کاربر ناشناس
قیام مختار: تفاوت میان نسخهها
منبع یابی+اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع+اصلاح درجه بندی
جز (←جنگ مصعب و مختار) |
imported>M.r.seifi (منبع یابی+اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع+اصلاح درجه بندی) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==ملاقات با محمد بن حنفیه== | ==ملاقات با محمد بن حنفیه== | ||
مختار قبل از حرکت به سوی کوفه با [[محمد بن حنفیه]] دیدار کرده واز قصد خود یعنی قیام وی را مطلع نمود، و از وی کسب تکلیف کرد، محمد بن حنفیه در جملاتی کلی به وی اجازه داد و در ضمن از وی خواست تا تقوا را فراموش نکند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، | مختار قبل از حرکت به سوی کوفه با [[محمد بن حنفیه]] دیدار کرده واز قصد خود یعنی قیام وی را مطلع نمود، و از وی کسب تکلیف کرد، محمد بن حنفیه در جملاتی کلی به وی اجازه داد و در ضمن از وی خواست تا تقوا را فراموش نکند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۸۰</ref> بلاذری گزارشی را نقل میکند که به صراحت از اذن محمد بن حنفیه به مختار در اصل قیام خبر میدهد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۸۰.</ref> | ||
==در مسیر کوفه== | ==در مسیر کوفه== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==نمایندگی محمد بن حنفیه== | ==نمایندگی محمد بن حنفیه== | ||
مختار در کوفه اعلام کرد که من نماینده محمد بن حنفیه هستم و خود را امین، وزیر و امیر از طرف وی نامید که به دستور او برای مبارزه با ملحدین و انتقام خون [[اهل بیت]] قیام نموده است.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، | مختار در کوفه اعلام کرد که من نماینده محمد بن حنفیه هستم و خود را امین، وزیر و امیر از طرف وی نامید که به دستور او برای مبارزه با ملحدین و انتقام خون [[اهل بیت]] قیام نموده است.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۲،ص۲۵۰.</ref> | ||
===تردید در ادعای مختار=== | ===تردید در ادعای مختار=== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
آنان از مدینه بیرون آمدند و گفتند همانا امام زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اذن دادند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۳۶۵؛ جزایری، ریاض الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۹۸.</ref> و پس از بازگشت ادعای مختار را تصدیق کردند.<ref>بلاذری،أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۸۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۱۴.</ref> | آنان از مدینه بیرون آمدند و گفتند همانا امام زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اذن دادند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۳۶۵؛ جزایری، ریاض الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۹۸.</ref> و پس از بازگشت ادعای مختار را تصدیق کردند.<ref>بلاذری،أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۸۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۱۴.</ref> | ||
شاید بنا بر همین روایت است که بعضی از علمای بزرگ شیعه مثل [[سید ابوالقاسم خویی|آیه الله خویی]]<ref>معجم الرجال، ۱۳۷۲ش، ج۱۸، ص۱۰۰.</ref> و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]<ref>تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۱۰۱.</ref>، قیام مختار را با اذن خاص امام زین العابدین(ع) میدانند. | شاید بنا بر همین روایت است که بعضی از علمای بزرگ شیعه مثل [[سید ابوالقاسم خویی|آیه الله خویی]]<ref>خوئی، معجم الرجال، ۱۳۷۲ش، ج۱۸، ص۱۰۰.</ref> و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۱۰۱.</ref>، قیام مختار را با اذن خاص امام زین العابدین(ع) میدانند. | ||
==نقش ابراهیم بن مالک اشتر== | ==نقش ابراهیم بن مالک اشتر== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==شعار== | ==شعار== | ||
