پرش به محتوا

شاه طهماسب اول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
==وفات==
==وفات==
شاه تهماسب در پنجاه و چهارمین سال سلطنت خود در ۱۵ ماه صفر سال ۹۸۴ ه‍.ق در قزوین از دنیا رفت و پس از چندی جسد او را در [[مشهد]] دفن کردند. شاه تهماسب نشان می‌داد که مردی دیندار و پایبند تکالیف و فرایض دینی است. اگر چه مذهب شیعه در زمان پدر مذهب رسمی شد، ولی استقرار و گسترش آن در دوره‌های شاه تهماسب انجام گرفت.<ref>سیوری،ایران عصر صفوی، ص۵۷</ref>
شاه تهماسب در پنجاه و چهارمین سال سلطنت خود در ۱۵ ماه صفر سال ۹۸۴ ه‍.ق در قزوین از دنیا رفت و پس از چندی جسد او را در [[مشهد]] دفن کردند. شاه تهماسب نشان می‌داد که مردی دیندار و پایبند تکالیف و فرایض دینی است. اگر چه مذهب شیعه در زمان پدر مذهب رسمی شد، ولی استقرار و گسترش آن در دوره‌های شاه تهماسب انجام گرفت.<ref>سیوری،ایران عصر صفوی، ص۵۷</ref>
==استقرار در پایتخت==
با آرامشی که از طریق صلح آماسیه در کشور ایجاد شد، شاه تهماسب به مدت بیست سال از [[قزوین]] بیرون نرفت و در این مدت سرگرم بهره‌برداری از ثبات و فراغتی که به وجود آمده بود، گردید. طبع مال‌دوست و زراندوزی وی به گونه‌ای بود که چهارده سال پایان سلطنت، حقوق لشکریان را نپرداخت و طبیعی بود که سپاهیان از فشار بر مردم ارتزاق می‌کردند که همین امر باعث نارضایتی مردم و سبب شورش‌هایی در [[گیلان]] به رهبری سید حسین در سال ۹۷۹ ه‍.ق و شورش [[تبریز]] در سال ۹۸۱ ه‍.ش شد که نهایتا هر دو شورش سرکوب شدند؛ اما بذرهای بحران و شورش در دوره‌های بعد از سلطنت وی خود را نمایان ساخت و دوازده سال طول کشید تا پس از یک دوره بی‌ثباتی بعد از مرگ تهماسب، سلطنت [[صفوی]] استقرار و قدرت خود را باز یابد.<ref>نویدی، تغییرات اجتماعی- اقتصادی در ایران عصر صفوی:ص۷۸</ref>


