۱۷٬۳۳۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (مستندسازی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{درباره ۲|مفهوم جعل حدیث|مطالعه حدیث جعلی مدخل |حدیث موضوع| }} | {{درباره ۲|مفهوم جعل حدیث|مطالعه حدیث جعلی مدخل |حدیث موضوع| }} | ||
''' | '''جَعْل حدیث'''، ساختن احادیثی و نسبت دادن آنها به [[پیامبر اکرم(ص)]] یا [[امامان معصوم]]. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
* جعل حدیث کامل؛ جاعلان حدیثی را به طور کامل جعل کرده و آن را به پیامبر یا امامان نسبت میدادند. گفته شده جعل حدیث کامل، بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، طبی، فضایل، و ادعیه بوده است.{{مدرک}} به گفته محمدتقی شوشتری دعای ابن عیاش از این جمله است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۶۳.</ref> | * جعل حدیث کامل؛ جاعلان حدیثی را به طور کامل جعل کرده و آن را به پیامبر یا امامان نسبت میدادند. گفته شده جعل حدیث کامل، بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، طبی، فضایل، و ادعیه بوده است.{{مدرک}} به گفته محمدتقی شوشتری دعای ابن عیاش از این جمله است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۶۳.</ref> | ||
* افزودن الفاظی به حدیث: افزودن عبارتی در ابتدا، انتها و یا اثنای حدیث. به گفته محمدتقی شوشتری در حدیث «لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> عبارت «وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي» در دوره [[منصور دوانیقی]] به آن افزوده شد چرا که اسم فرزند منصور محمد و اسم خودش عبدالله بوده است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref> | * افزودن الفاظی به حدیث: افزودن عبارتی در ابتدا، انتها و یا اثنای حدیث. به گفته محمدتقی شوشتری در حدیث «لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> عبارت «وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي» در دوره [[منصور دوانیقی]] به آن افزوده شد چرا که اسم فرزند منصور محمد و اسم خودش عبدالله بوده است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref> | ||
* تغییر لفظ: | * تغییر لفظ: خطیب بغدادی از پیامبر نقل کرده که «إِذا رَأیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنْبَرِی فاقبَلِوه، فانّه امینٌ مأمونٌ؛ هرگاه مشاهده کردید [[معاویه]] بر منبرم سخن میگوید، او را پذیرا شوید زیرا وی درستکار و درخور اطمینان و معتمد است.» به گفته محمدتقی شوشتری اصل روایت مذکور چنین بوده است که«إذا رَأَیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنبَرِی فاقْتُلُوه؛ چون دیدید معاویه بر منبرم سخن میگوید، او را بکشید.»<ref>نگاه کنید به: منقری، وقعة صفین، ص۲۱۶.</ref> در این روایت «فاقْتُلوه؛ او را بکشید» به «فاقْبَلُوه؛» او را تصدیق کنید» تغییر داده شده و عبارت «فإنّه امین مأمون» را شاهد این تغییر قرار دادهاند.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> | ||
همچنین سرقت احادیث (نقل روایتی را که به نام راوی دیگری است به نام خود یا فرد دیگری)، دسّ(دستکاری) در کتب محدثان و نشر نسخههای دروغین از شیوههای جعل حدیث دانسته شده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ص۱۶۷-۱۷۲.</ref> | همچنین سرقت احادیث (نقل روایتی را که به نام راوی دیگری است به نام خود یا فرد دیگری)، دسّ(دستکاری) در کتب محدثان و نشر نسخههای دروغین از شیوههای جعل حدیث دانسته شده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۷-۱۷۲.</ref> | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== علل و انگیزهها== | == علل و انگیزهها== | ||
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزههای آن عبارتند از: | برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزههای آن عبارتند از: | ||
* کمرنگ کردن [[فضایل امام علی(ع)]] | * کمرنگ کردن [[فضایل امام علی(ع)]] و فضلیتتراشی برای خلفای سهگانه؛ چنانکه [[ابن ابیالحدید معتزلی|ابنابیالحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> او در نامهای از کارگزارانش خواست از مردم بخواهند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سهگانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> | ||
* مشروعیتبخشی به سلطنت معاویه؛ | * مشروعیتبخشی به سلطنت معاویه؛ معاویه هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان حدیث جعل کنند.<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۶.</ref> | ||
*فضلیتتراشی برای فرقه خود و مذمت دیگر فرق؛ | *فضلیتتراشی برای فرقه خود و مذمت دیگر فرق؛ هر حزب یا فرقهای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی یافت نمیشد حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> مثلا غالیان برای تثبیت عقاید خود حدیث جعل میکردند. | ||
تقرب به سلاطین، | |||
همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقهگرایی از علل جعل حدیث دانسته شدهاند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref> | همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقهگرایی از علل جعل حدیث دانسته شدهاند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref> | ||
== پیامدها== | == پیامدها== | ||
* سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح: جعل حدیث سبب شد تا تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. | * سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح: جعل حدیث سبب شد تا تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. چنانکه ۷۰۰۰ حدیث صحیح بخاری از میان ۶۰۰ هزار حدیث<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>و ۷۲۷۵ حدیث صحیح مسلم<ref> مدیر شانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۶۷.</ref>از میان ۳۰۰ هزار انتخاب شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۰۲.</ref> | ||
* تدوین کتابهای رجالی: جعل حدیث سبب شد کتابهایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود. | * تدوین کتابهای رجالی: جعل حدیث سبب شد کتابهایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود. | ||
* نفی برخی از احادیث صحیح | * نفی برخی از احادیث صحیح | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند: | برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند: | ||
* از عبدالکریم بن ابوالعوجاء نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref> | * از عبدالکریم بن ابوالعوجاء نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref> | ||
* [[ابوهریره]] | |||
* کعب الاحبار | |||
== کتابشناسی== | == کتابشناسی== | ||
در حوزه حدیث اهل سنت، نخستینبار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای رجالی خود بهره گرفتند و [[احمد بن حنبل]] در قرن دوم و سوم رویکرد تندی در این زمینه داشت.<ref>ابن حنبل، العلل، ج۲، ص۴۲.</ref> اصحاب حدیث در خراسان همین رویکرد تند را در برابر فرقه کرامیه داشتند و برخی از رجال این مذهب از سوی نقادان اصحاب حدیث به عنوان واضع حدیث شناخته شدند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰۶.</ref> استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل سدۀ چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای افرادی چون [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]] دیده میشود<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀحلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> در قرن پنجم، کاربرد نسبت وضع حدیث، بهطور گسترده نزد ابنغضائری دیده میشود که به سختگیری در نقل شهرت دارد و تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوینیافتهای به خود گرفت برخی از آنها عبارتند از: | در حوزه حدیث اهل سنت، نخستینبار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای رجالی خود بهره گرفتند و [[احمد بن حنبل]] در قرن دوم و سوم رویکرد تندی در این زمینه داشت.<ref>ابن حنبل، العلل، ج۲، ص۴۲.</ref> اصحاب حدیث در خراسان همین رویکرد تند را در برابر فرقه کرامیه داشتند و برخی از رجال این مذهب از سوی نقادان اصحاب حدیث به عنوان واضع حدیث شناخته شدند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰۶.</ref> استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل سدۀ چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای افرادی چون [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]] دیده میشود<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀحلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> در قرن پنجم، کاربرد نسبت وضع حدیث، بهطور گسترده نزد ابنغضائری دیده میشود که به سختگیری در نقل شهرت دارد و تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوینیافتهای به خود گرفت برخی از آنها عبارتند از: | ||
# [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]]، تألیف شیخ محمدتقی شوشتری (متوفای ۱۳۷۴ش) در موضوع جعل و تحریف حدیث. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریف شده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص دارد. | # [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]]، تألیف شیخ محمدتقی شوشتری (متوفای ۱۳۷۴ش) در موضوع جعل و تحریف حدیث. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریف شده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص دارد. | ||
خط ۴۸: | خط ۵۲: | ||
# شیخ المضیره، ابوهریره، از محمود ابوریه که در بخشی از کتاب به موضوع جعل پرداخته است. | # شیخ المضیره، ابوهریره، از محمود ابوریه که در بخشی از کتاب به موضوع جعل پرداخته است. | ||
# الموضوعات از [[ابن جوزی]] (متوفّای ۵۹۷ق) که مطالب آن از کتاب الأباطیل جوزکانی اخذ شده است. | # الموضوعات از [[ابن جوزی]] (متوفّای ۵۹۷ق) که مطالب آن از کتاب الأباطیل جوزکانی اخذ شده است. | ||
== مطالعه بیشتر== | |||
* درسنامه وضع حدیث، ناصر رفیعی محمدی | |||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== | ||
* [[اسرائیلیات]] | * [[اسرائیلیات]] | ||
خط ۶۶: | خط ۷۲: | ||
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمدزهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. | * بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمدزهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. | ||
* صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق. | * صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق. | ||
* شوشتری، محمدتقی، الاخبار الدخیله، تعلیق | * شوشتری، محمدتقی، الاخبار الدخیله، تعلیق علیاکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۱۵ق. | ||
{{علوم حدیث}} | {{علوم حدیث}} | ||
[[en:Hadith Forgery]] | [[en:Hadith Forgery]] |
ویرایش