مختار به عبدالله بن شداد فرمان داد با شعار '''[[یا منصور امت]]''' یعنیای پیروز بمیران قیام را آغاز کند،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰۹.</ref> این شعار پیامبر(ص) در [[جنگ بدر]]<ref> | مختار به عبدالله بن شداد فرمان داد با شعار '''[[یا منصور امت]]''' یعنیای پیروز بمیران قیام را آغاز کند،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰۹.</ref> این شعار پیامبر(ص) در [[جنگ بدر]]<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref>و [[غزوه بنیمصطلق]]<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۵۶.</ref> بود یکی ازشاخصههای قیامهای بعدی شیعی نیز همین شعار بوده است.این شعار بعدها در قیامهای [[زید بن علی]]،<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۸۳.</ref> محمد [[نفس زکیه]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، نیز مورد استفاده قرار گرفت، همچنین مختار به [[سفیان بن لیلی]] و [[قدامه بن مالک]] دستور داد که از شعار '''[[یا لثارات الحسین]]''' یعنیای خونخواهان حسین استفاده کنند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۹۰.</ref> | ||
پس از آن قیام علنی شده و نهایت پس از چند روز درگیری به فرار [[عبدالله بن مطیع]] حاکم کوفه منجر شد.<ref>انساب | پس از آن قیام علنی شده و نهایت پس از چند روز درگیری به فرار [[عبدالله بن مطیع]] حاکم کوفه منجر شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶ ص۳۹۲؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۲۷.</ref>عبدالله بن مطیع از طرف عبدالله بن زبیر به عنوان حاکم جدید کوفه منسوب شده بود تا بر قیام غلبه کند.<ref> مقدسی، آفرینش وتاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۹۱۱؛ ابن خلدون، تاریخ، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۴۴.</ref> | ||
==ورود به قصر کوفه== | ==ورود به قصر کوفه== | ||
روز جمعه ۱۵ ربیع الاول سال۶۶ مختار وارد قصر [[کوفه]] شده و [[نماز جمعه]] به امامت وی اقامه شد، وی قبل از نماز دو [[خطبه]] ایراد کرده و در آن اهداف قیام را تبین کرد، و پس از آن مراسم [[بیعت]] برگذار شد. | روز جمعه ۱۵ ربیع الاول سال۶۶ مختار وارد قصر [[کوفه]] شده و [[نماز جمعه]] به امامت وی اقامه شد، وی قبل از نماز دو [[خطبه]] ایراد کرده و در آن اهداف قیام را تبین کرد، و پس از آن مراسم [[بیعت]] برگذار شد.{{مدرک}} | ||
==تقسیم مناصب حکومتی== | ==تقسیم مناصب حکومتی== | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
عمر بن سعد [[عبدالله بن جعده]] را که از نزدیکان [[حضرت علی(ع)]] بود به نزد مختار فرستاد تا برای وی امان گیرد، مختار بنا بر مصالحی به وی امان داد به شرط آنکه از خانه خویش خارج نشود و همچنین اشتباهی از وی سر نزند. محمد بن حنفیه از آزادی عمر بن سعد اظهار نگرانی کرد. وقتی خبر این نگرانی به مختار رسید، مختار در جمعی که نزدیکان عمربن سعد بودند از کشتن عاملان اصلی جریان کربلا در روزهای آینده خبر داد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۶۱.</ref> عمر بن سعد روزی از خانه خارج شد و به مکان دیگری رفت و سپس به خانه خویش بازگشت. وقتی این خبر (خروج عمر بن سعد از خانه که به منزله نقض پیماننامهاش بود) به مختار رسید، مختار از این فرصت استفاده کرد و ابوعمره را برای کشتن عمر بن سعد به منزلش فرستاد و ابوعمره پس از کشتن وی، سرش را برای مختار آورد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۶۲.</ref> | عمر بن سعد [[عبدالله بن جعده]] را که از نزدیکان [[حضرت علی(ع)]] بود به نزد مختار فرستاد تا برای وی امان گیرد، مختار بنا بر مصالحی به وی امان داد به شرط آنکه از خانه خویش خارج نشود و همچنین اشتباهی از وی سر نزند. محمد بن حنفیه از آزادی عمر بن سعد اظهار نگرانی کرد. وقتی خبر این نگرانی به مختار رسید، مختار در جمعی که نزدیکان عمربن سعد بودند از کشتن عاملان اصلی جریان کربلا در روزهای آینده خبر داد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۶۱.</ref> عمر بن سعد روزی از خانه خارج شد و به مکان دیگری رفت و سپس به خانه خویش بازگشت. وقتی این خبر (خروج عمر بن سعد از خانه که به منزله نقض پیماننامهاش بود) به مختار رسید، مختار از این فرصت استفاده کرد و ابوعمره را برای کشتن عمر بن سعد به منزلش فرستاد و ابوعمره پس از کشتن وی، سرش را برای مختار آورد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۶۲.</ref> | ||
کیسان مخفیانه به سوی خانه عمربن سعد در [[کوفه]] رفت و او را غافلگیر کرد و گردن زد و سرش را برای مختار برد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۰۶؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، | کیسان مخفیانه به سوی خانه عمربن سعد در [[کوفه]] رفت و او را غافلگیر کرد و گردن زد و سرش را برای مختار برد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۰۶؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۶۱.</ref> بنابر نقلی دیگر یکی از یاران مختار، عمر بن سعد را اسیر کرد و نزد مختار برد و سپس کیسان به دستور مختار او را گردن زد.<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ۱۹۶۰م، ص۳۰۱.</ref> | ||
==جنگ با حکومت شام== | ==جنگ با حکومت شام== | ||
اکثر قاتلان شهدای کربلا که در [[کوفه]] بودند به هلاکت رسیده و اندکی موفق به فرار شده و جان سالم به در بردند. پس از آن مختار به عزم مجازات عاملان اصلی شهادت امام حسین(ع) یعنی بنی امیه به فکر مقابله با حکومت شام افتاد. بنا بر برخی از گزارشها پس از کشتن قاتلان امام حسین(ع) بزرگترین آرزوی مختار تجهیز و فرستادن سپاه ابراهیم به سوی [[شام]] بود.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۳.</ref> | اکثر قاتلان شهدای کربلا که در [[کوفه]] بودند به هلاکت رسیده و اندکی موفق به فرار شده و جان سالم به در بردند. پس از آن مختار به عزم مجازات عاملان اصلی شهادت امام حسین(ع) یعنی بنی امیه به فکر مقابله با حکومت شام افتاد. بنا بر برخی از گزارشها پس از کشتن قاتلان امام حسین(ع) بزرگترین آرزوی مختار تجهیز و فرستادن سپاه ابراهیم به سوی [[شام]] بود.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۳.</ref> | ||
===اعزام ابراهیم بن مالک=== | ===اعزام ابراهیم بن مالک=== | ||
{{نوشتار اصلی|جنگ خازر}} | {{نوشتار اصلی|جنگ خازر}} | ||
مختار دو روز پس از قلع و قمع قاتلان امام حسین(ع) در ذی الحجه سال ۶۶ق ابراهیم را بدرقه کرده و به سوی شام فرستاد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۳؛ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۴۰.</ref>از آن طرف نیز [[عبیدالله بن زیاد]] با لشکر زیادی برای مقابله با ابراهیم عازم شد و دو لشکر در نزدیکیهای موصل به هم برخورد کردند. | مختار دو روز پس از قلع و قمع قاتلان امام حسین(ع) در ذی الحجه سال ۶۶ق ابراهیم را بدرقه کرده و به سوی شام فرستاد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۳؛ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۴۰.</ref>از آن طرف نیز [[عبیدالله بن زیاد]] با لشکر زیادی برای مقابله با ابراهیم عازم شد و دو لشکر در نزدیکیهای موصل به هم برخورد کردند.{{مدرک}} | ||
لشکر ابراهیم ۱۲۰۰۰هزار نفر که از این تعداد ۸۰۰۰نفر ایرانی و ۴۰۰۰عرب زبان بودند،<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۳۴.</ref> در بعضی از گزارشها تعداد لشکر ابراهیم را از ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰نفر تخمین زدهاند.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۹۳.</ref> | لشکر ابراهیم ۱۲۰۰۰هزار نفر که از این تعداد ۸۰۰۰نفر ایرانی و ۴۰۰۰عرب زبان بودند،<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۳۴.</ref> در بعضی از گزارشها تعداد لشکر ابراهیم را از ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰نفر تخمین زدهاند.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۹۳.</ref> | ||
===رویارویی با ابن زیاد=== | ===رویارویی با ابن زیاد=== | ||
لشکر ابراهیم با لشکر ۸۰هزار نفره ابن زیاد<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۶۳.</ref> در اطراف [[موصل]] به هم رسیدند، در این جنگ که با پیروزی ابراهیم همراه بود، افرادی همچون عبیدالله بن زیاد، [[حصین بن نمیر]] و [[شرحبیل بن ذی الکلاع]]، به هلاکت رسیدند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۶.</ref> کشته شدن عبیدالله بن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷هجری بود.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص ۳۸۳.</ref> | لشکر ابراهیم با لشکر ۸۰هزار نفره ابن زیاد<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۶۳.</ref> در اطراف [[موصل]] به هم رسیدند، در این جنگ که با پیروزی ابراهیم همراه بود، افرادی همچون عبیدالله بن زیاد، [[حصین بن نمیر]] و [[شرحبیل بن ذی الکلاع]]، به هلاکت رسیدند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۶.</ref> کشته شدن عبیدالله بن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷هجری بود.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص ۳۸۳.</ref> | ||
جسد عبیدالله بن زیاد را به آتش کشیدند،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۶.</ref>و سر وی را به کوفه نزد مختار و وی از آنجا به مدینه برای امام سجاد(ع) و محمد بن حنفیه فرستادند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص ۳۸۶.</ref> | جسد عبیدالله بن زیاد را به آتش کشیدند،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۲۶.</ref>و سر وی را به کوفه نزد مختار و وی از آنجا به مدینه برای امام سجاد(ع) و محمد بن حنفیه فرستادند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص ۳۸۶.</ref> | ||
===سر ابن زیاد در مدینه=== | ===سر ابن زیاد در مدینه=== | ||
هنگامی سر ابن زیاد به محضر امام سجاد(ع) رسید امام در حال تناول غدا بود، امام سجاد در این باره میفرماید: | هنگامی سر ابن زیاد به محضر امام سجاد(ع) رسید امام در حال تناول غدا بود، امام سجاد در این باره میفرماید: | ||
<font color=green>'''«...ادخلت علی عبیدالله بن زیاد و هو یتغذی و راس ابی بین یدیه و قلت: اللهم لاتمتنی حتیترینی راس ابن زیاد...».'''</font><ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۳۶.</ref> | <font color=green>'''«...ادخلت علی عبیدالله بن زیاد و هو یتغذی و راس ابی بین یدیه و قلت: اللهم لاتمتنی حتیترینی راس ابن زیاد...».'''</font><ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۳۳۶.</ref> | ||
هنگامی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند، او در حال غذا خوردن بود و سر پدرم در مقابلش بود، پس گفتم: خدایا زنده باشم و ببینم روزی که سر ابن زیاد در مقابل من قرار دارد. | |||
==سپاه خشبیه== | ==سپاه خشبیه== | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۴۵: | ||
عدهای از قاتلان [[امام حسین(ع)]] موفق به فرار شدند، آنان که در راسشان [[محمد بن اشعث]] و [[شبث بن ربعی]] بودند، به سوی [[بصره]] رفته و [[مصعب بن زبیر]] را به جنگ با مختار تحریک کردند. | عدهای از قاتلان [[امام حسین(ع)]] موفق به فرار شدند، آنان که در راسشان [[محمد بن اشعث]] و [[شبث بن ربعی]] بودند، به سوی [[بصره]] رفته و [[مصعب بن زبیر]] را به جنگ با مختار تحریک کردند. | ||
===جنگ بیرون کوفه=== | ===جنگ بیرون کوفه=== | ||
دو گروه ابتدا در منطقهای به نام مذار با هم روبرو شدند، سپاه مختار به فرماندهی [[احمر بن شمیط]] و معاونت [[عبدالله بن کامل]] و حضور [[ابوعمره کیسان]] و سپاه مصعب به فرماندهی مصعب و حضور [[مهلب بن ابی صفره]] وارد جنگ شده که در این جنگ سپاه مختار شکست سختی خوردند، ابن شمیط، ابن کامل و ابوعمره و تعداد زیادی از ایرانیان کشته شدند. | دو گروه ابتدا در منطقهای به نام مذار با هم روبرو شدند، سپاه مختار به فرماندهی [[احمر بن شمیط]] و معاونت [[عبدالله بن کامل]] و حضور [[ابوعمره کیسان]] و سپاه مصعب به فرماندهی مصعب و حضور [[مهلب بن ابی صفره]] وارد جنگ شده که در این جنگ سپاه مختار شکست سختی خوردند، ابن شمیط، ابن کامل و ابوعمره و تعداد زیادی از ایرانیان کشته شدند.{{مدرک}} | ||
سپس جنگی با حضور مختار در بیرون کوفه در گرفت که در آن جنگ نیز نیروهای مختار شکست بزرگی خورده و به سوی کوفه عقب نشینی کردند، در این جنگ محمد بن اشعث کشته شد. | سپس جنگی با حضور مختار در بیرون کوفه در گرفت که در آن جنگ نیز نیروهای مختار شکست بزرگی خورده و به سوی کوفه عقب نشینی کردند، در این جنگ محمد بن اشعث کشته شد.{{مدرک}} | ||
