Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) (←چیستی) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
امروزه، پدیده اسلامهراسی را از مهمترین و راهبردیترین دغدغههای جهان غرب و مسیحیت در مقابل [[جهان اسلام]] میدانند.<ref>ناصری طاهری، «مبانی و ریشههای تاریخی اسلامهراسی غرب؛بررسی موردی جنگهای صلیبی»، ص۱۲۳.</ref> گفته میشود ظهور این پدیده در جهان معاصر بر اثر اختلافات و برخوردهای جهان اسلام و جهان غرب در گذشتههای دور و نزدیک بوده است.<ref>قنبرلو، «۱۱ سپتامبر و گسترش پدیده اسلامهراسی در غرب»، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref> | امروزه، پدیده اسلامهراسی را از مهمترین و راهبردیترین دغدغههای جهان غرب و مسیحیت در مقابل [[جهان اسلام]] میدانند.<ref>ناصری طاهری، «مبانی و ریشههای تاریخی اسلامهراسی غرب؛بررسی موردی جنگهای صلیبی»، ص۱۲۳.</ref> گفته میشود ظهور این پدیده در جهان معاصر بر اثر اختلافات و برخوردهای جهان اسلام و جهان غرب در گذشتههای دور و نزدیک بوده است.<ref>قنبرلو، «۱۱ سپتامبر و گسترش پدیده اسلامهراسی در غرب»، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref> برخی از دلایل اهمیت بررسی این پدیده بدین شرح است: موفقیت نسبی جهان غرب در رواج پروژه اسلامهراسی و بهتَبَع آن، افزایش روند اسلامستیزی و تشدید فضای بیاعتمادی میان مسلمانان و غربیان<ref>نگاه کنید به شیرغلامی، «اسلامهراسی و اسلامستیزی: ده سال پس از حادثه ۱۱ سپتامبر»، ص۹۹۶؛ علیپور و همکاران، «راهبردهای پیشگیری و مقابله با اسلامهراسی»، ص۱۰۱؛ افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۲۹.</ref> | ||
واژهٔ «اسلامهراسی»، با وجود حضور مصادیق آن در تاریخ طولانی تحولات سیاسیـاجتماعیِ جامعهٔ جهانی،<ref>افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۳۱.</ref> از اصطلاحات تازهای است که دههٔ ۱۹۸۰ میلادی شکل گرفت و با حملات یازده سپتامبر، بسیار رواج یافت.<ref>مرشدیزاده و غفاری، «اسلامهراسی در اروپا، ریشهها و عوامل»، ص۱۱۴.</ref> در این دوران، از اسلام به عنوان امپراتوری شیطانی به جای کمونیسم نام بردند و آن را خطری برای صلح و امنیت جهانی به شمار آوردند.<ref>علیپور و همکاران، «راهبردهای پیشگیری و مقابله با اسلامهراسی»، ص۹۹.</ref> | واژهٔ «اسلامهراسی»، با وجود حضور مصادیق آن در تاریخ طولانی تحولات سیاسیـاجتماعیِ جامعهٔ جهانی،<ref>افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۳۱.</ref> از اصطلاحات تازهای است که دههٔ ۱۹۸۰ میلادی شکل گرفت و با حملات یازده سپتامبر، بسیار رواج یافت.<ref>مرشدیزاده و غفاری، «اسلامهراسی در اروپا، ریشهها و عوامل»، ص۱۱۴.</ref> در این دوران، از اسلام به عنوان امپراتوری شیطانی به جای کمونیسم نام بردند و آن را خطری برای صلح و امنیت جهانی به شمار آوردند.<ref>علیپور و همکاران، «راهبردهای پیشگیری و مقابله با اسلامهراسی»، ص۹۹.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
* طرد: راندن مسلمانان از سیاست و حکومت و اشتغال و مدیریت و مسئولیت.<ref>مرشدیزاده و غفاری، «اسلامهراسی در اروپا، ریشهها و عوامل»، ص۱۲۴</ref> | * طرد: راندن مسلمانان از سیاست و حکومت و اشتغال و مدیریت و مسئولیت.<ref>مرشدیزاده و غفاری، «اسلامهراسی در اروپا، ریشهها و عوامل»، ص۱۲۴</ref> | ||
== گسترش اسلامهراسی | == تاریخچه گسترش اسلامهراسی در غرب == | ||
بهگفتهٔ پژوهشگران سیاسی، شکلگیری جنبشهای اسلامی در دهههای ۵۰ تا ۷۰ قرن بیستم میلادی با اهداف استعمارستیزانه و طرح ایدهٔ حکومت جهانی<ref>افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۳۰.</ref> و همچنین معرفی اسلام به عنوان مهمترین جریان ضدغرب پس از فروپاشی شوروی<ref>علیپور و همکاران، «راهبردهای پیشگیری و مقابله با اسلامهراسی»، ص۹۹.</ref> باعث شد قدرتهای مسلط جهانی برای تضعیف و خارجکردن اسلام از معادلات قدرت، از راهبردهایی چون پروژهٔ اسلامهراسی در مقابل راهبرد «دعوت اسلامی» استفاده کنند.<ref>افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۳۰.</ref> | بهگفتهٔ پژوهشگران سیاسی، شکلگیری جنبشهای اسلامی در دهههای ۵۰ تا ۷۰ قرن بیستم میلادی با اهداف استعمارستیزانه و طرح ایدهٔ حکومت جهانی<ref>افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۳۰.</ref> و همچنین معرفی اسلام به عنوان مهمترین جریان ضدغرب پس از فروپاشی شوروی<ref>علیپور و همکاران، «راهبردهای پیشگیری و مقابله با اسلامهراسی»، ص۹۹.</ref> باعث شد قدرتهای مسلط جهانی برای تضعیف و خارجکردن اسلام از معادلات قدرت، از راهبردهایی چون پروژهٔ اسلامهراسی در مقابل راهبرد «دعوت اسلامی» استفاده کنند.<ref>افتخاری، «دو چهره اسلامهراسی: سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، ص۳۰.</ref> | ||
همچنین گفته شده نظریهپردازان سیاسی غربی نظیر ساموئل هانتینگتون و برناد لوئیس، با بهرهگیری از مفاهیمی چون [[اسلامگرایی]]، [[بنیادگرایی]] و سنتگرایی، در پیِ القای اسلامهراسی برآمدهاند | همچنین گفته شده نظریهپردازان سیاسی غربی نظیر ساموئل هانتینگتون و برناد لوئیس، با بهرهگیری از مفاهیمی چون [[اسلامگرایی]]، [[بنیادگرایی]] و سنتگرایی، در پیِ القای اسلامهراسی برآمدهاند. این تلاش، با وجود برخی از زمینهها در کشورهای اسلامی، مانند فعالیتهای خشونتبار گروههای تندرو، با موفقیت همراه بوده است.<ref>نظری، «فرایندهای هویتی در غرب و بازنمایی سیاستگذاری مبتنی بر هراس: درک زمینههای اسلامهراسی»، ص۱۲۰؛ دگمجیان، اسلام در انقلاب: جنبشهای اسلامی در جهان عرب، ۱۳۷۷ش، ص۱۹-۲۹.</ref> | ||
== زمینهها و عوامل == | == زمینهها و عوامل == |