پرش به محتوا

منع حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ آوریل ۲۰۱۹
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
جز (تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
'''منع حدیث''' یا '''منع کتابت حدیث''' و یا '''منع تدوین حدیث'''، جلوگیری از نقل و نوشتن گفتارها و رفتارهای [[پیامبر اسلام]] است.  
'''منع حدیث''' یا '''منع کتابت حدیث''' و یا '''منع تدوین حدیث'''، جلوگیری از نقل و نوشتن گفتارها و رفتارهای [[پیامبر اسلام]] است. پیشینه رسمیت یافتن منع حدیث به دوره خلافت [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم|دوم]] برمی‌گردد. بنا به گزارش منابع، [[خلفای سه‌گانه]] سیاست رسمی حکومت خود را در جلوگیری از احادیث پیامبر(ص) قرار دادند. عده‌ای این گفته [[عمر بن خطاب|عمر]] را که (حَسْبُنا کتابَ الله) دلیلی بر این مطلب دانسته‌اند.
 
منابع، پیشینه رسمیت یافتن منع [[حدیث]] را عصر [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم|دوم]] و نیز [[خلیفه سوم|عثمان]] دانسته‌اند. [[خلفای سه‌گانه]] سیاست رسمی حکومت را مخالفت با نقل و کتابت و تدوین احادیث پیامبر(ص) قرار دادند و تعدادی از مکتوبات حدیثی را سوزاندند. عده‌ای این گفته [[عمر بن خطاب|عمر]] را که (حَسْبُنا کتابَ الله) دلیلی بر این مطلب دانسته‌اند.
برخی [[روایات]] نشانه‌های منع از کتابت [[حدیث]] را در زمان حیات [[پیامبر اسلام(ص)]] که با واکنش وی همراه بوده است نقل کرده‌اند.
برخی [[روایات]] نشانه‌های منع از کتابت [[حدیث]] را در زمان حیات [[پیامبر اسلام(ص)]] که با واکنش وی همراه بوده است نقل کرده‌اند.


خط ۷: خط ۵:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
پس از رحلت پیامبر،‌ [[خلفاء]] کتابت حدیث را ممنوع کردند. [[ابوبکر]] علت این منع را اختلاف راویان و به تبع آن اختلاف بین مردم اعلام کرد و تمسک به قرآن را برای شناخت حلال و حرام و دستورات دینی کافی دانست.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> همچنین بنابر متون تاریخی، [[خلیفه دوم]] فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر داشته و به ممارست در قرآن دعوت می‌کرد.<ref>طبری، تاريخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> گفته شده، عمر بن خطاب تصمیم به جمع‌آوری و نگارش احادیث پیامبر داشت؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرده و علت آن‌ را ترس از مخلوط شدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref> حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ ش، ج‌۱۴، ص۵۰.</ref> در حالی که زمان [[رسول خدا(ص)]] کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بوده و پیامبر، اصحاب را به نوشتن، ضبط و نقل احادیث تشویق می‌کرده است.<ref>دیاری بیدگلی، نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.</ref>
منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته می‌شود که پیشینه آن به دوره خلافت [[شیخین]] برمی‌گردد،{{مدرک}} پیش از آن، کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بوده<ref>دیاری بیدگلی، نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.</ref> و پیامبر، اصحاب را به نوشتن، ضبط و نقل احادیث تشویق می‌کرده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به:‌ ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref>[[ابوبکر]] علت این منع را اختلاف راویان و به تبع آن اختلاف بین مردم اعلام کرد و تمسک به قرآن را برای شناخت حلال و حرام و دستورات دینی کافی دانست.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> همچنین بنابر متون تاریخی، [[خلیفه دوم]] فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر داشته و به ممارست در قرآن دعوت می‌کرد.<ref>طبری، تاريخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> گفته شده، عمر بن خطاب تصمیم به جمع‌آوری و نگارش احادیث پیامبر داشت؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرده و علت آن‌ را ترس از مخلوط شدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref> حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ ش، ج‌۱۴، ص۵۰.</ref>
 
تعدادی از صحابه و تابعین از جمله [[عبدالله بن مسعود]]، [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] می‌دانستند<ref>مامقانی، مقباس‌الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴.</ref>  


