پرش به محتوا

حمیم: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۲
ویکی‌سازی
(ویکی‌سازی)
خط ۱: خط ۱:
'''حَمیم''' به‌معنای حرارت شدید که در [[قرآن]]، آب جوشانی است که به [[جهنم|جهنمیان]] خورانده می‌شود و نیز به‌معنای شخص نزدیک به انسان، به‌کار رفته است. این واژه بیست مرتبه در قرآن به‌کار رفته است.
'''حَمیم''' به‌معنای حرارت شدید، در [[قرآن]] اشاره به آب جوشانی است که به [[جهنم|جهنمیان]] خورانده می‌شود و نیز به‌معنای شخص نزدیک به انسان به‌کار رفته است. این واژه بیست بار در قرآن به‌کار رفته است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۸۴.</ref>  
حمیم بیست مرتبه در قرآن به‌کار رفته است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۸۴.</ref> [[مفسران]] و قرآن‌پژوهان بر این باورند که حمیم در قرآن دو معنا دارد:  
 
* آب داغ و جوشان<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۴؛طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۴۳ و ج۴، ص۴۹۲؛ شیخ طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۱۰، ص۲۴۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۹؛ مراغی، تفسیر المراغی، بی‌تا، ج۳۰، ص۱۳؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵۰.</ref> که به اهل جهنم خورانده می‌شود.<ref>جرجانی، جلاء الاذهان، ۱۳۷۷ش، ج۸، ص۱۵۴.</ref> آیه ۵۷ [[سوره ص]] (هَذَا فَلْیذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَ غَساقٌ)<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۳۲۰.</ref> و آیه ۴ [[سوره یونس]] (وَ الَّذِینَ کفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کانُوا یکفُرُونَ)<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۲۲۱.</ref> بر این معنا دلالت دارند. [[فخر رازی]] در مفاتیح الغیب از برخی نقل کرده است که مقصود از حمیم در این آیات، مس ذوب‌شده است.<ref> رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۷.</ref>  
[[مفسران]] و قرآن‌پژوهان بر این باورند که حمیم در قرآن دو معنا دارد:  
*شخصی که به انسان نزدیک است (قریب). آیه ۱۰۱ [[سوره شعراء]] (وَ لَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ)<ref>ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۳.</ref> و آیه ۱۰ [[سوره معارج]] (وَ لَا یسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا)<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۹، ص۴۶.</ref> بر این معنا دلالت دارند. مفسران، حمیم را در این آیات، به معنای قریب،<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۵۶؛ ابن هائم، التبیان، ۱۴۲۳ق، ص۳۲۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۷؛ شبّر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۲ق، ص۵۳۲.</ref> قریب دلسوز و مهربان،<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۳۱؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۱؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۱۳.</ref> قریبی که پیگیر مسائل و مشکلات انسان است<ref>اندلسی، المحرّر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۲۳۶؛ اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۱۳۸؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۱۶۳.</ref> و قریب حمایت‌گر<ref>شیخ طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۸، ص۳۷ و ج۱۰، ص۱۱۷؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۱۳.</ref>دانسته‌اند.
* آب داغ و جوشانی<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۴۳، ج۴، ص۴۹۲؛ شیخ طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۱۰، ص۲۴۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۹؛ مراغی، تفسیر المراغی، بی‌تا، ج۳۰، ص۱۳؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵۰.</ref> که به اهل جهنم خورانده می‌شود.<ref>جرجانی، جلاء الاذهان، ۱۳۷۷ش، ج۸، ص۱۵۴.</ref> حمیم در آیه ۵۷ [[سوره ص]] (هَذَا فَلْیذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَ غَساقٌ)<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۳۲۰.</ref> و آیه ۴ [[سوره یونس]] (وَ الَّذِینَ کفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کانُوا یکفُرُونَ)<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۲۲۱.</ref> بر این معنا دلالت دارد. [[فخر رازی]] در مفاتیح‌الغیب نقل کرده است که مقصود از حمیم در این آیات مس ذوب‌شده است.<ref>رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۷.</ref>  
به گفته [[حسن مصطفوی]] نویسنده کتاب [[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)|التحقیق فی کلمات القرآن الکریم]]، حمیم چند معنا دارد: حرارت شدید، سیاه شدن، نزدیکی و حضور، نوعی صدا و قصد که همه این معانی به حرارت شدید برمی‌گردند. به عنوان مثال اگر به برخی چشمه‌ها حمیم می‌گویند به دلیل وجود آبِ دارای حرارت، در آن چشمه‌ها است و اگر به کسی که به انسان نزدیک است حمیم گفته می‌گردد، به خاطر محبت و علاقه شدید به اوست. همچنین اگر درباره ذغال به کار برده می‌شود، به سبب آن است که چوب با حرارت شدید و آتش سیاه شده و تبدیل به ذغال شده است.<ref> مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۲۸۷.</ref> بنابراین حمیم به معنای چیز داغ و با حرارت است، چه حرارت مادی مثل آب جوش و چه حرارت معنوی (در مثل دوست و ولی انسان).<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۲۸۸.</ref>
*شخصی که به انسان نزدیک است (قریب). حمیم در آیه ۱۰۱ [[سوره شعراء]] (وَ لَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ)<ref>ابن‌جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۳.</ref> و آیه ۱۰ [[سوره معارج]] (وَ لَا یسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا)<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۹، ص۴۶.</ref> بر این معنا دلالت دارد. مفسران حمیم را در این آیات به‌معنای قریب،<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۵۶؛ ابن‌هائم، التبیان، ۱۴۲۳ق، ص۳۲۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۷؛ شبّر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۲ق، ص۵۳۲.</ref> قریب دلسوز و مهربان،<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۳۱؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۱؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۱۳.</ref> قریبی که پیگیر مسائل و مشکلات انسان است<ref>اندلسی، المحرّر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۲۳۶؛ اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۱۳۸؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۱۶۳.</ref> و قریب حمایت‌گر<ref>شیخ طوسی، التبیان، بی‌تا، ج۸، ص۳۷ و ج۱۰، ص۱۱۷؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۱۳.</ref> معنا کرده‌اند.
 
[[حسن مصطفوی]] (درگذشته ۱۳۸۴ش) نویسنده کتاب [[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)|التحقیق فی کلمات القرآن الکریم]] بر آن است که حمیم چند معنا دارد: حرارت شدید، سیاه شدن، نزدیکی و حضور، و نوعی صدا و قصد که همه این معانی به حرارت شدید برمی‌گردد. به‌عنوان مثال اگر به برخی چشمه‌ها حمیم می‌گویند به دلیل وجود آبِ دارای حرارت در آن چشمه‌ها است و اگر به کسی که به انسان نزدیک است حمیم گفته می‌شود، به‌خاطر محبت و علاقه شدید به اوست. همچنین اگر حمیم درباره ذغال به کار برده می‌شود، به‌سبب آن است که چوب با حرارت شدید و آتش سیاه شده و تبدیل به ذغال شده است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۲۸۷.</ref> بنابراین حمیم به‌معنای چیز داغ و با حرارت است؛ چه حرارت مادی مثل آب جوش و چه حرارت معنوی (در مثل دوست و ولیّ انسان).<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۲۸۸.</ref>
 
== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
* [[غسلین]]
* [[غسلین]]
خط ۹: خط ۱۲:
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم
* قرآن کریم.
* آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
* آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
* ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۲۲ق.
* ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۲۲ق.
* ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار الفکر-دار صادر، ۱۴۱۴ق.
* ابن‌منظور، لسان العرب، بیروت، دار الفکر-دار صادر، ۱۴۱۴ق.
* ابن هائم، شهاب الدین احمد بن محمد، التبیان فی تفسیر غریب القرآن، بیروت،دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* ابن‌هائم، احمد بن محمد، التبیان فی تفسیر غریب القرآن، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
* اندلسی، ابن عطیة، المحرّر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
* اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
* اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
* اندلسی، ابن‌عطیة، المحرّر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
* جرجانی، حسین بن حسن، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، تهران،دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
* جرجانی، حسین بن حسن، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، تهران،دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
* رازی، فخر الدین، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.  
* رازی، فخرالدین، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.  
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دار العلم، ۱۴۱۲ق.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دار العلم، ۱۴۱۲ق.
* زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۰۷ق.
* زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۰۷ق.
خط ۳۴: خط ۳۸:
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{جهنم}}
{{جهنم}}
[[رده:اعلام قرآنی]]
[[رده:اعلام قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
خط ۴۱: خط ۴۷:
[[رده:مقاله‌های آماده ترجمه]]
[[رده:مقاله‌های آماده ترجمه]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
  | پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
۴۲۲

ویرایش