پرش به محتوا

نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{سوگواری محرم}}
{{سوگواری محرم}}
'''نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره،''' فراخوانی برای پیوستن به امام پیش از [[واقعه کربلا]] بود. امام در این نامه، [[خلافت]] را حق [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت(ع)]] عنوان کرده و سکوت این خاندان در برابر [[غصب خلافت]] را به منظور حفظ وحدت مسلمین دانست. امام با اشاره به از میان رفتن [[سنت|سنت پیامبر اسلام(ص)]] و احیای بدعت‌ها، از بزرگان [[بصره]] خواست تا به او بپیوندند. این نامه توسط [[سلیمان بن رزین]] ارسال شد.
'''نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره، ''' فراخوانی برای پیوستن به امام پیش از [[واقعه کربلا]] بود. امام در این نامه، [[خلافت]] را حق [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت(ع)]] عنوان کرده و سکوت این خاندان در برابر [[غصب خلافت]] را به منظور حفظ وحدت مسلمین دانست. امام با اشاره به از میان رفتن [[سنت|سنت پیامبر اسلام(ص)]] و احیای بدعت‌ها، از بزرگان [[بصره]] خواست تا به او بپیوندند. این نامه توسط [[سلیمان بن رزین]] ارسال شد.


عموم اشراف بصره به نامه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] پاسخ نداده و اشخاصی چون [[احنف بن قیس|اَحنف بن قیس]]، دعوت امام را رد کردند؛ چنان‌که [[منذر بن جارود|مُنذِر بن جارود]] با اطلاع دادن به [[عبیدالله بن زیاد]] حاکم وقت بصره، زمینه دستگیری و شهادت قاصد امام را فراهم کرد. در مقابل [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]] به همراه دو تن از پسرانش برای یاری رساندن به امام حسین(ع)، از بصره گریخت و پس از ملحق شدن به امام، در [[کربلا]] به شهادت رسید. [[یزید بن مسعود نهشلی|یزید بن مسعود نَهشَلی]] نیز پس از جمع کردن قبیله‌اش، به امام حسین(ع) نامه نوشت و قول مساعدت داد؛ اما زمانی‌که عازم حرکت بود، از شهادت امام مطلع گردید.
عموم اشراف بصره به نامه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] پاسخ نداده و اشخاصی چون [[احنف بن قیس|اَحنف بن قیس]]، دعوت امام را رد کردند؛ چنان‌که [[منذر بن جارود|مُنذِر بن جارود]] با اطلاع دادن به [[عبیدالله بن زیاد]] حاکم وقت بصره، زمینه دستگیری و شهادت قاصد امام را فراهم کرد. در مقابل [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]] به همراه دو تن از پسرانش برای یاری رساندن به امام حسین(ع)، از بصره گریخت و پس از ملحق شدن به امام، در [[کربلا]] به شهادت رسید. [[یزید بن مسعود نهشلی|یزید بن مسعود نَهشَلی]] نیز پس از جمع کردن قبیله‌اش، به امام حسین(ع) نامه نوشت و قول مساعدت داد؛ اما زمانی‌که عازم حرکت بود، از شهادت امام مطلع گردید.
خط ۶: خط ۶:
عده‌ای از پژوهشگران هدف از ارسال نامه امام حسین(ع) به بزرگان بصره را به‌رغم عدم همراهی اکثر آنان با امام، اطلاع‌رسانی و اتمام حجت با مردم و تلاش برای جذب توده‌ها قلمداد کرده‌اند، همچنین نپیوستن سران بصره به صف دشمنان امام حسین(ع) نیز از اهداف این نامه عنوان شده است.
عده‌ای از پژوهشگران هدف از ارسال نامه امام حسین(ع) به بزرگان بصره را به‌رغم عدم همراهی اکثر آنان با امام، اطلاع‌رسانی و اتمام حجت با مردم و تلاش برای جذب توده‌ها قلمداد کرده‌اند، همچنین نپیوستن سران بصره به صف دشمنان امام حسین(ع) نیز از اهداف این نامه عنوان شده است.
==متن نامه==
==متن نامه==
[[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در زمان اقامت در [[مکه]] (سال ۶۰ق) نامه‌ای به اهل [[بصره]] نوشت<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴.</ref> و آنان را به یاری خود فراخواند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> گفته شده است هرچند اهل بصره به امام حسین(ع) نامه‌ای ننوشته و او را دعوت نکرده بودند، اما امام به آن‌ها نامه نوشت و آن‌ها را برای احیای [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت نبوی]] فراخواند.<ref>قرشی، حیاه الامام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳.</ref> در این نامه امام خلافت را حق [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت]] دانسته<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲،ص۳۲۲.</ref> و از تلاش امویان<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲،ص۳۲۲.</ref> برای از بین بردن سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و احیای بدعت‌ها<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> سخن گفت.
[[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در زمان اقامت در [[مکه]] (سال ۶۰ق) نامه‌ای به اهل [[بصره]] نوشت<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴.</ref> و آنان را به یاری خود فراخواند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> گفته شده است هرچند اهل بصره به امام حسین(ع) نامه‌ای ننوشته و او را دعوت نکرده بودند، اما امام به آن‌ها نامه نوشت و آن‌ها را برای احیای [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت نبوی]] فراخواند.<ref>قرشی، حیاه الامام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳.</ref> در این نامه امام خلافت را حق [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت]] دانسته<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref> و از تلاش امویان<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲.</ref> برای از بین بردن سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و احیای بدعت‌ها<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> سخن گفت.


[[دینوری]] مؤلف [[اخبار الطوال|کتاب اخبار الطوال]] متن مختصری از این نامه ارائه داده است که امام حسین(ع) بعد از نام بردن از مخاطبان نامه، از آنان می‌خواهد که به احیای نشانه‌های حق و از بین بردن بدعت‌ها بپردازند که در این صورت به راه‌های صحیح هدایت شده‌اند.{{یادداشت|«بسم الله الرحمن الرحیم، من الحسین بن علی الی مالک بن مسمع، و الأحنف ابن قیس، و المنذر بن الجارود، و مسعود بن عمرو، و قیس بن الهیثم، سلام علیکم، اما بعد، فانی ادعوکم الی احیاء معالم الحق و أماته البدع، فان تجیبوا تهتدوا سبل الرشاد، و السلام؛ از حسین بن علی به مالک بن مسمع و احنف بن قیس و منذر بن جارود و مسعود بن عمرو و قیس بن هیثم، سلام بر شما، همانا من شما را به زنده کردن آثار و نشانه‌های حق و نابود کردن بدعت‌ها فرامی‌خوانم و اگر بپذیرید به راه‌های هدایت رهنمون خواهید شد، و السلام» (دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱)}} طبری، متن مفصل‌تری ارائه داده که البته برخی در آن تشکیک کرده و بخشی از آن را از افزوده‌های راویان دانسته‌اند.<ref>ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۸.</ref> متن نامه بر اساس نقل طبری بدین شرح است:
[[دینوری]] مؤلف [[اخبار الطوال|کتاب اخبار الطوال]] متن مختصری از این نامه ارائه داده است که امام حسین(ع) بعد از نام بردن از مخاطبان نامه، از آنان می‌خواهد که به احیای نشانه‌های حق و از بین بردن بدعت‌ها بپردازند که در این صورت به راه‌های صحیح هدایت شده‌اند.{{یادداشت|«بسم الله الرحمن الرحیم، من الحسین بن علی الی مالک بن مسمع، و الأحنف ابن قیس، و المنذر بن الجارود، و مسعود بن عمرو، و قیس بن الهیثم، سلام علیکم، اما بعد، فانی ادعوکم الی احیاء معالم الحق و أماته البدع، فان تجیبوا تهتدوا سبل الرشاد، و السلام؛ از حسین بن علی به مالک بن مسمع و احنف بن قیس و منذر بن جارود و مسعود بن عمرو و قیس بن هیثم، سلام بر شما، همانا من شما را به زنده کردن آثار و نشانه‌های حق و نابود کردن بدعت‌ها فرامی‌خوانم و اگر بپذیرید به راه‌های هدایت رهنمون خواهید شد، و السلام» (دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱)}} طبری، متن مفصل‌تری ارائه داده که البته برخی در آن تشکیک کرده و بخشی از آن را از افزوده‌های راویان دانسته‌اند.<ref>ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۸.</ref> متن نامه بر اساس نقل طبری بدین شرح است:
خط ۲۲: خط ۲۲:
بعضی گفته‌اند که امام حسین(ع) متن واحدی را به صورت جداگانه برای افراد یادشده ارسال کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> چنان‌که در گزارشی دیگر آمده که امام در ضمن یک نامه از برخی از افراد فوق نام برده و سپس از آنان تقاضای یاری نمود.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref>
بعضی گفته‌اند که امام حسین(ع) متن واحدی را به صورت جداگانه برای افراد یادشده ارسال کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> چنان‌که در گزارشی دیگر آمده که امام در ضمن یک نامه از برخی از افراد فوق نام برده و سپس از آنان تقاضای یاری نمود.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref>


پیک این نامه را سلیمان<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> یا سلمان<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> ملقب به [[سلیمان بن رزین|«ابورزین»]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰؛ قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> از موالیان (بردگان آزادشده) امام حسین(ع) دانسته‌اند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> وی تمام تلاش خود را به‌کار بست تا با سرعت به [[کوفه]] برسد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲،ص۳۲۳.</ref> گاه از شخص دیگری با نام [[ذراع سدوسی|ذَرّاع سَدوسی]] نیز به عنوان پیک امام نام برده شده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref>
پیک این نامه را سلیمان<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> یا سلمان<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> ملقب به [[سلیمان بن رزین|«ابورزین»]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰؛ قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> از موالیان (بردگان آزادشده) امام حسین(ع) دانسته‌اند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> وی تمام تلاش خود را به‌کار بست تا با سرعت به [[کوفه]] برسد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> گاه از شخص دیگری با نام [[ذراع سدوسی|ذَرّاع سَدوسی]] نیز به عنوان پیک امام نام برده شده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref>


{{هم‌چنین ببینید|سلیمان بن رزین}}
{{هم‌چنین ببینید|سلیمان بن رزین}}
خط ۳۰: خط ۳۰:


=== افشای نامه و دستگیری قاصد ===
=== افشای نامه و دستگیری قاصد ===
به گزارش منابع، عموم اشراف بصره بعد از دریافت نامه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] آن را مخفی کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷.</ref> اما منذر بن جارود که دخترش همسر [[عبیدالله بن زیاد]] بود،<ref>مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> این نامه را نزد عبیدالله برد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> عبیدالله در آن زمان از جانب [[یزید بن معاویه|یزید]]، استاندار [[بصره]] بود و یزید با توجه به اوضاع کوفه، فرمانداری این شهر را نیز به او واگذار کرده بود.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۷.</ref> به گفته [[باقر شریف قرشی]] (درگذشت ۱۴۳۳ق) تاریخ‌پژوه، منذر به خاطر نشان دادن فرمانبرداری خود، نامه امام حسین(ع) را تسلیم عبیدالله کرد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> چنان که در منابع دیگر آمده که وی ترسید این نامه توطئه‌ای از جانب عبیدالله<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸.</ref> و برای سنجیدن میزان وفاداری او باشد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۴</ref> ابن‌زیاد با مشاهده نامه عصبانی و خواستار دستگیری پیک نامه شد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> قاصد امام که در بین شیعیان مخفی شده بود،<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> توسط منذر<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲.</ref> و یا دیگران<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref> دستگیر و نزد عبیدالله برده شد. عبیدالله بن زیاد گردن پیک را زد و جنازه او را به دار آویخت.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> وی بلافاصله در مسجد بزرگ شهر به منبر رفت<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۲</ref> و مردم را از مخالفت خود برحذر داشت و ضمن اعلام آمادگی برای سفر به کوفه، برادرش عثمان را جایگزین خود کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref>
به گزارش منابع، عموم اشراف بصره بعد از دریافت نامه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] آن را مخفی کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷.</ref> اما منذر بن جارود که دخترش همسر [[عبیدالله بن زیاد]] بود، <ref>مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> این نامه را نزد عبیدالله برد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> عبیدالله در آن زمان از جانب [[یزید بن معاویه|یزید]]، استاندار [[بصره]] بود و یزید با توجه به اوضاع کوفه، فرمانداری این شهر را نیز به او واگذار کرده بود.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۷.</ref> به گفته [[باقر شریف قرشی]] (درگذشت ۱۴۳۳ق) تاریخ‌پژوه، منذر به خاطر نشان دادن فرمانبرداری خود، نامه امام حسین(ع) را تسلیم عبیدالله کرد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> چنان که در منابع دیگر آمده که وی ترسید این نامه توطئه‌ای از جانب عبیدالله<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸.</ref> و برای سنجیدن میزان وفاداری او باشد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۴</ref> ابن‌زیاد با مشاهده نامه عصبانی و خواستار دستگیری پیک نامه شد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> قاصد امام که در بین شیعیان مخفی شده بود، <ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> توسط منذر<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲.</ref> و یا دیگران<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref> دستگیر و نزد عبیدالله برده شد. عبیدالله بن زیاد گردن پیک را زد و جنازه او را به دار آویخت.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> وی بلافاصله در مسجد بزرگ شهر به منبر رفت<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۲</ref> و مردم را از مخالفت خود برحذر داشت و ضمن اعلام آمادگی برای سفر به کوفه، برادرش عثمان را جایگزین خود کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref>


=== پاسخ منفی ===
=== پاسخ منفی ===
خط ۴۱: خط ۴۱:


== اهداف امام ==
== اهداف امام ==
برخی از نویسندگان بر این باورند که هرچند هیچ‌یک از مخاطبان یادشده در نامه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]، جواب مناسبی به امام ندادند<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و گرایش‌های سیاسی آنان در تضاد با [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت]] بود،<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳.</ref> اما هدف امام از نگارش نامه به آن‌ها را موارد زیر دانسته‌اند:
برخی از نویسندگان بر این باورند که هرچند هیچ‌یک از مخاطبان یادشده در نامه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]، جواب مناسبی به امام ندادند<ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و گرایش‌های سیاسی آنان در تضاد با [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت]] بود، <ref>جمعی از نویسندگان، مع الرکب الحسینی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳.</ref> اما هدف امام از نگارش نامه به آن‌ها را موارد زیر دانسته‌اند:


*تلاش برای حرکت دادن توده‌ها و عوام از طریق بزرگان و خواص.
*تلاش برای حرکت دادن توده‌ها و عوام از طریق بزرگان و خواص.
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش