۵٬۷۷۶
ویرایش
(ویکی سازی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
واژه حجاز به معنای مانع و حائل است<ref>لغتنامه دهخدا، مدخل حجاز</ref> و درباره وجه تسمیه حجاز گفتهاند که چون این منطقه میان نَجد و تِهامَه، حائل شده است، بدان حجاز میگویند. | واژه حجاز به معنای مانع و حائل است<ref>لغتنامه دهخدا، مدخل حجاز</ref> و درباره وجه تسمیه حجاز گفتهاند که چون این منطقه میان نَجد و تِهامَه، حائل شده است، بدان حجاز میگویند. | ||
== جغرافیا == | ==جغرافیا== | ||
[[پرونده:منطقه حجاز در تقسيمات امروز عربستان سعودی.jpeg|بندانگشتی|منطقه حجاز در تقسیمات امروز [[عربستان سعودی]]]] | [[پرونده:منطقه حجاز در تقسيمات امروز عربستان سعودی.jpeg|بندانگشتی|منطقه حجاز در تقسیمات امروز [[عربستان سعودی]]]] | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
#فلات حجاز، که از مشرق کوههای [[مدین (شهر)|مدین]] تا دشت نَفود بزرگ و کوههای اَجا و سَلْمی کشیده شده و شیب آن به سوی شمال و مشرق است.<ref>احمد ابراهیم شریف، ص۷۵؛ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ص۳۸</ref> | #فلات حجاز، که از مشرق کوههای [[مدین (شهر)|مدین]] تا دشت نَفود بزرگ و کوههای اَجا و سَلْمی کشیده شده و شیب آن به سوی شمال و مشرق است.<ref>احمد ابراهیم شریف، ص۷۵؛ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ص۳۸</ref> | ||
== آب و هوا == | ==آب و هوا== | ||
آب و هوای حجاز خشک است. رطوبت و مه در [[تهامه|تِهامه]] و باران اندک در مناطق کوهستانی از تأثیرات دریای سرخ است. در حجاز رود دائمی وجود ندارد، ولی در وادیهای آن، پس از بارندگی، سیل جاری میشود کهگاه خسارات فراوان به بار میآورد.<ref>نهروالی، ص۷۷؛ حاجی خلیفه، ص۴۱، ۴۸، ۱۵۵؛ برای اطلاع بیشتر درباره سیلهای مکه و تأثیرات آن رجوع کنید به رفعت باشا، ج۱، ص۱۹۸ـ ۲۰۰</ref> گیاهانی که پس از بارندگی و سیلاب در زمینهای حجاز میرویند، نزد اهالی حِجاز ارزش فراوانی دارند.<ref>رجوع کنید به بلاشر، ج۱، ص۵</ref> | آب و هوای حجاز خشک است. رطوبت و مه در [[تهامه|تِهامه]] و باران اندک در مناطق کوهستانی از تأثیرات دریای سرخ است. در حجاز رود دائمی وجود ندارد، ولی در وادیهای آن، پس از بارندگی، سیل جاری میشود کهگاه خسارات فراوان به بار میآورد.<ref>نهروالی، ص۷۷؛ حاجی خلیفه، ص۴۱، ۴۸، ۱۵۵؛ برای اطلاع بیشتر درباره سیلهای مکه و تأثیرات آن رجوع کنید به رفعت باشا، ج۱، ص۱۹۸ـ ۲۰۰</ref> گیاهانی که پس از بارندگی و سیلاب در زمینهای حجاز میرویند، نزد اهالی حِجاز ارزش فراوانی دارند.<ref>رجوع کنید به بلاشر، ج۱، ص۵</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
حجاز، به سبب کم آبی، کشاورزی محدودی دارد. با این حال از گذشته، کشاورزی در این منطقه وجود داشته، چنان که [[طائف]] یکی از حاصلخیزترین مناطق حجاز معرفی شده است.<ref>رجوع کنید به ناصرخسرو، ص۱۱۷؛ سیدامیرعلی، ص۲</ref> در دوره معاصر، با ایجاد سدّ و حفر چاههای عمیق، کشاورزی در این منطقه رونق بیشتری یافته است و کاشت گندم، جو، ذرت و انواع سبزی، به ویژه در اطراف شهرهای [[طائف]]، [[جَدّه]]، [[مدینه]] و [[ینبع]] رواج دارد. تولید خرمای آن نیز، به خصوص در منطقه مدینه، بسیار شهرت دارد.<ref>الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۳</ref> دامپروری در مناطق کوهستانی و فلاتهای مرتفع رایج است. | حجاز، به سبب کم آبی، کشاورزی محدودی دارد. با این حال از گذشته، کشاورزی در این منطقه وجود داشته، چنان که [[طائف]] یکی از حاصلخیزترین مناطق حجاز معرفی شده است.<ref>رجوع کنید به ناصرخسرو، ص۱۱۷؛ سیدامیرعلی، ص۲</ref> در دوره معاصر، با ایجاد سدّ و حفر چاههای عمیق، کشاورزی در این منطقه رونق بیشتری یافته است و کاشت گندم، جو، ذرت و انواع سبزی، به ویژه در اطراف شهرهای [[طائف]]، [[جَدّه]]، [[مدینه]] و [[ینبع]] رواج دارد. تولید خرمای آن نیز، به خصوص در منطقه مدینه، بسیار شهرت دارد.<ref>الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۳</ref> دامپروری در مناطق کوهستانی و فلاتهای مرتفع رایج است. | ||
== بازرگانی == | ==بازرگانی== | ||
در گذشته، موقعیت جغرافیایی حجاز موجب رونق بازرگانی در این منطقه شده بود. سواحل طولانی دریای سرخ در حجاز و هم مرزی حجاز با [[شام]] در شمال و [[یمن]] در جنوب، موقعیت بسیار مناسبی برای بازرگانان حجاز در دادوستد با اغلب بازرگانان بلاد مجاور فراهم آورده بود. کاروانهای تجار که از [[یمن]] میآمدند پس از طی سرزمین حجاز راهی شمال میشدند و به سرزمین شام میرفتند و برخی نیز عازم [[مصر]] میشدند. حجاز پیوسته پذیرای کشتیهای بازرگانی [[حبشه]]، [[چین]]، [[هند]] و مصر بود.<ref>سباعی، ج۱، ص۳۹ـ۴۰؛ مالکی، ص۸۷</ref> این امر موجب شهرت بازرگانی [[مکه]]، [[مدینه]]، [[طائف]] و [[جده|جَدّه]] شده بود. در منابع، مکه محل دادوستد کالاها معرفی شده که آب و نیازهای مالی کاروانها را نیز برای ادامه سفر برآورده میساخته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابن جبیر، ص۹۶ـ۱۰۱؛ مالکی، ص۸۸؛ نهروالی، ص۱۲</ref> | در گذشته، موقعیت جغرافیایی حجاز موجب رونق بازرگانی در این منطقه شده بود. سواحل طولانی دریای سرخ در حجاز و هم مرزی حجاز با [[شام]] در شمال و [[یمن]] در جنوب، موقعیت بسیار مناسبی برای بازرگانان حجاز در دادوستد با اغلب بازرگانان بلاد مجاور فراهم آورده بود. کاروانهای تجار که از [[یمن]] میآمدند پس از طی سرزمین حجاز راهی شمال میشدند و به سرزمین شام میرفتند و برخی نیز عازم [[مصر]] میشدند. حجاز پیوسته پذیرای کشتیهای بازرگانی [[حبشه]]، [[چین]]، [[هند]] و مصر بود.