امام صادق علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
←دوری از قیام مسلحانه
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
*به باور برخی از محققان و پژوهشگران امام صادق(ع) ضمن تأکید بر حفظ وحدت مسلمین و پرهیز از خط کشی و گروه بندی بین مردم؛ فعالیتهایش را در دوران امامت بر سه محور کلی تنظیم کرده بود. نخست تعریف و تحدید شیعه و هویتبخشی به [[شیعه|شیعیان]] با تلاش برای روشن کردن مصداق [[اهلبیت(ع)|آل محمد]] و مرزبندی بین همه مدعیان امامت و خلافت در درون بنیهاشم و آل عبدالمطلب و آل ابیطالب و نیز غلات شیعی. عدم همکاری امام با قیامهای شیعی را میتوان در این چارچوب تحلیل کرد.دوم شکلدهی به نظام فکری کلامی و اعتقادی شیعیان در مقابل سایر فرق مثل [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[معتزله]] و ...، سوم تلاش برای گسترش تشیع با بنیادگذاری شبکهای از شاگردان و نمایندگان و بالاخره پایهگذاری و تثبیت فقه تفریعی در شیعه.<ref>https://fa.abna24.com/story/1455872؛شیعیان در عصر امام صادق علیهالسلام و نقش ایشان در تحکیم و گسترش تشیع</ref> | *به باور برخی از محققان و پژوهشگران امام صادق(ع) ضمن تأکید بر حفظ وحدت مسلمین و پرهیز از خط کشی و گروه بندی بین مردم؛ فعالیتهایش را در دوران امامت بر سه محور کلی تنظیم کرده بود. نخست تعریف و تحدید شیعه و هویتبخشی به [[شیعه|شیعیان]] با تلاش برای روشن کردن مصداق [[اهلبیت(ع)|آل محمد]] و مرزبندی بین همه مدعیان امامت و خلافت در درون بنیهاشم و آل عبدالمطلب و آل ابیطالب و نیز غلات شیعی. عدم همکاری امام با قیامهای شیعی را میتوان در این چارچوب تحلیل کرد.دوم شکلدهی به نظام فکری کلامی و اعتقادی شیعیان در مقابل سایر فرق مثل [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[معتزله]] و ...، سوم تلاش برای گسترش تشیع با بنیادگذاری شبکهای از شاگردان و نمایندگان و بالاخره پایهگذاری و تثبیت فقه تفریعی در شیعه.<ref>https://fa.abna24.com/story/1455872؛شیعیان در عصر امام صادق علیهالسلام و نقش ایشان در تحکیم و گسترش تشیع</ref> | ||
===دوری از قیام مسلحانه=== | ===دوری از قیام مسلحانه=== | ||
بهرغم آنکه [[امامت]] امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیریهای نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به [[خلافت]] را نپذیرفت. شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|الملل والنحل]] گزارش کرده است که [[ابومسلم خراسانی]] پس از مرگ [[ابراهیم امام]]، در نامهای امام صادق(ع) را شایستهترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من است».<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.</ref> او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامهاش داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> وی همچنین در قیامهایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش [[زید بن علی]]، شرکت نکرد.<ref>پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref> بر طبق [[حدیث|حدیثی]]، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.<ref>ابنشهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۳۷.</ref>در برخی روایات حضرت تعداد ۱۷ نفر و گاه پنج نفر را برای قیام کافی دانسته است و در برابر اصرار برخی از یاران برای قیام به آنها میفرمود ما بهتر از شما و دیگران میدانیم که چه زمانی و چه وظیفهای داریم.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۳و ابنشهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۳۶۳.</ref> | بهرغم آنکه [[امامت]] امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیریهای نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به [[خلافت]] را نپذیرفت. شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|الملل والنحل]] گزارش کرده است که [[ابومسلم خراسانی]] پس از مرگ [[ابراهیم امام]]، در نامهای امام صادق(ع) را شایستهترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من است».<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.</ref> او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامهاش داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> وی همچنین در قیامهایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش [[زید بن علی]]، شرکت نکرد.<ref>پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref> بر طبق [[حدیث|حدیثی]]، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.<ref>ابنشهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۳۷.</ref>در برخی روایات حضرت تعداد ۱۷ نفر و گاه پنج نفر را برای قیام کافی دانسته است و در برابر اصرار برخی از یاران برای قیام به آنها میفرمود ما بهتر از شما و دیگران میدانیم که چه زمانی و چه وظیفهای داریم.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۳و ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۳۶۳.</ref> | ||
*اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی | *اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی | ||
در سالهای پایانی حکومت [[بنیامیه]]، گروهی از [[بنیهاشم]] از جمله [[عبدالله بن حسن مثنی]] و پسرانش و سفاح و منصور در [[ابواء]] جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش، [[ محمد بن عبدالله بن حسن|محمد]] را [[مهدی]] معرفی کرد و از حاضران خواست با او [[بیعت]] کنند.{{سخ}}امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور]] مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به [[حسد|حسادت]] متهم کرد. امام صادق(ع) [[سوگند|قسم]] خورد که از روی [[حسد|حسادت]] سخن نمیگوید و گفت که پسران او کشته میشوند و خلافت به [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی |منصور]] میرسد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.</ref> [[رسول جعفریان]] ریشه اختلاف میان فرزندان [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] و فرزندان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] را همین داستان دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.</ref> | در سالهای پایانی حکومت [[بنیامیه]]، گروهی از [[بنیهاشم]] از جمله [[عبدالله بن حسن مثنی]] و پسرانش و سفاح و منصور در [[ابواء]] جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش، [[ محمد بن عبدالله بن حسن|محمد]] را [[مهدی]] معرفی کرد و از حاضران خواست با او [[بیعت]] کنند.{{سخ}}امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور]] مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به [[حسد|حسادت]] متهم کرد. امام صادق(ع) [[سوگند|قسم]] خورد که از روی [[حسد|حسادت]] سخن نمیگوید و گفت که پسران او کشته میشوند و خلافت به [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی |منصور]] میرسد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.</ref> [[رسول جعفریان]] ریشه اختلاف میان فرزندان [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] و فرزندان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] را همین داستان دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.</ref> |