن هارون تلعکبری]] ـ که نامش در [[دلائل الامامة]] و کتب دعای [[ابن طاووس]] فراوان ذکر شده ـ از پدر خود روایت بسیار دارد. روایات وی از [[شیخ صدوق]] هم بسیار است.<ref>دلائل الامامة ، ص 66، 71، 74</ref>
* [[محمد بن هارون تلعکبری|ابوالحسین محمد بن هارون تلعکبری]] که نامش در [[دلائل الامامة]] و کتب دعای [[ابن طاووس]] فراوان ذکر شده از پدر خود روایت بسیار دارد. روایات وی از [[شیخ صدوق]] هم بسیار است.<ref>دلائل الامامة، ص ۶۶، ۷۱، ۷۴</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{پانویس|2}}
{{پانویس|۲}}
</div>
</div>
== منابع ==
== منابع ==
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
خط ۱۶۰: خط ۱۵۸:
* حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰؛ یاقوت حموی.
* حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰؛ یاقوت حموی.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
این مقاله با تلخیص از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3833 دانشنامه جهان اسلام] اخذ شده است.
این مقاله با تلخیص از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3833 دانشنامه جهان اسلام] اخذ شده است.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۶۹

ویرایش