===منع نقل===
===منع نقل===
علی‌رغم ممنوعیت کتابت حدیث، عده‌ای در داخل و خارج از [[مدینه]] احادیث نبوی را برای مردم نقل می‌کردند. خلیفه دوم  با اطلاع از این موضوع خروج بدون اجازه اصحاب از مدینه<ref>مرتضی عاملی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم،‌ ج ۱، ص۷۷.</ref> و نقل حدیث را ممنوع اعلام کرد.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref> و افرادی را که به نقل احادیث پیامبر می‌پرداختند، زندانی می‌کرد.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲.</ref>
علی‌رغم ممنوعیت کتابت حدیث، عده‌ای احادیث نبوی را برای مردم نقل می‌کردند، از این رو خلیفه دوم، خروج بدون اجازه اصحاب از مدینه<ref>مرتضی عاملی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم،‌ ج ۱، ص۷۷.</ref> و نقل حدیث را ممنوع اعلام کرد.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.</ref> و افرادی را به جرم نقل احادیث پیامبر، زندانی نمود.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲.</ref>
===لغو ممنوعیت===
===لغو ممنوعیت===
منع کتابت حدیث از سوی [[خلفای سه‌گانه|خلفا]] تا عصر [[عمر بن عبدالعزیز]] حدود یک قرن ادامه داشت.{{مدرک}} عمر بن عبدالعزیز دستور لغو منع کتابت حدیث را صادر کرد. از عبدالله بن دینار نقل شده که عمر بن عبدالعزیز به [[ابوبکر بن محمد بن حزم]] نامه‌ای نوشت و از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد چرا که بیم دارم علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.<ref>میلانی، تشیید المراجعات، ۱۴۲۷ ق، ج۴، ص۳۱۹.</ref>
منع کتابت حدیث از سوی [[خلفای سه‌گانه|خلفا]] تا دوره [[عمر بن عبدالعزیز|عُمَر بن عَبدالعَزیز]] (۶۳-۱۰۱ق) هشتمین خلیفه اموی ادامه داشت. عمر بن عبدالعزیز در نامه‌ای که به [[ابوبکر بن حزم]] حاکم مدینه نوشت، از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد چرا که بیم آن می‌رود علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.<ref>میلانی، تشیید المراجعات، ۱۴۲۷ ق، ج۴، ص۳۱۹.</ref>
== انگیزه==
== انگیزه==
برخی از محققان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است و برای این ادعا شواهدی از منابع [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند:<ref>مرتضی عاملی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۱،‌ ص۱۹۹.</ref> از جمله نقلی که نسائی از [[ابن عباس]] آورده که آنها سنت [[پیامبر اسلام]] را ترک کرده‌اند به جهت بغضی که از [[امام علی(ع)]] داشته‌اند.<ref>نسائی، سنن نسائی،‌ ۱۴۰۶ق،‌ ج۵، ص۲۵۳.</ref> برخی بر این ادعا افزوده‌اند که با ممنوعیت احادیث، نقل‌هایی که دلالت بر [[خلافت|جانشینی]] امام علی(ع) داشته از ذهن‌ها پاک شده و در نتیجه اختلاف‌های حدیثی در این زمینه شکل گرفت.<ref>صدوق، معانی الأخبار،۱۳۷۷ش، مقدمه مترجم،‌ ص۷.</ref>
برخی از محققان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است و برای این ادعا شواهدی از منابع [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند:<ref>مرتضی عاملی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۱،‌ ص۱۹۹.</ref> از جمله نقلی که نسائی از [[ابن عباس]] آورده که آنها سنت [[پیامبر اسلام]] را ترک کرده‌اند به جهت بغضی که از [[امام علی(ع)]] داشته‌اند.<ref>نسائی، سنن نسائی،‌ ۱۴۰۶ق،‌ ج۵، ص۲۵۳.</ref> برخی بر این ادعا افزوده‌اند که با ممنوعیت احادیث، نقل‌هایی که دلالت بر [[خلافت|جانشینی]] امام علی(ع) داشته از ذهن‌ها پاک شده و در نتیجه اختلاف‌های حدیثی در این زمینه شکل گرفت.<ref>صدوق، معانی الأخبار،۱۳۷۷ش، مقدمه مترجم،‌ ص۷.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۰:
==پیامدها==
==پیامدها==
منع حدیث را مبدأ اتفاقات و جریاناتی در تاریخ [[اسلام]] دانسته‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  
منع حدیث را مبدأ اتفاقات و جریاناتی در تاریخ [[اسلام]] دانسته‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  
*'''نابودی نخستین متون حدیثی:''' گفتارهای نوشته شده از [[پیامبر(ص)]] توسط [[اصحاب]] نزدیک، در این دوره نابود و از دسترس خارج گردید.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱.</ref> بنابر نقلی از [[عایشه]]، ابوبکر ۵۰۰ حديث از رسول خدا(ص) را سوزانده است.<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق،‌ ج ۱۰،‌ ص ۲۸۵.</ref> همچنین برخی [[احادیث]] که در حافظه اصحاب بود نیز به سبب ممنوعیت کتابت به رشته تحریر درنیامده و با فوت حافظان از دسترس خارج گردید.<ref>سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۲.</ref>  
*'''نابودی نخستین متون حدیثی:''' گفتارهای نوشته شده از [[پیامبر(ص)]] توسط [[اصحاب]] نزدیک، در این دوره نابود و از دسترس خارج گردید.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱.</ref> بنابر نقلی از [[عایشه]]، ابوبکر ۵۰۰ حديث از رسول خدا(ص) را سوزانده است.<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق،‌ ج ۱۰،‌ ص ۲۸۵.</ref> همچنین برخی [[احادیث]] که در حافظه اصحاب بود نیز به سبب ممنوعیت کتابت به رشته تحریر درنیامده و با مرگ حافظان از دسترس خارج گردید.<ref>سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۲.</ref>  


*'''جعل حدیث:''' با از بین رفتن بسیاری از احادیث، نقل روایات ساختگی و انتساب آن به [[پیامبر(ص)]] رایج شد به‌عنوان مثال در سنن ابی‌داود، ۴۸۰۰ حدیث وجود دارد که بنابر گفته مصنفش از میان ۵۰۰ هزار حدیث انتخاب شده‌اند<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۵۸.</ref> و کتاب صحیح بخاری با حذف موارد تکراری شامل ۲۷۶۱ حدیث است که از میان حدود ۶۰۰ هزار [[روایت]] انتخاب شده<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴. </ref> و صحیح مسلم ۴ هزار حدیث بدون تکرار را دربر دارد که از میان ۳۰۰ هزار حدیث استخراج گردیده<ref>ابن جوزی، المنتظم في تاريخ الملوک والأمم، ۱۴۱۲ق، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> احمد بن حنبل در کتاب مسند، سی هزار حدیث آورده است که آنها را از میان ۷۵۰ هزار روایت برگزیده است و گفته شده که او یک میلیون حدیث در حافظه داشته است.<ref>ابن حنبل، مسند، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص ۵۶.</ref> از دیگر موارد نسبت دادن روایت به پیامبر(ص) احاديث فضائل است که حتی شامل تجليل شخصيت‌هايى است که پس از وی متولد شدند و پست‌هاى سياسى و مذهبى را بر عهده گرفتند. هر فرقه‌اى براى پيشواى خود دست به [[جعل حدیث]] زده و کمتر شخصيت سياسى و مذهبى است که براى او فضيلتى از پيامبر نقل نکرده باشند.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۵.</ref>  
*'''جعل حدیث:''' با از بین رفتن بسیاری از احادیث، نقل روایات ساختگی و انتساب آن به [[پیامبر(ص)]] رایج شد به‌عنوان مثال در سنن ابی‌داود، ۴۸۰۰ حدیث وجود دارد که بنابر گفته مصنفش از میان ۵۰۰ هزار حدیث انتخاب شده‌اند<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۵۸.</ref> و کتاب صحیح بخاری با حذف موارد تکراری شامل ۲۷۶۱ حدیث است که از میان حدود ۶۰۰ هزار [[روایت]] انتخاب شده<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴. </ref> و صحیح مسلم ۴ هزار حدیث بدون تکرار را دربر دارد که از میان ۳۰۰ هزار حدیث استخراج گردیده<ref>ابن جوزی، المنتظم في تاريخ الملوک والأمم، ۱۴۱۲ق، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> احمد بن حنبل در کتاب مسند، سی هزار حدیث آورده است که آنها را از میان ۷۵۰ هزار روایت برگزیده است و گفته شده که او یک میلیون حدیث در حافظه داشته است.<ref>ابن حنبل، مسند، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص ۵۶.</ref> از دیگر موارد نسبت دادن روایت به پیامبر(ص) احاديث فضائل است که حتی شامل تجليل شخصيت‌هايى است که پس از وی متولد شدند و پست‌هاى سياسى و مذهبى را بر عهده گرفتند. هر فرقه‌اى براى پيشواى خود دست به [[جعل حدیث]] زده و کمتر شخصيت سياسى و مذهبى است که براى او فضيلتى از پيامبر نقل نکرده باشند.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۵.</ref>