==مهاجرت علما به ایران==
==مهاجرت علما به ایران==
مقارن با آغاز دوران سلطنت صفویان مراکز فقهی و روحانی شیعی در خارج از ایران و سرزمین‌های عربی به ویژه جبل عامل قرار داشت. با استقرار سلطنت صفوی در دوره تهماسب سیل مهاجرت عالمان و فقیهان شیعی از این مراکز به سوی ایران جاری شد. درست است که در زمان شاه اسماعیل اول کسانی چون شیخ زین الدین علی و سید نعمت الله حلی و حتی یک بار محقق کرکی به ایران آمده بودند اما آن مهاجرت‌ها کوتاه مدت، منقطع و ناپایدار بود. فی الواقع تشکیل و استمرار نهاد روحانیت شیعی از دوره تهماسب آغاز می‌گردد، خصوصا پس از ورود محقق ثانی که به ایران وارد شدند، دودمان‌های روحانی از این مهاجرین و فرزندانشان در ایران تشکیل شده و مناصب مختلفی در ایران را از قبیل شیخ الاسلامی، امامت، قضاوت، صدارت تا وزارت را به دست آوردند که تا اواخر دوره صفویه تداوم یافت. این سلسله خاندانهای روحانی که علاوه بر ارتباط نسبی و سببی از نظر آموزشی و علمی نیز به یکدیگر پیوند می‌خورده‌اند تا اواسط دوره صفویه سیمایی عربی به هیات روحانیت ایران بخشید، اما به تدریج که نسل جدیدی از عالمان و فقیهان شیعی ایرانی پرورش یافت عنصر ایرانی در فقاهت و روحانیت شیهی وجه غالب یافت. از معروف‌ترین عالمانی که در دوره شاه تهماسب به ایران مهاجرت کردند شیخ علی بن العالی کرکی معروف به محقق ثانی، شیخ علی منشار، شیخ حسین بن عبدالصمد و فرزندش [[شیخ بهایی]] می باشند. <ref>تذکره شاه تهماسب، ص۱۰۲</ref>
مقارن با آغاز دوران سلطنت صفویان، مراکز فقهی و روحانی [[شیعه|شیعی]] در خارج از [[ایران]] و سرزمین‌های عربی به ویژه [[جبل عامل]] قرار داشت. با استقرار سلطنت [[صفویه|صفوی]] در دوره تهماسب، سیل مهاجرت عالمان و فقیهان شیعی از این مراکز به سوی ایران جاری شد. گرچه در زمان [[شاه اسماعیل اول]] کسانی چون شیخ [[زین الدین علی]] و [[سید نعمت الله حلی]] و حتی یک بار [[محقق کرکی]] به ایران آمده بودند؛ اما آن مهاجرت‌ها کوتاه‌مدت، منقطع و ناپایدار بود. بنابراین باید گفت تشکیل و استمرار نهاد روحانیت شیعی از دوره تهماسب آغاز می‌گردد، خصوصا پس از ورود محقق ثانی که به ایران وارد شدند، دودمان‌های روحانی از این مهاجرین و فرزندانشان در ایران تشکیل شده و مناصب مختلفی در ایران را از قبیل [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]، امامت، [[قضاوت]]، صدارت تا وزارت را به دست آوردند که تا اواخر دوره صفویه تداوم یافت. این سلسله خاندان‌های روحانی که علاوه بر ارتباط نسبی و سببی از نظر آموزشی و علمی نیز به یکدیگر پیوند می‌خورده‌اند، تا اواسط دوره صفویه سیمایی عربی به هیأت روحانیت ایران بخشید؛ اما به‌تدریج که نسل جدیدی از عالمان و فقیهان شیعی ایرانی پرورش یافت، عنصر ایرانی در فقاهت و روحانیت شیهی وجه غالب یافت. از معروف‌ترین عالمانی که در دوره شاه تهماسب به ایران مهاجرت کردند شیخ علی بن العالی کرکی معروف به [[محقق ثانی]]، [[شیخ علی منشار]]، شیخ [[حسین بن عبدالصمد]] و فرزندش [[شیخ بهایی]] می‌باشند. <ref>تذکره شاه تهماسب، ص۱۰۲</ref>
 
شاه تهماسب با شخصیت و سیاست مذهبی‌ای که داشت بالطبع می‌کوشید تا روابط گرم و بسیار نزدیکی با علما برقرار کند به طوری که علما و روحانیون همیشه در مجلس وی حاظر بودند و شاه تهماسب در هیچ امری بدون فتوا و مساله عمل نمی‌کرد و در هر کاری ابتدا حکم شرعی آن را از علما می‌پرسید.


همان طور که گفته شد صلح آماسیه آرامش نسبی در کشور ایجاد کرد و شاه تهماسب به مدت بیست سال از قزوین بیرون نرفت و در این مدت سرگرم بهره برداری از ثبات و فراغتی که به وجود آمده بود گردید. طبع مال دوست و زر اندوزی وی به گونه‌ای بود که چهارده سال پایان سلطنت حقوق لشکریان را نپرداخت و طبیعی بود که سپاهیان از فشار بر مردم ارتزاق می‌کردند که همین امر باعث نارضایتی مردم و سبب شورش‌هایی در گیلان به رهبری سید حسین در سال ۹۷۹ ه‍.ق و شورش تبریز در سال ۹۸۱ ه‍.ش شد که نهایتا هر دو شورش سرکوب شدند اما بذرهای بحران و شورش در دوره‌های بعد از سلطنت وی خود را نمایان ساخت و دوازده سال طول کشید تا پس از یک دوره بی‌ثباتی بعد از مرگ تهماسب، سلطنت صفوی استقرار و قدرت خود را باز یابد.<ref>نویدی، تغییرات اجتماعی- اقتصادی در ایران عصر صفوی:ص۷۸</ref>
شاه تهماسب با شخصیت و سیاست مذهبی‌ای که داشت، می‌کوشید تا روابط گرم و بسیار نزدیکی با علما برقرار کند. به طوری که علما و روحانیون همیشه در مجلس وی حاضر بودند و شاه تهماسب در هیچ امری بدون فتوا و مسأله عمل نمی‌کرد و در هر کاری ابتدا حکم شرعی آن را از علما می‌پرسید.


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس