پرش به محتوا

آیه صلح: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۰
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۱۶: خط ۱۶:
}}
}}
{{درباره۲|'''صلح‌طلبی اسلام'''|آگاهی از آیه‌ای که درباره '''داخل شدن در دین اسلام''' است|آیه سلم}}
{{درباره۲|'''صلح‌طلبی اسلام'''|آگاهی از آیه‌ای که درباره '''داخل شدن در دین اسلام''' است|آیه سلم}}
'''آیه صُلْح''' ([[سوره انفال|انفال]]: ۶۱) به [[پیامبر اسلام(ص)]] فرمان می‌دهد به عنوان رهبر [[جامعه اسلامی]] اگر کسانی که پیمان خود را نقض و با [[مسلمانان]] درگیر جنگ شدند، خواهان صلح گشتند، درخواست صلح آنان را بپذیر و به خاطر ترس از عواقب آن و امور پشت پرده تردید به خود راه نده و بر [[خدا]] [[توکل]] کن. این آیه را دلیل بر صلح‌طلبی [[اسلام]] دانسته‌اند.  
'''آیه صُلْح''' ([[سوره انفال|انفال]]: ۶۱) به [[پیامبر اسلام(ص)]] فرمان می‌دهد به عنوان رهبر جامعه اسلامی اگر کسانی که پیمان خود را نقض کردند و با [[مسلمانان]] درگیر جنگ شدند، خواهان صلح شدند، درخواست صلح آنان را بپذیر و به خاطر ترس از عواقب آن و... تردید به خود راه نده و بر [[خدا]] [[توکل]] کن. این آیه را دلیل بر صلح‌طلبی [[اسلام]] دانسته‌اند.  
==متن و ترجمه آیه==
==متن و ترجمه آیه==
{{گفت و گو
{{گفت و گو
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
آیه شصت و یکم [[سوره انفال]] به آیه صلح یا آیه سَلْم معروف است.<ref>معرفت، التمهید، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۵.</ref> این آیه را که بعد از آیات جهاد و در ارتباط با برخی از دیگر آیات مانند ۱۹۰ تا ۱۹۳ [[سوره بقره]] و ۹۰ [[سوره نساء]] است، نشان‌دهنده این مساله می‌دانند که [[اسلام]] جنگ را اصل قرار نداده و تا جایی که امکان دارد در پی برقراری صلح است و لازم است درخواست صلح از دیگران بپذیرند.<ref>قرشی بنایی، احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۶۰.</ref>
آیه شصت و یکم [[سوره انفال]] به آیه صلح یا آیه سَلْم معروف است.<ref>معرفت، التمهید، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۵.</ref> این آیه را که بعد از آیات جهاد و در ارتباط با برخی از دیگر آیات مانند ۱۹۰ تا ۱۹۳ [[سوره بقره]] و ۹۰ [[سوره نساء]] است، نشان‌دهنده این می‌دانند که [[اسلام]] جنگ را اصل قرار نداده و تا جایی که امکان دارد در پی برقراری صلح است.<ref> قرشی بنایی، احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۶۰.</ref>


==محتوای آیه==
==محتوای آیه==
در این [[آیه]] خداوند به [[پیامبر اسلام(ص)]] فرمان می‌دهد اگر گروه‌هایی از [[کفر|کفار]] یا دیگرانی مانند [[بنی قریظه]] و [[بنی نضیر]] که پیمان صلح خود را نقض کردند و از در جنگ با [[مسلمانان]] درآمدند، به صلح و روش مسالمت‌آمیز تمایل نشان دادند تو نیز به عنوان رهبر [[جامعه اسلامی]] در صورت مصلحت با آنان صلح کن.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۴۳؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۱۲، ص۲۷۸</ref> این آیه در ادامه آیه قبل که بر آمادگی دفاعی و تقویت نیروی نظامی مسلمانان تاکید می‌کند، بر صلح‌طلبی و آمادگی برای قبول پیشنهاد صلح دیگران نیز اصرار دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۲۹.</ref>  
در این [[آیه]] خداوند به [[پیامبر اسلام(ص)]] فرمان می‌دهد اگر گروه‌هایی از [[کفر|کفار]] یا دیگرانی مانند [[بنی قریظه]] و [[بنی نضیر]] که پیمان صلح خود را نقض کردند و از در جنگ با [[مسلمانان]] درآمدند، به صلح و روش مسالمت‌آمیز تمایل نشان دادند تو نیز به در صورت مصلحت با آنان صلح کن.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۴۳؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۱۲، ص۲۷۸</ref> این آیه در ادامه آیه قبل که بر آمادگی دفاعی و تقویت نیروی نظامی مسلمانان تاکید می‌کند، بر صلح‌طلبی و آمادگی برای قبول پیشنهاد صلح دیگران اصرار دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۲۹.</ref>  
<br />
<br />
در این آیه [[خداوند]] از پیامبرش می‌خواهد که اگر شرایط، منطقی و عادلانه است در پذیرش صلح دچار تردید نشود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.</ref> و به او [[توکل]] کرده از امور پشت پرده که ممکن است او را غافلگیر کند و به خاطر نداشتن آمادگی توان مقابله با آن را نداشته باشد، ترسی به دل راه ندهد؛ چراکه خداوند شنوا و دانا او را یاری کرده و کفایتش می‌کند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۱۷.</ref>
در این آیه [[خداوند]] از پیامبرش می‌خواهد که اگر شرایط، عادلانه است در پذیرش صلح دچار تردید نشود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.</ref> و به او [[توکل]] کرده از امور پشت پرده که ممکن است او را غافل‌گیر کند و به خاطر نداشتن آمادگی توان مقابله با آن را نداشته باشد، ترسی به دل راه ندهد؛ چراکه خداوند شنوا و دانا او را یاری کرده و کفایتش می‌کند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۱۷.</ref>
<br />
<br />
واژه سلم را در این آیه دارای معانی گسترده‌ای می‌دانند که شامل ترک جنگ از راه صلح و آتش‌بس، دادن [[جزیه]] و پذیرفتن [[دین اسلام]] است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] در [[تفسیر الکاشف]] معتقد است صلح با هر کسی که خواهان صلح باشد [[واجب]] است مگر اینکه صلح نوعی فریب و آماده شدن برای حمله و ترور باشد. وی مراد از صلح در این آیه را صلح با همه می‌داند چه در حال جنگ باشند و چه در حال جنگ نباشند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref>
واژه سلم در این آیه به معانی ترک جنگ از راه صلح و آتش‌بس، دادن [[جزیه]] و پذیرفتن [[دین اسلام]] است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] در [[تفسیر الکاشف]] معتقد است صلح با هر کسی که خواهان صلح باشد [[واجب]] است مگر اینکه صلح نوعی فریب و آماده شدن برای حمله و ترور باشد. وی مراد از صلح در این آیه را صلح با همه می‌داند چه در حال جنگ باشند و چه در حال جنگ نباشند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref>


==جواز صلح==
==جواز صلح==
[[فقها]] در ابواب صلح (مهادنه) با استناد به این آیه و [[سیره پیامبر]] در [[صلح حدیبیه]] و بر اساس مصلحت‌سنجی حاکم جامعه اسلامی، قائل به جایز بودن و مشروعیت صلح و آتش‌بس در مواجهه با کسانی شده‌اند که با مسلمانان در حال جنگ هستند. <ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۹۳.</ref> فقها معتقدند پس از قرارداد صلح باید زندگی مسالمت‌آمیز با آنان و حفظ حقوق و حرمت آنان را رعایت کرد و می‌توان با آنان روابط سیاسی - اقتصادی برقرار کرد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref>
[[فقها]] در ابواب صلح (مهادنه) با استناد به این آیه و [[سیره پیامبر]] در [[صلح حدیبیه]] و بر اساس مصلحت‌سنجی حاکم جامعه اسلامی، قائل به جایز بودن و مشروعیت صلح و آتش‌بس در مواجهه با کسانی شده‌اند که با مسلمانان در حال جنگ هستند.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۹۳.</ref> فقها معتقدند پس از قرارداد صلح باید زندگی مسالمت‌آمیز با آنان و حفظ حقوق و حرمت آنان را رعایت کرد و می‌توان با آنان روابط سیاسی - اقتصادی برقرار کرد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref>


==نسخ آیه==
==نسخ آیه==
علامه طباطبایی با استناد به [[روایات|روایاتی]] که از [[ابن عباس]] نقل شده بر این باور است که آیه صلح به وسیله آیات ۵ و ۲۹ [[سوره توبه]] که درباره اعلام جنگ به [[مشرکان]] و گروه‌های توطئه‌گر از [[اهل کتاب]] است و آیه ۳۵ [[سوره محمد]] درباره عدم سستی در [[جهاد]] با [[کافران]]، [[نسخ]] شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۱.</ref>
[[علامه طباطبایی]] با استناد به [[روایات|روایاتی]] که از [[ابن عباس]] نقل شده بر این باور است که آیه صلح به وسیله آیات ۵ و ۲۹ [[سوره توبه]] که درباره اعلام جنگ به [[مشرکان]] و گروه‌های توطئه‌گر از [[اهل کتاب]] است و آیه ۳۵ [[سوره محمد]] درباره عدم سستی در [[جهاد]] با [[کافران]]، [[نسخ]] شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۱.</ref>


[[علامه طباطبایی]] نیز معتقد است این آیه خالی از اشاره به موقتی بودن حکم آن نیست و برای مدت معلومی تشریع شده و همیشگی نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۱.</ref> در مقابل، [[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] معتقد است آیه صلح درباره [[اهل کتاب]] و آیات سوره توبه درباره بت‌پرستان نازل شده است؛ از این‌رو به باور او آیه صلح نسخ نشده است. [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز پس از نزول آیات سوره توبه، در [[سال نهم هجری|سال نهم هجرت]] با مسیحیان [[نجران]] مصالحه کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۸۵۳.</ref>ٰ
[[علامه طباطبایی]] نیز معتقد است این آیه خالی از اشاره به موقتی بودن حکم آن نیست و برای مدت معلومی تشریع شده و همیشگی نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۱.</ref> در مقابل، [[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] معتقد است آیه صلح درباره [[اهل کتاب]] و آیات سوره توبه درباره بت‌پرستان نازل شده است؛ از این‌رو به باور او آیه صلح نسخ نشده است. [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز پس از نزول آیات سوره توبه، در [[سال نهم هجری|سال نهم هجرت]] با مسیحیان [[نجران]] مصالحه کرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۸۵۳.</ref>ٰ
خط ۹۲: خط ۹۲:
  | توضیحات =  
  | توضیحات =  
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>
[[Category:آیات مشهور سوره انفال]]
[[Category:آیات اخلاقی قرآن]]
[[Category:آیات فقهی قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:مقاله‌های نسبتا کامل]]


[[رده:آیات مشهور سوره انفال]]
[[رده:آیات مشهور سوره انفال]]