confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۵۷
ویرایش
imported>Alipour جز (←نقل تاریخی: اصلاح پانویس) |
جز (←نقل تاریخی: تمیزکاری) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
پس از ورود [[اسیران کربلا|اسرای کربلا]] به شام، [[یزید]] دستور داد شهر را آذینبندی کنند. [[سهل بن سعد ساعدی]] از جمله کسانی است که آذینبندی شهر و سرور و شادی مردم را در هنگام ورود اهل بیت مشاهده و توصیف کرده است.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس۳۱، ص ۲۳۰.</ref> | پس از ورود [[اسیران کربلا|اسرای کربلا]] به شام، [[یزید]] دستور داد شهر را آذینبندی کنند. [[سهل بن سعد ساعدی]] از جمله کسانی است که آذینبندی شهر و سرور و شادی مردم را در هنگام ورود اهل بیت مشاهده و توصیف کرده است.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس۳۱، ص ۲۳۰.</ref> | ||
بر اساس نقلهای تاریخی، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول [[ماه صفر|صفر]] بوده است.<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ص ۳۳۱.</ref> در این روز اسیران را از | بر اساس نقلهای تاریخی، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول [[ماه صفر|صفر]] بوده است.<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ص ۳۳۱.</ref> در این روز اسیران را از باب توما یا [[دروازه ساعات]] وارد شهر کرده و در ورودی مسجد جامع، بر سکویی که محل نگهداری اسرا بود جای دادند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۱۲۹-۱۳۰.</ref> | ||
ماموران پس از آنکه اسیران را در شهر شام چرخاندند، به قصر یزید رفتند. [[زحر بن قیس جعفی|زحر بن قیس]] به نمایندگی از سایر ماموران، جریان [[واقعه کربلا]] را به یزید گزارش داد.<ref>تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۶۰.</ref> یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کنند. او بزرگان شام را به حضور طلبید و دستور داد اسیران را به قصر وارد کنند.<ref>تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۶۱.</ref> اسیران را در حالی که با طناب به هم بسته شده بودند، وارد مجلس کردند.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ص ۲۱۳.</ref> در این هنگام [[فاطمه بنت الحسین]] گفت: ای یزید! شایسته است دختران [[رسول خدا(ص)]] اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.<ref>ابن نما، مثیر الاحزان، ص ۹۹.</ref> | ماموران پس از آنکه اسیران را در شهر شام چرخاندند، به قصر یزید رفتند. [[زحر بن قیس جعفی|زحر بن قیس]] به نمایندگی از سایر ماموران، جریان [[واقعه کربلا]] را به یزید گزارش داد.<ref>تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۶۰.</ref> یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کنند. او بزرگان شام را به حضور طلبید و دستور داد اسیران را به قصر وارد کنند.<ref>تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۶۱.</ref> اسیران را در حالی که با طناب به هم بسته شده بودند، وارد مجلس کردند.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ص ۲۱۳.</ref> در این هنگام [[فاطمه بنت الحسین]] گفت: ای یزید! شایسته است دختران [[رسول خدا(ص)]] اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.<ref>ابن نما، مثیر الاحزان، ص ۹۹.</ref> |