<ref>سباعی، ج۱، ص۳۹ـ۴۰؛ مالکی، ص۸۷</ref> این امر موجب شهرت بازرگانی [[مکه]]، [[مدینه]]، [[طائف]] و [[جده|جَدّه]] شده بود. در منابع، مکه محل دادوستد کالاها معرفی شده که آب و نیازهای مالی کاروانها را نیز برای ادامه سفر برآورده میساخته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابن جبیر، ص۹۶ـ۱۰۱؛ مالکی، ص۸۸؛ نهروالی، ص۱۲</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
امروزه این منطقه با داشتن کارخانههای متعدد، در زمینه صنایع نیز رونق دارد.<ref>الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۳</ref> | امروزه این منطقه با داشتن کارخانههای متعدد، در زمینه صنایع نیز رونق دارد.<ref>الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۳</ref> | ||
== جایگاه علمی == | ==جایگاه علمی== | ||
حجاز مرکز علمی [[جزیرة العرب]] از ابتدای ظهور اسلام بوده و همواره در حیات علمی و حفظ میراث اسلامی نقش اساسی داشته است و به ویژه در ایام [[حج]] که مسلمانان از همه سو به حجاز میآمدند، در [[مکه]] مجالس و مباحثات علمی برپا میشد.<ref>رجوع کنید به مالکی، ص۱۸۵ـ۱۸۷؛ سباعی، ج۱، ص۷۹ـ۸۱</ref> جلسات علمی در [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]]، نقش مهمی در فعالیتهای علمی و فرهنگی سرزمین حجاز داشته است.<ref>رجوع کنید به شوقی ضیف، ج۵، ص۵۲ـ۶۷؛ مالکی، ص۱۸۶</ref> در این منطقه همواره مدارس دینی فراوانی وجود داشته است که هدف از تأسیس این گونه مدارس در مکه و مدینه، اهتمام به علوم دینی و مطالعه و تفسیر [[قرآن کریم]]، بود.<ref>مالکی، ص۱۹۶</ref> | حجاز مرکز علمی [[جزیرة العرب]] از ابتدای ظهور اسلام بوده و همواره در حیات علمی و حفظ میراث اسلامی نقش اساسی داشته است و به ویژه در ایام [[حج]] که مسلمانان از همه سو به حجاز میآمدند، در [[مکه]] مجالس و مباحثات علمی برپا میشد.<ref>رجوع کنید به مالکی، ص۱۸۵ـ۱۸۷؛ سباعی، ج۱، ص۷۹ـ۸۱</ref> جلسات علمی در [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]]، نقش مهمی در فعالیتهای علمی و فرهنگی سرزمین حجاز داشته است.<ref>رجوع کنید به شوقی ضیف، ج۵، ص۵۲ـ۶۷؛ مالکی، ص۱۸۶</ref> در این منطقه همواره مدارس دینی فراوانی وجود داشته است که هدف از تأسیس این گونه مدارس در مکه و مدینه، اهتمام به علوم دینی و مطالعه و تفسیر [[قرآن کریم]]، بود.<ref>مالکی، ص۱۹۶</ref> | ||
== تاریخ == | ==تاریخ== | ||
قبل از اسلام، زندگی در حجاز به دو شیوه بیابان گردی و شهرنشینی بود و چون بخش اعظم حجاز، مانند سایر جاهای [[جزیرة العرب]]، خشک و صحرایی بود.<ref>رجوع کنید به دلّو، ج۱، ص۳۹</ref> زندگی بدوی نیز در آنجا متداولتر بود. اغلب روستاها و شهرها در واحههای حاصلخیز یا در استراحتگاهها و در مسیر کاروانها تأسیس میشدند. حجاز مسکن قبایل بدوی بزرگی از عَدنان، قَحطان و قُضاعه بود. در [[مکه]] قبیله [[قریش| قُرَیش]]، در [[طائف]] قبیله [[ثَقیف]]، و در [[یثرب]] ([[مدینه]]) قبایل [[اوس و خزرج]] سکونت داشتند.<ref>دلّو، ج۱، ص۷۴، ۷۷، ۷۹؛ الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۴؛ نیز رجوع کنید به احمد ابراهیم شریف، ص۹ـ۱۳؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> | قبل از اسلام، زندگی در حجاز به دو شیوه بیابان گردی و شهرنشینی بود و چون بخش اعظم حجاز، مانند سایر جاهای [[جزیرة العرب]]، خشک و صحرایی بود.<ref>رجوع کنید به دلّو، ج۱، ص۳۹</ref> زندگی بدوی نیز در آنجا متداولتر بود. اغلب روستاها و شهرها در واحههای حاصلخیز یا در استراحتگاهها و در مسیر کاروانها تأسیس میشدند. حجاز مسکن قبایل بدوی بزرگی از عَدنان، قَحطان و قُضاعه بود. در [[مکه]] قبیله [[قریش| قُرَیش]]، در [[طائف]] قبیله [[ثَقیف]]، و در [[یثرب]] ([[مدینه]]) قبایل [[اوس و خزرج]] سکونت داشتند.<ref>دلّو، ج۱، ص۷۴، ۷۷، ۷۹؛ الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۴؛ نیز رجوع کنید به احمد ابراهیم شریف، ص۹ـ۱۳؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اهمیت حجاز به سبب مرکزیت دینی آن، یعنی شهر [[مکه]] و [[مسجدالحرام]]، بود؛ هرچند پیش از [[اسلام]]، بت پرستی در آنجا رواج بسیار داشت و در شهرهای حجاز معابد و بتهای متعدد آن مورد احترام اعراب بود.<ref>رجوع کنید به احمد ابراهیم شریف، ص۱۴ـ۲۷؛ الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۴</ref> | اهمیت حجاز به سبب مرکزیت دینی آن، یعنی شهر [[مکه]] و [[مسجدالحرام]]، بود؛ هرچند پیش از [[اسلام]]، بت پرستی در آنجا رواج بسیار داشت و در شهرهای حجاز معابد و بتهای متعدد آن مورد احترام اعراب بود.<ref>رجوع کنید به احمد ابراهیم شریف، ص۱۴ـ۲۷؛ الموسوعة العربیة، ج۸، ص۶۴</ref> | ||
=== ظهور اسلام === | ===ظهور اسلام=== | ||
پس از ظهور [[اسلام]]، حجاز از شأن و منزلت بیشتری برخوردار شد و دولت اسلامی که [[پیامبر(ص)]] مؤسس آن بود، موجب وحدت شبه جزیره شد.<ref>رجوع کنید به صالح احمد علی، ص۷ـ۸</ref> پس از وفات پیامبر اکرم(ص) در آغاز [[سال ۱۱ هجری قمری|سال یازدهم قمری]]، اهتمام خلفا بیشتر صرف گسترش حاکمیت اسلام در [[جزیرة العرب]] و نواحی دیگر شد. پس از کشته شدن [[عثمان بن عفان]] در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵ق]] و انتقال خلافت به [[امام علی علیهالسلام |علی بن ابی طالب(ع)]]، او مرکز حکومتش را از [[مدینه]] به [[کوفه]] منتقل کرد. در همین اوان، بخش بزرگی از قبایل به کوفه مهاجرت کردند. در [[سال ۴۱ هجری قمری|سال ۴۱ق]]، خلافت به [[معاویه|معاویة بن ابی سفیان]] رسید و او سرزمین شام را مرکز حکومت خود و [[دمشق]] را پایتخت دولت اسلامی کرد.<ref>الموسوعةالعربیة، ج۸، ص۶۵</ref> | پس از ظهور [[اسلام]]، حجاز از شأن و منزلت بیشتری برخوردار شد و دولت اسلامی که [[پیامبر(ص)]] مؤسس آن بود، موجب وحدت شبه جزیره شد.<ref>رجوع کنید به صالح احمد علی، ص۷ـ۸</ref> پس از وفات پیامبر اکرم(ص) در آغاز [[سال ۱۱ هجری قمری|سال یازدهم قمری]]، اهتمام خلفا بیشتر صرف گسترش حاکمیت اسلام در [[جزیرة العرب]] و نواحی دیگر شد. پس از کشته شدن [[عثمان بن عفان]] در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵ق]] و انتقال خلافت به [[امام علی علیهالسلام |علی بن ابی طالب(ع)]]، او مرکز حکومتش را از [[مدینه]] به [[کوفه]] منتقل کرد. در همین اوان، بخش بزرگی از قبایل به کوفه مهاجرت کردند. در [[سال ۴۱ هجری قمری|سال ۴۱ق]]، خلافت به [[معاویه|معاویة بن ابی سفیان]] رسید و او سرزمین شام را مرکز حکومت خود و [[دمشق]] را پایتخت دولت اسلامی کرد.<ref>الموسوعةالعربیة، ج۸، ص۶۵</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
با ضعف خلافت [[عباسیان]]، شورش در سرزمین حجاز آغاز شد. قحطی و گرسنگی و نیز حمله [[قرامطه]] بحرین به کاروانهای حجاج، موجب آزار اهالی حجاز شد. حجاز مدتی در بین حاکمان مختلف دست به دست میشد. | با ضعف خلافت [[عباسیان]]، شورش در سرزمین حجاز آغاز شد. قحطی و گرسنگی و نیز حمله [[قرامطه]] بحرین به کاروانهای حجاج، موجب آزار اهالی حجاز شد. حجاز مدتی در بین حاکمان مختلف دست به دست میشد. | ||
=== حکومت شُرَفا === | ===حکومت شُرَفا=== | ||
در ۳۵۸هجری قمری، پس از فتح [[مصر]] به دست [[فاطمیان]]، جعفر بن محمد بن حسن، از [[سادات حسنی]]، در مکه اعلام خودمختاری کرد و در خطبه جمعه از خلیفه فاطمی نام برده شد و در ۳۶۰ق. طاهر بن مسلم حسینی در مدینه اعلام استقلال کرد و به نام خلیفه فاطمی، المعز لدین اللّه، خطبه خواند.<ref>رجوع کنید به ابن اثیر، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۶۱۲؛ سیده اسماعیل کاشف، ص۹۶ـ۹۷؛ محمد جمال الدین سرور، ص۲۴ـ ۲۸؛ نیز رجوع کنید به فاسی، ۱۴۰۵، ج۲، ص۳۵۰ـ۳۵۲</ref> بدین ترتیب، شماری از علویان در دو شهر مقدّس مکه و مدینه به ولایت رسیدند و به سبب انتساب به [[رسول اکرم]]، حکام آنها لقب شریف یافتند.<ref>محمد جمال الدین سرور، ص۲۴ـ۲۵</ref> و حکومت آنان به شرفاء (جمع شریف) مشهور شد. [[حکومت شرفا]] در منطقه حجاز نزدیک به هزار سال طول کشید؛ اما این حاکمان در بیشتر دوران حکومت خود مستقل نبودند و تحت سلطه ممالیک مصر و عثمانی قرار داشتند. در اواخر دوره عثمانی، اعتبار و نفوذ شرفا در حجاز به گونهای بود که حکومت عثمانی بدون آنها توان اداره امور حجاز را نداشت.