Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
آیه ۴۶ درباره اصحاب اعراف، آیات ۵۴ تا ۵۶ معروف به [[آیه سخره]] و آیه ۱۷۲ معروف به [[آیه میثاق]] از آیات نامدار سوره اعراف است. در فضیلت [[تلاوت]] این سوره آمده است هر فردی که سوره اعراف را بخواند؛ خداوند میان او و [[ابلیس]] مانعی قرار میدهد و در [[روز قیامت]]، [[حضرت آدم(ع)]] را [[شفاعت|شفیع]] او قرار میدهد. | آیه ۴۶ درباره اصحاب اعراف، آیات ۵۴ تا ۵۶ معروف به [[آیه سخره]] و آیه ۱۷۲ معروف به [[آیه میثاق]] از آیات نامدار سوره اعراف است. در فضیلت [[تلاوت]] این سوره آمده است هر فردی که سوره اعراف را بخواند؛ خداوند میان او و [[ابلیس]] مانعی قرار میدهد و در [[روز قیامت]]، [[حضرت آدم(ع)]] را [[شفاعت|شفیع]] او قرار میدهد. | ||
[[پرونده:آیه خذ العفو.jpg|بندانگشتی|آیه ۱۹۹ سوره اعراف به خط ثلث: «گذشت پیشه كن و به [كار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب»]] | [[پرونده:آیه خذ العفو.jpg|بندانگشتی|[[آیه ۱۹۹ سوره اعراف]] به خط ثلث: «گذشت پیشه كن و به [كار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب»]] | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==داستانها و روایتهای تاریخی== | ==داستانها و روایتهای تاریخی== | ||
در سوره اعراف داستانهایی از سرگذشت [[آدم]] و [[حوا]] در [[بهشت]]، [[نوح]]، [[صالح]]، [[لوط]]، [[شعیب]] و [[موسی]] نقل شده است. | در سوره اعراف داستانهایی از سرگذشت [[آدم]] و [[حوا]] در [[بهشت]]، [[نوح]]، [[صالح]]، [[لوط]]، [[شعیب]] و [[موسی]] نقل شده است. | ||
* داستان آفرینش آدم، ساکن شدن در [[بهشت آدم|بهشت]] و استفاده از نعمتهای بهشتی، خوردن [[میوه ممنوعه]] و همچنین سرنوشت [[ابلیس]]؛ (آیات ۱۱-۲۷) | *داستان آفرینش آدم، ساکن شدن در [[بهشت آدم|بهشت]] و استفاده از نعمتهای بهشتی، خوردن [[میوه ممنوعه]] و همچنین سرنوشت [[ابلیس]]؛ (آیات ۱۱-۲۷) | ||
* داستان نوح: رسالت، گفتگو با قوم، [[طوفان نوح|طوفان]]؛ (آیات ۵۹-۶۴) | *داستان نوح: رسالت، گفتگو با قوم، [[طوفان نوح|طوفان]]؛ (آیات ۵۹-۶۴) | ||
* داستان صالح: رسالت، گفتگو با قوم، معجزه [[ناقه صالح|ناقه]]، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۷۳-۷۹) | *داستان صالح: رسالت، گفتگو با قوم، معجزه [[ناقه صالح|ناقه]]، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۷۳-۷۹) | ||
* داستان لوط: گفتگو با قوم، عذاب آنان با باران سنگ؛ (آیات ۸۰-۸۴) | *داستان لوط: گفتگو با قوم، عذاب آنان با باران سنگ؛ (آیات ۸۰-۸۴) | ||
* داستان شعیب: رسالت، گفتگو با قوم، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۸۵-۹۲) | *داستان شعیب: رسالت، گفتگو با قوم، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۸۵-۹۲) | ||
* داستان موسی: دعوت [[فرعون]]، معجزه تبدیل عصا به اژدها و [[ید بیضاء]]، مبارزه با ساحران در شهر، تهدید فرعون، رنج [[بنیاسرائیل]]، عذاب قوم فرعون و غرق شدنشان در دریا و عبور بنیاسرائیل، میقات موسی در [[کوه طور]]، نزول [[الواح]] بر موسی، [[گوساله سامری]]، برگزیدن هفتاد نفر از بنیاسرائیل برای میقات، دوازده گروه بنیاسرائیل و چشمههای دوازدهگانه، تغییر کلمات وحیشده، تجاوز در شنبه، [[مسخ]] شدن و آوارگی بنیاسرائیل. (آیات ۱۰۳-۱۶۹) | *داستان موسی: دعوت [[فرعون]]، معجزه تبدیل عصا به اژدها و [[ید بیضاء]]، مبارزه با ساحران در شهر، تهدید فرعون، رنج [[بنیاسرائیل]]، عذاب قوم فرعون و غرق شدنشان در دریا و عبور بنیاسرائیل، میقات موسی در [[کوه طور]]، نزول [[الواح]] بر موسی، [[گوساله سامری]]، برگزیدن هفتاد نفر از بنیاسرائیل برای میقات، دوازده گروه بنیاسرائیل و چشمههای دوازدهگانه، تغییر کلمات وحیشده، تجاوز در شنبه، [[مسخ]] شدن و آوارگی بنیاسرائیل. (آیات ۱۰۳-۱۶۹) | ||