===جنگ داخل شهر=== | ===جنگ داخل شهر=== | ||
نیروهای مصعب به سوی شهر پیشروی کرده و پس از درگیریهایی در داخل شهر موفق شدند نیروهای مختار را شکست داده و دار الاماره را محاصره کنند، ۶۰۰۰نفر همراه مختار داخل دارالاماره بودند، مختار به آنها پیشنهاد داد تا به دشمن حمله کرده وشرافتمندانه کشته شوند، ولی آنان نپذیرفتند. | نیروهای مصعب به سوی شهر پیشروی کرده و پس از درگیریهایی در داخل شهر موفق شدند نیروهای مختار را شکست داده و دار الاماره را محاصره کنند، ۶۰۰۰نفر همراه مختار داخل دارالاماره بودند، مختار به آنها پیشنهاد داد تا به دشمن حمله کرده وشرافتمندانه کشته شوند، ولی آنان نپذیرفتند.{{مدرک}} | ||
==قتل مختار== | ==قتل مختار== | ||
مختار به همراهی ۱۹نفر از قصر بیرون آمده و پس از جنگ نابرابری به قتل رسید، این واقعه روز ۱۴[[ماه مبارک رمضان]] سال ۶۷ق اتفاق افتاد.<ref>قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۰.</ref> | مختار به همراهی ۱۹نفر از قصر بیرون آمده و پس از جنگ نابرابری به قتل رسید، این واقعه روز ۱۴[[ماه مبارک رمضان]] سال ۶۷ق اتفاق افتاد.<ref>قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۰.</ref> | ||
از جمله همراهان مختار که در این روز کشته شدند عبدالله و عبدالرحمان فرزندان [[حجر بن عدی]]<ref>ابن | از جمله همراهان مختار که در این روز کشته شدند عبدالله و عبدالرحمان فرزندان [[حجر بن عدی]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۴. </ref>و [[سائب بن مالک اشعری]] جد [[اشعریون قم]] بود.<ref>قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۰.</ref> | ||
===سرانجام محاصره شدگان=== | ===سرانجام محاصره شدگان=== | ||
کسانی که حاضر نشدند به دستور مختار عمل کرده و در درگیری با سپاه مصعب شرافتمندانه کشته شوند، پس از مختار هر | کسانی که حاضر نشدند به دستور مختار عمل کرده و در درگیری با سپاه مصعب شرافتمندانه کشته شوند، پس از مختار هر ۷۰۰۰ نفر دستگیر و گردن زده شدند.<ref>رجوع کنید به: ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۶۶.</ref> | ||
روزی معصب از کنار [[عبدالله بن عمر]] گذشت، عبدالله به وی گفت، تو همان کسی هستی که در یک روز ۶۰۰۰نفر از اهل قبله را کشتی، مصعب جواب داد آنان کافر بودند، عبدالله گفت اگر به این تعداد فقط از گوسفندان ارث پدرت کشته بودی این کار [[اسراف]] و حرام بود تا چه رسد به مسلمانان.<ref>ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۹؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۴۵.</ref> | روزی معصب از کنار [[عبدالله بن عمر]] گذشت، عبدالله به وی گفت، تو همان کسی هستی که در یک روز ۶۰۰۰نفر از اهل قبله را کشتی، مصعب جواب داد آنان کافر بودند، عبدالله گفت اگر به این تعداد فقط از گوسفندان ارث پدرت کشته بودی این کار [[اسراف]] و حرام بود تا چه رسد به مسلمانان.<ref>ابن کثیر، البدایةوالنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۹؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۴۴۵.</ref> | ||
===کشته شدن همسر مختار=== | ===کشته شدن همسر مختار=== | ||
مصعب پس از کشتن تمام اسرا به سراغ دو همسر مختار، [[ام ثابت دختر سمره بن جندب]] و [[عمره دختر نعمان بن بشیر]] رفت و از آنان خواست از مختار بدگویی کنند.<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ص۳۰۹.</ref> ام ثابت چنین کرد و آزاد شد؛ اما عمره گفت خدا او را رحمت کند که بندهای از بندگان صالح خدا بود؛ بدین جهت مصعب دستور قتل وی را صادر کرد و شخصی به نام مطر وی را به قتل رساند. [[یعقوبی]] مینویسد: مصعب نظر عمره را درباره مختار جویا شد، وی از مختار به نیکی یاد کرده و گفت «إنه کان تقیا، نقیا صواما» او پرهیزکار، پاکیره و بسیار [[روزه]]دار بود، مصعب دستور قتل وی را داد. عمره اولین زن در اسلام بود که گردنش را زدند.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۲۶۴.</ref> | مصعب پس از کشتن تمام اسرا به سراغ دو همسر مختار، [[ام ثابت دختر سمره بن جندب]] و [[عمره دختر نعمان بن بشیر]] رفت و از آنان خواست از مختار بدگویی کنند.<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ۱۹۶۰م، ص۳۰۹.</ref> ام ثابت چنین کرد و آزاد شد؛ اما عمره گفت خدا او را رحمت کند که بندهای از بندگان صالح خدا بود؛ بدین جهت مصعب دستور قتل وی را صادر کرد و شخصی به نام مطر وی را به قتل رساند. [[یعقوبی]] مینویسد: مصعب نظر عمره را درباره مختار جویا شد، وی از مختار به نیکی یاد کرده و گفت «إنه کان تقیا، نقیا صواما» او پرهیزکار، پاکیره و بسیار [[روزه]]دار بود، مصعب دستور قتل وی را داد. عمره اولین زن در اسلام بود که گردنش را زدند.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۲۶۴.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۲۸۰: | خط ۲۸۱: | ||
* ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، محقق ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | * ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، محقق ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر -دار بیروت، ۱۹۶۵م. | * ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر -دار بیروت، ۱۹۶۵م. | ||
* ابن | * ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵ق. | ||
* ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق. | |||
* ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش. | * ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش. | ||
* ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق. | |||
* ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق. | * ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق. | ||
* ابن مسکویه، ابوعلی الرازی، تجارب الأمم، تحقیق ابو القاسم امامی، تهران، سروش، ط الثانیة، ۱۳۷۹ش. | * ابن مسکویه، ابوعلی الرازی، تجارب الأمم، تحقیق ابو القاسم امامی، تهران، سروش، ط الثانیة، ۱۳۷۹ش. | ||
خط ۲۹۰: | خط ۲۹۳: | ||
* رضوی اردکانی، ابو فاضل، ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات، ۱۳۷۸ش. | * رضوی اردکانی، ابو فاضل، ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات، ۱۳۷۸ش. | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق. | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق. | ||
* طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی(للطوسی) طوسی، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | * طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی(للطوسی) طوسی، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | ||
*دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره، دار احیاء الکتب العربی، ۱۹۶۰م. | |||
* قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵)، تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، نشر توس، ۱۳۶۱ش. | * قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵)، تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، نشر توس، ۱۳۶۱ش. | ||
* مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، مطبعه المرتضویه، ۱۳۴۹ق. | * مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، مطبعه المرتضویه، ۱۳۴۹ق. | ||
* مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
* مقدسی، مهطر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، نشر آگه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * مقدسی، مهطر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، نشر آگه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* مقریزی، تقی الدین احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۲۰ق. | * مقریزی، تقی الدین احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۲۰ق. | ||
* یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،دار صادر، بیتا. | * یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،دار صادر، بیتا. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۳۲۰: | خط ۳۲۲: | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد |