پرش به محتوا

تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویکی سازی
(ایجاد لینک بین زبانی در ویکی داده و حذف از مبدا ویرایش)
جز (ویکی سازی)
خط ۲: خط ۲:
[[پرونده:نقاشی-تشییع-حضرت-فاطمه.jpg|بندانگشتی|320px|نقاشی «لاهوت در تابوت» با تکنیک رنگ روغن، اثر حسن روح‌الامینی.<ref>«[http://arthibition.net/fa/product/show/31084 لاهوت در تابوت]»، پایگاه آرتیبیشن.</ref>]]
[[پرونده:نقاشی-تشییع-حضرت-فاطمه.jpg|بندانگشتی|320px|نقاشی «لاهوت در تابوت» با تکنیک رنگ روغن، اثر حسن روح‌الامینی.<ref>«[http://arthibition.net/fa/product/show/31084 لاهوت در تابوت]»، پایگاه آرتیبیشن.</ref>]]


'''تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س)''' به [[تشییع جنازه|تشییع]] و [[دفن]] شبانه و پنهانی جنازه [[حضرت فاطمه(س)]] در [[سال ۱۱ هجری قمری]] اشاره دارد. فاطمه(س) وصیت کرده بود او را شبانه و پنهانی دفن کنند تا [[ابوبکر بن ابی‌قحافه]] و [[عمر بن خطاب]] در خاکسپاری او حضور نداشته باشند. این وصیت نشانه اعتراض فاطمه به خلیفه و نارضایتی او از اتفاقات پس از رحلت [[پیامبر(ص)]] دانسته شده است.
'''تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س)''' به [[تشییع جنازه|تشییع]] و [[دفن]] شبانه و پنهانی جنازه [[حضرت فاطمه(س)]] در [[سال ۱۱ هجری قمری]] اشاره دارد. فاطمه(س) [[وصیت]] کرده بود او را شبانه و پنهانی دفن کنند تا [[ابوبکر بن ابی‌قحافه]] و [[عمر بن خطاب]] در خاکسپاری او حضور نداشته باشند. این وصیت نشانه اعتراض فاطمه به خلیفه و نارضایتی او از اتفاقات پس از رحلت [[پیامبر(ص)]] دانسته شده است.


جنازه فاطمه با حضور تعداد کمی همچون [[امام علی(ع)]]، [[حسنین(ع)]]، [[عقیل بن ابی‌طالب]]، [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[عمار یاسر]]، [[مقداد بن عمرو|مقداد بن اسود]]، [[زبیر بن عوام]]، [[ابوذر غفاری]] و [[سلمان فارسی]] و بدون حضور ابوبکر و عمر [[دفن]] شد. [[محل دفن فاطمه(س)]] نامعلوم است.
جنازه فاطمه با حضور تعداد کمی همچون [[امام علی(ع)]]، [[حسنین(ع)]]، [[عقیل بن ابی‌طالب]]، [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[عمار یاسر]]، [[مقداد بن عمرو|مقداد بن اسود]]، [[زبیر بن عوام]]، [[ابوذر غفاری]] و [[سلمان فارسی]] و بدون حضور ابوبکر و عمر [[دفن]] شد. [[محل دفن فاطمه(س)]] نامعلوم است.


پس از اطلاع مردم از دفن شبانه حضرت فاطمه(س)، [[عمر بن خطاب]] خواستار [[نبش قبر]] و [[نماز ميت|نماز]] دوباره بر فاطمه شد، ولی پس از تهدید امام علی(ع)، از خواسته خود صرف‌نظر کرد.
پس از اطلاع مردم از [[دفن]] شبانه حضرت فاطمه(س)، [[عمر بن خطاب]] خواستار [[نبش قبر]] و [[نماز ميت|نماز]] دوباره بر فاطمه شد، ولی پس از تهدید [[امام علی(ع)]]، از خواسته خود صرف‌نظر کرد.


==شهادت حضرت فاطمه(س)==
==شهادت حضرت فاطمه(س)==
خط ۱۳: خط ۱۳:


==اجتماع مردم برای تشییع جنازه==
==اجتماع مردم برای تشییع جنازه==
حضرت فاطمه پس از غروب آفتاب از دنیا رفت.<ref>مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۰۰.</ref> بنابر نقل [[محمد بن حسن فتال نیشابوری|فَتّال نیشابوری]] در کتاب [[روضة الواعظین]] مردم مدینه شیون‌کنان به خانه امام علی(ع) رفتند و منتظر ماندند تا بر جنازه [[نماز میت|نماز]] بخوانند؛ ولی [[ابوذر غفاری|ابوذر]] به نزد مردم رفته و گفت [[تشییع جنازه|تشییع]] دختر پیامبر به تأخیر افتاده است و مردم پراکنده شدند.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref>
حضرت فاطمه پس از غروب آفتاب از دنیا رفت.<ref>مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۰۰.</ref> بنابر نقل [[محمد بن حسن فتال نیشابوری|فَتّال نیشابوری]] در کتاب [[روضة الواعظین]] مردم [[مدینه]] شیون‌کنان به خانه امام علی(ع) رفتند و منتظر ماندند تا بر جنازه [[نماز میت|نماز]] بخوانند؛ ولی [[ابوذر غفاری|ابوذر]] به نزد مردم رفته و گفت [[تشییع جنازه|تشییع]] دختر پیامبر به تأخیر افتاده است و مردم پراکنده شدند.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref>


[[عباس بن عبدالمطلب|عباس عموی پیامبر(ص)]] از امام علی(ع) خواست که [[مهاجران]] و [[انصار]] را برای تشییع و نماز بر جنازه جمع کند که در این کار، زیبایی برای دین است. امام علی(ع) در پاسخ او گفت که نمی‌تواند به این توصیه وی عمل کند، زیرا فاطمه(س) وصیت کرده است نماز و تشییع او پنهانی باشد.<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۵۶.</ref>
[[عباس بن عبدالمطلب|عباس عموی پیامبر(ص)]] از امام علی(ع) خواست که [[مهاجران]] و [[انصار]] را برای [[تشییع]] و نماز بر جنازه جمع کند که در این کار، زیبایی برای دین است. امام علی(ع) در پاسخ او گفت که نمی‌تواند به این توصیه وی عمل کند، زیرا فاطمه(س) [[وصیت]] کرده است نماز و تشییع او پنهانی باشد.<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۵۶.</ref>
براساس نقل [[سلیم بن قیس]]، در شبِ درگذشت فاطمه، [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] از [[امام علی(ع)]] خواستند که در نماز خواندن بر جنازه فاطمه(س) بر آن دو پیشی نگیرد.<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۷۰.</ref>
براساس نقل [[سلیم بن قیس]]، در شبِ درگذشت فاطمه، [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] از [[امام علی(ع)]] خواستند که در نماز خواندن بر جنازه فاطمه(س) بر آن دو پیشی نگیرد.<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۷۰.</ref>


خط ۴۸: خط ۴۸:
امام علی(ع) برای پنهان ماندن قبر فاطمه(س) و جلوگیری از یافته شدن آن، علاوه بر از بین بردن آثار قبر،<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۲.</ref> هفت قبر<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۶۳.</ref> و به قولی چهل قبر<ref>ابن‌عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۵۵.</ref> دیگر نیز درست کرد.
امام علی(ع) برای پنهان ماندن قبر فاطمه(س) و جلوگیری از یافته شدن آن، علاوه بر از بین بردن آثار قبر،<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۲.</ref> هفت قبر<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۶۳.</ref> و به قولی چهل قبر<ref>ابن‌عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۵۵.</ref> دیگر نیز درست کرد.


در کتاب سلیم بن قیس آمده است، صبح روز بعد از دفن فاطمه(س)، [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]] به همراه مردم، برای نماز خواندن بر جنازه رفتند و [[مقداد]] به آنها گفت که جنازه را دیشب دفن کرده‌اند.<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۷۰-۸۷۱.</ref>
در [[کتاب سلیم بن قیس]] آمده است، صبح روز بعد از دفن فاطمه(س)، [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]] به همراه مردم، برای نماز خواندن بر جنازه رفتند و [[مقداد]] به آنها گفت که جنازه را دیشب دفن کرده‌اند.<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۷۰-۸۷۱.</ref>


