پرش به محتوا

حوقله: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۳
(تمیزکاری)
خط ۵: خط ۵:


حوقله در نظم و نثر فارسی، برای راندن [[شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی به کار رفته است.
حوقله در نظم و نثر فارسی، برای راندن [[شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی به کار رفته است.
==فضیلت و اهمیت==
احادیث بسیاری در فضیلت این [[ذکر]] نقل شده است و [[اسلام|مسلمانان]] به بسیار گفتن آن توصیه شده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۹، ۱۱ و۴۱؛ سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۸، ص۱۹۷.</ref>
در روایتی آمده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در سفر [[معراج]] به [[خدا|خداوند]] عرض کرد: پروردگارا تو به [[پیامبران|پیامبرانت]] کرامت فرمودی، به من نیز عنایتی کن. خداوند فرمود: به تو نیز در میان آنچه عطا کردم، دو کلمه عطا کردم که در زیر [[عرش|عرشم]] نوشته شده است و آن کلمه «لاحول ولا قوة إلا بالله» و کلمه «لا منجی منک إلا إلیک» است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۱.</ref>
بنابر احادیث این جمله گنجی از گنج‌های [[بهشت]]<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۹ و ۱۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۷۵؛ ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، دارصادر، ج۲، ص۳۳۳؛ سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۲، ص۷۸ و ج۵، ص۳۹۲.</ref> دری از درهای بهشت،<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۹۱.</ref> درختان بهشت<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۲۱۸.</ref> و کلید درهای آسمان و زمین<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۷، ص۲۴۵.</ref> است. این ذکر از ذکرهایی است که [[حضرت موسی]]، هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۶، ص۲۹۹.</ref> نقل شده [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در [[روز عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر لب داشت.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۹۵۶م، ج۳، ص۲۵۸؛ ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۷ق، ص۷۰</ref>
همچنین در برخی [[حدیث|روایات]] به گفتن حوقله، پس از [[دعا]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۱؛ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۹.</ref> و [[نماز صبح]] و [[نماز مغرب|مغرب]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۸.</ref> هنگام خروج از منزل،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۲ و۵۴۳.</ref> پس از پوشیدن لباس نو<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۵۹.</ref> و پس از گفتن یا شنیدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل در [[اذان]] سفارش شده است.<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۷؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۵۲؛ ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، دارصادر، ج۴، ص۹۱۹۲.</ref>
===آثار===
در احادیث [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]]، گفتن این ذکر برای برطرف شدن بیماری و [[فقیر|فقر]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۵۱، ح۳ و ج۸، ص۹۳، ح۶۵؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۲ و ۴۳.</ref> برآورده شدن حاجات،<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۲.</ref> و رفع [[وسوسه]] و حزن<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۲۵، ح۴؛ الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۳۸۵.</ref> سفارش شده است.
در روایتی، [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] از پیامبر(ص) نقل کرده است که اگر کسی سه مرتبه بگوید: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله الْعَلِیِّ الْعَظِیم‏»، [[خدا|خداوند]] او را از ۹۹ نوع بلا حفظ می‌کند که آسان‌ترین آنها خفگی است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۱. نیز نگاه کنید: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۱.</ref> برپایه روایات دیگر، این ذکر دوای ۷۰ یا ۹۹ نوع بلا و بیماری دانسته شده که آسان‌ترین آنها غم و اندوه است.<ref>صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۶۲؛ سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۹۳.</ref> برطرف شدن از ترس از [[شیطان]]، سلطان، بیماری جذام و برص(پیسی) نیز در روایات جزو آثار ذکر حوقله آمده است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۱.</ref>
[[پرونده:Hoghalah3.jpg|بندانگشتی]]
این ذکر در روایات [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] از مصادیق [[باقیات صالحات]] دانسته شده است.<ref> سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۹۶، ۳۹۸ و۴۸۵.</ref>
در منابع اهل‌سنت آمده است که پیامبر فرمود این ذکر شخص را از [[چشم‌زخم]] در امان می‌دارد.{{مدرک}}


==لغت شناسی==
==لغت شناسی==
خط ۱۳: خط ۳۰:
برخی در تفاوت حول و قُوّه گفته‌اند: حول، توان تصرّف و تغییر است در حالی که قوّه، منشأ افعال سخت است.<ref>عسکری، معجم الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۴ و۲۰۵.</ref>
برخی در تفاوت حول و قُوّه گفته‌اند: حول، توان تصرّف و تغییر است در حالی که قوّه، منشأ افعال سخت است.<ref>عسکری، معجم الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۴ و۲۰۵.</ref>


==معنای این ذکر در روایات==
==معنای حوقله در روایات==
ذکر «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلّا بِالله» در منابع روایی متعددی از جمله [[دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه|دعای ۴۶ صحیفه سجادیه]]<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۴۶، بند۲۵.</ref> و [[کتب اربعه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۰، ۳۱۹، ۳۶۳، ج۲، ص۵۲۸، ۵۳۱، ۵۴۷، ۵۵۱ و ج۸،‌ ص۶۳، ۹۳ و ۱۰۹؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۵۲۶،‌ ج۳،‌ ص۲۰۰ و ج۴، ص۳۷۱.</ref> از پیامبر و اهل بیت(ع) نقل شده است و به سه گونه تفسیر شده است:
ذکر «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلّا بِالله» در منابع روایی متعددی از جمله [[دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه|دعای ۴۶ صحیفه سجادیه]]<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۴۶، بند۲۵.</ref> و [[کتب اربعه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۰، ۳۱۹، ۳۶۳، ج۲، ص۵۲۸، ۵۳۱، ۵۴۷، ۵۵۱ و ج۸،‌ ص۶۳، ۹۳ و ۱۰۹؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۵۲۶،‌ ج۳،‌ ص۲۰۰ و ج۴، ص۳۷۱.</ref> از پیامبر و اهل بیت(ع) نقل شده است و به سه گونه تفسیر شده است:


خط ۳۰: خط ۴۷:
تفسیر سوم، تفسیر به لازم است، بدین معنا که وقتی انسان باور کند که توان و مالکیت او در طول قدرت و مالکیت خداست و بدون [[اراده تکوینی]] خداوند، هیچ کاری از هیچ کس ساخته نیست و او تواناترین و بهترین کارگزار است، همه کارهای خود را به او واگذار می‌نماید. پیامبر(ص) فرمود: «إذا قالَ العَبدُ: «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِالله» فَقَد فَوَّضَ أمرَهُ إلَی الله، وحَقٌّ عَلَی الله أن یکفِیهُ؛ هر گاه بنده بگوید: «هیچ نیرو و توانی نیست مگر به مدد خداوند»، در واقع، کار خود را به خدا واگذاشته است و بر خداست که برایش کارسازی کند».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۸۹.</ref>
تفسیر سوم، تفسیر به لازم است، بدین معنا که وقتی انسان باور کند که توان و مالکیت او در طول قدرت و مالکیت خداست و بدون [[اراده تکوینی]] خداوند، هیچ کاری از هیچ کس ساخته نیست و او تواناترین و بهترین کارگزار است، همه کارهای خود را به او واگذار می‌نماید. پیامبر(ص) فرمود: «إذا قالَ العَبدُ: «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِالله» فَقَد فَوَّضَ أمرَهُ إلَی الله، وحَقٌّ عَلَی الله أن یکفِیهُ؛ هر گاه بنده بگوید: «هیچ نیرو و توانی نیست مگر به مدد خداوند»، در واقع، کار خود را به خدا واگذاشته است و بر خداست که برایش کارسازی کند».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۸۹.</ref>
در روایتی از [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] نیز آمده است که هرکس این عبارت را بگوید کار خود را به [[خدا]] سپرده است.<ref>صدوق، کتاب الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۹.</ref>
در روایتی از [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] نیز آمده است که هرکس این عبارت را بگوید کار خود را به [[خدا]] سپرده است.<ref>صدوق، کتاب الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۹.</ref>
==فضیلت==
احادیث بسیاری در فضیلت این [[ذکر]] نقل شده است و [[اسلام|مسلمانان]] به بسیار گفتن آن توصیه شده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۹، ۱۱ و۴۱؛ سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۸، ص۱۹۷.</ref>
در روایتی آمده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در سفر [[معراج]] به [[خدا|خداوند]] عرض کرد: پروردگارا تو به [[پیامبران|پیامبرانت]] کرامت فرمودی، به من نیز عنایتی کن. خداوند فرمود: به تو نیز در میان آنچه عطا کردم، دو کلمه عطا کردم که در زیر [[عرش|عرشم]] نوشته شده است و آن کلمه «لاحول ولا قوة إلا بالله» و کلمه «لا منجی منک إلا إلیک» است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۱.</ref>
بنابر احادیث این جمله گنجی از گنج‌های [[بهشت]]<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۹ و ۱۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۷۵؛ ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، دارصادر، ج۲، ص۳۳۳؛ سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۲، ص۷۸ و ج۵، ص۳۹۲.</ref> دری از درهای بهشت،<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۹۱.</ref> درختان بهشت<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۲۱۸.</ref> و کلید درهای آسمان و زمین<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۷، ص۲۴۵.</ref> است. این ذکر از ذکرهایی است که [[حضرت موسی]]، هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۶، ص۲۹۹.</ref> نقل شده [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در [[روز عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر لب داشت.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۹۵۶م، ج۳، ص۲۵۸؛ ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۷ق، ص۷۰</ref>
همچنین در برخی [[حدیث|روایات]] به گفتن حوقله، پس از [[دعا]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۱؛ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۹.</ref> و [[نماز صبح]] و [[نماز مغرب|مغرب]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۸.</ref> هنگام خروج از منزل،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۲ و۵۴۳.</ref> پس از پوشیدن لباس نو<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۵۹.</ref> و پس از گفتن یا شنیدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل در [[اذان]] سفارش شده است.<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۹۷؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۵۲؛ ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، دارصادر، ج۴، ص۹۱۹۲.</ref>
===آثار===
در احادیث [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]]، گفتن این ذکر برای برطرف شدن بیماری و فقر،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۵۱، ح۳ و ج۸، ص۹۳، ح۶۵؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۲ و ۴۳.</ref> برآورده شدن حاجات،<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۲.</ref> و رفع [[وسوسه]] و حزن<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۲۵، ح۴؛ الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۳۸۵.</ref> سفارش شده است.
در روایتی [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] از پیامبر(ص) نقل کرده است که اگر کسی سه مرتبه بگوید: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله الْعَلِیِّ الْعَظِیم‏»، [[خدا|خداوند]] او را از ۹۹ نوع بلا حفظ می‌کند که آسان‌ترین آنها خفگی است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۱. نیز نگاه کنید: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲۱.</ref> برپایه روایات دیگر، این ذکر دوای ۷۰ یا ۹۹ نوع بلا و بیماری دانسته شده که آسان‌ترین آنها غم و اندوه است.<ref>صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۶۲؛ سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۹۳.</ref> برطرف شدن از ترس از شیطان، سلطان، بیماری جذام و برص(پیسی) نیز در روایات جزو آثار ذکر حوقله آمده است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۴۱.</ref>
[[پرونده:Hoghalah3.jpg|بندانگشتی]]
این ذکر در روایات [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] از مصادیق [[باقیات صالحات|باقیات صالحات]] دانسته شده است.<ref> سیوطی، الدرّالمنثور، دار الفکر، ج۵، ص۳۹۶، ۳۹۸ و۴۸۵.</ref>
در حدیثی از اهل سنت پیامبر فرمود این ذکر شخص را از [[چشم‌زخم]] در امان می‌دارد.{{مدرک}}


==کاربرد در فارسی==
==کاربرد در فارسی==
واژه حوقله در فارسی نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، ۱۳۷۲ش، ص۱۳۷</ref> در نظم و نثر فارسی، تعابیر لاحول گویان و لاحول کنان و گفتن لاحول ولا قوّةالّا باللّه، برای راندن [[شیطان|شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: منوچهری، دیوان، ۱۳۷۵ش، ص۱۹۶، ۲۰۳؛ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۱، دفتر۲، ص۲۵۸۲۶۱، بیت ۲۰۶۲۵۰؛ سعدی، بوستان سعدی، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۴، بیت ۲۹۱۰، ص۱۵۷، بیت ۲۹۷۵.</ref>
واژه حوقله در فارسی نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، ۱۳۷۲ش، ص۱۳۷</ref> در نظم و نثر فارسی، تعابیر لاحول گویان و لاحول کنان و گفتن لاحول ولا قوّةالّا باللّه، برای راندن [[شیطان|شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: منوچهری، دیوان، ۱۳۷۵ش، ص۱۹۶، ۲۰۳؛ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۱، دفتر۲، ص۲۵۸۲۶۱، بیت ۲۰۶۲۵۰؛ سعدی، بوستان سعدی، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۴، بیت ۲۹۱۰، ص۱۵۷، بیت ۲۹۷۵.</ref>


==شرح حوقله==
==تک‌نگاری==
[[جلال الدین سیوطی]] در کتاب شرح الحوقلة و الحیعلة به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.<ref>رک. به حاجی خلیفه، ج ۲، ستون۱۰۴۰</ref>
[[جلال الدین سیوطی]] در کتاب ''شرح الحوقلة و الحیعلة'' به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.<ref>رک. به حاجی خلیفه، ج ۲، ستون۱۰۴۰</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۲۶

ویرایش