پرش به محتوا

حیوان نجاست‌خوار: تفاوت میان نسخه‌ها

ویکی‌سازی
(درج الگوی درجه بندی)
(ویکی‌سازی)
خط ۳: خط ۳:
'''حیوان نجاست‌خوار''' یا '''جَلّال''' [[حلال‌گوشت|حیوان حلال‌گوشتی]] که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده است. خوردن گوشت، شیر و تخم حیوان نجاست‌خوار [[حرام]] و [[مدفوع]] و [[ادرار]] آن [[نجس]] است. با [[استبراء]] نجاست‌خوار (خوراندن غذای [[طهارت|پاک]] و جلوگیری از خوردن [[نجاست]]) احکام جَلّاله از آن برداشته می‌شود.  
'''حیوان نجاست‌خوار''' یا '''جَلّال''' [[حلال‌گوشت|حیوان حلال‌گوشتی]] که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده است. خوردن گوشت، شیر و تخم حیوان نجاست‌خوار [[حرام]] و [[مدفوع]] و [[ادرار]] آن [[نجس]] است. با [[استبراء]] نجاست‌خوار (خوراندن غذای [[طهارت|پاک]] و جلوگیری از خوردن [[نجاست]]) احکام جَلّاله از آن برداشته می‌شود.  


مدت‌زمان استبراء حیوانات نسبت به یکدیگر متفاوت است بنا بر نظر مشهور فقیهان، مدت‌زمان لازم برای استبراء شتر چهل روز، گاو بیست روز، گوسفند ده روز، اردک پنج روز و مرغ سه روز است.
مدت‌زمان استبراء حیوانات نجاست‌خوار متفاوت است؛ بنابر نظر مشهور فقیهان، مدت‌زمان لازم برای استبراء شتر چهل روز، گاو بیست روز، گوسفند ده روز، اردک پنج روز و مرغ سه روز است.


== مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
حیوان حلال‌گوشتی که به خوردن مدفوع انسان (عَذَره) عادت کرده است، نجاست‌خوار و یا جَلّاله نامیده می‌شود.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳؛ عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref> از نظر بیشتر فقیهان، غیر از [[ابوالصلاح حلبی]]، این صفت تنها با خوردن مدفوع انسان حاصل می‌گردد و خوردن دیگر [[نجاسات]] حصول این صفت را در پی ندارد.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴۹؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۶، ص۲۷۱.</ref> فقهای گذشته (تا ۴۶۰ق) مدت‌زمان لازم برای تحقق این ویژگی در حیوان را ذکر نکرده‌اند،<ref>حسینعلی، بررسی احکام حیوان جلّال، ۱۳۹۶ش، ص۱۲.</ref> اما ملاک‌های مختلفی در کلام متأخران برای این منظور بیان گردیده است؛ خوردن یک شبانه‌روز مدفوع انسان،<ref>فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۶.</ref> رویش گوشت جدید و محکم شدن استخوان به سبب خوردن نجاست،<ref>عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰؛ عاملی، مدارک الأحکام، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۰.</ref> ظاهر شدن فساد و بوی بد در بدن و پوست حیوان<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۵.</ref> و نجاست‌خوار شدن حیوان از نظر عرف،<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۵۰؛ سبزواری، کفایة الأحکام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۶۰۳؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۸۳.</ref> از معیارهایی است که برای اطلاق نجاست‌خوار بر حیوان ذکر گردیده است.  
حیوان حلال‌گوشتی که به خوردن مدفوع انسان (عَذَره) عادت کرده است، نجاست‌خوار و یا جَلّاله نامیده می‌شود.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳؛ عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref> از نظر بیشتر فقیهان، غیر از [[ابوالصلاح حلبی]]، این صفت تنها با خوردن مدفوع انسان حاصل می‌گردد و خوردن دیگر [[نجاسات]] حصول این صفت را در پی ندارد.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴۹؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۶، ص۲۷۱.</ref> فقهای گذشته (تا ۴۶۰ق) مدت‌زمان لازم برای تحقق این ویژگی در حیوان را ذکر نکرده‌اند،<ref>حسینعلی، بررسی احکام حیوان جلّال، ۱۳۹۶ش، ص۱۲.</ref> اما ملاک‌های مختلفی در کلام متأخران برای این منظور بیان گردیده است؛ خوردن یک شبانه‌روز مدفوع انسان،<ref>فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۶.</ref> رویش گوشت جدید و محکم‌شدن استخوان به‌سبب خوردن نجاست،<ref>عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰؛ عاملی، مدارک الأحکام، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۳۰.</ref> ظاهر شدن فساد و بوی بد در بدن و پوست حیوان<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۵.</ref> و نجاست‌خوار شدن حیوان از نظر عرف،<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۵۰؛ سبزواری، کفایة الأحکام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۶۰۳؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۸۳.</ref> از معیارهایی است که برای اطلاق نجاست‌خوار بر حیوان ذکر گردیده است.  


حیوان حلال‌گوشت تنها در صورتی نجاست‌خوار خوانده شده و احکام حیوان جلاله بر آن مترتب می‌شود، که تنها غذای او مدفوع انسان باشد.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳؛ عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref>
حیوان حلال‌گوشت تنها در صورتی نجاست‌خوار خوانده شده و احکام حیوان جلاله بر آن مترتب می‌شود که تنها غذای او مدفوع انسان باشد.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳؛ عاملی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۰.</ref>


==احکام فقهی==
==احکام فقهی==
در کتاب‌های فقهی احکامی برای حیوانات نجاست‌خوار ذکر شده است.
در کتاب‌های فقهی احکامی برای حیوانات نجاست‌خوار ذکر شده است:


===حکم خوردن گوشت، شیر و تخم===
===حکم خوردن گوشت، شیر و تخم===
مطابق نظر بیشتر فقیهان، خوردن گوشت حیوان نجاست‌خوار [[حرام]] است. در مقابل، برخی از فقیهان به [[مکروه|کراهت]] آن حکم کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۶، ص۲۷۲.</ref> همچنین خوردن شیر و تخم حیوان نجاست‌خوار نیز حرام دانسته شده است چراکه شیر و تخم حیوانات، در حلال بودن یا حرام بودن، تابع [[حلال|حلیت]] و حرمت گوشت آنها است.<ref>طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۷۶؛ حائری، کتاب المناهل، موسسه آل البیت علیهم السلام، ص۶۲۴؛ تبریزی، تنقیح مبانی العروة: کتاب الطهاره، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۹۶.</ref>  
مطابق نظر بیشتر فقیهان، خوردن گوشت حیوان نجاست‌خوار [[حرام]] است؛ در مقابل، برخی از فقیهان به [[مکروه|کراهت]] آن حکم کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۶، ص۲۷۲.</ref> همچنین خوردن شیر و تخم حیوان نجاست‌خوار نیز حرام دانسته شده است؛ چراکه شیر و تخم حیوانات، در حلال بودن یا حرام بودن، تابع [[حلال|حلیت]] و حرمت گوشت آنها است.<ref>طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۷۶؛ حائری، کتاب المناهل، موسسه آل البیت علیهم السلام، ص۶۲۴؛ تبریزی، تنقیح مبانی العروة: کتاب الطهاره، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۹۶.</ref>  


اگر حیوان حلال‌گوشت علاوه بر مدفوع انسان، غذای طاهر دیگری بخورد، حتی در صورتی که بیشتر غذای او از همان نجاست باشد، خوردن گوشت آن مکروه است.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۲؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۷.</ref>
اگر حیوان حلال‌گوشت علاوه بر مدفوع انسان، غذای طاهر دیگری بخورد، حتی در صورتی که بیشتر غذای او از همان نجاست باشد، خوردن گوشت آن نه حرام، بلکه مکروه است.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۱۲؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۷.</ref>


===نجاست بول، مدفوع، عرق و سؤر===
===نجاست بول، مدفوع، عرق و سؤر===
به نظر فقیهان [[بول]] و [[مدفوع]] حیوانات نجاست‌خوار، [[نجس]] است.<ref>حلبی، غنیة النزوع، ۱۴۱۷ق، ص۴۰؛  علامه حلی، تذکرة الفقها، مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام، ج۱، ص۵۱.</ref> البته فقیهان در نجاست یا پاکی عرق شتر نجاست‌خوار اختلاف‌نظر دارند. از این رو در صورتی که عرق شتر نجاست‌خوار با چیزی برخورد داشته باشد، برخی از فقیهان پاک کردن آن را واجب دانسته‌اند.<ref>شیخ مفید، المقنعة،۱۴۱۳ق، ص۷۱؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۵۳.</ref> اما اکثر فقها عرق شتر نجاست‌خوار را پاک می‌دانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۴۵؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۸؛ شهید اول، ذکری الشیعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱۹ و ۱۲۰؛ حلی، معالم الدین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۷۶.</ref> بعضی از محققان با اینکه عرق شتر نجاست‌خوار را پاک دانسته‌اند، اما معتقدند نمازگزار باید آن را از بدن خود برطرف نماید.<ref>خویی، التنقیح: الطهارة۲، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۴.</ref> برخی از نویسندگان عرق سایر حیوانات جلاله را در نجاست و طهارت، به عرق شتر نجاست‌خوار ملحق کرده و احکام آنها را یکسان دانسته‌اند.<ref>حلی، نزهة الناظر، ۱۳۹۴ق، ص۱۸-۱۹.</ref>
به نظر فقیهان، [[بول]] و [[مدفوع]] حیوانات نجاست‌خوار [[نجس]] است.<ref>حلبی، غنیة النزوع، ۱۴۱۷ق، ص۴۰؛  علامه حلی، تذکرة الفقها، مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام، ج۱، ص۵۱.</ref> البته فقیهان در نجاست یا پاکی عرق شتر نجاست‌خوار اختلاف‌نظر دارند. از این رو در صورتی که عرق شتر نجاست‌خوار با چیزی برخورد داشته باشد، برخی از فقیهان پاک کردن آن را واجب دانسته‌اند.<ref>شیخ مفید، المقنعة،۱۴۱۳ق، ص۷۱؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۵۳.</ref> اما اکثر فقها عرق شتر نجاست‌خوار را پاک می‌دانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۴۵؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۸؛ شهید اول، ذکری الشیعة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱۹ و ۱۲۰؛ حلی، معالم الدین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۷۶.</ref> بعضی از محققان با اینکه عرق شتر نجاست‌خوار را پاک دانسته‌اند، اما معتقدند نمازگزار باید آن را از بدن خود برطرف نماید.<ref>خویی، التنقیح: الطهارة۲، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۴.</ref> برخی از نویسندگان عرق سایر حیوانات جلاله را در نجاست و طهارت، به عرق شتر نجاست‌خوار ملحق کرده و احکام آنها را یکسان دانسته‌اند.<ref>حلی، نزهة الناظر، ۱۳۹۴ق، ص۱۸-۱۹.</ref>


برخی از فقیهان سُؤر (باقی‌مانده آب یا غذا) حیوان نجاست‌خوار را [[نجس]] دانسته‌اند.<ref>ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵؛ کیدری، إصباح الشیعة، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> از این رو خوردن سؤر آن مانند دیگر [[نجاسات]]، حرام است.<ref>انصاری، کتاب المکاسب (المحشی)، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۸؛ طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۱۳۶.</ref> در مقابل برخی، به نجاست باقیمانده غذای حیوان نجاست‌خوار حکم نکرده و خوردن آن را مکروه دانسته‌اند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۲۳.</ref>
برخی از فقیهان سُؤر (باقی‌مانده آب یا غذا) حیوان نجاست‌خوار را [[نجس]] دانسته‌اند.<ref>ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵؛ کیدری، إصباح الشیعة، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> از این رو خوردن سؤر آن مانند دیگر [[نجاسات]] حرام است.<ref>انصاری، کتاب المکاسب (المحشی)، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۸؛ طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۱۳۶.</ref> در مقابل، برخی به نجاست باقیمانده غذای حیوان نجاست‌خوار حکم نکرده و خوردن آن را مکروه دانسته‌اند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۲۳.</ref>


===سوار شدن بر شتر نجاست‌خوار در حج و عمره===
===سوار شدن بر شتر نجاست‌خوار در حج و عمره===
سوار شدن بر شتر نجاست‌خوار در ایام [[حج]] و [[عمره]]، [[مکروه]] دانسته شده است.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق،  ج۱، ص۴۷۴؛ حلی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۲۳۰.</ref>
سوار شدن بر شتر نجاست‌خوار در ایام [[حج]] و [[عمره]] [[مکروه]] دانسته شده است.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق،  ج۱، ص۴۷۴؛ حلی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۲۳۰.</ref>


==استبراء==
==استبراء==
خط ۳۰: خط ۳۰:


===مدت‌زمان استبراء===
===مدت‌زمان استبراء===
به نظر بیشتر فقیهان مدت‌زمان لازم برای استبراء شتر چهل روز، گاو بیست روز، گوسفند ده روز، اردک پنج روز و مرغ سه روز است.<ref> شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷، ج۶، ص۸۶؛ ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴۲۸؛ محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۷۰-۱۷۳؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳-۶۳۵.</ref> این مدت در [[حدیث|روایات]] مشهور ذکر شده و فقها مراعات آن را لازم می‌دانند.<ref> طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۸۶.</ref> در احادیث غیرمشهور برای اردک سه،<ref>صدوق، من لا یحضر، ۱۴۱۳ق، ج‏۳، ص۳۳۸ و ۳۳۹.</ref>، شش<ref>صدوق، من لایحضر، ۱۴۱۳ق، ج‏۳، ص۳۳۸ و ۳۳۹.</ref> و هفت روز،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۲.</ref> برای گوسفند هفت<ref>ابن اشعث، الجعفریات، مکتبة النینوی، الحدیثة، ص۲۷.</ref> و چهارده روز،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۲.</ref> و برای گاو سی روز،<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۳.</ref> به‌عنوان مدت‌زمان استبراء ذکر شده است، البته در همه روایات برای استبراء شتر چهل روز و برای مرغ فقط سه روز بیان شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۱ و ۲۵۳؛ صدوق، من لا یحضر، ۱۴۱۳ق، ج‏۳، ص۳۳۸ و ۳۳۹؛ ابن اشعث، الجعفریات، مکتبة النینوی، الحدیثة، ص۲۷.</ref>
به نظر بیشتر فقیهان مدت‌زمان لازم برای استبراء شتر چهل روز، گاو بیست روز، گوسفند ده روز، اردک پنج روز و مرغ سه روز است.<ref> شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷، ج۶، ص۸۶؛ ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴۲۸؛ محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۷۰-۱۷۳؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۳۳-۶۳۵.</ref> این مدت در [[حدیث|روایات]] مشهور ذکر شده و فقها مراعات آن را لازم می‌دانند.<ref> طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۳۸۶.</ref> در احادیث غیرمشهور برای اردک سه،<ref>صدوق، من لا یحضر، ۱۴۱۳ق، ج‏۳، ص۳۳۸ و ۳۳۹.</ref>، شش<ref>صدوق، من لایحضر، ۱۴۱۳ق، ج‏۳، ص۳۳۸ و ۳۳۹.</ref> و هفت روز،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۲.</ref> برای گوسفند هفت<ref>ابن اشعث، الجعفریات، مکتبة النینوی، الحدیثة، ص۲۷.</ref> و چهارده روز،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۲.</ref> و برای گاو سی روز،<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۳.</ref> به‌عنوان مدت‌زمان استبراء ذکر شده است. البته در همه روایات برای استبراء شتر چهل روز و برای مرغ فقط سه روز بیان شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵۱ و ۲۵۳؛ صدوق، من لا یحضر، ۱۴۱۳ق، ج‏۳، ص۳۳۸ و ۳۳۹؛ ابن‌اشعث، الجعفریات، مکتبة النینوی، ص۲۷.</ref>


مدت‌زمان لازم برای استبراء برخی از حیوانات مانند خروس، بوقلمون، غاز، کبک، بلدرچین، بز، آهو و غیره در روایات ذکر نشده است.{{مدرک}} برخی از فقیهان پرندگان شبیه به مرغ و اردک را در حکم آن دو یکسان دانسته‌اند.<ref>علامه حلی، قواعد الأحکام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۲۸؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۶؛ علامه حلی، إرشاد الأذهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۱۲.</ref> اما بعضی از آنها معتقدند استبراء تمام حیواناتی که مدت‌زمان مشخصی برای آنها در روایات بیان نگردیده، تا زمانی که صفت نجاست‌خوار از آن زائل شده و در عرف مردم دیگر به آن صفت شناخته نشود، ادامه می‌یابد.<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی (المحشی)، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۷۸.</ref>
مدت‌زمان لازم برای استبراء برخی از حیوانات مانند خروس، بوقلمون، غاز، کبک، بلدرچین، بز و آهو، در روایات ذکر نشده است.{{مدرک}} برخی از فقیهان پرندگان شبیه به مرغ و اردک را در حکم آن دو یکسان دانسته‌اند.<ref>علامه حلی، قواعد الأحکام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۲۸؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۶؛ علامه حلی، إرشاد الأذهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۱۲.</ref> اما بعضی دیگر معتقدند استبراء تمام حیواناتی که مدت‌زمان مشخصی برای آنها در روایات بیان نگردیده، تا زمانی که صفت نجاست‌خوار از آن زائل شده و در عرف مردم دیگر به آن صفت شناخته نشود، ادامه می‌یابد.<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی (المحشی)، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۷۸.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۳۸۶

ویرایش