==شأن نزول برخی آیات== | ==شأن نزول برخی آیات== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[خداوند]] پس از بیان داستان [[حضرت آدم(ع)]] و [[حوا]] و مواجهه آنان با [[شیطان]] در ضمن چند آیه، (۲۶، ۲۷-۳۰، ۳۱-۳۴ و ۳۵) چهار فرمان که آنها را ضامن رشد و سعادت انسان دانستهاند، به انسانها میدهد. این آیات که با عبارت «یا بنی آدم» آغاز میشود را مرتبط با عوامل لغزش آدم و حوا قرار دادهاند. بدین سان از انسان میخواهد که با رعایت این نکات از گمراهی و سقوط در امان بماند. این اصول چهارگانه را همان پیمانهای خداوند با انسان دانستهاند که درباره رعایت [[تقوا]] (آیه ۲۶)، پیروی نکردن از شیطان (آیات ۲۷ تا ۳۰)، پیمودن مسیر اعتدال در زندگی و اجتناب از [[اسراف]] و زیادهروی (آیات ۳۱ تا ۳۴) و پیروی از دستورات انبیای الهی (آیه ۳۵) است.<ref>خامهگر، «سوره اعراف»، ص۶۶.</ref> | [[خداوند]] پس از بیان داستان [[حضرت آدم(ع)]] و [[حوا]] و مواجهه آنان با [[شیطان]] در ضمن چند آیه، (۲۶، ۲۷-۳۰، ۳۱-۳۴ و ۳۵) چهار فرمان که آنها را ضامن رشد و سعادت انسان دانستهاند، به انسانها میدهد. این آیات که با عبارت «یا بنی آدم» آغاز میشود را مرتبط با عوامل لغزش آدم و حوا قرار دادهاند. بدین سان از انسان میخواهد که با رعایت این نکات از گمراهی و سقوط در امان بماند. این اصول چهارگانه را همان پیمانهای خداوند با انسان دانستهاند که درباره رعایت [[تقوا]] (آیه ۲۶)، پیروی نکردن از شیطان (آیات ۲۷ تا ۳۰)، پیمودن مسیر اعتدال در زندگی و اجتناب از [[اسراف]] و زیادهروی (آیات ۳۱ تا ۳۴) و پیروی از دستورات انبیای الهی (آیه ۳۵) است.<ref>خامهگر، «سوره اعراف»، ص۶۶.</ref> | ||
===محال بودن ورود تکذیبکنندگان آیات خدا به بهشت (آیه ۴۰) === | ===محال بودن ورود تکذیبکنندگان آیات خدا به بهشت (آیه ۴۰)=== | ||
خداوند در آیه ۴۰ سوره اعراف با دو عبارت امکان ورود تکذیبکنندگان آیات الهی به بهشت را رد کرده است: | خداوند در آیه ۴۰ سوره اعراف با دو عبارت امکان ورود تکذیبکنندگان آیات الهی به بهشت را رد کرده است: | ||
* تعبیر «لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ»ترجمه: (هرگز) درهای آسمان به رویشان(تکذیب کنندگان آیات الهی) گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! به سرنوشت افراد متکبر و لجوج که زیر بار آیات الهی نمیروند و در برابر حق تسلیم نمیگردند، پرداخته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۶۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] عدم باز شدن درهای آسمان به سوی تکذیبکنندگان آیات الهی به عدم پذیرش کارهایشان و عدم صعود ارواح آنان و همچنین عدم ورود آنان به [[بهشت]] تفسیر کرده است و مضمون این آیه را در محرومیت از ورود تکذیب کنندگان آیات الهی به بهشت مانند آیه ۱۶۷ سوره بقره دانسته که فرموده است:وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ترجمه:و هرگز(پیروی کنندگان از پیشوایان باطل) از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد!<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> منظور از آسمان را نیز در این آیه کنایه از مقام [[تقرب|قرب الهی]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> | *تعبیر «لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ»ترجمه: (هرگز) درهای آسمان به رویشان(تکذیب کنندگان آیات الهی) گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! به سرنوشت افراد متکبر و لجوج که زیر بار آیات الهی نمیروند و در برابر حق تسلیم نمیگردند، پرداخته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۶۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] عدم باز شدن درهای آسمان به سوی تکذیبکنندگان آیات الهی به عدم پذیرش کارهایشان و عدم صعود ارواح آنان و همچنین عدم ورود آنان به [[بهشت]] تفسیر کرده است و مضمون این آیه را در محرومیت از ورود تکذیب کنندگان آیات الهی به بهشت مانند آیه ۱۶۷ سوره بقره دانسته که فرموده است:وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ترجمه:و هرگز(پیروی کنندگان از پیشوایان باطل) از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد!<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> منظور از آسمان را نیز در این آیه کنایه از مقام [[تقرب|قرب الهی]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> | ||
* تعبیر «حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ» را تعبیری کنایی برای اشاره به محال بودن عدم ورود تکذیبکنندگان آیات الهی به بهشت دانستهاند تا به صورت حسی آن را درک کنند و هیچ تردیدی در آن وجود نداشته باشد؛ چراکه ممکن نیست شتر با جثه بزرگش بتواند از سوراخ باریک سوزن عبور کند.{{یاد| برخی از مفسران و مترجمان قرآن «الجَمَل» را درآیه به معنای ریسمان یا طناب ضخیمی گرفته اند که با آن کشتی را در ساحل مهار می کنند. حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری،تهران:انتشارات ميقات،۱۳۶۳ش، چاپ اول و قرائتی، محسن، تفسير نور،ج۳3، ص۶۵}}<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> این گونه سخن گفتن را از باب تعلیق بر محال دانستهاند؛ با این توضیح که عرب برای چیزی که تحقق پیدا نمیکند چنین مثل میزند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴، ج۳، ص۳۲۸.</ref> | *تعبیر «حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ» را تعبیری کنایی برای اشاره به محال بودن عدم ورود تکذیبکنندگان آیات الهی به بهشت دانستهاند تا به صورت حسی آن را درک کنند و هیچ تردیدی در آن وجود نداشته باشد؛ چراکه ممکن نیست شتر با جثه بزرگش بتواند از سوراخ باریک سوزن عبور کند.{{یاد| برخی از مفسران و مترجمان قرآن «الجَمَل» را درآیه به معنای ریسمان یا طناب ضخیمی گرفته اند که با آن کشتی را در ساحل مهار می کنند. حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری،تهران:انتشارات ميقات،۱۳۶۳ش، چاپ اول و قرائتی، محسن، تفسير نور،ج۳3، ص۶۵}}<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> این گونه سخن گفتن را از باب تعلیق بر محال دانستهاند؛ با این توضیح که عرب برای چیزی که تحقق پیدا نمیکند چنین مثل میزند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴، ج۳، ص۳۲۸.</ref> | ||
===منع تکلیف ما لایطاق (آیه ۴۲)=== | ===منع تکلیف ما لایطاق (آیه ۴۲)=== | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
===مضمون «لن ترانی» در اشعار=== | ===مضمون «لن ترانی» در اشعار=== | ||
مضمون آیه لن ترانی در اشعار شاعران نیز مشاهده می شود. | مضمون آیه لن ترانی در اشعار شاعران نیز مشاهده می شود. | ||
'''[[مولوی]]''': {{شعر}}{{ب|به فلک برآ چو عیسی ارنی بگو چو موسی |که خدا تو را نگوید که خموش لن ترانی}} | |||
'''[[مولوی]]''': {{شعر}}{{ب|به فلک برآ چو عیسی ارنی بگو چو موسی |که خدا تو را نگوید که خموش لن ترانی}} | |||
'''مولوی''':{{ب|اعتمادی دارد او بر عشق دوست|گر سماع لن ترانی میکند}}{{پایان شعر}} | '''مولوی''':{{ب|اعتمادی دارد او بر عشق دوست|گر سماع لن ترانی میکند}}{{پایان شعر}} | ||
'''همام تبریزی''':{{شعر}}{{ ب|به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذر|نفسی مگر نظر را به جمال او رسانی}}{{ب |وگر آن نظر میسر نشود تو را همان بس|که کنند التفاتی به جواب لن ترانی}}{{پایان شعر}} | |||
'''همام تبریزی''':{{شعر}}{{ب|به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذر|نفسی مگر نظر را به جمال او رسانی}}{{ب |وگر آن نظر میسر نشود تو را همان بس|که کنند التفاتی به جواب لن ترانی}}{{پایان شعر}} | |||
