۱۷٬۱۸۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←پیامدها: افزودن الگوی نیازمند منبع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش منبع و مستندسازی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|مفهوم جعل حدیث| | {{درباره ۲|مفهوم جعل حدیث|آشنایی با احادیث جعلی، مدخل |حدیث موضوع| }} | ||
'''جَعْلحدیث''' یا '''وَضْعحدیث''' ساختن حدیث و نسبت دادن آن به [[پیامبر اسلام(ص)]] یا [[امامان معصوم]] است. جعلحدیث گاه بهصورت ساختن حدیثی انجام میشده و گاه با افزودن عبارتی به حدیث یا تغییر عبارات آن صورت میگرفته است. پیشینه آغاز جعل حدیث را به دوران حیات پیامبر اسلام و گسترش آن را به دوره حکومت [[معاویة بن ابوسفیان]] برمیگردانند. | '''جَعْلحدیث''' یا '''وَضْعحدیث''' ساختن حدیث و نسبت دادن آن به [[پیامبر اسلام(ص)]] یا [[امامان معصوم]] است. جعلحدیث گاه بهصورت ساختن حدیثی انجام میشده و گاه با افزودن عبارتی به حدیث یا تغییر عبارات آن صورت میگرفته است. پیشینه آغاز جعل حدیث را به دوران حیات پیامبر اسلام و گسترش آن را به دوره حکومت [[معاویة بن ابوسفیان]] برمیگردانند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
جعل حدیث به شیوههای مختلفی انجام میشده است: گاه حدیثی بهطور کامل جعل میشد و به پیامبر و امامان نسبت داده میشد؛ گاه الفاظی به حدیث افزوده میشد؛ و گاهی هم الفاظ حدیث را تغییر میدادند.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۲-۱۶۶.</ref> | جعل حدیث به شیوههای مختلفی انجام میشده است: گاه حدیثی بهطور کامل جعل میشد و به پیامبر و امامان نسبت داده میشد؛ گاه الفاظی به حدیث افزوده میشد؛ و گاهی هم الفاظ حدیث را تغییر میدادند.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۲-۱۶۶.</ref> | ||
میگویند جعل حدیث بهطور کامل بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، پزشکی، فضایل و ادعیه، روی میداده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۳.</ref> نمونه افزودن عبارت به حدیث، افزوده [[منصور دوانیقی]] دومین خلیفه [[بنی عباس|عباسی]] به حدیثی از [[پیامبر(ص)]] درباره [[امام زمان(ع)]] است. در این حدیث آمده بود که خداوند مردی از [[اهلبیت(ع)|اهلبیتم]] را برمیانگیزد که نامش نام من است؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> اما منصور برای اینکه پسرش محمد را مصداق حدیث معرفی کند، عبارت «و نام پدرش، نام پدر من است» را به آن افزود؛ زیرا نام منصور مانند نام پدر پیامبر(ص)، عبدالله بود.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، | میگویند جعل حدیث بهطور کامل بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، پزشکی، فضایل و ادعیه، روی میداده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۳.</ref> نمونه افزودن عبارت به حدیث، افزوده [[منصور دوانیقی]] دومین خلیفه [[بنی عباس|عباسی]] به حدیثی از [[پیامبر(ص)]] درباره [[امام زمان(ع)]] است. در این حدیث آمده بود که خداوند مردی از [[اهلبیت(ع)|اهلبیتم]] را برمیانگیزد که نامش نام من است؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> اما منصور برای اینکه پسرش محمد را مصداق حدیث معرفی کند، عبارت «و نام پدرش، نام پدر من است» را به آن افزود؛ زیرا نام منصور مانند نام پدر پیامبر(ص)، عبدالله بود.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۵؛ شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref> | ||
نمونه تغییر الفاظ هم روایتی است از پیامبر(ص) که برخی در مدح [[معاویه]] نقل کردهاند. در این حدیث آمده است: هرگاه مشاهده کردید معاویه بر منبرم سخن میگوید، او را پذیرا شوید؛ زیرا وی درستکار و معتمد است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، دار الکتب العلمیه، ج۱، ص۲۷۵.</ref> گفتهاند این حدیث در واقع در ذم معاویه بوده و در آن عبارت «فاقْتُلُوه» (او را بکشید) به «فاقبَلِوه» (او را پذیرا شوید)، تبدیل شده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، | نمونه تغییر الفاظ هم روایتی است از پیامبر(ص) که برخی در مدح [[معاویه]] نقل کردهاند. در این حدیث آمده است: هرگاه مشاهده کردید معاویه بر منبرم سخن میگوید، او را پذیرا شوید؛ زیرا وی درستکار و معتمد است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، دار الکتب العلمیه، ج۱، ص۲۷۵.</ref> گفتهاند این حدیث در واقع در ذم معاویه بوده و در آن عبارت «فاقْتُلُوه» (او را بکشید) به «فاقبَلِوه» (او را پذیرا شوید)، تبدیل شده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۶؛ شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> | ||
سرقت احادیث (نقل روایتی که به نام راوی دیگری است، به نام خود یا فرد دیگر)، دسّ (دستکاری) در کتب محدثان و نشر نسخههای دروغین، را از دیگر شیوههای جعل حدیث دانستهاند.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۷-۱۷۲.</ref> | سرقت احادیث (نقل روایتی که به نام راوی دیگری است، به نام خود یا فرد دیگر)، دسّ (دستکاری) در کتب محدثان و نشر نسخههای دروغین، را از دیگر شیوههای جعل حدیث دانستهاند.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۷-۱۷۲.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
البته بهگفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهلسنت بر این باورند که جعلحدیث در دوره خلفای نخستین روی نداده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است. در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند که برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل یا تحریف حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | البته بهگفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهلسنت بر این باورند که جعلحدیث در دوره خلفای نخستین روی نداده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است. در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند که برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل یا تحریف حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | ||
میگویند جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> بهگفته [[ابن ابیالحدید معتزلی|ابنابیالحدید معتزلی]] شارح [[نهجالبلاغه]] در قرن هفتم، معاویه از راویانی که در فضیلت [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و عیبجویی از [[امام علی(ع)]] حدیث جعل میکردند، حمایت میکرد.<ref>نگاه کنید به ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> همچنین شیعیان در واکنش به بکریه که در فضیلت [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] حدیث جعل میکردند، جعلحدیث درباره علی(ع) را گسترش دادند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۹.</ref> برخی از اهلسنت هم آغاز جعل احادیث فضایل را به شیعه نسبت دادهاند.<ref> نگاه کنید به ابنحجر، لسانالمیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳؛ ابنابیالحدید، شرح | میگویند جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> بهگفته [[ابن ابیالحدید معتزلی|ابنابیالحدید معتزلی]] شارح [[نهجالبلاغه]] در قرن هفتم، معاویه از راویانی که در فضیلت [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و عیبجویی از [[امام علی(ع)]] حدیث جعل میکردند، حمایت میکرد.<ref>نگاه کنید به ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> همچنین شیعیان در واکنش به بکریه که در فضیلت [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] حدیث جعل میکردند، جعلحدیث درباره علی(ع) را گسترش دادند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۹.</ref> برخی از اهلسنت هم آغاز جعل احادیث فضایل را به شیعه نسبت دادهاند.<ref> نگاه کنید به ابنحجر، لسانالمیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۸.</ref> | ||
=== پیشینه مبارزه با جعل=== | === پیشینه مبارزه با جعل=== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
برخی از پیامدهای جعل حدیث عبارتاند از: | برخی از پیامدهای جعل حدیث عبارتاند از: | ||
* '''سختشدن دستیابی به احادیث صحیح''': جعل حدیث سبب شد تفکیک احادیث صحیح از احادیث جعلی دشوار شود. | * '''سختشدن دستیابی به احادیث صحیح''': جعل حدیث سبب شد تفکیک احادیث صحیح از احادیث جعلی دشوار شود.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۲۷۰.</ref> | ||
* '''نفی برخی از احادیث صحیح''': برخی از احادیث صحیح بهبهانه جعلزدایی کنار گذاشته شده است. بهعنوان نمونه ابنقَیِّم امامت علی(ع) در [[غدیر خم]] را جعلی دانسته است؛<ref>ابن قیم، المنار المنیف، ۱۳۹۰ق، ص۵۷.</ref> با آنکه بهگفته علامه امینی [[حدیث غدیر]] در منابع شیعه و سنی بهصورت متواتر نقل شده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۹.</ref> همچنین ابنجوزی (درگذشت ۵۹۷ق) عالم اهل سنت، در کتاب الموضوعات، برخی از احادیث فضایل امام علی(ع) بهعنوان حدیثی جعلی آورده است.<ref>ابنجوزی، الموضوعات، ج۱، ص۳۳۸ به بعد.</ref> | |||
* '''نفی برخی از احادیث صحیح''': برخی از احادیث صحیح بهبهانه جعلزدایی کنار گذاشته شده است. بهعنوان نمونه ابنقَیِّم امامت علی(ع) در [[غدیر خم]] را جعلی دانسته است؛<ref>ابن قیم، المنار المنیف، ۱۳۹۰ق، ص۵۷.</ref> با آنکه بهگفته علامه امینی [[حدیث غدیر]] در منابع شیعه و سنی بهصورت متواتر نقل شده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۹.</ref> همچنین ابنجوزی (درگذشت ۵۹۷ق) عالم اهل سنت، در کتاب الموضوعات، برخی از احادیث فضایل امام علی(ع) بهعنوان | |||
* '''محرومیت مردم از اهلبیت'''؛ روایاتی به امامان نسبت میدادند که موجب تنفر از آنان میشد. غالباًاین روایات را [[فرقههای شیعه|فرقههای شیعی]] مانند [[زیدیه]]، [[فطحیه]] و [[غالیان]] جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۴۸-۱۵۱.</ref> | * '''محرومیت مردم از اهلبیت'''؛ روایاتی به امامان نسبت میدادند که موجب تنفر از آنان میشد. غالباًاین روایات را [[فرقههای شیعه|فرقههای شیعی]] مانند [[زیدیه]]، [[فطحیه]] و [[غالیان]] جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۴۸-۱۵۱.</ref> | ||
* '''تدوین کتابهای رجالی''': جعلحدیث سبب شد کتابهایی در خصوص بررسی راویان، اقسام حدیث و احادیث ساختگی نوشته شود. | * '''تدوین کتابهای رجالی''': جعلحدیث سبب شد کتابهایی در خصوص بررسی راویان، اقسام حدیث و احادیث ساختگی نوشته شود.<ref> نگاه کنید به: پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref> | ||
== جعلکنندگان حدیث== | == جعلکنندگان حدیث== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
* [[کعب الاحبار]]: بهگفته [[سید مرتضی عسکری]] بیشتر اخبار یهود، مدح و ثنای اهلکتاب و تمجید بسیار از بیتالمقدس توسط وی وارد منابع اسلامی شده است.<ref>عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۸۴.</ref> | * [[کعب الاحبار]]: بهگفته [[سید مرتضی عسکری]] بیشتر اخبار یهود، مدح و ثنای اهلکتاب و تمجید بسیار از بیتالمقدس توسط وی وارد منابع اسلامی شده است.<ref>عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۸۴.</ref> | ||
* [[ابی بن کعب]]: روایاتی از او در [[فضایل سورهها| | * [[ابی بن کعب]]: روایاتی از او در [[فضایل سورهها|فضایل سورههای قرآن]] نقل شده است که خودش به جعلیبودن آنها اعتراف کرده است.<ref> نگاه کنید به قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۹.</ref> | ||
* [[نوح بن ابیمریم مروزی]]: او هم درباره فضایل سور احادیثی جعل کرده و رویگردانی مردم از قرآن و توجه به فقه [[ابوحنیفه]] و مغازی ابناسحاق را از دلایل این کار ذکر کرده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۸-۷۹.</ref> | * [[نوح بن ابیمریم مروزی]]: او هم درباره فضایل سور احادیثی جعل کرده و رویگردانی مردم از قرآن و توجه به فقه [[ابوحنیفه]] و مغازی ابناسحاق را از دلایل این کار ذکر کرده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۸-۷۹.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
*ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهجالبلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | *ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهجالبلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
*ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، الموضوعات، تحقیق عبدالرحمان محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبدالمحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. | *ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، الموضوعات، تحقیق عبدالرحمان محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبدالمحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. | ||
ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، تحقیق دائرة المعرف هند، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۱م. | |||
*ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | *ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | ||
*ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر، المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف، تحقیق عبد الفتاح ابوغده، مکتبة المبطوعات الاسلامیه، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. | *ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر، المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف، تحقیق عبد الفتاح ابوغده، مکتبة المبطوعات الاسلامیه، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
*معروف الحسنی، هاشم، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۹۸۷م/۱۴۰۷ق. | *معروف الحسنی، هاشم، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۹۸۷م/۱۴۰۷ق. | ||
*نجاشی، احمد بن علی، رجالالنجاشی، تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ش. | *نجاشی، احمد بن علی، رجالالنجاشی، تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ش. | ||
*هاشمی خویی، میرزاحبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغه، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۴۰۰ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
ویرایش