پرش به محتوا

استطاعت (حج): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
جز استطاعت زن: بازنویسی مطالب تغییر ارجاع
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
جز معنای فقهی: افزودن بخش لزوم استطاعت برای واجب‌شدن حج
خط ۶: خط ۶:


==معنای فقهی==
==معنای فقهی==
استطاعت درخصوص حج به‌معنای توانایی انسان بر انجام‌دادن اعمال حج است. مراد از توانایی، تواناییِ عقلی نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که حتی اگر کسی با مشقت به حج برود، مستطیع به حساب آید؛ بلکه منظور از آن برخورداری از شرایطی است که در فقه موجب وجوب حج می‌شود.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۷.</ref>
استطاعت درخصوص [[حج]] به‌معنای توانایی انسان بر انجام‌دادن اعمال حج است. مراد از توانایی، تواناییِ عقلی نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که حتی اگر کسی با مشقت به حج برود، مستطیع به حساب آید؛ بلکه منظور از آن، برخورداری از شرایطی است که در فقه سبب وجوب حج می‌شود.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۷.</ref>
 
==لزوم استطاعت برای واجب‌شدن حج==
[[فتوا|به‌فتوای]] فقیهان حج در صورتی بر انسان واجب می‌شود که استطاعت داشته باشد. این فتوا مستند به آیه ۹۷ [[سوره آل‌عمران]] است که در آن وجوب حج به استطاعت مشروط شده است: «وَلِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلًا» (و بر مردم واجب است که براى خدا قصد زيارت خانه كنند؛ البته براى کسانى كه توانایى رفتن به‌سوى آن را دارند).


==شرایط استطاعت==
==شرایط استطاعت==

نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۷

استطاعت، اصطلاحی فقهی و از شروط وجوب فریضه حج. فقهای مذاهب اسلامی با استناد به آیه وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا[آل عمران–۹۷] و نیز سنت و روایات اسلامی، استطاعت را شرط مهم وجوب حج می‌دانند.

به نظر مشهور فقهای شیعه، مستطیع مالی کسی است که علاوه بر نیازهای عادی زندگی خود مانند مسکن و اثاث منزل، مخارج کسانی که عرفا و شرعا نفقه آنها بر عهده اوست، زاد و راحله یا قیمت آنها را پیش از سفر حج داشته باشد. استطاعت مالی، با بخشش یا در اختیار گذاشتن زاد و راحله از جانب شخصی دیگر هم حاصل می‌شود. تمام فقهای مذاهب اسلامی داشتن دَین یا قرض (چه قرض به مردم و چه قرض یا دین الهی مانند زکات و خمس) را در صورتی که با ادای آن، امکان سفر حج از میان برود، مانع استطاعت مالی دانسته‌اند.

معنای فقهی

استطاعت درخصوص حج به‌معنای توانایی انسان بر انجام‌دادن اعمال حج است. مراد از توانایی، تواناییِ عقلی نیست؛ یعنی این‌گونه نیست که حتی اگر کسی با مشقت به حج برود، مستطیع به حساب آید؛ بلکه منظور از آن، برخورداری از شرایطی است که در فقه سبب وجوب حج می‌شود.[۱]

لزوم استطاعت برای واجب‌شدن حج

به‌فتوای فقیهان حج در صورتی بر انسان واجب می‌شود که استطاعت داشته باشد. این فتوا مستند به آیه ۹۷ سوره آل‌عمران است که در آن وجوب حج به استطاعت مشروط شده است: «وَلِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلًا» (و بر مردم واجب است که براى خدا قصد زيارت خانه كنند؛ البته براى کسانى كه توانایى رفتن به‌سوى آن را دارند).

شرایط استطاعت

استطاعت شرعی برای انجام‌دادن حج، چهار رکن دارد که عبارت‌اند از: استطاعت مالی، استطاعت سَربی، استطاعت بدنی و استطاعت زمانی.

  • استطاعت مالی به معنای این است که حاجی توان مالیِ تهیه هزینه سفر حج را داشته باشد، مخارج خانواده‌اش را تا زمانی که از حج برمی‌گردد، بتواند پرداخت کند و همچنین توانایی اداره زندگی‌اش را پس از بازگشت از حج داشته باشد.
  • استطاعت سَربی به این معنا است که راه رفتن به مکه و خود مکه از امنیت لازم برخورار باشند و خطری جان و مال حاجی را تهدید نکند.
  • استطاعت بدنی یعنی حاجی از سلامت بدنی لازم برای سفر به مکه و به‌جا آوردن مناسک حج برخوردار است.
  • استطاعت زمانی یعنی زمان کافی برای رفتن به مکه و انجام مناسک حج وجود دارد.

استطاعت زن

به‌فتوای فقیهای بیشتر مذاهب اهل سنّت برای استطاعت زن شرط دیگری هم مطرح کرده‌اند و آن این است که یکی از محارم او بتواند او را همراهی کند؛ اما فقیهان امامی همراهی محارم را شرط استطاعت زن نمی‌دانند.[۲]

احکام

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌ سعید، یحیی بن احمد، الجامع للشرائع، قم، مؤسسة سید الشهدا، ۱۴۰۵ق.
  • ابن‌ قدامه، عبد الرحمن بن احمد، المغنی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۳ق.
  • امام خمینی، سید روح الله، تحریرالوسیلة، نجف، بی نا، ۱۳۹۰ق.
  • خلخالی، رضا، معتمد العروة الوثقی، محاضرات آیةاللّه خوئی، قم، بی نا، ۱۴۱۰ق.
  • زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهرالقاموس، مصحح علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۲۵ق.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مصحح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، قم، قدس محمدی، بی‌تا.
  • علامه حلّی، حسن‌ بن یوسف، تذکرةالفقهاء، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
  • فاضل هندی، محمد بن الحسن، کشف اللثام عن قواعدالاحکام، قم، بی نا، ۱۴۲۲ق.
  • کاسانی، ابوبکر بن مسعود، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۶ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، بیروت، بی نا، ۱۴۰۱ق.
  • محقق حلّی، جعفر بن الحسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تصحیح صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
  • موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم، بی نا، ۱۴۱۰ق.
  • میرزای قمی، ابوالقاسم‌ بن محمد حسن، جامع‌الشتات، مصحح مرتضی رضوی، تهران، کیهان، ۱۳۷۱ش.
  • نراقی، احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۲۹ق.
  • نووی، یحیی‌ بن شرف، المجموع: شرح المهذّب، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۱ق.
  • یزدی، سید محمد کاظم‌، العروة الوثقی، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.


  1. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۷.
  2. حسینی آهق، «حج (مباحث قرآنی و حدیثی و فقهی)»، ص۵۸۶.