'''رضی الدین آرتیمانی''': {{شعر}}{{ب|الهی همچو موسی رب ارنی را نمیگویم|که مهر خامشی از لن ترانی بر میان بندد}}{{پایان شعر}} | |||
'''[[صائب تبریزی]]''':{{شعر}}{{ب|تجلی سنگ را نومید نگذاشت|مترس از دور باشِ لنترانی}}{{پایان شعر}} | |||
'''[[سعدی]]''':{{شعر}}{{ب|موسی طور عشقم در وادی تمنا|مجروح لن ترانی چون خود هزار دارم }}{{پایان شعر}}<ref>https://ganjoor.net/</ref> | |||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۷: | ||
'''آیه ۳۴ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ترجمه:برای هر قوم و اُمت و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است؛ و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر میکنند، و نه بر آن پیشی میگیرند. | '''آیه ۳۴ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ترجمه:برای هر قوم و اُمت و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است؛ و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر میکنند، و نه بر آن پیشی میگیرند.''' | ||
[[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] بر این باور است که ملتهای جهان(به تعبیر آیه امّتها) همانند افراد، دارای مرگ و حیاتند، ملتهایی از صفحه زمین برچیده میشوند، و به جای آنها ملتهای دیگری قرار میگیرند، قانون مرگ و حیات مخصوص افراد انسان نیست، بلکه اقوام و جمعیتها و جامعهها را نیز در بر میگیرد با این تفاوت که مرگ ملتها غالبا بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در دریای شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستی و تنپروری میباشد.هنگامی که ملتهای جهان در چنین مسیرهایی گام بگذارند، و از قوانین مسلم آفرینش منحرف گردند، سرمایههای هستی خود را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و سر انجام سقوط میکنند.<ref>برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] بر این باور است که ملتهای جهان(به تعبیر آیه امّتها) همانند افراد، دارای مرگ و حیاتند، ملتهایی از صفحه زمین برچیده میشوند، و به جای آنها ملتهای دیگری قرار میگیرند، قانون مرگ و حیات مخصوص افراد انسان نیست، بلکه اقوام و جمعیتها و جامعهها را نیز در بر میگیرد با این تفاوت که مرگ ملتها غالبا بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در دریای شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستی و تنپروری میباشد.هنگامی که ملتهای جهان در چنین مسیرهایی گام بگذارند، و از قوانین مسلم آفرینش منحرف گردند، سرمایههای هستی خود را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و سر انجام سقوط میکنند.<ref>برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | ||
</ref> برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کردهاند. <ref>بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش. | </ref> برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کردهاند. <ref>بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۳: | ||
{| class="wikitable sortable" | {| class="wikitable sortable" | ||
|- | |- | ||
! شماره آیه!! آیه!! باب !! موضوع | !شماره آیه!!آیه!!باب!!موضوع | ||
|- | |- | ||
|۲۶|| یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیكُمْ لِبَاسًا یوَارِی سَوْآتِكُمْ وَرِیشًا|| پوشش و لباس || وجوب ستر عورت | |۲۶||یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیكُمْ لِبَاسًا یوَارِی سَوْآتِكُمْ وَرِیشًا||پوشش و لباس||وجوب ستر عورت | ||
|- | |- | ||
|۲۹||...وَأَقِیمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ...|| نماز || اقامه [[نماز]] به سمت [[قبله]] | |۲۹||...وَأَقِیمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ...||نماز||اقامه [[نماز]] به سمت [[قبله]] | ||
|- | |- | ||
|۳۱|| یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ || نماز || وجوب ستر عورت در هنگام نماز و حضور در [[مسجد]] | |۳۱||یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ||نماز||وجوب ستر عورت در هنگام نماز و حضور در [[مسجد]] | ||
|- | |- | ||
|۱۶۴||وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ || امربه معروف و نهی از منکر || وجوب [[امر به معروف]] | |۱۶۴||وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ||امربه معروف و نهی از منکر||وجوب [[امر به معروف]] | ||
|- | |- | ||
|۱۹۹||خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ||امر به معروف و نهی از منکر||وجوب [[امر به معروف]] | |||
|۱۹۹ ||خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ || امر به معروف و نهی از منکر || وجوب [[امر به معروف]] | |||
|- | |- | ||
|۲۰۴||وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ...|| نماز || سکوت هنگام [[نماز جماعت]] و گوش دادن به قرائت [[امام جماعت]] | |۲۰۴||وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ...||نماز||سکوت هنگام [[نماز جماعت]] و گوش دادن به قرائت [[امام جماعت]] | ||
|} | |} | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۲: | ||
درباره فضیلت [[تلاوت]] سوره اعراف از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل است: هر فردی که سوره اعراف را بخواند؛ خداوند میان او و [[ابلیس]] مانعی قرار میدهد و [[حضرت آدم(ع)]] را [[شفیع]] او در [[روز قیامت]] قرار میدهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۰۸.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نیز روایت است: فردی که سوره اعراف را هر ماه بخواند، در قیامت از افرادی است که نه ترسی دارند و نه محزون میگردند.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۱۵.</ref> | درباره فضیلت [[تلاوت]] سوره اعراف از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل است: هر فردی که سوره اعراف را بخواند؛ خداوند میان او و [[ابلیس]] مانعی قرار میدهد و [[حضرت آدم(ع)]] را [[شفیع]] او در [[روز قیامت]] قرار میدهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۰۸.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نیز روایت است: فردی که سوره اعراف را هر ماه بخواند، در قیامت از افرادی است که نه ترسی دارند و نه محزون میگردند.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۱۵.</ref> | ||
{{همچنین ببینید|فضائل سور}} | {{همچنین ببینید|فضائل سور}} | ||
== متن و ترجمه سوره اعراف == | ==متن و ترجمه سوره اعراف== | ||
{{سوره ۰۰۷ با ترجمه|شماره=۷}} | {{سوره ۰۰۷ با ترجمه|شماره=۷}} | ||
{{سورههای قرآن|7|[[سوره انعام]]|[[سوره انفال]]}} | {{سورههای قرآن|7|[[سوره انعام]]|[[سوره انفال]]}} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۵۸: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [http://tanzil.ir/#7:1 قرائت سوره اعراف] | *[http://tanzil.ir/#7:1 قرائت سوره اعراف] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/Fa/article/230929/%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85 مقاله سوره اعراف در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/Fa/article/230929/%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85 مقاله سوره اعراف در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 مقاله سوره اعراف در دائرة المعارف قرآن کریم] | *[http://maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 مقاله سوره اعراف در دائرة المعارف قرآن کریم] | ||
{{قرآن کریم}} | {{قرآن کریم}} | ||