<ref>ناجی، حجاز، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۵۹. | در ۳۵۸هجری قمری، پس از فتح [[مصر]] به دست [[فاطمیان]]، جعفر بن محمد بن حسن، از [[سادات حسنی]]، در مکه اعلام خودمختاری کرد و در خطبه جمعه از خلیفه فاطمی نام برده شد و در ۳۶۰ق. طاهر بن مسلم حسینی در مدینه اعلام استقلال کرد و به نام خلیفه فاطمی، المعز لدین اللّه، خطبه خواند.<ref>رجوع کنید به ابن اثیر، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۶۱۲؛ سیده اسماعیل کاشف، ص۹۶ـ۹۷؛ محمد جمال الدین سرور، ص۲۴ـ ۲۸؛ نیز رجوع کنید به فاسی، ۱۴۰۵، ج۲، ص۳۵۰ـ۳۵۲</ref> بدین ترتیب، شماری از علویان در دو شهر مقدّس مکه و مدینه به ولایت رسیدند و به سبب انتساب به [[رسول اکرم]]، حکام آنها لقب شریف یافتند.<ref>محمد جمال الدین سرور، ص۲۴ـ۲۵</ref> و حکومت آنان به شرفاء (جمع شریف) مشهور شد. [[حکومت شرفا]] در منطقه حجاز نزدیک به هزار سال طول کشید؛ اما این حاکمان در بیشتر دوران حکومت خود مستقل نبودند و تحت سلطه ممالیک مصر و عثمانی قرار داشتند. در اواخر دوره عثمانی، اعتبار و نفوذ شرفا در حجاز به گونهای بود که حکومت عثمانی بدون آنها توان اداره امور حجاز را نداشت.<ref>ناجی، حجاز، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۵۹. | ||
</ref> | </ref> | ||
=== ایوبیان === | ===ایوبیان=== | ||
از ۵۶۷ ق. نفوذ [[فاطمیان]] در [[مصر]] و حجاز رو به کاهش گذاشت. در این سال، صلاح الدین ایوبی متوجه سرزمین حجاز شد و حملات خود را به حجاز و [[یمن]]، به فرماندهی برادرش تورانشاه، در ۵۶۹ آغاز کرد، تورانشاه بدون مواجه شدن با هیچ مقاومتی وارد مکه شد و شریف عیسی بن خلیفه از او استقبال کرد و متعهد شد پس از نام خلیفه به نام صلاح الدین خطبه بخواند.<ref>ابن اثیر، ج۱۱، ص۳۶۸ـ۳۷۱، ۳۹۶؛ نیز رجوع کنید به ابن جبیر، ص۲۵۷؛ فاسی، ۱۴۰۵، ج۲، ص۳۶۶ـ۳۶۷</ref> | از ۵۶۷ ق. نفوذ [[فاطمیان]] در [[مصر]] و حجاز رو به کاهش گذاشت. در این سال، صلاح الدین ایوبی متوجه سرزمین حجاز شد و حملات خود را به حجاز و [[یمن]]، به فرماندهی برادرش تورانشاه، در ۵۶۹ آغاز کرد، تورانشاه بدون مواجه شدن با هیچ مقاومتی وارد مکه شد و شریف عیسی بن خلیفه از او استقبال کرد و متعهد شد پس از نام خلیفه به نام صلاح الدین خطبه بخواند.<ref>ابن اثیر، ج۱۱، ص۳۶۸ـ۳۷۱، ۳۹۶؛ نیز رجوع کنید به ابن جبیر، ص۲۵۷؛ فاسی، ۱۴۰۵، ج۲، ص۳۶۶ـ۳۶۷</ref> | ||
حفاظت از اماکن مقدّس حجاز در برابر [[صلیبیان]] یکی از اقدامات مهم ایوبیان بود؛ در ۵۷۷، که حاکمِ صلیبی امارت کرک (واقع در مشرق بحرالمیت)، به منظور توسعه قلمرو صلیبیان و حمله به اماکن مقدّس مسلمانان در [[حرمین شریفین]] و استیلا بر راههای دریایی حجاج، به حجاز حمله کرد<ref>رجوع کنید به ابن اثیر، ج۱۱، ص۴۷۰؛ ابن واصل، ج۲، ص۱۰۱ـ۱۰۲، ۱۲۷؛ مالکی، ص۴۴ـ ۴۵</ref> و در ۵۷۸ که ناوگان صلیبیها از بندر عیذاب روانه سواحل حجاز شد، ایوبیان از اماکن مقدّس دفاع کردند.