تناسخ: تفاوت میان نسخهها
←تناسخ در فلسفه اسلامی
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
ابنسینا نخستین فیلسوف اسلامی دانسته شده که به تفصیل به تناسخ پرداخته است.<ref>ذهبی، «تناسخ در جهان اسلام»، ص</ref> گفته شده که در میان فیلسوفان اسلامی، ابنسینا و پیروان او، با فرض اینکه اساس تناسخ اعتقاد به قدیمبودن نفس انسانی است، برای رد تناسخ تلاش کردند؛ تلاشی که معطوف به نفى قدیمبودن و اثبات حادثبودن نفس انسانی بوده است.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref> ابنسینا طی استدلالی تلاش میکند تا نشان دهد که لازمه تناسخ تعلق دو نفس به یک بدن خواهد بود و از محالبودن این نتیجه بطلان تناسخ را اثبات کند.<ref>ابنسینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref> به گزارش برخی محققان، این استدلال ابنسینا از سوی سایر فیلسوفان مشائی مورد استقبال قرار گرفت و در آثارشان تکرار شد.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref> | ابنسینا نخستین فیلسوف اسلامی دانسته شده که به تفصیل به تناسخ پرداخته است.<ref>ذهبی، «تناسخ در جهان اسلام»، ص</ref> گفته شده که در میان فیلسوفان اسلامی، ابنسینا و پیروان او، با فرض اینکه اساس تناسخ اعتقاد به قدیمبودن نفس انسانی است، برای رد تناسخ تلاش کردند؛ تلاشی که معطوف به نفى قدیمبودن و اثبات حادثبودن نفس انسانی بوده است.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref> ابنسینا طی استدلالی تلاش میکند تا نشان دهد که لازمه تناسخ تعلق دو نفس به یک بدن خواهد بود و از محالبودن این نتیجه بطلان تناسخ را اثبات کند.<ref>ابنسینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref> به گزارش برخی محققان، این استدلال ابنسینا از سوی سایر فیلسوفان مشائی مورد استقبال قرار گرفت و در آثارشان تکرار شد.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref> | ||
وضعیت شیخ اشراق در قبال تناسخ را وضعیتی ناروشن قلمداد کردهاند:<ref>یوسفی، «تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق»، ص۱۱۸؛ مینایی، «تناسخ»، ص</ref> محققان معتقدند که او با پیروی از فیلسوفان مشائی در بسیاری از آثارش، چون پرتونامه، المطارحات و الواح عمادیه، تناسخ را باطل دانسته است.<ref>یوسفی، «تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق»، ص۱۱۸؛ مینایی، «تناسخ»، ص</ref> آنان معتقدند که او در مهمترین اثرش، حکمة الاشراق، با تردید در برخی از دلایل امتناع تناسخ و ناکافیدانستن دلایل اثبات تناسخ به برخی از وجوه تناسخ متمایل شده و نهایتاً از اظهارنظر نهایی درباره تناسخ ناتوان مانده است.<ref>یوسفی، «تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق»، ص۱۱۸.</ref> | وضعیت شیخ اشراق در قبال تناسخ را وضعیتی ناروشن قلمداد کردهاند:<ref>یوسفی، «تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق»، ص۱۱۸؛ مینایی، «تناسخ»، ص</ref> محققان معتقدند که او با پیروی از فیلسوفان مشائی در بسیاری از آثارش، چون پرتونامه، المطارحات و الواح عمادیه، تناسخ را باطل دانسته است.<ref>یوسفی، «تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق»، ص۱۱۸؛ مینایی، «تناسخ»، ص</ref> آنان معتقدند که او در مهمترین اثرش، حکمة الاشراق، با تردید در برخی از دلایل امتناع تناسخ و ناکافیدانستن دلایل اثبات تناسخ به برخی از وجوه تناسخ متمایل شده و نهایتاً از اظهارنظر نهایی درباره تناسخ ناتوان مانده است.<ref>یوسفی، «تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق»، ص۱۱۸.</ref> | ||
از نظر برخی محققان، ملاصدرا، بر مبناى نظریه حرکت جوهرى، نحوه ایجاد و بقاى نفس را بهگونهاى تعریف میکند که اثبات تناسخ ناممکن مىشود.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۴.</ref> به گزارش منابع، طبق این نظریه نفس و بدن در ابتداى پیدایش خود امورى بالقوه و داراى حرکت جوهرى ذاتى هستند.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۴.</ref> آنها با گذراندن حیات طبیعی از قوه خارج میشوند و در جهت سعادت یا شقاوت به فعلیت میرسند.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۴.</ref> از نظر ملاصدرا تناسخ مانند بازگشت موجودی از حالت فعلیت به قوه است که امری محال است؛ چنان که محال است که مثلاً حیوان پس از بلوغ به مرحله نطفه باز گردد.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۴.</ref> | |||
===دلیل اول: تعلق دو نفس به یک بدن=== | ===دلیل اول: تعلق دو نفس به یک بدن=== |