مردم با اطلاع از دفن فاطمه(س) از اینکه نتوانسته‌اند در تشییع و نماز بر تنها فرزند پیامبر(ص) حاضر شوند، ناراحت شده و یکدیگر را ملامت می‌کردند.<ref> ابن‌عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۵۵؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۶.</ref>
مردم با اطلاع از دفن فاطمه(س) از اینکه نتوانسته‌اند در تشییع و نماز بر تنها فرزند پیامبر(ص) حاضر شوند، ناراحت شده و یکدیگر را ملامت می‌کردند.<ref> ابن‌عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۵۵؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۶.</ref>
بنابر نقل سلیم بن قیس، عمر بن خطاب پس از اطلاع از نماز و دفن مخفیانه، به ابوبکر گفت: به تو گفته بودم که اینان چنین خواهند کرد.<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۷۱.</ref> همچنین عمر مشاجره‌ای با [[عباس بن عبدالمطلب]] داشت و [[بنی‌هاشم]] را به [[حسادت]] متهم کرد. عباس نیز این را وصیت فاطمه دانست و گفت او وصیت کرد شما دو نفر بر او نماز نگذارید.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref>
بنابر نقل سلیم بن قیس، عمر بن خطاب پس از اطلاع از نماز و دفن مخفیانه، به ابوبکر گفت: به تو گفته بودم که اینان چنین خواهند کرد.<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۷۱.</ref> همچنین عمر مشاجره‌ای با [[عباس بن عبدالمطلب]] داشت و [[بنی‌هاشم]] را به [[حسادت]] متهم کرد. عباس نیز این را [[وصیت]] فاطمه دانست و گفت او وصیت کرد شما دو نفر بر او نماز نگذارید.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref>


بنابر آنچه در بحار الانوار آمده است، عمر بن خطاب {{یادداشت|برخی منابع از گوینده این کلام نام نبرده و تنها با تعبیر صاحبان قدرت (وُلَاةُ الْأَمْرِ) از آن یاد کرده‌اند.(طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۶.)}} گفت برخی از زنان مسلمان را بیاورید تا این قبرها را نبش کنند و جنازه فاطمه را پیدا کنند، تا ما بر آن نماز بخوانیم و دوباره دفن کنیم و قبرش را [[زیارت]] کنیم.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref> وقتی این خبر به امام علی(ع) رسید، بسیار خشمگین شد و شمشیرش را برداشت و به بقیع رفت<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۱۲.</ref> و پس از مشاجره‌ای که میان او و عمر درگرفت،<ref>طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۷.</ref> به عمر گفت اگر شمشیر خود را از غلاف بیرون بیاورم، به جایش برنمی‌گردانم مگر اینکه تو را کشته باشم.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref> او همچنین خطاب به افرادی که خواهان [[نبش قبر]] بودند گفت که اگر کسی سنگی را از روی این قبرها جابجا کند، او را خواهد کشت.<ref> طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۷.</ref> پس از این تهدیدها، عمر از تصمیم خود منصرف شد.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref> براساس برخی نقل‌ها پس از این گفتگو، ابوبکر امام علی(ع) را آرام کرده و گفت کاری که علی(ع) دوست نداشته باشد را انجام نخواهد داد.<ref>طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۷.</ref>
بنابر آنچه در [[بحار الانوار]] آمده است، [[عمر بن خطاب]] {{یادداشت|برخی منابع از گوینده این کلام نام نبرده و تنها با تعبیر صاحبان قدرت (وُلَاةُ الْأَمْرِ) از آن یاد کرده‌اند.(طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۶.)}} گفت برخی از زنان مسلمان را بیاورید تا این قبرها را نبش کنند و جنازه فاطمه را پیدا کنند، تا ما بر آن نماز بخوانیم و دوباره دفن کنیم و قبرش را [[زیارت]] کنیم.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref> وقتی این خبر به امام علی(ع) رسید، بسیار خشمگین شد و شمشیرش را برداشت و به [[بقیع]] رفت<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۱۲.</ref> و پس از مشاجره‌ای که میان او و عمر درگرفت،<ref>طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۷.</ref> به عمر گفت اگر شمشیر خود را از غلاف بیرون بیاورم، به جایش برنمی‌گردانم مگر اینکه تو را کشته باشم.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref> او همچنین خطاب به افرادی که خواهان [[نبش قبر]] بودند گفت که اگر کسی سنگی را از روی این قبرها جابجا کند، او را خواهد کشت.<ref> طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۷.</ref> پس از این تهدیدها، عمر از تصمیم خود منصرف شد.<ref> مجلسی،‌ بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۰۴.</ref> براساس برخی نقل‌ها پس از این گفتگو، ابوبکر امام علی(ع) را آرام کرده و گفت کاری که علی(ع) دوست نداشته باشد را انجام نخواهد داد.<ref>طبری آملی، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۷.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۵۷

ویرایش