<ref>ابن اثیر، ج۱۱، ص۴۹۰ـ۴۹۱؛ مقریزی، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰</ref> | حفاظت از اماکن مقدّس حجاز در برابر [[صلیبیان]] یکی از اقدامات مهم ایوبیان بود؛ در ۵۷۷، که حاکمِ صلیبی امارت کرک (واقع در مشرق بحرالمیت)، به منظور توسعه قلمرو صلیبیان و حمله به اماکن مقدّس مسلمانان در [[حرمین شریفین]] و استیلا بر راههای دریایی حجاج، به حجاز حمله کرد<ref>رجوع کنید به ابن اثیر، ج۱۱، ص۴۷۰؛ ابن واصل، ج۲، ص۱۰۱ـ۱۰۲، ۱۲۷؛ مالکی، ص۴۴ـ ۴۵</ref> و در ۵۷۸ که ناوگان صلیبیها از بندر عیذاب روانه سواحل حجاز شد، ایوبیان از اماکن مقدّس دفاع کردند.<ref>ابن اثیر، ج۱۱، ص۴۹۰ـ۴۹۱؛ مقریزی، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰</ref> | ||
=== دولت بنورسول === | ===دولت بنورسول=== | ||
[[پرونده:ايالت حجاز در دولت عثماني.png|بندانگشتی|ايالت حجاز در دولت عثمانی]] | [[پرونده:ايالت حجاز در دولت عثماني.png|بندانگشتی|ايالت حجاز در دولت عثمانی]] | ||
در نیمه نخست قرن هفتم، دولت ایوبیان در [[یمن]] سقوط کرد و دولت بنورسول در آنجا بر سرکار آمد و امرای مدینه تحت فرمان سلاطین بنورسول قرار گرفتند. خلافت عباسیان نیز در ۶۵۶ه.ق به دست مغولان سقوط کرد و بنورسول بر همه سرزمین حجاز حکم فرما شدند.<ref>سباعی، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹؛ مالکی، ص۶۲</ref> | در نیمه نخست قرن هفتم، دولت ایوبیان در [[یمن]] سقوط کرد و دولت بنورسول در آنجا بر سرکار آمد و امرای مدینه تحت فرمان سلاطین بنورسول قرار گرفتند. خلافت عباسیان نیز در ۶۵۶ه.ق به دست مغولان سقوط کرد و بنورسول بر همه سرزمین حجاز حکم فرما شدند.<ref>سباعی، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹؛ مالکی، ص۶۲</ref> | ||
=== عثمانیها === | ===عثمانیها=== | ||
حدود سه قرن (از اواسط قرن ششم تا نیمه اول قرن نهم) حکام مملوکی و چَرْکسهای [[مصر]] آن را اداره میکردند. در اوایل قرن دهم، حجاز در قلمرو [[حکومت عثمانی|عثمانی ها]] قرار گرفت.<ref>رجوع کنید به صبری پاشا، ص۶۰ـ۶۱؛ جابری، ص۴۶ـ۶۲</ref> | حدود سه قرن (از اواسط قرن ششم تا نیمه اول قرن نهم) حکام مملوکی و چَرْکسهای [[مصر]] آن را اداره میکردند. در اوایل قرن دهم، حجاز در قلمرو [[حکومت عثمانی|عثمانی ها]] قرار گرفت.<ref>رجوع کنید به صبری پاشا، ص۶۰ـ۶۱؛ جابری، ص۴۶ـ۶۲</ref> | ||
حجاز در سالهای ۱۲۱۸ تا ۱۲۲۱، درگیر شورشهای [[وهابیت|وهابیان]] شد که به مکه و مدینه حمله بردند. محمد علی پاشا، والی مصر، از سوی سلطان عثمانی مأمور سرکوب آنان شد و وهابیان را در ۱۲۳۳ مغلوب کرد.<ref>امین، ص۴۵؛ لوتسکی، ص۱۰۳؛ درویش، ص۴۹، ۵۲</ref> حجاز تا ۱۲۶۱ از سوی مصر اداره میشد. از آن پس، دولت عثمانی مستقیماً به آنجا والی میفرستاد.<ref>رجوع کنید به شاکر، ج۸، ص۲۴۸؛ بدر، ج۲، ص۴۷۸</ref> راه آهن حجاز نیز در همین دوره برای تسهیل رفت و آمد حجاج، از [[دمشق]] تا حجاز احداث شد. | حجاز در سالهای ۱۲۱۸ تا ۱۲۲۱، درگیر شورشهای [[وهابیت|وهابیان]] شد که به مکه و مدینه حمله بردند. محمد علی پاشا، والی مصر، از سوی سلطان عثمانی مأمور سرکوب آنان شد و وهابیان را در ۱۲۳۳ مغلوب کرد.<ref>امین، ص۴۵؛ لوتسکی، ص۱۰۳؛ درویش، ص۴۹، ۵۲</ref> حجاز تا ۱۲۶۱ از سوی مصر اداره میشد. از آن پس، دولت عثمانی مستقیماً به آنجا والی میفرستاد.<ref>رجوع کنید به شاکر، ج۸، ص۲۴۸؛ بدر، ج۲، ص۴۷۸</ref> راه آهن حجاز نیز در همین دوره برای تسهیل رفت و آمد حجاج، از [[دمشق]] تا حجاز احداث شد. | ||
=== سلطنت سعودیها === | ===سلطنت سعودیها=== | ||
در ۱۳۳۵، حسین بن علی، شریف مکه، حجاز را از تبعیت [[حکومت عثمانی|عثمانی]] آزاد کرد و مملکت مستقلی تشکیل داد که بریتانیای کبیر استقلال آن را تضمین کرد، در حالی که به عبدالعزیز سوم، [[ابن سعود]]، نیز همین وعده را داده بود. ابن سعود به جنگ شریف حسین رفت و در ۱۳۴۳ به حجاز حمله برد و [[مکه]] و [[مدینه]] و [[جده|جدّه]] را تصرف و کمی بعد سلطنت خود را بر حجاز و [[نجد|نَجد]] اعلام کرد.<ref>رجوع کنید به امین، ص۴۸ـ۴۹، ۵۲؛ درویش، ص۹۰، ۱۱۱</ref> وی در ۱۳۱۱ش/۱۹۳۲ خود را سلطان عربستان سعودی نامید. | در ۱۳۳۵، حسین بن علی، شریف مکه، حجاز را از تبعیت [[حکومت عثمانی|عثمانی]] آزاد کرد و مملکت مستقلی تشکیل داد که بریتانیای کبیر استقلال آن را تضمین کرد، در حالی که به عبدالعزیز سوم، [[ابن سعود]]، نیز همین وعده را داده بود. ابن سعود به جنگ شریف حسین رفت و در ۱۳۴۳ به حجاز حمله برد و [[مکه]] و [[مدینه]] و [[جده|جدّه]] را تصرف و کمی بعد سلطنت خود را بر حجاز و [[نجد|نَجد]] اعلام کرد.<ref>رجوع کنید به امین، ص۴۸ـ۴۹، ۵۲؛ درویش، ص۹۰، ۱۱۱</ref> وی در ۱۳۱۱ش/۱۹۳۲ خود را سلطان عربستان سعودی نامید. | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{ستون|۲}} | {{ستون|۲}} | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/9468 دانشنامه جهان اسلام] | *منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/9468 دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226923/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D8%8C-%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/226923/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D8%8C-%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی] | ||
{{عربستان}} | {{عربستان}} | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | <onlyinclude>{{درجهبندی | ||
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل |