confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۵۷
ویرایش
imported>Baqer h بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| تولد (مکان) = ۹۴۴ق | | تولد (مکان) = ۹۴۴ق | ||
| مرگ (مکان) = رمضان ۹۸۵ق | | مرگ (مکان) = [[رمضان]] ۹۸۵ق | ||
| پدر= [[شاه تهماسب اول]] | | پدر= [[شاه تهماسب اول]] | ||
| مادر = | | مادر = | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
===سستی در تشیع=== | ===سستی در تشیع=== | ||
شاه برخلاف روش پیشینیان خود، در اعتقاد به تشیع سست گردید و به شیعیان بیمهری نشان داد. او به موازات گریز از تشیع، نسبت به [[اهل تسنن]] مماشات کرد و حتی به نوعی به ایشان گرایش نشان داد و عرصه فرهنگ و سیاست را برای سران فکری سنّیان فراهم ساخت. | شاه برخلاف روش پیشینیان خود، در اعتقاد به [[تشیع]] سست گردید و به شیعیان بیمهری نشان داد. او به موازات گریز از تشیع، نسبت به [[اهل تسنن]] مماشات کرد و حتی به نوعی به ایشان گرایش نشان داد و عرصه فرهنگ و سیاست را برای سران فکری سنّیان فراهم ساخت. | ||
اسکندربیک در اینباره چنین یاد میکند: | اسکندربیک در اینباره چنین یاد میکند: | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
|شکل بندی خط اول= | |شکل بندی خط اول= | ||
|شکل بندی ترجمه= | |شکل بندی ترجمه= | ||
|دشمنان علی را مدام لعنت باد|علی و آل علی را زجان و دل صلوات | |دشمنان علی را مدام لعنت باد|علی و آل علی را زجان و دل [[صلوات]] | ||
|ترجمه= | |ترجمه= | ||
}} | }} | ||
قورچیان بر سر آن پیر ریختند و سر و صورتش را زخمی کردند.<ref>شاه اسماعیل دوم، ص ۱۱۹</ref> | قورچیان بر سر آن پیر ریختند و سر و صورتش را زخمی کردند.<ref>شاه اسماعیل دوم، ص ۱۱۹</ref> | ||
===خروش عالمان دین=== | ===خروش عالمان دین=== | ||
اسماعیل دوم از حضور مقتدرانه عالمان [[شیعه]] ناخشنود بود و در نتیجه، با رفتاری نامناسب و همراه با تحقیر، با ایشان برخورد میکرد. او با عزل آنان از مناصبشان، فضای جدیدی را در کشور ایجاد نمود. وی با تجدید نظر در روش دینی شاهان پیشین، علما را رنجاند و آنان نیز با توجه به سنیگرایی او و همچنین اصرار وی بر محو مظاهر شیعی، رأی بر ضعف عقیده شاه به تشیع و تمایلش به تسنن دادند و از وی روی برگرداندند.<ref>عالم آرای عباسی، ج۱، ص ۲۱۴؛ خلاصة التواریخ، ج۲، ص ۶۴۸</ref> | اسماعیل دوم از حضور مقتدرانه عالمان [[شیعه]] ناخشنود بود و در نتیجه، با رفتاری نامناسب و همراه با تحقیر، با ایشان برخورد میکرد. او با عزل آنان از مناصبشان، فضای جدیدی را در کشور ایجاد نمود. وی با تجدید نظر در روش دینی شاهان پیشین، علما را رنجاند و آنان نیز با توجه به سنیگرایی او و همچنین اصرار وی بر محو مظاهر شیعی، رأی بر ضعف عقیده شاه به تشیع و تمایلش به تسنن دادند و از وی روی برگرداندند.<ref>عالم آرای عباسی، ج۱، ص ۲۱۴؛ خلاصة التواریخ، ج۲، ص ۶۴۸</ref> |