پرش به محتوا

سربداران: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''سربداران''' (۷۸۸-۷۳۶ قمری) حکومتی محلی با امیران [[شیعه]] به مرکزیت [[سبزوار]] در منطقه [[بیهق]]. سربداران نخست به‌صورت یک قیام مذهبیِ [[شیعی]] ـ [[صوفی]] علیه حکومت‌های محدود محلی برآمده پس از زوال حکومت [[تیموریان]] ظهور کرد. این قیام به دلیل ظلم حکومت‌های ملوک‌الطوایفی ایرانی و مغولی و تحت تأثیر تعالیم مذهبی شماری از صوفیان [[خراسان]] آغاز شد بود. این قیام به‌صورت یک حرکت مذهبی ـ سیاسی، علاوه بر تأثیر بر منطقه خراسان و مازندران، در برخی مناطق دیگر نیز تأثیر گذاشت. این قیام با همراهی دو گروه مذهبی (درویشان یا شیخیان) و سیاسی (سربداران) شکل گرفت. نخستین رهبران مذهبی سربداران [[شیخ خلیفه]] و شاگردش [[شیخ حسن جوری]] بودند. از دیگر رهبران شیخی سربداران می‌توان به درویش عزیز مجدی اشاره کرد.  
'''سربداران''' (۷۸۸-۷۳۶ قمری) حکومتی محلی با امیران [[شیعه]] به مرکزیت [[سبزوار]] در منطقه [[بیهق]]. سربداران نخست به‌صورت یک قیام مذهبیِ [[شیعی]] ـ [[صوفی]] علیه حکومت‌های محدود محلی برآمده پس از زوال حکومت [[تیموریان]] ظهور کرد. این قیام به دلیل ظلم حکومت‌های ملوک‌الطوایفی ایرانی و مغولی و تحت تأثیر تعالیم مذهبی شماری از صوفیان [[خراسان]] آغاز شد بود. این قیام به‌صورت یک حرکت مذهبی ـ سیاسی، علاوه بر تأثیر بر منطقه خراسان و مازندران، در برخی مناطق دیگر نیز تأثیر گذاشت. این قیام با همراهی دو گروه مذهبی (درویشان یا شیخیان) و سیاسی (سربداران) شکل گرفت. نخستین رهبران مذهبی سربداران [[شیخ خلیفه]] و شاگردش [[شیخ حسن جوری]] بودند. از دیگر رهبران شیخی سربداران می‌توان به درویش عزیز مجدی اشاره کرد.  


مذهب [[تشیع]] با بن‌مایه‌ای از تعالیم [[تصوف]]، بیگانه‌ستیزی، فتوت، جوانمردی، بُعد مردمی، فقدان وراثت در سلطنت و عدم وجود نظام مشروعیت در انتقال قدرت از جمله خصوصیات بارز این قیام محسوب می‌شود. این حکومت مدت نیم قرن در غرب خراسان، جرجان ([[گرگان]])، قومس (کومش)، [[مازندران]] حکومت کرد، و عاقبت به‌دست [[تیمور گورکانی]] منقرض گردید.
مذهب [[تشیع]] با بن‌مایه‌ای از تعالیم [[تصوف]]، بیگانه‌ستیزی، فتوت، جوانمردی، مردمی‌بودن، فقدان وراثت در سلطنت، درگیری تضعیف‌کننده بین دو گروه شیخی و سربدار در رأس هرم قدرت و عدم وجود نظام مشروعیت در انتقال قدرت از جمله خصوصیات بارز این قیام محسوب می‌شود. این حکومت مدت نیم‌قرن در غرب خراسان، جرجان ([[گرگان]])، قومس (کومش)، [[مازندران]] حکومت کرد، و عاقبت به‌دست [[تیمور گورکانی]] منقرض گردید.
{{سربداران}}
{{سربداران}}


==شروع نهضت سربداران==
==شروع نهضت سربداران==
{{اصلی|نهضت سربداران}}
{{اصلی|نهضت سربداران}}
آغاز نهضت سربداران تحت تأثیر دو رخداد بود:
۱. حضور شیخی صوفی قائل به اصلاح اجتماعی در سبزوار به نام شیخ خلیفه مازندرانی. در اواخر دوران حیات سلطان ابوسعید ایلخانی حضور شیخ خلیفه در سبزوار موجب رشد گونه­‌ای از عقاید شیعی صوفیانه شد که موجب نوعی تحول‌­خواهی در میان مردم شیعی سبزوار شد. عقاید شیخ خلیفه، برخلاف عقاید بسیاری از هم مسلکان صوفی او خصوصیات اصلاح‌طلبانه نسبت به حیات اجتماعی و سیاسی و مبارزه‌جویانه نسبت به ظالمان داشت. 
فصیح احمد خوافی مؤلف ''مجمل فصیحی'' درباره واقعه باشتین می‌نویسد:
فصیح احمد خوافی مؤلف ''مجمل فصیحی'' درباره واقعه باشتین می‌نویسد:
:::«در نهم یا دوازدهم شعبان سال ۷۳۶ یا ۷۳۷ هجری پنج ایلچی [[مغول]] در خانه حسین حمزه و حسن حمزه از مردم قریه [[باشتین]] منزل کردند و از ایشان شراب و شاهد طلبیدند و لجاج کردند و بی حرمتی نمودند. یکی از دو برادر قدری شراب آورد، وقتی که ایلچیان مست شدند، شاهد طلبیدند و کار فضیحت را به‌جائی رساندند که عورات ایشان را خواستند. دو برادر گفتند دیگر تحمل این ننگ را نخواهیم کرد. بگذار «سرِ ما به دار» رود. شمشیر از نیام برکشیدند. هر پنج تن مغول را کشتند و از خانه بیرون رفتند و گفتند ما سربدار می‌دهیم.»<ref>مجمل فصیح به تصحیح محمود فرخ خراسانی جلد سوم در ضمن وقایع سال ۷۳۶ هجری صفحه ۵۱-۵۰.</ref>{{یادداشت|غیاث الدین خواندمیر مؤلف تاریخ حبیب السیر درباره واقعه تاریخی باشتین می‌نویسد:
:::«در نهم یا دوازدهم شعبان سال ۷۳۶ یا ۷۳۷ هجری پنج ایلچی [[مغول]] در خانه حسین حمزه و حسن حمزه از مردم قریه [[باشتین]] منزل کردند و از ایشان شراب و شاهد طلبیدند و لجاج کردند و بی حرمتی نمودند. یکی از دو برادر قدری شراب آورد، وقتی که ایلچیان مست شدند، شاهد طلبیدند و کار فضیحت را به‌جائی رساندند که عورات ایشان را خواستند. دو برادر گفتند دیگر تحمل این ننگ را نخواهیم کرد. بگذار «سرِ ما به دار» رود. شمشیر از نیام برکشیدند. هر پنج تن مغول را کشتند و از خانه بیرون رفتند و گفتند ما سربدار می‌دهیم.»<ref>مجمل فصیح به تصحیح محمود فرخ خراسانی جلد سوم در ضمن وقایع سال ۷۳۶ هجری صفحه ۵۱-۵۰.</ref>{{یادداشت|غیاث الدین خواندمیر مؤلف تاریخ حبیب السیر درباره واقعه تاریخی باشتین می‌نویسد:
confirmed، protected، templateeditor
۶٬۱۰۵

ویرایش