مأمون عباسی: تفاوت میان نسخهها
جز
←گرایش اعتزالی مأمون
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
==گرایش اعتزالی مأمون== | ==گرایش اعتزالی مأمون== | ||
بر اساس شواهد تاریخی، مأمون با برخی از عالمان معتزلی نظیر اَبُوهُذِیل عَلّاف و نَظَّام مراوادتی داشت<ref>ناظمیان فرد، مأمون و محنت، پژوهشهای تاریخی، ۱۳۸۸ش، ص۶۹ و ۷۰.</ref> و مناصب حکومتی را به برخی از بزرگان معتزله واگذار کرده بود.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۴۹ش، ص۳۳۹.</ref> او همچنین معتقد به نظریه [[خلق قرآن|مخلوق بودن قرآن]] بود. این شواهد موجب شد برخی از مورخان، نظریه گرایش مأمون به [[معتزله]] را مطرح کنند. در مقابل گزارشهایی وجود دارد که از ارتباط مأمون با شخصیتهای ضدمعتزلی خبر دادهاند. یحیی بن اکثم به عنوان مشاور مأمون که از دشمنان معتزله بود، یکی از این موارد است.<ref>ابوبکر احمد بن علی، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج۴، بیتا، ص۱۹۹ و ۲۰۰.</ref> این گزارشهای متناقض موجب شده برخی اندیشههای اعتقادی مأمون را آمیختهای از دیدگاههای | بر اساس شواهد تاریخی، مأمون با برخی از عالمان معتزلی نظیر اَبُوهُذِیل عَلّاف و نَظَّام مراوادتی داشت<ref>ناظمیان فرد، مأمون و محنت، پژوهشهای تاریخی، ۱۳۸۸ش، ص۶۹ و ۷۰.</ref> و مناصب حکومتی را به برخی از بزرگان معتزله واگذار کرده بود.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۴۹ش، ص۳۳۹.</ref> او همچنین معتقد به نظریه [[خلق قرآن|مخلوق بودن قرآن]] بود. این شواهد موجب شد برخی از مورخان، نظریه گرایش مأمون به [[معتزله]] را مطرح کنند. در مقابل گزارشهایی وجود دارد که از ارتباط مأمون با شخصیتهای ضدمعتزلی خبر دادهاند. یحیی بن اکثم به عنوان مشاور مأمون که از دشمنان معتزله بود، یکی از این موارد است.<ref>ابوبکر احمد بن علی، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج۴، بیتا، ص۱۹۹ و ۲۰۰.</ref> این گزارشهای متناقض موجب شده برخی اندیشههای اعتقادی مأمون را آمیختهای از دیدگاههای چند فرقه [[کلام|کلامی]] بدانند.<ref>ناظمیان فرد، مأمون و محنت، پژوهشهای تاریخی، ۱۳۸۸ش، ص۷۰.</ref> | ||
===تفتیش عقاید=== | ===تفتیش عقاید=== | ||
مأمون در اواخر حکومت خود برای آزمودن [[مجتهد|فقها]]، محدثان و قضات خود، محاکم تفتیش عقاید را تشکیل داد. بر اساس فرمان مأمون در [[سال ۲۱۸ هجری قمری|سال ۲۱۸ق]] معتزله مأمور شدند اعتقاد افراد را در مورد [[مخلوق بودن قرآن]] مورد تفتیش قرار دهند؛ کسانی که اعتقادی به مخلوق بودن قرآن نداشتند از منصب خود برکنار شده و بازداشت میشدند. بر اساس برخی گزارشها اعترافات برخی از فقها به مخلوق بودن قرآن از روی ترس بود. از این اقدام مأمون با عنوان [[محنت]] یاد میشود.<ref>ناظمیان فرد، مأمون و محنت، پژوهشهای تاریخی، ۱۳۸۸ش، ص۶۷-۷۸.</ref> | مأمون در اواخر حکومت خود برای آزمودن [[مجتهد|فقها]]، محدثان و قضات خود، محاکم تفتیش عقاید را تشکیل داد. بر اساس فرمان مأمون در [[سال ۲۱۸ هجری قمری|سال ۲۱۸ق]] معتزله مأمور شدند اعتقاد افراد را در مورد [[مخلوق بودن قرآن]] مورد تفتیش قرار دهند؛ کسانی که اعتقادی به مخلوق بودن قرآن نداشتند از منصب خود برکنار شده و بازداشت میشدند. بر اساس برخی گزارشها اعترافات برخی از فقها به مخلوق بودن قرآن از روی ترس بود. از این اقدام مأمون با عنوان [[محنت]] یاد میشود.<ref>ناظمیان فرد، مأمون و محنت، پژوهشهای تاریخی، ۱۳۸۸ش، ص۶۷-۷۸.</ref> | ||
==تشیع مأمون== | ==تشیع مأمون== | ||
مذهب اعتقادی مأمون یکی از مسائل اختلافی و چالشی مورخان [[شیعه]]، [[اهل سنت و جماعت|سنی]] و مستشرقان است. پیروی او از تشیع به معنای آنچه [[امامان شیعه]] بدان معتقد بودند، از سوی بعضی از مورخان شیعه رد میشود.<ref>اللهاکبری، روابط علویان و عباسیان، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، پاییز ۱۳۸۱ش، ص۲۷.</ref> از سوی دیگر در برخی از منابع معتبر اهلسنت بر تشیع مأمون تأکید شده است؛ بهعنوان نمونه ذهبی، ابنکثیر و ابنخلدون بر شیعهبودن او تصریح کرده، و در برخی موارد دولت عباسی را دولت شیعی معرفی کردهاند.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۲۳۶؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۷۸م، ج۱۰، ص۲۷۵-۲۷۹؛ ابنخلدون، العبر، تاریخ ابنخلدون، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۷۲.</ref> سیوطی نیز شهرت تشیع مأمون را نقل کرده است.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۹۹۷م، ص۳۶۳.</ref> | مذهب اعتقادی مأمون یکی از مسائل اختلافی و چالشی مورخان [[شیعه]]، [[اهل سنت و جماعت|سنی]] و مستشرقان است. پیروی او از تشیع به معنای آنچه [[امامان شیعه]] بدان معتقد بودند، از سوی بعضی از مورخان شیعه رد میشود.<ref>اللهاکبری، روابط علویان و عباسیان، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، پاییز ۱۳۸۱ش، ص۲۷.</ref> از سوی دیگر در برخی از منابع معتبر اهلسنت بر تشیع مأمون تأکید شده است؛ بهعنوان نمونه ذهبی، ابنکثیر و ابنخلدون بر شیعهبودن او تصریح کرده، و در برخی موارد دولت عباسی را دولت شیعی معرفی کردهاند.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۲۳۶؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۷۸م، ج۱۰، ص۲۷۵-۲۷۹؛ ابنخلدون، العبر، تاریخ ابنخلدون، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۷۲.</ref> سیوطی نیز شهرت تشیع مأمون را نقل کرده است.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۹۹۷م، ص۳۶۳.</ref> |